تا تشکیل حکومت جهانی امام قائم ع نهضت ادامه دارد.

مقاومت، در دوران تثبیت

تحلیل جامعه شناختی حرکت های مردمی نشان می دهد که: هر نهضت یک روز تبدیل به حکومت می شود و: دوران تثبیت خود را آغاز می کند و: به اصطلاح  دکتر علی شریعتی،  از حالت رولوسیون به اینستیتوسیون میرسد. البته طبق نظر ایشان، جوامع باید دائما در حال جوشش و انقلاب باشند.زیرا هر حرکت مردمی دارای یک هدفی است و: باید به آن هدف دست پیدا کند و البته، این هدف میتواند کوتاه مدت یا بلند مدت باشد و: گاهی بلند مدت آن چندان طولانی باشد که: حرکت را همیشه در حال نهضت نگه دارد و: مانع ایستایی آن شود.

    مثلا اگر هدف حرکت مردمی در فلسطین، تشکیل کشور فلسطین باشد، میتواند دو هدف داشته باشد : تشکیل کشوری در کنار اسرائیل و: تشکیل کشوری بدون اسرائیل . که هدف اولی را تشکیلات خود گردان فلسطین دنبال می کند و: هدف دوم را حماس .

     در دیدگاه ابتدایی، تشکیلات خود گردان به هدف خود رسیده و: توانسته در سازمان ملل کرسی در کنار کرسی اسرائیل داشته باشد. بنابر این الان کاملا به دورا ایستایی یا قاعدگی پا گذاشته و: خرده اهداف باقیمانده را پیگیری می کند. و چند صباح دیگر که این چند خرده هدف هم مانند: داشتن رای در همه سازمان های بین المللی، تحقق یابد دیگر به تشکیلات خودگردان نیازی نیست! و باید یا نام خود را تغییر دهد یا اهداف خود را، دچار تحول کند تا ماندگاری پیدا کند.

   در تغییر نام مثلا ممکن است تبدیل به: یک حزب شود یا نام یک جناح یا فدراسیون را یدک بکشد. زیرا حکومت نمی تواند در حد یک تشکیلات باقی بماند، مثل هیات موسس در شرکت ها است.تا هنگامی که شرکتی تاسیس نشده، هیات موسس نیاز دارد ولی، وقتی شرکت تاسیس شد و شماره ثبت گرفت و: هیات مدیره و مدیرعامل و بازرس انتخاب شد، خود به خود هیات موسس منحل می شود.

   در ایران، حزب جمهوری اسلامی همین طور بود. هدف آن تشکیل جمهوری اسلامی در ایران بود. وقتی جمهوری اسلامی استقرار یافت، خود به خود حزب به اهداف رسیده و منحل شد.اما مجاهدین خلق، اصرار بر باقیماندن داشتند. لذا ناچار شدند اهداف ضد امپریالیستی خود را، کنار بگذارند و نوکر امپریالیست ها شوند.

الان هم تشکیلات خود گردان که: اصرار بر باقی ماندن در صحنه فلسطین دارد، مانند منافقین ناچار است دست صهیونیست ها را ببوسد و: از آن ها به خاطر مبارزات یاسر عرفات و: گروه الفتح و غیره، معذرت خواهی کرده و: حتی خسارت به اسرائیل پرداخت کند!زیرا طبق نص صریح قران، قوم یهود از مسلمان ها راضی نمی شوند مگر اینکه به دین آن ها برگردند!

(وَلَن تَرْضَى عَنکَ الْیَهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ)

   اما حماس که اهداف بلند تری دارد و: آن تشکیل دولت فلسطین بدون اسرائیل است، حداقل از نظر کار کرد، تا موقعی که اسرائیل هست آن هم خواهد بود. ولی بعد از نابودی اسرائیل، باید به فکر تغییر اهداف باشد.

      معمولا اصرار بر ماندن، باعث معکوس شدن اهداف می شود. یعنی ناگهان یک گروه انقلابی را به ضد انقلاب تبدیل می کند. و این باعث انتقاد دکتر شریعتی است. مثلا ایشان تشییع را در طول تاریخ یک رولوسیون یا نهضت و به قول آمریکایی ها یک موومنت میداند. اما در دوران صفویان، که دولت تشییع تشکیل می شود، آن را ضد انقلابی میداند. و مهمترین عنصر آن هم، تغییر هدف بیان می کند. یعنی این بار دولت صفویه برای حفظ خودش، انقلابیون را از بین می برد. این انقلابیون را وی، تشیع علوی نام گذاری می کند. که تشیع صفوی در مقابل آن قرار دارد.

    اما اگر به جای تغییر هدف در عرض، به تغییر هدف در طول بیاندیشند، شکاف عمیق تولید نمی شود. مثل کاری که در جمهوری اسلامی شد و آن: ورود دکترین مهدویت در انقلاب اسلامی ایران بود .در دکترین مهدویت، هنوز کار انقلاب اسلامی یا حتی جمهوری اسلامی تمام نشده، بلکه باید به دنبال آماده کردن زمینه حکومت جهانی: حضرت مهدی عج باشد. لذا تا تشکیل حکومت جهانی امام قائم ع نهضت ادامه دارد.

  در کشور فلسطین مورد نظر حماس هم، همین نکته اهمیت دارد. زیرا زمینه جهانی برای تشکیل دولت فلسطین مهیا است و: از این نظر حماس در فلسطین تثبیت شده است. همانطور که حزب الله در لبنان نیز در دوران تثبت است. یعنی جهان به وجود حزب الله اعتراف کرده است. ولی فرق حزب الله لبنان با حماس همین موضوعی است که: قدرت حزب الله را قوی تر کرده است و آن: قبول دکترین مهدویت است. البته بعید به نظر می رسد که حماس این دکترین را نداشته باشد . زیرا آنان در پیروی از ایران، ضعیف تر از حزب الله نیستند.

برای تست این حرکت میتوان از همان مقدمه دکترین مهدویت استفاده کرد. و آن تبعیت از ولایت فقیه است. مردم ایران و حزب الله لبنان، ولایت فقیه را هم شناخته اند و هم، تبعیت می کنند و اگر حماس هم، به این مسئله پیوند بخورد علاوه بر تثبیت موقعیت فعلی، آینده پژوهی آن هم بسیار روشن و قوی خواهد بود.

Résistance lors de la consolidation

Toutefois , selon eux , les communautés doivent être mijotent constamment révolution. Parce que chaque mouvement a un but et les gens ne devraient pas atteindre cet objectif , et bien sûr , cet objectif peut être à court terme ou à long terme et parfois long terme est si longue que le mouvement toujours garder obstacle mobile qui est statique .

    Par exemple , si l'objectif du mouvement en Palestine est un Etat palestinien , il aura deux objectifs : l'État aux côtés d'Israël : Aucun Etat israélien . Le principal objectif suivi et que l'Autorité palestinienne : le deuxième but du Hamas .

     Le principal point de vue , l'auto-organisation et atteint son objectif : être en mesure de siège de l'ONU à côté de la Knesset d'Israël . Alors, j'ai mis en place tout un fixe ou menstruation Dora : fragments restants objectifs poursuivis. Et pour un peu plus longtemps que le nombre de sous-objectif : voter à toutes les organisations internationales , l'Autorité palestinienne n'a pas besoin d' être réalisé d'autres ! Et doit soit changer votre nom ou vos objectifs , de sorte que la survie peut être modifié.

   Dans l'exemple suivant , vous pourriez devenir : une partie ou le nom d'un parti ou de prendre une Fédération de rechange . . Parce que le gouvernement ne peut pas survivre en tant qu'organisation , comme la fondation de la Société a été créée par la société , fondateur dont il a besoin , mais , lorsque la société a été fondée et numéro d'immatriculation : Conseil d'administration et le directeur général et l'inspecteur sélectionné , fondation elle-même est dissous .

   En Iran , la République islamique était vrai . Il vise à établir une république islamique en Iran . Lorsque IR est basée sur leurs propres objectifs et atteint la partie a été dissous . Cependant , MEK , avait insisté sur rester . Nous avons été obligés de prendre des buts anti-impérialistes , et les marionnettes mises sommes impérialistes .

Maintenant , les organisations autonomes qui insistent pour rester sur la scène palestinienne , comme les hypocrites sont obligés de baiser les mains des sionistes et les luttes en raison de Arafat : le Fatah et d'autres groupes , et s'excuse : même des dommages Israël à payer , en raison de la formulation claire du Coran , le peuple juif musulmans ne sont pas heureux à moins qu'ils ne reviennent à la religion !

()

   Mais le Hamas , qui a un but plus noble : la création d'un Etat palestinien sans Israël , au moins cela fonctionne , il sera là jusqu'à ce que Israël . Mais après la destruction d'Israël , devraient réfléchir à l'évolution des objectifs .

      Habituellement insister pour rester , faire des objectifs est inversée . Soudain , un groupe de contre-révolution , la révolution maintenant . Cela a conduit à la critique de Shariati . Funérailles Par exemple il Rvlvsyvn ou mouvement dans l'histoire de la promesse américaine d'une Mvvmnt sait . Mais le gouvernement safavide Funeral est formé, il est contre la révolution . L' élément le plus important , l'objectif est déclaré . Cette fois, l' Etat safavide se préserver , détruit les révolutionnaires . Les révolutionnaires , il est nommé Alavi chiisme . Il est situé en face de la safavide chiisme .

    Mais au lieu de changer la largeur de la cible , la cible change plus écart de réflexion est émis . Il était comme travailler dans la République islamique . Connectez doctrine du millénarisme dans la République islamique d'Iran de la doctrine de millénarisme , encore République islamique ou non islamique , mais doit suivre la préparation de la gouvernance mondiale : l'Imam Mahdi est . Afin d'établir l'imam de la gouvernance mondiale mouvement vertical continuera .

  Hamas dans l'Etat palestinien , il est important . Le contexte mondial est prévu pour l'Etat palestinien et le Hamas palestinien à cet égard a été fixé . Comme le Hezbollah au Liban est bien établi dans la période . Le Hezbollah a avoué le monde. Mais la différence est la même Hamas Hezbollah au Liban : le pouvoir du Hezbollah est plus fort et admettre la doctrine du millénarisme . Il semble peu probable que cette doctrine n'est pas le Hamas . Parce qu'ils suivent l'Iran , le Hezbollah sont plus faibles .

Pour tester cette motion peut être utilisé comme introduction à la doctrine du millénarisme . Et ce qui suit est le chef suprême .

سعودی ها در تلاش برای مخفی نگهداشتن حمایت خود از: رژیم اشغالگر شکست خورده اند

عربستان، شمشیر را، از رو بست!

با تعیین ولیعهد دوم، عربستان برای نابودی اسلام تمام قد قیام کرد و: شمشیر را از روی پرچم برداشت و به سوی اسلام کشید.مقرون بن عبد العزیز، آخرین بازمانده عبدالعزیز است که خود را با یهودیان پسر عمو میدانست. و کمک های فراوانی برای تاسیس اسرائیل کرد. هرچند این کمک ها اکنون هم انجام می شود و: شرکت های قاتل فلسطینی ماموران امنیتی مکه و مدینه هستند، ولی این کم بود!

    در زمان عبد العزیز روابط اسرائیل و سعودی ها، چنان بود که اسرائیل بخشی از عربستان را اشغال کرد و: عبدالعزیز گفت که ما افتخار می کنیم! که کشور ما مامن اصلی یهودیان بود و: یهودیان از آن جا به سراسر دنیا منتشر شدند!

http://eterafat.blogfa.com/page/two2.aspx

    اما با مبارزه پیگیر مصر و: جدا کردن دنیای عرب از مجموعه اسرائیل، عربستان ناچار شد چهره خود را در ظاهر اصلاح کند! عبدالعزیز زن باره و مشروب خوار، در ملا عام ،عابد و زاهد شد و خادم الحرمین به خود لقب داد. حتی کار به جایی کشید که هماهنگ با تبلیغات عبدالناصر، ایران  لقب اخ الیهود گرفت .

    بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این روند مخفی کاری ادامه یافت و :آلسعود با اینکه کمک های مالی بیشماری به: شرکت های یهودی می کرد همه را مخفی نمود. و در عوض کار های کلیدی و در آمد زا در عربستان را، به آن ها واگذار نمود. و تقریبا همه این کار ها برای این بود که: نقش ایران در مبارزه با صهیونیسم را کمرنگ کند .

زیرا ایران بعد از انقلاب اسلامی، نه تنها با اسرائیل همکاری نکرد بلکه ،هر نوع ارتباط با آن را از بین برد. در حالیکه تبلیغات طوری بود که یعنی: ایران با اسرائیل و برعلیه اعراب همکاری می کند.  ولی سعودی ها حامی اعراب هستند.

 این تبلیغات از آن جهت برنده بود که: ماهیت ناسیونالیستی داشت و فارس ستیزی را، در بین اعراب تقویت می کرد . بخصوص اینکه در آغاز جنگ تحمیلی، صدام به اشاره آل سعود نام عملیات را، قادسیه گذاشت تا یادآور شکست ایرانیان در مقابل سپاه اعراب، در صدر اسلام باشد.

    و از این رهگذر همه اعراب را برعلیه ایران بسیج کرد. و با مجوس خواندن ایرانیان، اتوبان یک طرفه ای ساخت که به عقل هیچکس نرسد که: سعودی ها اصلی ترین حامیان مالی ر‍ژیم اشغالگر هستند . حتی اگر آمریکا یا اروپا به اسرائیل کمک مالی می کنند، در واقع از سرمایه گذاری های عربی در آن کشورها منشا می گیرد. یعنی از کیسه خلیفه می بخشیدند.

کوشش ایران در رفع این تبلیغات به جایی نمی رسید، زیرا منشا تبلیغات را نمی شناختند. ایران تصور می کرد: این امریکا هست که اسرائیل را به وجود آورده و: از آن حمایت می کند. در حالیکه فقط یک درصد جمعیت آمریکا را یهودیان تشکیل می دادند. و آن ها هم اغلب در رفت و آمد بودند.

هنگام تاسیس اسرائیل آمریکایی وجود نداشت.بلکه این لابی سعودی ها بود که: برای مخفی ماندن نقش خودش، اسرائیلی ها را سپر قرار می داد. زیرا بزرگترین شرکت های بین المللی و: بخصوص شرکت های بورس متعلق به اعراب بود. و آن ها ناچار بودند چنین تعهدی را بپذیرند. بسیار ساده است که اگر: آمریکایی ها اختیار داشتند، پول و کمک مالی به اسرائیل نمی دادند و: به درد بحران های داخلی خودشان می رسیدند.

 سعودی ها، امریکایی ها را به بهانه نخریدن سلاح، تحت فشار می گذاشتند. سعودی ها نیازی به سلاح های خریداری شده نداشتند. زیرا خیالشان از طرف اسرائیل راحت بود. غرب و شرق هم که نوکر پترودالرهای آنان بودند. برعکس، هروقت می خواستند آمریکایی ها را تشویق کنند، همه سلاح های قدیمی آن ها را بر روی کاغذ، پیش خرید می کردند و اگر هم برایشان ارسال می شد، در انبارها نگهداری می نمودند!

با یک نگاه ساده میتوان دید که: در کشور کم جمعیت و پر در آمد عربستان، کسی برای سرباز یا نظامی گری شوقی ندارد. و بیشتر افراد پلیس یا ارتش عربستان را، خارجی ها تشکیل می دهند. عوامل ارتش آن ها از پاکستان و هندوستان است و: نیروهای امنیتی آنان اسرائیلی هستند.

  تبلیغات معکوس آن ها از همین جا معلوم می شود: در حالیکه نیروهای خودشان اسرائیلی و: شرکت های امنیتی آن ها بود، در عملیات جنگی ایران شایع می کردند که: ایران برای جنگ باعراق، از اسرائیل اسلحه می خرد و: یا اخیرا هم شایع می کنند که کشتی های حامل سلاح برای ایران توقیف شده است.

انتخاب ولیعهد جدید برای تداوم چنین حرکتی است، زیرا که تنها کسی که به آرمان پدرش متعهد است و:از دوستان آشکار اسرائیل به شمار می رود.همچنین از بزرگترین دشمنان ایران نیز محسوب می شود. حتی اگر رایزنی برخی ها، به عنوان انتقالی بودن این انتخاب درست باشد، بن بست موجود را نشان می دهد! که سعودی ها در تلاش برای مخفی نگهداشتن حمایت خود از: رژیم اشغالگر شکست خورده اند

L'Arabie saoudite, l'épée , et tais-toi!

Avec le prince héritier d'Arabie Saoudite , à détruire l'islam taille rose et l'épée de l'Islam et a enlever le drapeau . Affaires bin Abdul Aziz Abdul Aziz est le dernier survivant de son cousin juif savait . Et une aide tangible pour établir Israël . Bien que cette aide est fait et maintenant les entreprises sont les forces de sécurité palestiniennes meurtrières de la Mecque et de Médine , mais il était faible !

    Le temps entre Israël et l'Arabie Abdul Aziz , était si qu'Israël occupe une partie de l'Arabie saoudite , et : Aziz a dit que nous sommes fiers ! Notre pays sûrs sont les principaux Juifs juifs et à travers le monde depuis sa sortie !

    Mais compatible avec la lutte de l'Egypte : le monde arabe mis à part d'Israël , l'Arabie saoudite a été contraint de modifier l'apparence de votre visage! Abdulaziz sur les femmes et l'alcool en public , était un fidèle serviteur et a droit à son sanctuaire . Travaillant de concert avec la campagne a eu lieu même Nasser , l'Iran a été nommé un frère juif .

    Après la révolution islamique en Iran , cette tendance s'est poursuivie secret : Al-Saoud , avec l'aide financière de nombreuses sociétés que Juif se cachera tous . Et à son tour la clé et le travail de génération de revenus en Arabie Saoudite , il peut être cédé . Presque tout cela était pour : affaiblir le rôle de l'Iran dans la lutte contre le sionisme .

Iran depuis la révolution islamique , non seulement en Israël n'a pas coopéré avec lui , il va détruire toute relation. Alors que la campagne était de sorte que l'Iran coopérera avec Israël contre les Arabes . Mais les Saoudiens sont pro-arabe .

 La propagande des vainqueurs de la nature du nationalisme et anti- Golfe , l' arabe renforcée. Surtout depuis la guerre , Saddam mentionner le nom de l'opération Al Saoud , effectué mains pour rappeler la défaite de l'armée iranienne des Arabes , l'Islam est .

    Et de cette façon, tous les Arabes se mobiliser contre l'Iran . Et la lecture mage persans , aucune raison de ne pas construire une route à sens unique que les Saoudiens sont les principaux sponsors du régime d'occupation . Même si l'aide américaine à Israël ou en Europe sont , en fait, les investissements dans les pays d'origine est arabe . Le calife a donné le sac .

Les efforts de l'Iran pour supprimer ces annonces ne recevaient pas n'importe où parce que peu familier avec la source de la publicité . Iran imaginer que c'est aux États-Unis et Israël créé : il prend en charge . Alors que seulement un pour cent de la population des États-Unis , étaient des Juifs . Et ils sont souvent la navette .

Depuis la fondation de l' American Israel n'existait pas . , Mais c'était le hall Saoudiens pour garder secrète son rôle , les Israéliens mettre le bouclier . La plus grande société par actions Surtout international appartient aux Arabes . Et ils ont été forcés d'accepter un tel engagement . Il est facile si les Américains l'ont fait, ils ne seraient pas gagner de l'argent et de l'aide financière à Israël et à atteindre leur propre douleur intérieure et la tourmente.

 Saoudiens , les Américains n'achètent pas l'excuse d'armes , pression . Saoudiens ont besoin d'armes avaient été achetées . Il était facile de laisser les Israéliens . L' Occident et l'Orient étaient des marionnettes de leur Ptrvdalrhay . Inversement , chaque fois qu'il voulait encourager les Américains , toutes les armes anciennes sur papier avant qu'ils achètent , et si ils ont été envoyés , ils ont été maintenus dans les magasins !

Avec un simple coup d'œil vous pouvez voir que la population dans les pays à revenu faible et élevé , l'Arabie Saoudite , pour quelqu'un qui fait soldat militaire Shoghi . La plupart des policiers saoudiens ou de l'armée , les étrangers représentent . Les armées du Pakistan et de l'Inde et les forces de sécurité d'Israël .

  Ici, il est connu comme la propagande inverse des forces israéliennes elles-mêmes : Ils ont des entreprises de sécurité , qui étaient communs au combat Iran : les contacts de l'Iran avec la guerre en Irak , Israël achète des armes : la plus récente qui a été saisi des navires transportant des armes à l'Iran .

Sélectionnez nouveau prince héritier à la poursuite d'une telle démarche , parce que la seule personne qui s'engage à ses idéaux : . Un ami d'Israël est évident bien est le plus grand ennemi de l'Iran . Même si certaines consultations , que le choix de la transmission est correcte , l'impasse actuelle montre ! Les Saoudiens , dans un effort pour cacher leur soutien au régime sioniste ont échoué.

تقویم ساخت دست بشر نیست بلکه نظم جهانی است

نوروز را، جهانی کنیم

اختلاف در تقویم ها، اختلاف در بین ملت ها را به دنبال دارد. و بسیاری از هماهنگی ها را ازبین می برد. خداوند در قران می فرماید: تعداد ماه ها در نزد خداوند 12ماه است. آن هم روزی که آسمان ها و زمین را خلق کرد تعیین نمود!  ( إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِی کِتَابِ اللّهِ یَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ ) لذا معلوم می شود: تقویم ساخت دست بشر نیست بلکه نظم جهانی است که: خداوند دنیا را براساس آن خلق کرده است.

از آنجا که این نظم خلقتی است و: خدا آن را در قران هم بیان کرده، این موضوع مستفاد می شود که :همه بشر نیز باید این تقویم را بپذیرند. البته در جای دیگر فرمود: (الشمس و القمر بحسبان یعنی) خورشید  و ماه بر اساس محاسبات دقیق خلق شده اند  و: می توانند پایه محاسبه هم باشند.

بر همین اساس است که ما دو نوع تقویم می توانیم داشته باشیم: یک تقویم براساس گردش ماه به دور خورشید و: یک تقویم براساس گردش زمین به دور خورشید. فرق این دو 11روز معمولی است. یعنی هر سی و سه سال یک بار، یک سال به تقویم قمری افزوده می شود.

    برای همین امر ، مسئله مدت زمان خواب اصحاب کهف، که اختلاف آور بود وقتی نزد حضرت علی ع سوال شد، ایشان به همین مسئله اشاره کردند که: برخی سیصد سال شمسی حساب کرده اند و برخی قمری! و لذا 9سال با همدیگر تفاوت دارند. و این نشان میدهد محاسبه بر اساس: سال شمسی یا قمری، در همان زمان ها هم مرسوم بوده است. و کار  تقویم جلالی یا رومی و امثال آن نیست.

     برای واضح تر شدن این مسئله در یک روایت، از امام صادق ع نقل شده که: روز آغاز تابش خورشید روز نوروز بوده. یعنی خداوند تولد زمین و آسمان ها برای بشر، جشن قرار داده است و حتی ایشان فرموده که: کشتی حضرت نوح ع هم در چنین روزی به ساحل نشست. و اخیرا هم محاسبه کرده اند روز غدیر خم و: تاجگذاری امیر مومنان هم روز نوروز بوده. که چون اعراب به آن اهمیت نمی دادند، به آن صورت ثبت نشده است.

      امام جعفر صادق 8حادثه از جمله :شکستن بت ها توسط حضرت ابراهیم ع و حضرت محمدص را و: ظهور حضرت حجت عج را در چنین روزی میداند. حتی اولین روز نزول وحی و آمدن جبرائیل هم نوروز بوده است. یعنی خداوند در محاسبات خود نوروز را پایه خیلی از کار ها قرار داده است. 

    و این جای سوال است که چرا اعراب آن را عید عجمان می دانند؟ و خود را از ان دور نگه میدارند؟ و برای اهمیت چنین روزی  حساب باز نمی کنند. تکیه بر اینکه: ماه های قمری عربی است و: ماه های شمسی عجمی، یک اندیشه ن‍ژاد پرستانه برای یک موضوع علمی و طبیعی و خدا دادی است . و باید که این دیدگاه مردود اعلام شود.

    و به این تفاوت تقویمی، به عنوان یک تفاوت علمی و ریاضی نگاه شود. در هردو تقویم شمسی و قمری، ما این تابعیت ریاضی را بخوبی می بینیم که: اصلا ربطی به عرب و عجم ندارد. مثلا دستور قران برای روزه گرفتن به شرط دیدن ماه، ثابت می کند که محاسبات جداگانه نباید مورد توجه باشد. و فقط حرکت ماه و آشکار شدن هلال آن، ملاک عمل باشد و: تقویم نویسان نگویند امروز اول ماه است!

    در تقویم شمسی هم می بینیم که سال کبیسه وجود دارد! یعنی آدمی خواسته در کار خدا دخالت کند: سال را به 365روز تقسیم کرده! ولی 6 ساعت آن را در نظر نگرفته، لذا هر چهار سال یکبار 366روز می شود که: به آن سال کبیسه می گویند.

  مفهوم آن این است که: ما بدون توجه به تفاوت تقویم ها، باید که فقط یک نوع تقویم شمسی و یک نوع تقویم قمری داشته باشیم. و عربستان از خودش نگوید که: فلان  روز اول عید است! باید ماه را ببینند بعد بگویند  و یا اینکه: اروپاییان نگویند عید ما اول زمستان است! و چینی ها وسط زمستان را عید بگیرند! و هرکی هرکی شود!

   زمین یکی آسمان یکی خدا یکی است. پس تقویم هم باید یکی شود. و همه روز اول بهار را عید بگیرند و: شادی کنند. حتی تعداد روزهای عید هم برای خودش فلسفه دارد! مثلا یهودی ها می گویند: خدا هفت اسمان را در هفت روز خلق کرد !و چون خسته شد شنبه را تعطیل کرد! ولی قران می گوید در شش روز خلق شد و: روز هفتم یعنی جمعه باید تعطیل باشد.

     و این چند روز را بشر برای شکر گزاری، باید جشن بگیرد و خدا را بیشتر عبادت و شکر کند. روز 13بدر که در ایران روز طبیعت گفته شده، معنی اش این است که: مردم به طبیعت بروند و: زنده شدن دوباره طبیعت را ببینند تا: تعجب نکنند که خداوند چطور آسمان و زمین را خلق کرد؟ و یا چطور در روز قیامت، دوباره ما را زنده می کند.

پس باید که نوروز جهانی شود و: همه دنیا در یک هماهنگی بزرگ به سپاس از: خداوند برخیزند و لجبازی به فرهنگ ها کشیده نشود. که مثلا در ایران عمو نوروز داریم، آن ها بابا نوئل یا چیز دیگری درست کنند

Le Nouveau Monde

Les différences dans les calendriers , les différences entre les nations à suivre . Parmi les nombreuses utilisations de coordination . Allah dit dans le Coran : Le nombre de mois , auprès d'Allah , est de douze mois. Une fois qu'il est déterminé qui a créé les cieux et la terre ! ( ) Il est connu : le calendrier n'est pas artificiel ordre mondial que Dieu a créé le monde tel qu'il est basé sur .

Depuis cet ordre est la création d'Allah dans le Coran , il est dit , on veut dire que tous les êtres humains doivent accepter ce calendrier . Cependant , ailleurs dit ) le soleil et la lune ont été créés sur la base des calculs exacts de : base peut également être calculée .

Il est sur ​​cette base que nous pouvons avoir deux types de calendrier : un calendrier basé sur la rotation de la lune autour du soleil : un calendrier basé sur la rotation de la Terre autour du Soleil. La différence de 11 jours est typique . Par conséquent , à trente -trois ans, un an est ajouté au calendrier lunaire .

    Pour cela, le temps passé à dormir compagnons Chufa différence n'a été notée lors de l'Imam Ali a posé la même question , il a noté que près de trois cents ans de lunaire et solaire ont un compte? Et neuf années ensemble, ils ont des différences . Ceci indique que le calcul est basé sur : année solaire ou lunaire , en même temps aussi a été utilisé . Calendrier Jalali ne fonctionne pas ou Romains , et ainsi de suite .

     Pour une version plus claire de ce problème , qui a été rapporté par l'Imam Sadiq : Jour de l'An était un jour de soleil . Seigneur de la terre et les cieux pour l'humanité a célébré et même il a dit que l'arche de Noé assis ensemble sur cette journée à la plage . Et plus récemment, ont calculé le jour de Ghadir : Couronnement de la nouvelle journée était commandeur des croyants . Depuis les Arabes ne se souciaient pas , si elle n'est pas enregistrée .

      Imam Jafar Sadiq 8 événements, y compris la rupture des idoles par le Prophète Ibrahim AS et le Prophète Muhammad SAW et la montée de l' Imam Mahdi savaient ce jour . Même le premier jour de la révélation et de la venue de la nouvelle année est Gabriel . Calculs basés sur l'année , Dieu a mis beaucoup de travail .

    Et c'est la question de savoir pourquoi les Arabes savent Ajman vacances ? Et se tenir loin d'elle ? Et ne pas tenir compte de l' importance de cette journée . Sur la base de ce qui suit: Arabe mois lunaire est le mois de Ajami solaire , une pensée raciste est un scientifique et naturel et un don de Dieu . Et que cette opinion doit être rejetée .

    La différence dans le calendrier , pour être considérée comme une des différences scientifiques et mathématiques . En tant calendrier luni-solaire , nous pouvons voir clairement la nationalité des mathématiques qui n'a rien à voir avec le monde arabe et Ajam . Par exemple, si le mois de jeûne ordonné le Coran , prouve que les calculs doivent être considérés séparément . Et il suffit de déplacer révélant un croissant de lune et c'est la fonction primaire : Calendrier écrivains et de s'abstenir d'aujourd'hui est le premier mois !

    Le calendrier voir aussi qu'il ya une année bissextile ! L'homme a demandé à Dieu d'intervenir dans l'année de travail de 365 jours divisés en ! 6 heures, mais il n'a pas , est si tous les quatre ans , 366 jours : une année bissextile est appelé .

  L'implication est : peu importe les différences dans notre calendrier , nous ne disposons que d'un calendrier et un calendrier lunaire . Et de son royaume ne devrait pas dire que tel ou tel jour est un jour férié ! Rendez-vous le mois prochain ou ils disent : Nous premiers Européens abstenons vacances d'hiver ! Et le milieu de l'hiver fête chinoise serait! Et celui qui est tout le monde!

   Dieu est une terre One Sky One. Le calendrier devrait être un . Le premier jour du printemps et ils toutes les occasions : leur joie . Même dans les jours de l'Aïd est aussi une philosophie ! Par exemple , les Juifs disent : Allah a créé sept cieux en sept jours , et il était frustrant d'être fermé le samedi ! Le Coran dit qu'il a été créé en six jours : le septième jour , que le vendredi est un jour férié.

     Ces jours Eucharistie humaine doivent être célébrées et plus culte et remercier Dieu pour cela. 13 Badr dit que la nature de la journée , cela ne signifie est que les gens vont à la nature : pour voir la renaissance de la nature : ne pas se demander comment Dieu a créé les cieux et la terre ? Ou comment le jour de la résurrection , notre re -être .

Ainsi est l'Année mondiale : Tout le monde dans une grande harmonie grâce à Dieu et à l'élévation entêté à des cultures non établi . Oncle Norouz en Iran , par exemple , nous pourrions le faire au Père Noël ou quelque chose d'autre .

اگر گاه گاهی هم ایران دفاعی بکند، چند نفر مرز بان را گروگان می گیرند

دوستی: خاله خرسه! در پاکستان.

پاکستان از ابتدا روابط غیر دوستانه خود با ایران را، پنهان می کرده است زیرا در پاکستان، یک تضاد فکری بزرگی وجود دارد و آن: مبارزه بین اسلام آمریکایی با اسلام ناب محمدی است. در کشورهایی که اسلام ناب محمدی وجود دارد، یا اسلام آمریکایی، تکلیف مشخص است. حتی در کشورهایی که یکی از این ها قوی تر است، باز هم تکلیف مشخص است.

        مثلا ملت ایران می داند در خط مستقیم: تهران تل آویو، مسیر روشن شده و: عراق و لبنان ، سوریه و مقاومت فلسطین، همه یک حرف آن هم هماهنگ با ایران می زنند. مسیر کویت و عربستان و: دیگر شیخ نشین ها هم درست برعکس، هرچه حرف آمریکا است برای ما ترجمه می کنند. حتی عمان که خیلی نزدیک است، خود را میانجی ایران و آمریکا می داند و: عربستان که در انتهای نامردی است.

  اما پاکستان فرق می کند. پاکستان از یک طرف باید مواظب هندوستان باشد تا: ایالت ها، مخصوصا ایالت کشمیر را از دست ندهد. از سوی دیگر بمب اتم او ارتش را کاملا آمریکایی کرده است. و لی مردم این ها را نمی دانند و یا نمی خواهند بدانند، برای همین حضور میلیونی مردم همیشه با: شعار مرگ بر آمریکا همراه است.

   مشکل دیگر پاکستان، استقلال آن از هند است و برای اینکه این استقلال حفظ شود، باید خط ایدئولو‍‍ژیک داشته باشد تا: مردم این تفاوت را بدانند و برای این موضع، علاقه مردم به ایران را می داند ولی، می ترسد مردم، رای به پیوستن به ایران بدهند. لذا بین ایران و هند نظریه عربستان را پذیرفته! تا هم تفاوت داشته باشد هم همسایه نباشد.

  قراردادن همه مدارس دینی در اختیار عربستان، به همین منظور است یعنی با اینکه: دست اندرکاران و بیشتر مسئولین پاکستانی شیعه  وحتی ایرانی الاصل هستند، ولی آموزش های ایرانی را، بر خلاف پایه های قدرت خود می بینند لذا: به عربستان پناه برده اند.

    البته عربستان را هم قبول ندارند ولی، عقاید ضد ایرانی و ضد شیعه آن ها را، به نفع پایه های قدرت خود می دانند. به همین جهت برخلاف خواست ایران، به افراد وهابی بخصوص ریگی ها، میدان بیشتری می دهند. ریگی ها از یکسو خود را ایرانی و بلوچ می دانند و: از سوی دیگر بودجه خود را از عربستان می گیرند. و تامین مالی دولت هم با امضای آنان است!

    با این تحلیل به راحتی سیاست های متفاوت و متضاد پاکستان روشن می شود: بودجه نظامی پاکستان به دست آمریکا است، سربازان وطن پرست زیر تیغ هندوستان هستند، طلاب و روحانیون سر سپرده عربستان هستند، آموزش های کلاسیک آن ها تابع انگلستان است و: زبان انگلیسی زبان رسمی این ملت اردو زبان است. قلب مردم و خواست باطنی اکثریت مردم هم با ایران است!

     یعنی دشمنان ایران همگی دلار و پوند می گیرند! آمریکا به نظامیان کمک می کند تا: بمب اتم بدست انقلابیون نیافتد، انگلیس به دانشگاهها و روشنفکران می رسد تا ذهن ها را شستشو بدهد. عربستان در فرهنگ عمومی مردم کار می کند و: بیش از چند هزار مدرسه دینی را کمک مالی و تغذیه فکری می کند. بیشترین آمار نظامیان عربستانی که به بحرین یا سوریه اعزام می شوند، پاکستانی الاصل هستند.و بالاترین دستمزد ها را می گیرند.

    در حالیکه دوستان ایران، باید همه چیزشان را بدهند حتی جانشان را! حملات تروریستی فقط برای ضد شیعه مجاز است و: شیعیان پاکستان حق حمله تروریستی به دشمنان خود راندارند! سلاح های گرم و سرد، سبک و سنگین در اختیار طالبان می باشد و: شیعیان اجازه حمل اسلحه ندارند. کشت و کشتار شیعیان رایگان است و: کسی نمی تواند مدعی خونخواهی و انتقام شود. ولی از ریگی ها اگر یک نفر کشته شود، تمام دنیا به دفاع از آن ها برمی خیزند.

     سیل و زلزله که می اید، کمک های دنیا که: برای شیعیان ارسال می شود، هیچگاه به دست آن ها نمی رسد و همه به : اردوگاه تروریست ها منتقل می شود و: تروریست آن را مصادره اموال اعلام می کنند.

    تروریست ها حامیان بین المللی دارند و :هرگونه حمله آن ها مجاز است و: پیگرد قانونی ندارد ولی، اگر یک شیعه خلافی کند، خاندان و فامیل او قتل عام می شوند. و کوچکترین حامی هم ندارند و: حق اعتراض هم ندارند و: اعتراض آن ها هم شنیده نمی شود. اگر گاه گاهی هم ایران دفاعی بکند، چند نفر مرز بان را گروگان می گیرند و: با تحت فشار قرار دادن دولت ایران، او را از این موضعگیری پشیمان می کنند.

پاراچنار یکی از بزرگترین نماد مظلومیت: مردم مسلمان و شیعه پاکستان است. رفتاری که با آن ها از سوی دولت و: گرو ه های تروریستی می شود، حتی در فلسطین اشغالی یا میانمار و چچن بی سابقه است.

خدایا هرچه زودتر این دولت های ظالم را سرنگون کن! و دولت جهانی مهدی عج را بر قرار نما. آمین یا رب العالمین

 Amis: Tante ours ! Pakistan .

Pakistan relations d'abord amicales avec l'Iran , qui a été caché parce au Pakistan , il ya une grande conflits intellectuels : la lutte entre l'Amérique Islam Islam est pur . Dans les pays où il ya un musulman pur ou un musulman américain , la tâche est claire . Même dans les pays où le plus fort , il a encore une certaine tâche.

        Par exemple , la nation iranienne sait Hotline : Téhéran Tel Aviv route était claire: l'Irak , le Liban , la Syrie et la résistance palestinienne dans le tout coordonné par un des personnages tourne . Chemin Koweït, l'Arabie saoudite et d'autres émirats aussi est contraire qui est vrai , quel que soit le terme américain pour nous à traduire . Même que c'est trop près de Oman , l'Iran et les Etats- Unis eux-mêmes un médiateur et l'Arabie saoudite à la fin des méchants estime .

  Mais le Pakistan est différente . Pakistan et l'Inde , d'une part nous devons être prudents : l'Etat , en particulier du Cachemire ne perd pas . L'ensemble de la bombe de l'armée américaine qu'il a. Mais ne sont pas ces gens ne savent pas ou ne veulent pas savoir pourquoi des millions de personnes sont toujours : « La mort est l'Amérique .

   Un autre problème avec le Pakistan est l'indépendance de l'Inde afin de maintenir cette indépendance doit être lignes idéologiques que les gens savent faire la différence entre cette position et l'intérêt du public le sait, mais a peur des gens ont voté pour rejoindre Iran à donner. Ainsi, entre l'Iran et l'Inde , l'Arabie Saoudite a accepté la théorie ! Pour être différent, c'est les voisins .

  Mettre à la disposition de toutes les écoles religieuses en Arabie saoudite, qui a le même effet que : même les autorités pakistanaises chiites iraniens nés sont plus impliqués , mais l'éducation iranien , contrairement à sa base de pouvoir voir ce que le royaume avait trouvé refuge.

    Bien sûr, vous n'acceptez pas le royaume , mais les croyances anti- iraniens et anti- chiites intérêt à envisager leur base de pouvoir . Ainsi , contre la volonté du peuple , en particulier les wahhabites Rigi , un nouvel accord sont . Rigi par baloutche iranienne savoir de votre part, et d'autre part , les fonds provenant de sources saoudiennes . Et financé par le gouvernement avec leur signature !

    Anglais langue officielle du pays est l'ourdou . La majorité du peuple iranien et le coeur interne désirs !

     Les ennemis de l'Iran sont tous les dollars et les livres ! Aide militaire américaine : révolutionnaires faut pour obtenir la bombe , les universités et les intellectuels à laver britanniques semble à l'esprit . La culture saoudienne , les travaux publics et plus de quelques milliers de financement des écoles religieuses et nourriture intellectuelle que . La plupart des troupes saoudiennes envoyées à Bahreïn ou en Syrie , ils sont d'origine pakistanaise . , Et les plus hauts salaires baissent.

    Bien ami iranien , vous devez tout donner, même leur vie ! Est autorisée uniquement pour les attaques terroristes anti- chiites : le terroriste chiite pakistanaise attaque vos ennemis Randarnd ! Armes de chaud et froid , léger et lourd , et les talibans est: les chiites sont autorisés à porter des armes . Meurtre chiite est libre et personne ne peut être réclamé vengeance et la vengeance . Mais si une personne est tuée Rigi , le monde se levant pour les défendre.

     Les inondations et les tremblements de terre qui ont aidé le monde : les chiites sont envoyés , il n'est pas toujours la main de tous : le camp est transmis terroristes et les terroristes ont annoncé la confiscation des biens .

    Les terroristes internationaux et leurs partisans : Toute attaque est permis: aucune accusation, cependant , est faux si un chiite , sa famille et sa famille sont massacrés . Et pas la moins favorable : le droit de protester : La protestation n'est pas entendue . Si la défense iranien font parfois , certaines personnes sont enlevées et margrave : Faire pression sur le gouvernement iranien , il va regretter cette position .

Parachinar est l'un des plus grands symboles de l'innocence : le Pakistan musulman chiite . Comportement avec celle du gouvernement : les groupes terroristes , même en Palestine occupée ou en Tchétchénie , le Myanmar , et est sans précédent .

Le Dieu tôt est de renverser le gouvernement tyrannique ! Gouvernement mondial de l'Imam Mahdi sous leur coupe . Amine ou mondes

پول یک بلیط سینما را ندارند و اگر داشتند می آمدند

معراجی ها تایید فرهنگ مسلط.

یا ابالفضل آستیگمات ها را هم قبول می کنی؟

فروش میلیاردی فیلم معراجی ها نشان داد که: مردم با سینما قهر نیستند و حتی مانند :روز ملی سینما!  گشنه پول بلیط هم نیستند. بلکه آن ها سینمای خودشان را می خواهند، سینمایی واقعی که اشاره ای حماسی هم داشته باشد.

    یادمان نرود که قدیمی ترین کتاب فارسی که: زبان پارسی راهم زنده نگهداشت شاهنامه فردوسی است. که در آن حرف اول را حماسه و میهن پرستی، عشق و دین باوری می زند. هیچکس نمی تواند به زور، شکسپیر را جایگزین فردوسی یا: گوته را جایگزین حافظ کند! سینماگران هم بدانند که وظیفه آن ها، وطن فروشی نیست! آن ها نباید هستی یک ملت را چوب حراج بزنند تا: یک جایزه برون مرزی گیرشان بیاید.

دستمزد ده نمکی ها را، مردم خودشان می دهند ولی، آن ها حتی از یک جایزه دادن دریغ می کنند! و حتی خواست مردم را مسخره هم می کنند. و در شوخی کردم های خودشان، علاقه مردم به دوباره بینی فیلم را تمسخر می کنند، در حالیکه مال خودشان را هرچه ببینند اشکال ندارد!

هرکس در این مملکت می خواهد هنرمند یا نویسنده ، پزشک یا مهندس شود باید: هژمونی این مردم را بفهمد نه آنکه، برای درک هژمونی آمریکا هلاک باشد و: نامش را میهن پرست بگذارد. نجس کردن آب یک لیوان، با یک قطره نجاست کاری  ندارد، ولی یک دریا رانمی شود حتی با نجاست سگ هم نجس کرد!

    هنر این مرز و بوم هنری است که فردوسی و حافظ و سعدی از ان تمجید می کنند. والان هزاران سال از زمان آن ها گذشته ولی گویش آن ها، گفتمان روز مردم ما است. چرا درک این موضوع ساده برای هنرمندان ما سخت است؟ آیا حقیقت دارد که آن ها روح خود را به شیطان فروخته اند؟ آن هم شیطان بزرگ؟ که اگر اینطور باشد باید، هنر را از مردم جدا کرد تا مردم هم مجبور نشوند: روح خود را به شیطان بفروشند.

      هنرمند در ایران مطلق نیست، یعنی نباید فکر کند می تواند به زور عقاید شیطانی را به مردم تلقین کند! و مردم او را تنبیه نکنند. شاید مردم زبان پیچیده و هنرمندانه او را نفهمند ولی، بخوبی سر در می اورند که ایا او در دامن شیطان افتاده یانه. آن ها ابزاری برای تنبیه کردن هنرمند بد و: یا تشویق کردن هنرمند خوب ندارند . آن ها اسکار ندارند، آن ها جایزه فستیوال کن را ندارند.اما آن ها دلی دارند پر از مهر و کینه، مهر و لبخند مردم ارزانی آن هنرمندی است که: در یک هماهنگی با تاریخ و نام و احترام ملت باشد. و بدا به حال کسی که کینه مردم را یدک بکشد.

     هنرمندی که مردم را در سینما سینما، مسخره می کند و می گوید آن ها پول یک بلیط سینما را ندارند و: اگر داشتند می آمدند و فیلم تماشا می کردند و: یا به تئاتر می رفتند. و فقر آن ها را مسخره می کند و پولداری خود را به رخش می کشد، ایا قابل احترام است؟ آیا مردم خود را می فهمد؟ یا در فکر نواله های بیگانگان است تا: چند تکه ای که آن ها برای سگ شان می ریزند به او بدهند؟

      آیا او نمی بیند که مردم پول دارند و: برای هنر هنرمندان هم خرج می کنند؟ و فروش میلیاردی برای آن ها ایجاد می کنند ؟ آیا آن روزنامه نگاری که با مسخره می گوید: ماموریت معراجی ها نجات گیشه است؟ این قدر فهم ندارد که بداند این گیشه ها هستند که: با مردم قهر ند والا ،مردم باکسی قهر نیستند. مردم فقط دشمن خود را می شناسند و با او قهر می کنند. اگر شما هم جزو دشمنان هستید و مورد قهر و غضب ملت هستید، بروید خودتان را اصلاح کنید!

      اکبر عبدی بازیگر زیبای این فیلم، کاملا ته دلش را در فیلم روی صحنه می گذارد و: چنان زیبا موقع شهادت در صحنه جنگ می گوید که: بغض تماشاگر را می ترکاند. جمله ساده او : یا ابالفضل آستیگمات ها را هم قبول می کنی؟ با ان هنرمندی زیبا که نشان میدهد اعتقاد فطری اوست، دل تماشاگر را در میان کر کر خنده، به صحرای کربلا می برد و با: اتش دردناک عاشورا هم زبان می کند.

   آیا آن ها که این را می فهمند؟پس چرا باید سر سپرده فرهنگ ضعیف بیگانه شوند؟   

فیلم معراجی ها بار دگیر نشان داد که ابزار فی نفسه بد یا خوب نیست. آن فرهنگ نسلط بر ابزار ها مهم است. یکی این ابزار را در خدمت می گیرد و: دیگری در خیانت. و فرق انسان با حیوان همین است که: چیزی غیر از خود را هم می بیند و: برای آن جانفشانی می کند.

هنر ده نمکی این است که: یک حدیث از امام صادق علیه السلام را سرمشق فیلمنامه هایش قرار داده: (کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم) یعنی مردم را بغیر از زبان (و شعار بلکه با عمل به خوبی ها) دعوت کنید.او در تمام اپیزود ها، دنبال این است که مخالف گویی را در زبان نشان دهد و: داعی ها که اکثرا روحانیون هستند، مردم اهل عمل ببینند. و این از دوجنبه حائز اهمیت است: یکی اینکه مخالف خوانی ها مطابق رسم تعزیه ، مردم را تخلیه می کند و: می بیند که روحانیون همه حرف ها را می شنوند، و چیزی ناگفته وجود ندارد. از طرف دیگر حلم را ضمیمه علم می کند و: شنونده را عاقل و صبور نشان می دهد تا جاییکه: با جان خود عمل نیک خود را امضا می کند. در فیلم های ده نمکی همه، عاشقانه می میرند زیرا که خداوند عشق را درمیان گذاشت تا: هنرمند در جذبه آن همه را به سوی کمال سوق دهد و: کمال انسان در رسیدن به عشق اعلی و محبوب زیبا است. مولانا می گوید :

بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید

در این عشق چو مردید همه روح پذیرید

بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

Ascension confirme la culture dominante .

Ou astigmate Abalfzl accepter de toute façon ?

La vente des milliards film de lévitation a révélé que les gens sont en colère contre le film , alors même que la Journée nationale du cinéma ! Billets ne sont pas de l'argent faim . Au contraire, ils veulent que leur cinéma , film mentionné Hamas est réel .

    N'oublions pas que le plus ancien livre en persan : persan Shahnameh est un moyen de maintenir en vie. Dans lequel la première lettre de l'épopée et le patriotisme , l'amour et la croyance en quelque religion . Personne ne force Ferdowsi remplacé Shakespeare ou Goethe remplaceraient mémoire! Les cinéastes savent que c'est un devoir , pas un traître ! Ils ne sont pas une nation bâtie de vente aux enchères de bois à un prix à l'étranger vient de réglage.

Payer des dizaines de sel , et les gens sont , mais ils ne sont pas autorisés à avoir même un prix! Et même se moquer des gens qu'ils sont . Et de leur propre plaisanterie , films populaires moqueurs sont ré- estimés , alors que leur propriété comme ils ne voient pas de problème!

Tout le monde dans ce pays veut être un artiste ou un écrivain , médecin ou ingénieur doivent : comprendre l'hégémonie du peuple plutôt que la compréhension de l'hégémonie américaine détruit : son nom serait patriote . Un verre d'eau est polluée par des excréments , pas une goutte , mais naviguera une mer d'excréments de chien, même ce qui est impur !

    L'art de Ferdowsi , Hafez et Saadi land art qui complimenter . Équivalentes car elles durent des milliers d'années , mais la langue du discours sur notre peuple . Pourquoi est-il facile pour nos artistes est difficile à comprendre? Est-il vrai qu'ils ont vendu leur âme à Satan ? Son grand Satan ? Si c'est le cas , doit être l'art séparé du peuple , afin que les gens n'ont pas : vendre votre âme au diable .

      Artiste iranien n'est pas absolue , ce qui signifie que je ne peux pas forcer les gens à inculquer la croyance que le mal ! Et les gens ne la punit pas . Peut-être que les gens ne comprennent pas sa langue et complexe artistique, mais bien la tête réussiront si il est tombé dans le giron du diable . Cela signifie pour punir mauvais artiste : encourager bon artiste ou pas . Ils ont des cicatrices , ils n'ont pas le prix du Festival de Cannes . , Mais ils ont un cœur plein d'amour et de haine , la gentillesse et les sourires de donner les artistes qui , en coordination avec la date et le nom d'une nation respectée . Et de savoir que quelqu'un en voulait de rechange tuer des gens .

     Les gens dans les artistes de cinéma , se moque et dit qu'ils n'ont pas l'argent pour un billet si ils sont venus et ont regardé des films , et : ou aller au théâtre . Il se moque du pauvre et riche , il faut Rakhsh ne est le respect ? Comprenez-vous les gens ? Ou étrangers fourragères considérés comme quelques morceaux qui viennent à eux pour leur chien pour lui donner ?

      Ne verrait-il pas que les gens ont l'argent pour les artistes passent leur temps ? Vendez milliards à la cause ? Est-il ridicule que le journaliste qui dit Meraj mission de sauvetage est contre ? Il ne comprend pas l'ampleur de ce compteur sont conscients que les gens sont en colère , sinon , les gens sont en colère contre quelqu'un . Les gens savent juste votre ennemi et le mettre en colère . Si vous êtes parmi les ennemis du peuple est en colère et de rage , vous pouvez modifier votre propre !

      Akbar Abdi jolie actrice dans le film , sur film, sur scène et met fond de son cœur : si belle quand elle a témoigné à la scène que le public peut s'asseoir Trkand . Sa phrase simple : Abalfzl astigmatisme ou accepter de toute façon ?

   Ne comprennent-ils que , alors pourquoi devrait- laquais des cultures étrangères sont faibles ?

Ascension d'un autre film fois montré que l'instrument n'est pas intrinsèquement bon ou mauvais . La culture dominante est un outil important . Un de ces outils est au service d'autrui trahison . Et est différent du même animal qui voit autre que votre propre chose : il sera sacrifices .

Sel décennie d'art est un exemple d'un hadith de l'imam Sadiq a ses scénarios ( ) plus de la langue du peuple ( et le slogan , mais une bonne pratique ) d'inviter . Épisode entier de lui , suivre les le contraire semble montrer la langue : clergé Dai sont pour la plupart des gens voient acquéreurs . Ceci est important à partir de deux aspects : celui qui s'oppose à la tradition RSS jeu de miracle , évacuation des personnes et que : voir que les prêtres puissent entendre tous les mots , et ne rien dire . Attachez l'autre la douceur de la main et de la science : le sage , patient, spectacle où les auditeurs avec leurs vies pour leur bonne action est signé . Sel dans une dizaine de films , de la romance meurent à cause de l' amour de Dieu parmi la fascination de l' artiste tout et d'aller vers la perfection : la perfection de l'homme afin de parvenir à un amour plus élevé est belle et populaire . Rumi dit:

Die , mourir dans l'amour Die

Acceptez toutes les âmes sont morts dans l'amour Chow

N'ayez pas peur de mourir mourir mourir et la selle

Le rez de chaussée de la céleste face