1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه
1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

تفرقه یک توهم است!

وحدت وجود است و تفرقه معدوم، وحدت ذاتی است و تفرقه عارضی، وحدت وجوب است و تفرقه عرض، و بالاخره وحدت رحمانی است و تفرقه شیطانی! و شیطان کاری جز وسوسه نمی تواند بکند، وسوسه هم همان توهمات و خیالات پوچ است! کاری که شیطان با انسان می کند، واقعا یک توهم است، که مولوی گاه با بی ادبی می گوید: برخی از انسان ها سنگ استنجای شیطان هستند. یعنی شیطان، نجاسات خود را با آن پاک می کند و: بعد آن را دور می اندازد.

جدیدا، دستمال کاغذی این نقش را بازی می کند! از درختان سر به فلک کشیده، چوب و کاغذ درست می کنند: بسیار تمیز و پر هزینه ، و سفید که حتی: یک لکه هم روی آن ها نیست، درست مانند قلب یک کودک معصوم! سفید و بی عیب است ولی چه فایده؟ ابزار دست کسانی می شود که :با یکبار استفاده، کثیف و دور انداخته می شود!

وحدت مردمی هم گاهی همینطور است! مردم بی آلایش و ساده زندگی روزمره خود را، با پاکی و دوستی و مهربانی می گذرانند. ولی ناگهان بازیچه  کسانی می شوند که: آن ها را ددمنش و وحشی می کند، و به جان هم می اندازد و: این تفرقه است که چون آتش، همه را مانند هیزم می سوزاند.

خداوند که بشر راآفریده، و آن را بهترین صنعت خود معرفی کرده، قاعدتا به تخریب یا نابودی آن،  راضی نیست لذا حالت عمومی، و تعادل موجود در جامعه، نشان می دهد که همه باهم مهربان هستند، و در کنار هم زندگی می کنند، و این واقعیت را مخصوصا در ایران، که سر زمین اقوام گوناگون است می بینیم: سالیان سال مسلمانان و ارامنه ، یهودیان و زرتشتیان در کنار هم زندگی کرده اند.

از این بالاتر، بدون ترس از دست دادن مذهب خود، در مراسم یکدیگر هم شرکت نموده اند. یک مسلمان ترسی از رفتن به کلیسا ندارد، و گاهی دوست هم دارد که: در مراسم آن ها شرکت کند. و یک مسیحی هم ترس از آمدن به مسجد ندارد، و گاه حتی نذر امام حسین هم می کند. همینطور یهودی و زرتشتی ، یعنی همه ادیان از همه حرفهای یکدیگر، آگاهی کامل دارند و در کنار هم، به راحتی زندگی می کنند .

این نشان وحدت است که: در همه جا هست در لبنان و سوریه ، هندوستان و روسیه ، آمریکا و چین هیچ گروه و ملتی یکدست نیستند، ولی باهم متحد و در کنار هم هستند.  و سال هاست که زندگی می کنند. تفرقه هم فقط گاهگاهی بروز می کند، و آن هم به دلیل وجود شیاطینی از میان بشر است.

بدترین درگیریها و تفرقه ها، ابتدا از صهیونیزم است، که برداشت شیطانی از دین یهودیت دارد، و باعث چند جنگ و :کشتار تعدادی بیگناه شده است، در میان مسیحیان هم، فقط صلیبی ها هستند و نمیتوان همه مسیحیان را، صلیبی دانست چرا که دنیا، براساس همزیستی مسیحیان با: دیگران دوام دارد . در میان مسلمان هم گروه وهابیت بوده که: به کشتار و تخریب دست می زده، که در زمان ما به شکل: گروه القاعده یا طالبان در آمده است. درعراق و سوریه هم، داعش نام گرفته است.

اصالت وحدت چنان محکم و: مسلط است که حتی منادیان تفرقه، خودشان بهترین وحدت را دارند! آمریکا بعنوان مستکبر بزرگ، بر اساس وحدت 50کشور و: تخت نام ایالات متحده مشغول: ایجاد تفرقه و تکه پاره کردن خاورمیانه است. اتحاد جماهیر شوروی سابق، حتی روسیه فعلی از فدرالیزه کردن: چند کشور درست شده،  حتی اروپا تنها راه نجات خود را، در ایجاد اتحادیه اروپا می داند!

برای همین است که دعوت به وحدت، یک دعوت روشن و بدیهی و قابل فهم، و درک همه است و نیاز به: استدلال های سخت ندارد. مردم از تفرقه، تعجب می کنند!همین که می بینند در ایران، یک مسئولی برعلیه مسئول دیگر حرف می زند، متعجب می شوند! انتقاد از دولت های گذشته ، افراد معزول و منفک مردم را به تعجب وا می دارد. زیرا ساده ترین استدلال را: سعدی گفته: انکه عیب دیگران پیش تو آورد و شمرد، بیگمان عیب تو را نزد: دیگران خواهد برد!

مردم از اینکه همه دنیا در صلح و آرامش باشد، تعجب نمی کنند از این تعجب می کنند که: یک باره سر بریدن های داعش، شروع می شود و آن ها را فیلم می کنند، و با افتخار بینمردم توزیع می کنند، در اینجا است که مردم می پرسند: این ها دیگر کیستند؟ و از کجا آمده اند؟  

Bölüm bir yanılsamadır!

Birlik ve bölünme, yıkım, doğal birlik ve resmi ayrılık içinde zorunlu birlik ve ayrılık ve hayırlı birlik ve ayrılık şeytan var! Şeytan günaha dışında her şeyi yapabilir, günaha aynı hayal saçma! Şeytan insanlarla çalışıyor, bu bir yanılsama, bazen yaramaz Rumi taş Şeytan Astnja bazı insanlar diyor olduğunu. Şeytan, onların ahlaksızlığa ve temiz, sonra atar.

Son zamanlarda, Doku bu rol oynar! Yükselen ağaçlar, ağaç ve kağıt vardır: Üzerinde, bir yama çok temiz, pahalı ve hatta beyaz, sadece masum bir çocuğun kalbi gibi! Beyaz ve lekesiz, ama ne fark eder? Bu araçlar: kirli ve atılır tek kullanımlık!

Bazen, insanların birlik olarak! Saf ve basit insanlar, onların gündelik hayat, saflık, dostluk ve nezaket geçirmek. Ama oyuncaklar kez olanlardır: bu aşağılık ve zalim bir olduğunu ve immobilizer yaşam ve bu bölünme yangın yakacak olarak onları yakmak olacaktır.

Allah insanı yarattı ve o hasar görmüş veya imha edilmelidir, kendisini sanayi tanıttı, bu nedenle kamu memnun değil ve birlikte güzel ve toplumun dengesi, birlikte yaşamak. ve özellikle de dünyanın çeşitli kabileler göreceksiniz gerçeği: yıllardır, Müslümanlar ve Ermeniler, Yahudiler ve Zerdüştler birlikte yaşadı.

Yukarıdaki itibaren, dinlerini kaybetme korkusu olmadan, birlikte törene katıldı. Müslümanlar kiliseye gidiyor bir korku yoktur, ve bazen onlar devam olay böyledir. Bir Hıristiyan, bazen İmam Hossein bile yemini camiye gelen, ve korkuyor değildir. Benzer şekilde, Yahudiler ve Zerdüştler, tüm diğer profesyoneller tüm dinlerin birlikte farkında olduklarını ve konforlu yaşamak için.

Lübnan ve Suriye, Hindistan ve Rusya, ABD ve Çin'de her yerde birlik Bu gösteri, hiçbir grup ya da ulus üniforma değil, ancak birlikte birleşik ve vardır. Ve uzun yıllar yaşamak. Bölüm nedeniyle sadece insanlık arasında şeytanlar sonra sadece ara sıra ortaya çıkar, ve.

Kötü çatışmalar ve bölünmeler, siyonizmin başlangıcıdır, Yahudi din kötü hasat sadece haçlı savaşları neden ve Hıristiyanlar arasında pek çok masum öldürme ve tüm Hıristiyanlar değil, olduğu, Haçlı Seferleri olarak kabul dünya, Hıristiyanlar ve son başkalarının arada dayalı. El Kaide veya Taliban bir grup götürdüler öldürme ve yıkım, bağlı Müslüman Vahhabi gruplar arasında. Irak ve Suriye, Dash adında.

Özgünlük ve birlik baskın bölünme savunduğu duyanlar bile, onlar birlik iyi olduğunu, bu yüzden katı! Amerika Birleşik Devletleri, ülkenin birlik ve 50 yatak dayalı olarak kibirli Büyük Amerika, Orta Doğu'da bölünme ve parçalanma. Rusya Federal YZ dahil olmak üzere eski Sovyetler Birliği, birkaç ülkeden h Avrupa'yı kurtarmak için bile tek yolu, yapılan · Avrupa Birliği oluşturulması bilir!

Birlik çağrısı, bir açık davet ve net ve anlaşılır, ve anlayışa ihtiyaç nedeni budur: hayır katı argümanlar. İnsanlar, bölmek merak! İran'da gördüğümüz gibi, resmi bir sürpriz olması için, diğer karşı konuşuyor! Hükümetin Eleştiri, kaldırma ve ayırma insanlar yapmak insanları şaşırtmayı olduğunu. Basit bir nedenle: Sadi dedi: siz ve başkalarının hatalarını saymak ederken, şüphesiz kazanacak başkalarının dezavantajı var!

Bütün dünyadaki insanlar sürpriz olduğunu barış, şaşırtıcı değildir: kafa kesme hakkında bir Dash ve film başlar, ve gurur burada insanlar arasında dağıtılır bu diğerleri kimlerdir: insanlar sormak? Gel?

اولین کنفرانس اقتصاد ایران

 

اولین کنفرانس اقتصاد ایران به همت: موسسه پژوهش های ریاست جمهوری، در طی دو روز 14 و 15 دیماه 93 برگزار شد. از اینکه چنین کنفرانسی در سطح بالا، و با حضور تمام تیم اقتصادی دولت، برگزار می شود جای شکر دارد. بخصوص اینکه مقام محترم رئیس جمهوری نیز، از ابتدای برنامه در سالن اجلاس سران حضور داشتند. و این همت مسدولان را در: حل علمی مسائل اقتصادی ایران می رساند.

البته چند نکته در این جا مغفول مانده، که بد نیست آن ها را بگوییم: اول اینکه این کنفرانس باید: بین المللی شود زیرا، نظرات کسانی که از بیرون نگاه می کنند، شاید بهتر باشد. شاید اصلا ما مشکل اقتصادی نداشته باشیم، و همه مشکلات یک توهم باشد. بخصوص اینکه می بینیم اکثر سخنرانان کنفرانس، دولتمردان هستند. ان ها به اندازه کافی تریبون دارند، و حرفهای خود را می زنند. لذا  حرف تازه ای نخواهند داشت. بلکه بهتر بود آن ها می نشستند و: کارشناسان سخنرانی می کردند.

دوم اینکه خیلی از مشکلات، مشکلات دولت بود. و دولت می خواهد با برون فکنی، آن را مشکلات مردم جلوه دهد! مثلا کاهش قیمت جهانی نفت، برای مردم قابل لمس نیست. زیرا آنان می بینند که بنزین و گازوییل گران می شود! برای همین مردم می گویند: چیزی ارزان نشده!  اما این امر برای دولت یک مشکل حاد است! زیرا بیش از نیمی از در آمد خود را، از دست داده و در حال ازدست دادن است. باید گفت اگر دولت، برای تامین هزینه های خود، مشکل دارد این چه ربطی به مردم دارد؟

سوم  اینکه جای گردشگری مذهبی، به عنوان جایگزین کاهش قیمت نفت، خالی بود. رئیس جمهور خیلی مایل بود که: کارشناسان جایگزینی برای نفت معرفی کنند، تا اقتصاد منهای نفت اجرا شود. البته این پیشنهاد ها از زمان مصدق داده می شود، ولی دولت کار خود را می کند! ساده ترین راه، صدور کالاهای غیرنفتی و خدمات فنی مهندسی است،  که در حال انجام است. اما چون حیف و میل می شود به چشم نمی آید.

پیشنهاد دیگر، جایگزینی گردشگری است، زیرا برخی ها معتقدند در آمد توریسم، میتواند جایگزین در آمد نفت شود، و مثال ترکیه را می آورند،البته  بعد هم خودشان می گویند: ولی ایران نمی تواند مثل ترکیه، همه معتقداتش را زیر پا بگذارد. این هم راه حل دارد و: آن این است که ما اصلا توریسم را، توریسم مذهبی بدانیم. در گردشگری دینی، اگر تسهیلات فراهم شود، فقط  زائران خارجی امام رضا ع می توانند: در آمد معادل در آمد نفت را، به بودجه دولت تزریق کنند.

در مورد اشتغال هم همینطور است، یعنی راه حل بسیار ساده است! ولی دولت، خود مشکل در ست می کند و: بعد از اقتصاد دان ها راه حل آنرا می خواهد! درست مثل بازی بچه ها، که چیزی را در مشت خود پنهان می کردند، و بعد از شما می خواستند بگویید: در مشت آن ها چیست.

 مردم ما همه مشغول کار هستند، و خدا را شکر کسی از: بی کار و گرسنگی نمرده است! اما پازل دولت این است که: اشتغال را به زیر زمینی و رو زمینی  تقسیم می کند!  و زیر زمینی ها را شغل حساب نمی کند، لذا آمار بیکاری بالا می رود! همه آمار ها نشان می دهد: معادل تمام کارگاه های دارای پروانه ، کار گاه های بدن پروانه هست! و شاید هم بیشتر. در خدمات و بازرگانی هم همینطور است! تعداد مشاغل فاقد پروانه کسب، بیش از مشاغل دارای پروانه است.

بنابر این دولت اگر با الفاظی چون: بیکاری پنهان ، اشتغال زیر زمینی ، کار غیر قانونی و غیره، آن ها را از دایره اشتغال بیرون نریزد، ما بیکار نداریم و اصلا: همه چیز خوب است و مشکلی نیست.

در مورد دارو و درمان هم همینطور است. پزشکان یا دارو ها را بدون توجه به اثربخشی آن، به قانونی و غیر قانونی تقسیم می کنند! به دارو های وارداتی و قاچاق که: حتی تاریخ گذشته اروپایی باشد، ارزش می دهند و دارو های: ساخت داخل یا پزشکان سنتی و گیاهی را، غیر قانونی می خوانند! ورد زبان هر پزشکی این است که: دارو باید از انگلستان یا آلمان بیاید!

 هر بیماری هم به خود جرات می دهد، تا شفای بیماری خود را از: درمانگاه های خارجی انتظار داشته باشد.افزایش مصرف دارو های خارجی، حتی در آمد نفت را هم هدر می دهد. کاری که وزیر بهداشت در اولین قدم، همه ارز های نفتی را، صرف واردات دارو و آزاد کردن: تمام داروهای مانده در گمرک کرد. 

İran'ın ekonomisi

Konferans İran ekonomisinin sponsorluğunda: iki gün 14 ve 15 üzerinde düzenlenen Cumhurbaşkanlığı Araştırma Enstitüsü, Ocak 93,. Böyle üst düzey bir konferans ve tüm hükümetin ekonomik ekibinin varlığı, şeker yerine orada yapılacaktır olması. Özellikle Hall Zirvesi programın Sayın Cumhurbaşkanı katıldı. Ve malzeme ekonomik sorunların çözümünde yetkililerin çabaları.

İlk olarak, konferans nedeniyle görüşleri yardımcı olabilir dışarı bakmak isteyenler uluslararası olacaktır: Ancak, birkaç puan burada söylemek onun kötü değil, ihmal. Belki de ekonomik sorunlar yok ve her şey bir yanılsamadır. Özellikle, biz konferansta konuşmacıların çoğu siyasetçi olduğunu görüyoruz. Onlar yeterince Tribune var, ve onun sözleri başarısız. Bu yeni bir şey olmayacak. Onları oturup ve uzmanlar konuşan için daha iyi olurdu.

İkincisi, sorunları, devletin sorunların çoğunu. Hükümet patlak istiyor, bu sorunun görünür! Örneğin, petrol fiyatlarında bir düşüş, insanlar aşikar. Onlar benzin ve dizel pahalı olduğunu görmek Çünkü! Insanlar ucuz değil demek yüzden! Ama bu hükümet için kronik bir sorun olduğunu! Çünkü daha gelirlerinin yarıdan, kayıp kaybetti. Hükümet kendini finanse eğer, sorun bu insanlarla ne olduğunu söyledi gerekir?

Yerine azalan petrol fiyatları alternatif olarak turizmin Üçüncüsü, boştu. Başkan çok ilgi uzmanlar ekonomiyi çalıştırmak için bir yağ alternatif, daha az yağ tanıtmak oldu. Ancak, bu öneri beri sertifikalı olmuştur, ancak hükümetin işini yapar! Basit yolu halen devam etmekte olan, petrol dışı mal ve hizmet, teknik standartlar ihracat. Orada çünkü Ama israf değil.

Başka bir öneri, alternatif turizm, bazı turist olduğuna inanmak gibi, yağ gelir yerine, Türkiye örnekler sunmak, ama sonra diyorlar, ama İran, Türkiye gibi adım için tüm inançlar olamaz olabilir . Bu çözüm: biz turizmi, inanç turizmi know-yok olmasıdır. Tesisin sağlanırsa dini turizm, sadece İmam Rıza yabancı hacı yağı devlet bütçe enjeksiyonları çıktı olabilir.

Bu işler hakkında Peki, çözüm çok basit! Ama hükümet, ve o olacak Ekonomistler Çözüm sonra, senin sorunun! Yumruk nelerdir: Sadece yumruğunu şey gizleme ve daha sonra bilmek istedim adamlar oynuyor gibi.

  Hepimiz meşgul insanlar, işsizlik ve açlık kimse ölmedi Tanrı'ya şükür! Ama bulmaca istihdam bodrum ve zemin ayrılmıştır olmasıdır! İşsizlik oranı kadar gider bu yüzden Yeraltısuyu ve iş, sayılmaz! Tüm istatistikler gösteriyor: kelebek tüm atölyeler, çalışma zamanı kelebeğin vücudu! Ve belki daha fazla. Hizmet ticareti de olduğunu! Bir lisans almadan iş sayısı, bir lisans bir iş daha fazladır.

Vb gizli işsizlik, istihdam yeraltı, yasadışı, gibi sözler, aynı zamanda istihdam kapsamı dışında düşerse Yani hükümet, biz hiç bir şey yok: herşey yolunda.

Bu yüzden uyuşturucu ve tedavi ile ilgili. Doktor veya eczacı derhal ve etkinliği dikkate alınmaksızın, yasal ve yasadışı ayrılmıştır! İthal uyuşturucu kaçakçılığı ve hatta Avrupa tarihi, kendi değer ve ilaçlar, yurt içi veya geleneksel tıp ve bitkisel yasadışı şarkı! Bu her kelime bir uyuşturucu İngiltere ya da Almanya gelmelidir olduğunu!

  Her hasta, yabancı klinikler bekliyoruz onların hastalığını tedavi etmek, almak. Hatta atık yağ geliri, yabancı ilaç kullanımı artmıştır. Ne ilk adımda Sağlık Bakanı, gümrük petrol, ithalat ve ilaç salımı kalan tüm maddeler tüm değişimi.

بانک درمان هم به خنسی خورد !

 

بالاخره ثروت مند ترین مرد دولت هم، از پرداخت هزینه های درمان نا امید شد و گفت : اگر خلیج فارس هم طلا شود، از پس هزینه در مان بر نمی اییم! البته این حرف را همه گفته اند، ولی از یک وزیر بهداشت شنیدنی تر است! این امر موقعی جالب می شود، که بدانیم ایشان از جمله پزشکان خیر است، که با ذره بین دنبال بیماران کم بضاعت می گشت، و پیدا نمی کرد! و ناچار به سفرهای دور دست می رفت، و در کپر ها هم گاهی، کسی برای عمل جراحی: رایگان وجود نداشت!

ایشان بعد از چند عمل خیر معروف شد، و پس از انتخاب برای کابینه، با همین تصور که تعداد بیماران کم، و اکثر آن ها قادر به پرداخت: هزینه های میلیونی بیمارستان هستند، به کار خود مشغول شد. در زمان کمتر از یکسال، همه را بیمه کرد و درصد پرداختی بیمار را هم به: یک سوم قبل و حتی رایگان رساند.

اما حالا  سرش به سنگ خورده و می بیند: نه تنها ثروت شخصی و ارگانی خود را هم بدهد، هزینه درمان را پوشش نمی دهد، بلکه  پول دولت ، نفت و بودجه هم کفاف نمی دهد. لذا برای درک بهتر آن ، برخلاف تمام شعار های قبلی اش، از طلا شدن خلیج فارس می گوید. چیزی که امکان ندارد و محال هم هست. و این یعنی سر سیلندر سوزاندن: ماشینی که تخت گاز در سربالایی: هزینه درمان می رفت.

اما داستان هزینه درمان، در چهار بخش است که: سه یخش آن باید حذف  و یا نادیده گرفته شود. در حالیکه برعکس است! بخش اصلی نادیده گرفته شده، به بخش های دیگر پرو بال داده اند. اولین بخش بیماری های سرپایی یا ساده است. تبلیغات وسیعی می شود که که: این بیماری ها جدی گرفته شود! و هزینه های فراوانی شود، تا تمام آزمایش ها منفی بودن آن را ثابت کند!

در واقع از نظر وزارت بهداشت، همه مردم بیماری سخت و مهلک دارند، مگر اینکه عکس آن ثابت شود. درست مثل دادسراهای ایران! که همه را مجرم می دانند، مگر عکس آن ثابت شود! یعنی متهم از مجرم خطرناک تر است! جون ممکن است همین متهم، جانی بالفطره باشد و ماموران، و قضات باید مانند یک بیمار ایدزی، به آن نگاه کنند و از: نزدیک شدن به آن پرهیز کنند!

از نظر وزارت بهداشت، همه ایران سرطان دارند، ایدزی هستند! آمفولانزا گرفته اند، و دارای انواع بیماری های گوارشی و دندانی و غیره هستند. درواقع هر ایرانی یک بمب میکروبی است! و باید هر لحظه مواظب باشیم که منفجر نشود!

دومین بخش بیماری های بالینی، یا بستری است در این جا هم وزارت بهداشت، با شیب تند گاز می دهد! در حالیکه ما در روایات فراوانی داریم که: انسان باید با بیماری کنار بیاید، تا بیماری خود خوب شود. وزارت بهداشت و پزشکان وابسته! معتقدند باید بیمار را به توپ: قرص و آمپول ، آزمایش و چکاپ و غیره بست. و در کمترین زمان ممکن، بیماری را شناخت و ریشه کن کرد! استفاده از دارو ها آرامش بخش ، مرفین دار و مسکن که نقل ونبات است!

از نظر اسلامی و طب سنتی، بدن باید از دو سیستم دفاعی استفاده کند :اولا کم خوردن و کم خوابیدن راتوصیه می کنند، تا مواد اضافی و احتمالا غیر قابل دفع، وارد بدن نشود. زیرا پرخوری انواع و اقسام مواد را، یکجا به معده واریز می کند. که بسیاری از آنان ترکیب مناسبی: با یکدیگر نخواهند داشت! مثلا شما اگر ماست و نوشابه و بستنی را با: آش و آبگوشت در یک ظرف بریزید، و مخلوط کنید ،کسی آن را نمی خورد، ولی نمی داند هر روز این کار، در معده او انجام می شود!

ثانیا همانطور که اشاره شد، تحمل درد را بعد از بیماری، توصیه می کند چرا که  بدن باید: خودش سموم را دفع کند، نه اینکه عناصر غیر بدن، این کار را انجام دهند.

سومین بخش بیماری های لاعلاج است. وزارت بهداشت سعی دارد تمام بودجه وزارت را، صرف یک نفر بیمار تالاسمی بکند! اینجا که می رسد، نجات یک نفر نجات امت می شود! یک سرطانی که تا دو روز دیگر می میرد، چرا باید منابع دیگران را به هدر دهد؟ یک معتاد که خودش به: خودش رحم نمی کند، وزارت بهداشت دایه مهربانتر از مادر است؟

 این بیماری ها سرنوشت محتوم است، و وزارت بهداشت در مقام بالاتر از خدایی، می خواهد آن را تغییر دهد. البته از جیب مردم. مردمی که برای یک ریال بدست آوردن، هزار تا معلق می زنند! بعد یک دفعه وزارت بهداشت، میلیاردها ریال می دهد که یک سرطانی، دو روز مانده عمر خود را هم راحت نماند!

می بینیم در این سه بخش، واقعا اگر خلیج فارس هم طلا شود، از عهده هزینه درمان بر نمی اید. بنابر این باید همه اینها را تعطیل کرد. و به بیماری های منطقی، و قابل در مان اکتفا کرد. طوری نباشد که یک سرطانی دو روزعمری، بودجه یک میلیون بیمار: در انتظار درمان را نابود کند. و بدون نجات دادن آن سرطانی، باعث مرگ یک میلیون نفر دیگر شویم !

Orada para eksikliği Bankası!

Son olarak, zengin bir adam hükümet, tedavi masrafları hayal kırıklığına ve altın ise Basra Körfezi, tedavi maliyeti gelmiyor söylendi! Elbette bu kelime her şeyi söylüyor, ama bir sağlık bakanı daha duymak! Bu pozisyon o yoksul hastalar için arayan büyüteç ile döndü iyi bir doktor olduğunu bilmek, ilginç olacak, ve onu bulamıyorum! Ve uzak ve geniş seyahat etmek zorunda kaldı ve aynı zamanda kulübe, hiçbir cerrahi, hiçbir ücret!

Daha sonra bir iyilik oldu ve ardından hasta sayısı düşük olduğu varsayımı ile, kabine seçin, ve çoğu hastanenin milyonlarca bedelini ödeme yapamıyorsanız, yoğun çalışma oldu. Az bir yıl, sigorta her zaman ve hasta ödenen ve puanlama önce hatta ücretsiz üçte.

Ama şimdi onun kafası ve taş tedavi maliyetini karşılamak değil, sadece kişisel servet almış ve organlarını vermek görür, ancak hükümetin para, petrol ve bütçeler kontur değildir. Bu nedenle, daha iyi anlamak için, onun daha önceki sloganı aksine, Basra Körfezi ülkelerinin altın. Mümkün ve imkansız değildir şey. Yükselişi gaz makine yatağının: Katılım maliyeti silindir kafası yanma yani.

Ama dört bölümden oluşmaktadır tedavi maliyetinin, hikayesi: üç sektör kaldırıldı veya göz ardı edilmelidir. Tersi ise! Peru diğer bölgelerinde göz ardı ana bölümü, kanatları vardır. Veya ilk bölümü dışarı kolay. Bu hastalıklar ciddiye alınır ki o geniş tanıtım! Frekans ve maliyet, tüm olumsuz testler bunu kanıtlamak!

Aslında, Sağlık Bakanlığı, tüm koşullar sert ve aksi ispat edilmedikçe hayatı tehdit. İran savcılık gibi! Aksi ispat edilmedikçe herkes, o suçluyu bilir. Bu en tehlikeli suçlular var! Davalı doğal bir duygu ve subaylar, çünkü bu olabilir, ve hakimler AIDS, görünüm ve bunu önlemek için kapanış isterim!

Sağlık Bakanlığı, kanser, AIDS tüm! Böylece bruselloz, ve gastrointestinal hastalıklar ve diş çeşitli, ve var. Aslında, her İranlı bir bakteri bomba! Biz patlamaya dikkatli olmalısınız her an!

Klinik hastalığın ikinci bölümü, ya da dik gaz, Sağlık Bakanlığı burada kalmak! Biz insanların hastalıkla uğraşmak gerekir birçok gelenekleri varken, hastalık iyidir. Sağlık ve Tıp Anabilim Dalı! Hastalar açık olmalıdır: hap ve enjeksiyon testleri ve muayeneler ve çok yakın. Ve en kısa zamanda belirlemek ve hastalığın ortadan kaldırmak için! Yatıştırıcı ilaçlar, morfin ve alıntı konut ve bitkiler kullanın!

Vücuda girmeyin, yeme ve az uyku tavsiye Öncelikle, ve fazla malzeme muhtemelen olmayan bertaraf: İslam ve geleneksel tıp, vücut iki savunma kullanmanız gerekir. Her türlü malzemenin yeme Çünkü, bir kez midede biriken. Bunların doğru kombinasyonu: birlikte olmayacak! Içki ve bir kapta yoğurt, çorba ve et suyu ile dondurma ve karıştırın Örneğin, kimse yemek istiyor, ama iş onun karnına yapılan her gün değil!

O toksinleri, vücudun diğer elemanları atarlar, bunu yapacak: belirtildiği gibi vücut İkincisi, hastalığın ağrı, o olmalı.

Tedavi edilemez hastalıklar üçüncü bölümü. Sağlık Bakanlığı, Maliye Bakanlığı, talasemi yapmak hastaların ne olursa olsun, tüm çalışıyor! İşte o, bir ulusu kurtarmak kaydedilebilir olduğunu! Kanser 1-2 gün neden diğer kaynaklar israf gerektiğini, ölür? O, o merhamet göstermeyen bir uyuşturucu bağımlısı, merhamet bakanlığı anneden geldi?

  Bu hastalıklar tezahür kader, Tanrı daha yüksek bir konumda Sağlık Bakanlığı, bunu değiştirmek istiyor. Ancak, insanların cepleri. Bir kuruş kazanmak insanlar, onların binlerce askıya! Bir süre sonra, Sağlık Bakanlığı, milyarlarca dolarlık, iki gün hayatının önce kolay bir kanser değildir!

Biz bu üç sektörde, gerçekten yapabileceği tedavi maliyeti ile Basra Körfezi ise altın olduğunu görüyoruz. Bu nedenle, hepimiz sadece kapatılmalıdır. Mantıksal ve hastalıklar, ve biz kendimizi sınırlandırmak. Değil bir ömür boyu kanser gibi iki gün, bir milyon hasta harcama: Tedavi yok bekliyor. Bir milyon diğer insanların olsun ölümüne, tümör tasarrufu neden olmadan!

آیا اختلاف را خدا گفته است؟

بودا بعنوان یک آیین 3هزار ساله، حداقل دارای دو گروه یا فرقه است! که با همدیگر اختلاف دارند. در دین یهودیت و مسیحیت و حتی اسلام نیز، این دوگانگی وجود دارد ، و گروه ها و فرقه ها با هم اختلاف دارند. اما سوال اساسی این است که آیا ،این اختلاف  را خدا گفته یا دستور داده یا ایجاد کرده؟ طبیعی است که خدا چنین منظوری نداشته، زیرا یک تورات و یک انجیل ، و یک قران نازل کرده است.

 حتی بین تورات و انجیل واقعی ، با قرآن هیچ اختلاف وجود ندارد. زیرا هرسه از سوی: یک خدای واحد نازل شده است .البته تفاوت اصلی آن ها، تفاوت زمانی است  در تورات، ده فرمان در واقع کلیات دین است، و انجیل شرح خلاصه دین ، و قران شرح تفصیلی می باشد و: بر حسب ترتیب نزول تکمیل تر شده است.

     می بینیم در یک طرف سر رشته دین،  که خداوند قراردارد، اختلافی نیست یعنی "یک"  واقعی است، وحدت اصیل است و: اختلافی وحود ندارد. اما در سر دیگر آن، با کثرت روبرو هستیم : میلیون ها نظر و عقیده و فکر ، کتاب و نوشته و گفتار! که گاهی این تفاوت و اختلاف و چند دستگی، به کشته شدن و مرگ دیگری می رسد . لذا باید دانست که وحدت، امری الهی و اختلاف، امری غیر الهی و شیطانی است .

   هدف شیطان از ایجاد اختلاف، از بین بردن نسل است، یعنی ازبین بردن محصول و مخلوق خداوند، به دست خود مخلوقات. زیرا وحدت، دوستی و یگانگی مردم، باعث رشد و تعالی و: ازدیاد نسل می شود، و این امر موجب رضایت خدا است. زیرا خداوند از دیدن خیل آدم هایی که: با صفا و صمیمیت با هم زندگی می کنند، و باعث افزایش عده و عده، یا نیروی انسانی و ثروت اقتصادی می شوند، خشنود می شود و رحمت خود را بر آنان نازل می کند . دیدن افزایش جمعیت انسان آن هم به عنوان: اشرف مخلوقات، باعث فخر خداوند به فرشتگان می شود .

و شیطان این را نمی پسندد! و به هر بهانه ای بین این گروه های بزرگ انسانی، اختلاف افکنی می کند تا: آن ها به جان هم بیافتند و: نسل و حرث را یعنی" انسان و ثروتش را نابود کنند. و گاه چنان تبلیغ می کنند که" گویا وجود اختلاف، امری لازم و نابودی تمام انسان ها، و جهانیان خواسته الهی است. مثلا می بینیم که گروه موسوم به داعش؛ یا اسلاف آنان مانند: طالبان و القاعده و وهابیت،  حتی قبل از آن ها سفیانیان و: فرزندان ابوسفیان ها با کشتن شیعیان، زندگی می کنند.

در فتنه 1388 در ایران هم، شعارهایی مانند نه غزه نه لبنان، گرچه بعد ها تکذیب شد، اساس آن را تشکیل می داد. زیرا خط صهیونیسم به مثابه: یهودیان دین ستیز این را می خواست. مسیحیان صهیونیستی و یا مسلمانان وهابی هم، آن را می خواستند. و بطور مکانیکی ، هر اختلاف کوچک و جزئی، که در ابتدا امری ساده و قابل اغماض است، در طول حرکت به سرعت، به جایگاه اصلی خود متصل می شود.

در ابتدا شعار حق طلبی است: بسیاری از مردم به عنوان دفاع از: مظلوم و کسی که حق او پایمال شده، به راهپیمایی جنبش سبز دعوت می شوند، ولی و قتی دلیلی ارائه نمی شود، کنار می کشند و لذا جای آنان را، همان دشمنان دیرینه پر می کنند. و به این ترتیب شعار "یا حسین میر حسین" فراموش شده ، نه غزه نه لبنان، جای آن را می گیرد!

شعار یا حسین میرحسین، یعنی اینکه موسوی پیرو خط امام حسن ع است، و به دستور امام حسین از او دفاع باید کرد، ولی بعد از جایگزینی نیروها، در روز عاشورای حسینی، به دفاع از میر حسین! عزاداران امام حسین، را آتش می زنند. و میر حسین که خود این را می داند، اما آن را توجیه می کند، زیرا که به حمایت آنان نیاز دارد! چرا که آن ها تنها کسانی هستند که، تا آخر با او  و من شیطانی او هستند. زیرا کسانی که او را بخاطر امام حسین، حمایت می کردند دیگر از او حمایت نمی کنند! و به دنبال افراد دیگری که: واقعا حسینی هستند رفته اند.

جهان معاصر هم شاهد است که: گروه های تکفیری و: اختلاف افکن همه مذاهب، چه اسمانی و چه زمینی، در ابتدا شعار حمایت از مردم می دهند، ولی در ادامه مسیر، ماهیت اصلی و خود محوری را بروز می دهند. و این بروز و ظهور خود محوری آن ها، براساس انهدام و تخریب و نابودی کامل است، نابودی و کشتار وحشیانه، که حتی به کودکان هم رحم نمی کدند، تا مبادا اثری از انسان باقی بماند. 

Fark Tanrı söyledi mi?

3 bin yıl, en az iki ya da mezhebin bir din olarak Budizm! Birbirinden farklı olan. Yahudilik, Hıristiyanlık ve İslam'da, orada ikilik, ve gruplar ve mezhepler farklı. Ama asıl soru, bu fark Allah denir ya sipariş ya da oluşturulan olup olmadığıdır? Bu Tevrat ve İncil, Kur'an ve ortaya, çünkü böyle bir emir değil, Tanrı'nın olduğunu doğaldır. Hatta gerçek Tevrat ve İncil, Kur'an ve hiçbir fark yoktur. Tek Tanrı Tabii ortaya, temel fark, azalan sırayla İncil, genel din On Emir, ve İncil, kısa bir açıklama din ve Kur'an ayrıntılı bir açıklama ve arasındaki fark: Üç için tamamlanmıştır. Bir tarafta Allah'a olan din alanını, tıkanıklığı ortadan kaldırmaz gerçek, hakiki birlik ve fark "A" hayır anlaşmazlığı bakın. Görünümleri, düşünme milyonlarca, ve kitap yazma ve konuşma: Ama diğer ucunda, biz çokluğu ile karşı karşıyayız! Bazen bu farklılıklar ve bölünmeler, öldürülen ve başka bir ölüm vardır. Bu kabul edilmelidir Tanrı ve farklı bir şey, Tanrı ve şeytan başka bir şey birlik olduğunu. Bir fark yaratmak nesil ortadan kaldırılması Şeytan'ın hedefi, Allah'ın yaratma, yaratıklar kendilerini yok yani. Nesil, yayılma, ve bu Tanrı'nın memnuniyeti: birlik, dostluk ve halkın birlik ve büyüme ve gelişme çünkü. Samimiyet ile Allah'ı görmek insanların sayısı, birlikte yaşamak ve insanlara, ya da insan kaynakları ve ekonomik zenginlik sayısını artırmak için, onlar mutlu olacak ve merhamet onlara inecektir. İnsan nüfusu yanı sıra yaratıklar artış görüntüle, melekler Tanrı'nın zafer vardır.

Şeytan memnun değil! Ve insan aklının bu büyük grupların her biri, onlar sonbahar ve ikisi de ölür, bölünmüş olur: HRS nesil ve delil farkı ". Tahrip zenginlik adam Ve onlar tanıtımı yaparken" tüm insanların imha gerekli ve Tanrı'ya çağırdı. Ebu Suffian çocuklar Şiileri öldürerek yaşamak: Örneğin, sözde Dash, ya da Taliban ve El Kaide ve Vahhabilik olarak selefleri, hatta Sfyanyan önce ve görüyoruz.

Daha sonra reddedildi rağmen 1388 yılında İran entrika, sloganlar Gazze, ne de Lübnan Ne, bu temel görev yaptı. Siyonistler gibi: Yahudiler dinsizlik istedim. Hıristiyan Siyonistler veya Vahabi Müslümanlar da bunu istiyordu. Ve mekanik olarak, çok basittir ve ilk göz ardı edilebilir ayrıntılı olarak küçük farklılıklar, hızlı bir şekilde birlikte hareket eden, kendi orijinal konumuna bağlanır.

Birçok kişi mazlum savunmak ve onun hakkını ihlal eden, yeşil hareket yürümeye davet ediyoruz, ancak delil bulunmadığı durumlarda, ve böylece bunların yerine kendilerini izole gibi ilk, adalet sloganı kemer-düşman doldurun. Nerede olduğunu ve böylece sloganı "Ya Hossein, Mir Hüseyin", İsrail'i ne de Lübnan ne unutulmuş!

Slogan İmam Hasan AS hattı, ve onu savunmak için İmam Hüseyin'in sırasını takip Hossein, Mir Hüseyin Musavi, ama Aşure, Mir Hossein savunma kuvvetleri değiştirdikten sonra! İmam Hüseyin'in, yanık için yas. Ve Mir Hüseyin kim bilir, ama bunun nedeni onların destek ihtiyaçları, haklı! Onlar ona ve onun kötülük ile sona sadece onlar çünkü. Onu hatırlıyorum olanlar için, İmam Hüseyin, desteklenen diğerleri ona destek yok! Gerçekten Hüseyin gitmiş başkaları izledi.

Onların sloganı korunması, ancak yolun, ana karakter, göklerin ve yerin olsa, bütün dinleri bölmek ve çekirdek geliştirmek: çağdaş dünya aforoz grupları olmasıdır. Ve hatta çocuklar bağışladı olmadığını imha ve tam imha, imha ve acımasız cinayet dayalı kendi ekseni tezahürü, bu yüzden kimse dışarı bırakılır.

طرح پلیس زبان فارسی!

حفاظت از هر چیز با ارزشی، نیاز به نیروهای محافظ و متخصص خود دارد . اموال مردم با ارزش است، لذا پلیس نگهبان و اداره آگاهی تشکیل می شود، تا از اموال مردم نگهداری وک از سرقت آنان جلوگیری شود. جان مردم با ارزش است، لذا پلیس امنیت و پلیس جنایی تشکیل می شود. پلیس امنیت وظیفه پیشگیرانه دارد، و از قتل مردم جلو گیری می کند، و اگر اتفاقا کسی به قتل رسید، پلیس جنایی قاتل او را پیدا و: دستگیر و تحویل قانون می دهد.

پلیس قضایی، پلیس ساختمان، پلیس میراث فرهنگی نیز، از انواع محافظ هستند که از: میراث فرهنگی و موضوعات تعریف شده خود، نگهداری می کنند. در این میان زبان فارسی، به عنوان بزرگترین میراث معنوی،  مغفول مانده و در میان آن همه: سارقان و دزدان آگاه و نادان، تنها و بی سرپرست مانده و: هر روز یکی از لغات آن نابود می شود!

البته نقش فرهنگستان: زبان وادب فارسی را، که هر از چند گاهی تک مضرابی می زند، را، فراموش نمی کنیم. ولی ارزش این میراث، به اندازه چند نفر که: ساعات اضافه کاری برای این کار می گذارند نیست! تا از سر پر بودن معده، گاهی چند افاضاتی بکنند. حداکثر به نظر ما این عده، به عنوان ستاد مشاوره ای نقش دارند، و بیش از آن کاری از دستشان نمی اید. حتی احساس نوجوانی و جوانی هم ندارند که: حد اقل چند فریادی هم بزنند!

از نظر ما سازمان بزرگ و: با انگیزه ای قوی برای حفظ:  زبان فارسی لازم است. حداقل زبان فارسی، به اندازه یک ترافیک ارزش دارد! چطور برای ترافیک اینهمه: افسر و کادر و سرباز و همیار پلیس گذاشته اند ؟ مگر در عراق که پلیس راهنمایی نیست، روزگار مردم نمی چرخد؟ پس می بینیم که جربزه رئیس ستاد، یا مدیران عالی است که: مسئله بودجه و نیروی انسانی را، در انتهای برنامه قرار می دهد.

لذا ما یک سازمان پاسدار زبان فارسی، پیشنهاد می کنیم با نفراتی: به اندازه پلیس راهنمایی و رانندگی، تاهر کسی که از روی خط فارسی عبور کرد، یک نفر جلو بایستد و او را متوقف کند. نه اینکه مانند فرهنگستان، با بی حالی فقط پند و اندرز بدهد، و تولید واژه کند و یک زبان اسپرانتو جدیدی را، بنام فارسی به خورد مردم بدهد.

این سازمان باید اساتید و دانشجویان، محققان و علاقمندان فارسی را مانند: سربازان پادگان به خط کند. و همه آن ها را در جهت: حفظ زبان فارسی سازماندهی نماید. متخلفین را جریمه کند و: از درآمد آن، حافظان زبان فارسی را تشویق نماید. وقتی کسی در داخل زبان فارسی است، ولی فونگلیش می نویسد! یعنی از حروف انگلیسی استفاده می کند، باید جریمه شود و آن که اولین بار، آن را ترویج کرده، بیش از همه باید جریمه شود.

خودرو سازان و مهندسان، پزشکان و فیلمسازان، همه باید جریمه شوند. حتی آن هایی که تابلو: برای مغازه ها می نویسند، باید بدانند همه چیز حساب دارد! و زبان فارسی هم صاحب دارد، و در استفاده از آن قانونمند باشند. برای ساماندهی این خیل عظیم، چهار رکن یا ارکان چهار گانه لازم است: شورای عالی زبان فارسی، که میتواند همان اعضا فرهنگستان باشند، که قوانین لازم را برای: حفاظت از زبان فارسی تهیه و: به مراجع قانون گذاری: اعم از مجلس و دولت پیشنهاد کند، و پس از تصویب، آن ها را تدوین و برای، اجرا ابلاغ  کند.

رکن دوم شورای سیاستگذاری، یا ستاد اجرایی می تواند باشد. که این شورا یا مجمع میتواند: محل تجمع معاونان فرهنگی ادارت، سازمان ها و شرکت ها باشد، این عده مشکلات اجرایی در محدوده های اداری خود را، تدوین و به شورای عالی ارائه می دهند. و برای اجرا مصوبات در: حیطه تحت مدیریت خودشان اقدام می نمایند.

رکن سوم اساتید و دانشجویان ، علاقمندان و محققان زبان فارسی هستند، که مانند افسران دریا دل راهور، بیدار بوده و برگه های جریمه در دست، مانند عقاب بر سر متخلفان فرود می ایند. که به عنوان پلیس زبان فارسی یا: پاسبان ان نامگذاری می شوند. رکن چهارم را دانش آموزان و: هواداران زبان فارسی در هر کلاس ، محله و منطقه تشکیل می دهند، و بدون برگه جریمه، نسبت به ارشاد گمراهان اقدام می کنند. که همان عنوان همیاران زبان فارسی، برای آن ها خوب است.  

Dil polis!

Her şeyin korunması, koruyucu güçleri ve onların uzmanlık ihtiyacı. Böylece Bürosu polis nöbet oluşturan özellik değerleri, mülkiyet bakım levrek kendi hırsızlığı önlemek için. İnsanların hayatları güvenlik polisi ve adli polis değerli, bu yüzden. Önleyici güvenlik, polis görev ve öldürme insanlar onları engellemek ve şans birisi öldürüldü tarafından eğer, polis katili ve ceza tutuklama ve hukukun teslim bulabilirsiniz.

Yargı polisi, polis binası, polis ve kültürel miras, kültürel mirasın belirleyici konular, muhafaza edildiği korunması. Dil arasındaki ilişki, büyük manevi miras, ihmal, ve aralarında hepsi: hırsızlar ve bilgili ve cahil ve desteği olmadan yalnız bıraktı soyguncular: Her kelimesi yok edilir!

Biz unutma gibi bazen, yok birini seçmek dil ve kültürel Farsça Akademisi,. Bunun için fazla mesai çalışmış değil, bu mirasın değeri, yanı sıra birkaç kişi! Mide doldurmak için, bazen birkaç Afazaty yok. Biz bu değildir sayısı, ilgili danışma komitesi, ve bir şey daha olduğunu düşünüyorum. Ergenlik ve hatta en az bir kaç çığlık olduğunu hissediyorum yok!

Bizim görüşümüze göre, güçlü bir teşvik ile büyük bir organizasyon Farsça gerekli korumak için. Farsça En azından, çok trafik değer! Ne kadar trafik memuru ve polis personeli ve askerler arkadaşı var? Polis sadece Irak'ta, dünya dönmüyor? Bu yüzden personel bu cesaret şefi görmek, ya da üst düzey yöneticiler olduğu programın sonunda fon ve insan kaynakları sorunu.

Bu yüzden Farsçanın bir veli var, biz Farsça çizgi geçer garanti trafik polisi, üye önerilen bir stand up ve onu durdurmak için. Aksine sadece tavsiye vermek halsizlik ile Akademisi, ve kelime üretimi, ve yeni bir dil, Esperanto gibi, Farsça isim kitleye vermek.

Doğrultusunda bir garnizon olarak profesör, araştırmacı ve Farsça meraklıları organizasyonu. Ve bunların hepsi için: dil organizasyonu korumak. Ve gelir ince ihlal, veliler dili teşvik. Birisi dilde, ancak Fvnglysh yazıyor! İngilizce harfler ince olmalıdır, kullanılan, ve o her şeyden, ince olmalıdır, teşvik edecek, ilk oldu.

Araba üreticileri, mühendisler, doktorlar ve film yapımcıları, tüm ince olmalıdır. Hatta yazılı dükkanlar için bu panoları, orada her şeyi biliyor olmalı! Ve sahibinin dili ve kullanımı yasaldır. Dört elementin veya dört elemanlarının çok sayıda organize etmek gereklidir: Parlamento ve Hükümet dahil Akademisi üyesi olabilir Farsçanın Yüksek Kurulu, Fars dili korunması için gerekli mevzuat, yasal otoriteler, teklif ve onayından sonra, bu derleme ve bildirim çalışacaktır.

Politika Konseyi, ya da yönetici personelin ikinci unsur olabilir. Konsey veya Konsey olabilir: Başkan, kültürel kurum, kuruluş ve şirketler için yer toplama, makamında kapsamında operasyonel konularda, sayısı geliştirmek ve Konsey'e sunmak. Ve kendi yönetim eylem altındaki bölgelerde mevzuatın uygulanması.

Kartallar suçlulara inerler gibi, elinde Rahvr, uyanık ve bilet deniz memurları gibi öğretmenler ve öğrenciler, hobi ve araştırmacıların Farsça üçüncü ayağı. Polis veya dil gibi: Polis denir. Sınıf, ilçe ve bölgesel formda ve para cezaları hiçbir biçimde Fars dili öğrencileri ve hayranları dördüncü ayağı, yanlış hareket rehberlik. Onlar için iyi işçilerle aynı dili.