1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه
1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

آیا سیالیت جمعیت در راه است؟

مهاجرت یکی از ارکان تمدن بشری است، اما این مهاجرت اغلب با زور و اجبار همراه بوده، و سیالیت جمعیت رابوجود آورده است. مثلا الان در یمن، آفریقایی ها در عدن حضور یافته ، و آنجا را به تصرف خود در اورده اند، ویمنی ها جیران و ظهران را تحت امر خود دارند. این یعنی یک حرکت یا کوچ اجباری، از سمت غرب به شرق است. مردم آفریقا یک قدم جلو آمده، و با کمک آل سعود وارد اسیا شده اند. عقب نشینی نیروهای یمنی، فشار آن ها را بر جیران و ظهران، دوشهر مرزی عربستان را افزایش داده است.

البته به نظر می رسد که هدف سیلان جمعیت، بالاتر از این ها باشد. به این جهت که افکار عمومی جهان، در راه حذف آل سعود و افراد وابسته به آنان است. و یمن برای این کار برگزیده شده است. یعنی خداوند می خواهد که این بار یمنی ها، مکه را نجات دهند و برای مدینه یار و یاور باشند. اما گویا آن ها به دلیل خود کم بینی، جرات اجرای این ماموریت الهی را ندارند. و از حمله به مکه و مدینه و: حتی جده و ریاض هراس دارند.

  لذا خداوند آن ها را مجبور به این کار کرده است! وقتی ال سعود با همکاری رئیس جمهور فراری، نقشه حمله خود را از جنوب و از میان دریا مستقر می کند، این به آن معنی است که قدرت ورود از: مرزهای زمین را ندارند.و: حمله آن ها در واقع کیش کردن یمنی ها، بسوی مرزهای خودشان است! زیرا ارتش و کمیته های مردمی یمن، قدرت مقابله با تکفیری های جنوب، القاعده و ارتش عربستان و سربازان اجیر شده از: پاکستان و افریقا را ندارند، و یا حد اقل در انجا پیروز میدان نیستند .

اما حمله موشکی آنان به داخل خاک عربستان، بسیار ساده و آسان است. آن ها حتی میتوانند به سادگی به ریاض هم حمله کنند، ولی به دلایل موهومی این کار را انجام نمی دهند. گروهی از آنان می گویند: اگر ما به ریاض حمله کنیم، آل سعود می گوید دیدی اینها قصد فتح مکه را دارند ! گروه دیگر می گویند: اگر حمله کنیم جنگ طلب معرفی می شویم، و عده ای هم هنوز قداست قرن بیستمی را، برای این خاندان به عنوان خادم حرمین قائل هستند. برخی نیز به تبعیت از وهابیون، آل سعود را نماینده خدا دانسته و: مبارزه با آن را مبارزه با خدا می دانند.

البته نقش دلار های نفتی را نباید نادیده گرفت، حتی حاکمیت آن ها بر مناسک حج، بزگترین مانع حمله یمن به ریاض است. و دراین میان عناصر دولتی ایران، بیشترین نقش را در جلوگیری از: حمله آن ها به ریاض دارند. زیرا هنوز به دلار های نفتی آل سعود چشم دوخته اند، و عده ای هم به بهانه تعطیل نشدن حج، مجبورند سرپوش بر جنایات آل سعود بگذارند.

در همین قضیه حوادث ایام حج، چه در موضوع افتادن جرثقیل، و چه در فاجعه منا، می بینیم سکوت مرگباری بر :سیاست خارجی و سازمان حج ایران سایه افکنده، اگر گاهگاهی هم تک مضرابی می زنند، برای این است که مردم را فریب بدهند، و بگویند که پیگیر مطالبات آنها هستند! در حالیکه می بینیم که آل سعود، حتی برای تجاوز به دو نوجوان ایرانی، هنوز هم عذر خواهی نکرده، در مورد گم شدن سفیر سابق ایران در لبنان هم، جوابی نمی دهد و حتی: در کشته شدن عمدی دانشمند ایرانی، در حادثه جرثقیل و امثال آن طلبکار هم هست.

  در صورتیکه به نظر می رسد: همه این ها توطئه است. فرضیه ما بر این امر استوار است که: هجوم شاهزاده سعودی به منا، برای دستگیری دکتر رکن آبادی بوده نه آن که به عنوان زیارت آن ها اعلام شده است! و در قضیه جرثقیل هم، آن ها به دنبال کشتن دانشمند ایرانی بودند، که داستان سقوط جرثقیل را سرهم کرده اند. و الا نه آثاری از افتادن جرثقیل بر سر آن دانشمند است، و نه حتی کوچکترین اثر درگیری ! همسر ایشان که معاون رئیس جمهور ایران هم هست، این امور را تایید کرده است.

این امور نشان می دهد که: باید سیالیت جمعیتی جدید بوجود اید، تا مردمی که توانایی اجرای: خواسته های الهی را ندارند، به کنار بروند و گروه جدیدی برای: اجرای اوامر الهی به میدان بیایند، که هم خدا را دوست دارند و هم، خداوند آن ها را دوست دارد(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَن یَرْتَدَّ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکَافِرِینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ)

 Bu arada nüfus akışkanlığı var mı?

Göç insan uygarlığının temel taşlarından biridir, ama bu göç genellikle zorla eşlik ediyor ve nüfus akışı oluşturulur. Örneğin, şu anda Yemen'de, Afrikalılar Eden katıldı ve ekran ve Yemen Jeeran ve Dahran yol açmıştır, yakalamak için orada olacaktır. Bu Batı Doğu'ya bir hareket veya göç anlamına gelir. Afrika halkı ileriye doğru bir adım olduğunu ve Suudilerin yardımıyla Asya'da bulunmaktadır. Yemen güçleri, çekilme Jeeran ve Dahran onları itmek, Suudi sınır her iki şehirleri artmıştır.

Bu Ceylon nüfusun amacı, daha yüksek olduğu görülmektedir. Bu nedenle, dünya kamuoyu, yol Suudiler ve onların bakmakla yükümlü kaldırmak için. Ve Yemen bu görev için seçildi. Bu sefer Yemen insanlar, Mekke ve Medine onların arkadaşı ve yardımcısı kurtarmak için Tanrı'nın isteği. Çünkü aşağılık kompleksi Ama eğer, Allah'ın misyonu yürütmek cesaret yok. Ve Mekke ve Medine'nin saldırı ve hatta Cidde ve Riyad korkuyorlar.

  Bu nedenle, Allah bunu yapmaya zorlanmaktadır! Al Suud Ferrari Başkanı, güney ve deniz tabanlı harita onun saldırı ile işbirliği içinde, bu toprakların sınırlarını giren bu gücü anlamına zaman şunlardır: Yemen halkının kült Saldırı, sınırları Kendi! Yemen Ordusu ve Halk Komiteleri, Pakistan ve Afrika güney, El-Kaide ve Suudi ordusuna ve paralı karşı aforoz gücü olmadığından, ya da en azından kazanmak değil.

Ama çok basit ve kolay Suudi Arabistan'ın içinde kendi füze saldırıları. Onlar hayali nedenler hatta sadece Riyad saldırı, ancak yapabilirsiniz. Bazıları dediler ki: Biz Riyad'da saldırı durumunda, Suudiler onların Mekke görmek istediğini söyledi! Diğerleri ki: Sorumlu izin gibi biz bu aile için bir militan saldırı ve yirminci yüzyılın bazıları hala kutsallığını, tanıtmak edin. Bazı Vahabi ardından, Suudiler Tanrı'yı ​​temsil ve anti-Allah onu bilir mücadele iddiasında.

Petrol dolar rolü Hac, Riyad Yemen saldırı en büyük engel üzerine, hatta egemenliğini göz ardı edilmemelidir. Ve devlet elemanları, onlarla Riyad'da saldırıları önlemede en önemli rolü-arasındadır. Dolar yine Suudi petrol dikti ve bazı hac bahanesiyle kapalı değil, çünkü bunlar Al-Suud suçlarını örtbas etmek zorunda.

Bazen tek mızrap vurmak, bu durumda hac olaylar, konular vinç düşen ve afet bölgelerinde, biz dış politika ve Hac hang İran'ın Bakanlığı ölümcül bir sessizlik görmek, insanları aldatmak için ve talepler olduklarını söylüyorlar! Biz Suud Evi, hatta iki İranlı gençler tecavüz, yine Lübnan'a eksik eski İran Büyükelçisi özür dilemek olmadığını görürken, bir vinç kazası, hatta İranlı bir bilim adamının kasıtlı öldürme çalışmak ve değil bu yüzden bir alacaklı olduğunu.

  Öyle görünüyor ki, eğer: Bütün bu komplo. Bizim hipotezi Mina Suudi prensin akını, bu duyurulur olarak Ruknabadi ziyaret değil doktor tutuklamaya gerçeğine dayanır! Ve vinç durumunda, hikaye vinç çöküşü uydurulmuş olan İranlı bilim adamlarının, öldürülmesi izledi. Başını bilim adamı üzerindeki vinç düşen, hatta en ufak bir etkisi dahil değildir, aksi takdirde hiçbir işaret! Ayrıca İran Başkan Yardımcısı Eşi, Devlet onayladı.

Allah yeni bir grup ile birlikte gitmek için değil arzular: Tanrı'nın buyruklarını uygulanması gelip, Tanrı'yı ​​seviyorum bu yeni nüfus akışkanlığı çalıştırabilir insanlara, ortaya gerektiğini göstermektedir

وعده های دروغ تضمین امنیت!

آمریکا سال ها است که وعده می دهد: که امنیت اسرائیل را تضمین می کند، ولی تا بحال به قول خود عمل نکرده است و: این باعث شده تا اسرائیل در سراشیبی سقوط کامل قرار گیرد. البته علاقه دولت آمریکا به اسرائیل، و تامین امنیت آن هر بار از سوی اوباما، تکرار می شود ولی آشوب اکنون از بیرون مرزهای اسرائیل، به درون مرزها رسیده و پشت در: کابینه نادان یابو خیمه زده است!

هیچ نقطه امنی برای اسرائیل وجود ندارد، زیرا آن ها که یک روزی بزرگترین ارتش خاورمیانه بودند، و شش روزه توانسته بودند همه: کشورهای عربی را شکست بدهند، الان حتی نمی توانند از حملات انتحاری: نوجوانان سنگ به دست فلسطینی، خواب راحتی داشته باشند. براساس اطلاعات کاملا محرمانه، نادان یابو در دیدار با اوباما گفته است که: انتفاضه سوم مسلحانه است، یعنی فلسطینی ها دیگر به تیر و کمان، یا سنگ قلاب کفایت نمی کنند.

در گزارش های نتانیاهو، از سرقت اسلحه ماموران ضد شورش، توسط زنان و نوجوانان فلسطینی، آمار ترسناکی ارائه شده است. نوجوانان فلسطینی دریافته اند که: باید مسلح باشند تا بتوانند جواب اشغالگران را بدهند، و بهترین منیع تهیه اسلحه آن ها، ماموران ضد شورش هستند. لذا اخیرا سعی می شود که : به ماموران ضد شورش سلاح گرم ندهند. زیرا احتمال باز گرداندن آن، به انبار اسلحه به زیر بیست درصد رسیده است.

علاوه بر آن در گزارش نتانیاهو آمده است که: نوجوانان فلسطینی توانسته اند ثابت کنند: از پدران خود مبارز تر هستند، و دیگر ترسی هم از پلیس ضد شورش اسرائیل ندارند! در این گزارش آمده است که آن ها اقدام به: حفر تونل در عمق زیادی می کنند، تا خود را به شهرک های صهیونیست نشین برسانند. حتی دیده شده که در محل های کاملا نظامی و قرق شده، ناگهان در جمع نظامیان حاضر و: اقدام به عملیات انتحاری می کنند. که نشان می دهد از مسیر ها و: جاده های معمولی نمی آیند.

ترس نتانیاهو از نوجوانان فلسطینی، به صورت یک کابوس وحشتناک داشته و: اوباما نیز به وی گفته که در این خصوص، نمی تواند کاری بکند ولی، در رسانه ها اعلام خواهد کرد که: امنیت اسرائیل امنیت آمریکا است. و  نتایاهو با اینکه آن را دروغ می داند، ولی می گوید برای جنگ روانی لازم است! که رسانه ها آن را برجسته کنند، تا ساکنان صهیونیست کمتر مهاجرت کنند.

اما صهیونیست ها که بسیاری از آنان، اصل موضوع را فهمیدند ناچار به فکر نجات خود افتاده اند! برخی از آنان از دولت زاویه گرفته اند، تا اگر فلسطینی ها حمله کردند، بگویند ما خودمان هم از دولت اسرائیل ناراضی هستیم! حتی تعدادی از آن ها واقعا ضد دولت اسرائیل شده اند، و در تظاهرات خیابانی و اعتراضات عمومی شرکت می کنند. در همین گزارش آمده است: کمتر روزی است که در اداره یا محله ای صهیونیست ها ، به بهانه ای  با دولت در گیر نشوند.

نتانیاهو به باراک اوباما گفته است که: ما نمی گذاریم صدای اعتراض آنان شنیده شود. همه رسانه ها تصویر یک دست و متحدی از صهیونیست ها را بیان می کنند، ولی تا کی می توانند بران سرپوش بگذارند! بدتر از آنکه وی گفته است: وقتی بیشتر فشار میاوریم، از بین خود رسانه ای ها ، با ما زاویه می گیرند و از ما دور می شوند، و به افشاگری می پردازند.

باراک اوباما به وی گفته است: ما سیاسی هستیم و می توانیم عملکرد رسانه ها را، طوری تنظیم کنیم که مردم، اعتراض ها را بعنوان حمایت تصور کنند. ما می گوییم : که این اعتراض ها نشان آزادی ودموکراسی در اسرائیل است. وی گفته که در آمریکا نیز چنین می کنند. در حالیکه هر روز اعتراض ها بر علیه حکومت: پلیسی آمریکا افزایش می یابد ولی رسانه ها، فقط صحنه های تشویق شدن پلیس ها را نشان می دهند.

وی در مورد همسایه های اسرائیل، فقط به جنگ رسانه ای پرداخته، و به اسرائیل قول داده که سعی می کند: بیشتر تلاش کند تا لبنان وسوریه و یمن و عراق و ایران را تروریست معرفی کند، تا افکار عمومی به آن ها گرایش پیدا نکنند. ولی در مورد تاثیر آن قول قطعی نداده است. وی حتی گفته که ما اعلام می کنیم: به اسرائیل کمک مالی می کنیم ، و آن را افزایش هم می دهیم ولی، از ما انتظار نداشته باشید، با 20هزار میلیارد بدهی به قول خود عمل کنیم!

خودرو با کباب اضافه!

Yanlış sözler Güvenliğini!

Amerika İsrail'in güvenliğini sağlamak için vaat eden bir yıl, ama şimdiye kadar değil sözünü yerine getirdi ve bu İsrail'in yokuş aşağı tam bir çöküşe neden olmuştur. İsrail Amerika'nın faiz ve Obama tekrarladı her seferinde güvenliğini sağlamak, ama İsrail'in sınırları dışında kaos, kendi sınırları içinde ve dışında Bakanlar gelip cahil beygir çadır yaptı!

Arapça ülkeleri yenmek için ben bile intihar saldırıları can,: bir gün büyük Ortadoğu'daki askeri ve altı gün tüm başardık çünkü İsrail hiçbir güvenli bir yer yoktur genç Filistinli taş, rahat uyku . Gizli bilgilere göre, Obama ile yaptığı görüşmede cahil beygir silahlı üçüncü intifada, Filistinliler yay ve ok, ya da kaya kanca yeterli değil söyledi.

Sağlanan kadınlar ve genç Filistinliler korkutucu istatistik Netanyahu'nun raporu, silah hırsızlığı isyan polisi,. Filistinli gençler İşgalciler silahlarını hazırlamak için bir cevap ve en iyi kaynak vermek edebilmek için silahlı gerektiğini bulduk, anti-isyan ajanlardır. Yani son zamanlarda anti-isyan ajanları silah durdurmaya çalıştı. Yirmi yüzde cephaneliğine iade olasılığı çünkü.

Babaları daha militan olan ve diğer İsrailli çevik kuvvet polisi de korkmayın: Filistin gençlik kanıtlamak mümkün olmuştur: Buna ek olarak, rapor Netanyahu belirtiyor! Rapor için harekete geçmesi belirtiyor: kazma tüneller kendi yerleşim birimlerine kadar büyüktür. Hatta askeri ve muhafaza, aniden mevcut askeri yeri görüldü: Onlar intihar girişiminde. Hangi yolu gösterir ve yol tipik değildir.

Netanyahu korkunç bir kabusa genç Filistinlilerin korkuları ve Başkan Obama da bu durumda, bir şey yapamam ama medya açıklayacak söyledim o İsrail'in güvenliği, Amerika'nın güvenlik. Ve Netanyahu seninle yatıyor biliyor ama o psikolojik savaş için gerekli! Medya vurgulamak için, ve daha az Siyonist sakinleri göç.

Ama Siyonistler, çoğu kendi kurtarmaya düşmüş konuyu anladım! Filistinliler biz mutsuz olduğunu söylemek İsrail hükümetini saldırıya sanki Bazıları, hükümet açısı vardır! Hatta bazıları gerçekten İsrail karşıtı olan ve sokak protestoları ve kamu gösterilere katılmak. Raporda, hükümetin dahil değildir mazur, ofis veya mahalle Siyonistler daha az gün dedi.

Netanyahu Obama biz onların seslerini duyurmalarına olmadığını söyledi. Bir elin tüm medya görüntü ve Siyonist devletin müttefiki, ama ne kadar kullanıcıların örtbas edebilirsiniz! Daha da kötüsü, o daha basın olsun, medyanın kendisi, açı biz bizden almak ve bunları ortaya çıkarmak için, dedi.

Barack Obama söyledim: Biz protesto desteklenmesi inanılan, insanları, siyasi ve medya operasyonu ayarlayabilirsiniz. Biz ki: protestolar İsrail'de özgürlük ve demokrasi temsil ettiğini. Amerika'da yapmak olduğunu söyledi. Günlük rejimine karşı protestolar sırasında: Amerika olmaz polis, ancak medya, polis sadece sahneleri teşvik göstermek için.

Sadece ücretli medya savaşa, İsrail'in komşuları ile ilgili olarak, İsrail, Lübnan ve teröristler olarak Suriye, Yemen, Irak ve İran'a daha fazla çaba denemek için söz verdi, bu yüzden kamuoyuna değil eğilimindedir . Ama bu sözünün etkisi kesin değildir. O bile biz söz 20 trilyon borç, biz İsrail'in yardımına beyan ve zaman alacak, ama biz sanmıyoruz söyledi!


علم در دوران پسامدرنیزم

در دوران مدرنیزم علم برای علم مطرح بود، و کاربردی بودن آن مهم نبود. ریاضی محض فیزیک محض و هنر برای هنر! اگر بحث هنر سیاسی یا اجتماعی و مردمی می شد، می گفتند این هنر نیست! البته خود آن ها هم میدانستند دروغ می گویند، و هنر برای هنر وجود خارجی ندارد، ولی برای مقابله چاره ای نداشتند که: حرفی را بزنند که قبول ندارند. اگر هنر برای هنر بود، چرا فقط یک طرف غش می کرد و: آن هم ترویج فساد و بی بندوباری بود؟

هنر باید همه ابعاد بشری را پر کند، و لذا همانطور که انسان را دو بعدی است، هنر نیز دو بعد خوب و بد دارد، از هنر خوب باید دفاع کرد، و از هنر بد دوری کرد. مثلا هنر کیف قاپی یا هنر دزدی! خود یک هنر است حتی فن و علم و دانش است، اما خوب نیست! یک کیف قاپ یا یک دزد، روانشناس خوبی است زیرا می داند: از چه کسی و چه موقع دزدی کند! او باید منتظر افراد روان پریش باشد، به قدری در خود فرو رفته باشند که به: مناسبات اطراف خود کاملابی توجه هستند!

یک دزد، ورزشکار خوبی است! زیرا باید تمام قدرت خود را، به موقع به کار بگیرد و در همه مسابقات مورد نیاز برنده باشد! اگر یک لحظه در موقع فرار، بدنش آسیب ببیند یا مچ پایش پیچ بخورد، همه چیز از بین می رود. یک دزد، جامعه شناس و حقوقدان خوبی هم هست! زیرا بخوبی همه مردم را می شناسد، و به موقع تمام آثار جرم را از بین میبرد. او حتی از لحاظ روانشاسی، دارای بهره هوشی بالای 180هست! چون باید نقشه هایی که می کشد، به ذهن هیچکس خطور نکند، و اولین طرح در دنیا باشد! چون استفاده از روش های تکراری، فقط باعث هوشیاری مردم و: دستگیری فوری وی می شود!

یک هواپیما ربا را درنظر بگیرید، او بطور تصادفی یا شانسی برنامه ریزی نمی کند، بلکه دوره های لازم را می بیند! او باید از همه نکات فنی هواپیما، سر در بیاورد به کوچکترین حرکت مسافرین، آشنا باشد تا بتواند مامور حراست را شناسایی کند، والا در یک ثانیه به چنگ او می افتد! یک مواد فروش یا یک قاچاقچی هم همینطور! کلا قضیه دزد و پلیس در طول تاریخ، نشان داده که هم دزد ها بالاترین بهره هوشی را دارند، هم پلیس ها باید دارای تیزهوشی کافی باشند. حتی می توانیم ادعا کنیم که دزد ها، باهوش تر از پلیس ها هستند، زیرا اول دزد ها اقدام می کنند،بعد ها پلیس تازه می خواهد بفهمد: که انها چه نقشه ای داشتند!

   بنابر این همانطور که هنر خوب و بد داریم، علم خوب و بد هم داریم. در دنیای مدرنیزم، علم برای علم بود! نه سیاست می شناخت نه مرز، دانشمند کسی بی هویت و متعلق به همه بود! اما اینهم دروغ بود، آنهایی که این حرف را می زدند هم، میدانستند دروغ است، زیرا هرعلمی را بودجه نمی دادند، و هر دانشمندی را نمی پذیرفتند. بلکه خود آن ها هم علم را کانالیزه می کردند. همه دانشمندان باید به تایید: سازمان سیا می رسیدند والا، نه دستمزدی در کار بود و نه آزمایشگاهی. و اگر هم به هزینه خودشان این کار را می کردند، محصولاتشان باید بنام دیگری ثبت می شد، و دستمزدش را هم باید کس دیگری، به عنوان ناظر بر آن ها بگیرد!

تبلیغات هم همینطور است، آن ها می گفتند که تبلیغات، هم علم است و هم هنر و هم فن! تبلیغات تغییر فکر طرف مقابل است. اما فقط تبلیغاتی را قبول داشتند که: به نفع آن ها بود. اگر از اسلام یا دین دیگری، تبلیغ می شد آن را غیر علمی و غیر فنی! می دانستند و مانع آن می شدند .

بنابر این علم و هنر در پسامدرنیزم، اول از همه با خودش آشتی می کند.  به خودش دروغ نمی گوید، و از همان ابتدا می گوید که: علم ارزشی داریم و علم بی ارزش ! هنر ارزشی داریم و هنر فاسد، و از همانجا رو راست می گوید که ما فقط، از هنر متعهد انسان متعهد و علم متعهد حمایت می کنیم! هنر یا علم متعهد چیزی نیست جز اینکه، عالم یا هنر مند، خودش به آن عمل کند و آن را خوب بداند! نه اینکه تا موقعی که بتواند دختران مردم را، بنام هنر فاسد کند ولی نوبت به دختر یا خانواده خود می رسد، آن ها را از ادامه هنر منع کند!

Postmodernizm çağında bilim

Bilim için bilim modernizasyonu sırasında tartışılan ve işlevsel değildi. Saf Matematik ve sanat için sanat Teorik Fizik! Eğer siyasal ya da toplumsal sanat ve popüler tartışmak, bu sanatı olmadığını söyledi! Tabii ki, onlar yalan ve sanat yok, ama bu karşı ve onlar kabul etmiyorsanız söylemek yolu yoktur biliyordu. Eğer sanat, yolsuzluk ve ahlaksızlık yayılması ve sadece hafif bir tarafı olduğu için?

Sanat tüm insanlığın doldurmalıdır ve böylece bir sonraki adam, hem iyi hem de kötü sanat gibi, iyi sanat savundu olmalı ve kötü sanat kaçınılmalıdır. Örneğin, sanat ya da sanat hırsızı çanta çalmak! Bu bir sanat, hatta sanat ve bilim, ama iyi değil! O kimden biliyor ve ne zaman çalmaya çünkü bir çanta veya bir hırsız, iyi psikolog Snatch! O kadar onun etrafında bağlar tamamen habersiz olduklarını bencil olan psikotik insanlar için bekleyen olmalı!

Bir hırsız, iyi bir sporcu! Size tüm yetkilere sahip olduğundan, tüm yarışmalarda kazanmak için çalışmak ve gerekli için zaman ayırın! Eğer kaçmak için zaman içinde bir an varsa, vücudu zarar görmüş veya her şey yok edildi, ayak bileği bükülmüş. Çok Bir hırsız, bir sosyolog ve iyi bir avukat! Herkes iyi bilir ve zaman içinde suça tüm izlerini yok çünkü. Hatta psikolojisi açısından, yüksek bir IQ 180 var! O kimse aklıma geldi almayı planladığı Çünkü o dünyanın ilk proje! Çiftleri kullanırken, sadece insanları uyarmak için: acil onu tutuklamaya!

Rastgele ya da şans uçak tefecilik, o planlama değil düşünün, ama gerekli dersi görüyor! O güvenlik görevlilerini tespit etmek düzlemde, yolcular, tanıdık ufak bir hareket getirmek tüm teknik noktaları olmalıdır, o bir saniyede yüce eline düşüyor! Çok Bir satış malzeme veya bir kaçakçı! Hırsız ve polis tarihinin toplam vaka, en yüksek IQ hırsızlar, polis yeterli iş zekası olması gerekir. Onlar bir planı olduğunu: Biz bile hırsızlar, hırsız hareket, çünkü o zaman polis anlamaya başlayacaksınız, polisin daha akıllı olduğunu söyleyebiliriz! Bu yüzden, iyi bir sanat ve kötü, iyi ve kötü bilim olarak gidiyor. Bilim için modernizmin, bilim dünyasında! Hiçbir politika sınır, ve tüm içindir anonim bilim adamı tanımıyor! Ama bu da bir yalandı, bilim bütçesi vermedi çünkü onlar, yalan olduğunu biliyordu söyleyerek, herhangi bir bilim adamı kabul etmeyen olanlar. Ama aynı zamanda bilim kanalı oldu. Tüm bilim adamları doğruladı: CIA, aksi halde, değil laboratuvar çalışması ödenen karar verdi. Kendi pahasına bunu eğer, ürünlerin başka adına tescil ve onlara atıfta olarak, başkasına için ödeme olmalı!

Reklam da onlar reklam bir bilim ve bir sanat ve bir fan olduğunu söyledi! Reklam diğer tarafta düşünme değişiyor. Ancak reklam sadece lehine olduğuna inanıyordu. İslam ya da diğer herhangi bir dine, bu bilimsel olmayan ve teknik olmayan reklamı olduğunu! Biliyordu ve önlenmiştir.

Bilim ve post-modernizm tekniğe göre, her şeyden önce o mutabakatı olduğunu. Kendine yalan ve biz bilim ve önemsiz bilim değer baştan dedi değil mi! Biz sanat ve dejenere sanat değeri ve oradan düz biz bu insanlar, kararlı desteğin sanat ve bilim kararlıyız! Bir bilim adamı ya da sanatçı ama hiçbir şey sanat veya bilim vardır, o egzersizleri ve bilmek güzel! Değil sürece insanların dejenere sanat olarak bilinen kızlar, olabilir, ama o kızın sırası veya ailesi, sanat devam engel değil!

آینده ستیزی یا آینده پژوهی؟

ضرب المثل معروفی است که می گویند: آدم ورشکسته سیاسی پیشگوی خوبی می شود! در اوایل انقلاب اسلامی گروههای چپ شکست خوردند، و از میدان به در رفتند. ولی در مورد دولت بازرگان یا بنی صدر، هشدار هایی دادند که مردم جدی نگرفتند. ولی بعد از چند ماه به صحت آن پی بردند. اصلا همین گروهک ها بودند که می خواستند: لانه جاسوسی را فتح کنند، ولی مردم نگذاشتند بعد که به دست: دانشجویان پیرو خط امام شد پذیرفتند!

اکنون نیز ورشکستگان سیاسی، معمولا جذب مکان هایی می شوند که: بیشتر با آینده پژوهی کار دارند. و حرف هایی می زنند که برخی: بسیار روشنگر و آگاهی دهنده است. ولی دست اندرکاران به آن گوش نمی دهند! مثلا برژینسکی یا جیمی کارتر، الان در باره ایران نظر دیگری دارند، که معمولا درست است ولی، کسی به حرف ان ها گوش نمی دهد. این امر علت دارد! چون خود آن ها هم قبلا به نظرات: صحیح و آینده پژوهی درست دیگران درست جواب ندادند، و بلکه بر عکس عمل کردند.

روسای جمهور آمریکا، ادعا کردند که از انقلاب اسلامی ایران شوکه شدند، و فکر نمی کردند چنین حرکتی اتفاق بیافتد! ولی سازمان سیا و مزدوران کهنه کار آن، می گویند ما پیش بینی کرده بودیم و: گفته بودیم ولی کسی گوش نمی داد! در مورد سلاح کشتار جمعی در عراق، یا طالبان در افغانستان نیز، همینطور بود. در حالیکه انسان های پر تجربه می گفتند: این یک شعار انحرافی است ولی، سیاستمداران و دست اندر کاران، اصلا به حرف آن ها گوش نمی دادند، و تنها چیزی را که می خواستند، می شنیدند!

این اینده ستیزی ، از نظر گاه پسامدرنیزم باید بررسی شود، تا تفاوت آن به دست آید. زیرا در دوران مدرنیزم، تکیه ها بر قدرت نظامی و زور و اجبار است، نه عقل و اندیشه. مثلا آمریکا وقتی دید نمی تواند: جواب خودکشی ها و عملیات انتحاری ژاپنی ها را بدهد، بمب اتم بر سر آن ها ریخت و: برای همیشه آن ها را ساکت کرد، تا جاییکه هنوز هم ژاپن، عملا حق داشتن ارتش را ندارد.

در واقع برای مقابله با آینده پژوهی، دندان های تیزی لازم بوده و بس: آمریکا می داند که فلسطین، بالاخره پیروز خواهد شد، ولی با تکیه بر زور خود، می خواهد جلوی روند تاریخ را بگیرد. تئوری دوران مدرنیزم می گوید: که قدرت و ثروت اساس همه چیز است. ما اگر قدرت یا ثروت داشته باشیم، حتی از تکامل تاریخ هم می توانیم جلوگیری کنیم!

در دوران پسا مدرنیزم، همه میدانند که اسلام حرف آخر را می زند، و در حال پیشروی است، و بزودی همه سنگر های کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. ولی دل بستگان دوران مدرنیزم، این را نمی خواهند. نه اینکه آن را نمی دانند، یا باور نمی کنند بلکه میدانند و باور هم دارند، ولی می خواهند زنده بمانند. زیرا پیشرفت اسلام با: مرگ آن ها گره خورده است.

موسسات اینده پژوه هم، بر دو دسته تقسیم می شوند: آن هایی که میدانند و میدانند که میدانند!و بیدار هستند و تاریخ را بخوبی رصد می کنند، و به پیشرفت آن دل بسته اند، و حتی از تاریخ جلوتر می روند. مانند امام خمینی و یارانش، که با آرامش کامل حرف های زدند که: پس از گذشته نیم قرن تازه مردم دنیا می فهمند، که چه می خواستند بگویند! امام خمینی ره، در همان موقع پیش بینی فروپاشی: شوروی سابق را در اوج قدرتش اعلام کرد، و کتبا برای گورباچف نوشت.

اما در مقابل کسانی هستند که: تمام ابزار های پیچیده آینده پژوهی را دارند، ولی خود را به نادانی می زنند! و از انسو همه فرمول ها را به کار می گیرند، تا ثابت کنند اسلام پیشرفت نمی کند، بلکه سکولاریسم آن را از بین خواهد برد! کاری که در دوران مدرنیزم پیر ژاله، در جهان سال 2000نوشت، و آن ها هنوز همان را می دانند : نیست بر لوح دلم جز الف قامت یار / چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم.

Anti-gelecek veya vadeli?

Atasözü siyasi iflas iyi bir belirleyicisidir söylüyor! Erken İslam Devrimi'nden solcu gruplar yendi ve tarladan sola. Ama tüccar veya Bani Sadr hakkında, uyarı insanlar ciddi olmadığını neyi. Ama birkaç ay sonra doğruluğunu gerçekleştirmek için. İmamın Hattı ardından öğrenciler bıraktım tüm casus yuva fethetmek istiyordu gruplar, ama insanlar kabul edilmesi!

Şimdi siyasi iflas, çeken yerlerin genellikle gelecekteki çalışmalarla daha duyarlıdırlar. Ve bazı çok aydınlatıcı olduğunu söyleyip o bilgilendirici. Ama bu onu dinleyin olmayanlar! Örneğin, ya da Jimmy Carter, Brzezinski, şimdi doğru İran'a farklı bir bakış açısı var, ama kim onları dinlemek değil. Bunun nedeni,! Onlar Comments zaten Çünkü: Sağ ve vadeli Saha diğerleri sadece cevap vermedi ve o tam tersini yaptı.

Amerika Başkanları, İran'da İslam Devrimi şok iddia ve böyle bir hareketin gerçekleşmesi düşünmüyordu! Biz söylendi ama bir dinleyin: ama CIA ve paralı gazisi ve biz tahmin söylüyorlar. Afganistan'da Irak'ta veya Taliban'ın kitle imha silahlarının durumda, aynı oldu. Deneyimli kişiler bu yanıltıcı slogan Ancak, politikacılar ve aktörler olduğunu söylerken, onlar dinlemek değil, sadece duymak istediklerini!

Bu, gelecekte çatışma, post-modernizm perspektifler göz önünde bulundurulmalıdır, fark elde edilecektir. Çünkü askeri güç ve kuvvet değil, akıl ve düşünce dayanarak modernizmin çağında, içinde. Amerika, örneğin, göremiyorum zaman: İntihar soruları ve Japon intihar saldırıları vermek, bomba onlara döktü: onlar kadar Japonya hemen hemen hiçbir hakkı ordunun hala olduğu gibi, sonsuza kadar susturuldu edilecektir.

Aslında, futures, gerekli ve yeterli keskin dişleri ile başa çıkmak için: Amerika Filistin, bu kazanacağını olduğunu bilir, ama onların gücü temelinde, bu tarihin akışını durdurmaz. Modernizmin bir teori güç ve servet her şeyin temeli olduğunu söyledi. Biz güç veya zenginlik varsa, biz tarihin bile evrimi önleyebilirsiniz!

Post-modernizm, herkes İslam dünyasını fethedecek son sözü, ve ilerleme, ve yakında tüm anahtar siper olduğunu bilir. Modernist dönemin yakınları Ama böyle olmaz. Değil o bilmiyor, ya da inanmıyorum ve onlar olduğuna inanıyorum, ama onlar hayatta kalmak istediklerini söylediler. Bağlı ölümlerinden ile İslam'ın ilerleme çünkü.

Vadeli araştırma kurumları birlikte iki kategori vardır: biliyorum ve ve güncel olduğunu anlamak ve iyi görülen ve ilerleme sarılmak ve hatta önde gitmek isteyenler. Humeyni ve sakince yarım asır önce sonra sadece dünyadaki insanlar demek istediğini anladığını konuşurken, onun takipçileri, gibi! İmam Humeyni, aynı zamanda çöküşü tahmin: Sovyetler Birliği gücünün doruğunda duyurdu ve Gorbaçov'a yazılı yazdı.

Ama bütün araçları karmaşık futures sahip olanlar, ancak kendi cehalet! Ve İslam ilerleme olmadığını kanıtlamak için, uygulamak için tüm formülü ötedeki, ancak laikliği yok edecek! Bir şey eski modernizmin J. de, 2000 yılında yazdığı ve hala biliyorum: Ben hap ama tekrar hocam hatırlamıyorum ne uzun boylu bir adam / değilim.

فلسفه نظری علم در پسا مدرنیزم.

دکتر منصوری مانند همه شیفتگان دوره مدرنیسم، باز هم به فاز نفهمی ایرانی ها اشاره کرد و گفت: ما هنوز فرق بین شتاب و سرعت را نمی دانیم لذا نمی توانیم: سد سازی کنیم یا حتی، دریاچه ارومیه را نجات دهیم! به وی گفته شد که این نظرات بسیار هتاکانه شما، به خاطر این است که هنوز در قرن: نوزدهم و بیستم زندگی می کنید، و وارد قرن بیست و یکم نشده اید! قرن نوزدهم و بیستم اگر به مدرنیزم معروف است، قرن بیست و یکم قرن پسامدرنیزم است. و تئوری های و فرضیه های آن ها باهم فرق می کند!

براساس تئوری های علمی، قرن نوزدهم فلسفه فقط علم کلام است! و به مادیات یا تولیدات کاری ندارد، وباید دور ریخته شود.یک متخصص علم کلام، فقط حرف می زند ولی یک دانشمند فیزیک، تولید می کند و شی جدیدی را به وجود می اورد! در حالیکه در پسامدرنیزم، حتی برای ریاضیات و فیزیک هم، فلسفه در نظر گرفته شده و ما فلسفه نظری فیزیک، یا فیزیک نظری داریم.: فلسفه ریاضیات پایه و مجموعه ها را داریم. و دیده ایم که با تغییر فلسفه و منطق ریاضی، کل مسیر ریاضیات تغییر کرده و ما به دنیای دیجیتال رسیده ایم.

    دنیای سایبر از این هم رقیق تر است، و به ذهنیات بیش از مادیات اهمیت می دهد. در دنیای فیزیک، امکان تماس با خورشید یا ماه وجود ندارد. اما سایبر می تواند همه جا باشد! در دنیای ریاضیات شما نمی توانید از: یک نقطه به نقطه دیگر بروید، زیرا ابتدا باید نیم آن را بپیمایید! و برای پیمودن نیم ان، باید یک چهارم و میلیونها اعشار دیگر! و چنین چیزی امکان پذیر نیست. ولی در دنیای سایبر، شما میلیاردها سیگنال را میتواند از داخل: یک نخ یا نوک سوزن عبور دهید! در این دنیا اصلا ماده وجود ندارد، و همه چیز حرکت است.

  در دنیای مدرنیته همه چیز براساس اصالت سود است، و فقط علم سودمند، علم محسوب می شود. لذا تمام شرکت ها واحد علمی و تحقیقاتی دارند، تا به کوتاهترین راه سود آوری دست پیدا کنند! و نتیجه آن صدور مواد مخدر و: فروش سلاح های کشتار جمعی و اعضا بدن، و انتشار بیماری های جدید است. همه این ها از درون کوره تحقیقات علمی، آن هم با بودجه های گزاف پژوهشی، بدست آمده است هزینه های گزاف پژوهش را، هر شرکتی نمی تواند بپردازد، لذا ساز مان های اطلاعاتی به کمک می آیند.

   شاید بتوان گفت علت اساسی رشد علوم مدرنیته، سازمان سیا و انتلیجنت سرویس بوده. و این حرف گزافی نیست، زیرا تمام سازمان های تحقیقاتی راهی جز: دریافت کمک مالی و بودجه ،از این ساز مان ها را نداشتند. حتی دانشگاهها و تک تک دانشجویان، آلوده دستمزدهای ریز و درشت سازمان سیا هستند. چرا که هدف از علم افزایش ثروت است، و کسانی که ثروت ندارند، افزایشی هم نخواهند داشت! لذا علم در انحصار کسانی است که: بتوانند واحد های بزرگ پژوهشی را، ایجاد و آن را اداره کنند.

در دوره مدرنیته، تحقیقات همیشه بی نتیجه است. یعنی سال ها پرداخت هزینه و میلیون ها تهیه جزوه و کتاب، ما را به آنچه در اهداف طرح آمده نمی رساند. بلکه در کنار آن به اهداف دیگری دست پیدا می کنیم. و این یک تصادف به معنی واقعی است. یعنی مثلا فلمینگ برای مخمر ها آزمایش می کرد، ناگهان پنی سیلین را کشف می کند! شما برای پیدا کردن مروارید می روید، ولی ناگهان کشتی تایتانیک پیدا می کنید! برای یافتن سلاح های کشتار جمعی به عراق حمله می کنید، ولی 20هزار میلیارد دلار بدهی بالا می اورید!

اما در دوران پسا مدرن ، علم زاییده تخیل نیست، بلکه تجربه اساس علم است. یعنی شما به دستان خود و تفکرات ذهن اعتماد می کنید. از ابتدا راه را تعیین می کنید، و قدم برمی دارید ولی به انتهای ان فکر نمی کنید. رسیدن ملاک نیست، رفتن ملاک است. بودن یا نبودن ملاک نیست، شدن ملاک است. و این را با نظام هستی هماهنگ می کنید. در پسامدرنیزم دین، نه تنها ضد علم نیست، بلکه مشوق ان هم هست و: فلسفه و منطق هم به کمک علم می ایند. فرضیه ها و نظریه ها مانند: نرم افزاری برای علم سخت افزارها به حساب می ایند، که نباید دور ریخته شوند.

فلسفة نظریة العلم فی مرحلة ما بعد الحداثة.

Post-modernizm bilim Teorik felsefesi.

Doktor Mansouri, modernizmin tüm sevenler gibi, yine bilerek faz İranlılar ve şöyle dedi: sızdırmazlık, hatta göl kaydedin: Biz hala can değil, bu nedenle ivme ve hız arasındaki farkı bilmiyorsun! Ondokuzuncu ve Yirminci yaşadığınız ve yirmi birinci yüzyıla girmediniz: O, bu hala Yüzyıl çünkü bu çok saygısız yorumlarınız, söylendi! Ondokuzuncu ve yirminci yüzyıllarda ise ünlü modernizm, post-modernizm yirmi birinci yüzyıl. Ve onların teori ve hipotez farklılık gösterdiğini!

Bilimsel teoriye göre, on dokuzuncu yüzyıl ilahiyat felsefesi sadece olduğunu! Ve maddi ya da işe yaramazsa ürün, atılmalıdır. Teoloji bir uzman, sadece konuşuyor, ama bir fizikçi, üreten ve yeni bir nesne oluşturur! Matematik felsefesi: post-modernizm ise, hatta matematik ve fizik, felsefe ve felsefemizin teorik fizik ya da biz vakıf belirledik teorik fizik olarak kabul edilir. Ve biz felsefe ve mantık değişikliği ile, matematik dijital dünyaya var yol değiştiğini gördüm.

Siber dünyada daha sulandırmak ve malzeme üzerinde zihin önemi. Fizik dünyasında, güneş ya da ay ile temas olasılığı yoktur. Ama siber her yerde olabilir! Matematik dünyasında size, başka bir noktadan alınamıyor yürüyüşün ilk yarısında çünkü! Ve yarım, bir milyon ondalık basamağa ve daha fazlası dörtte hareket etmek! Ve böyle bir şey mümkün değildir. Ama siber, sen milyarlarca bir iş parçacığı veya iğne ucu geçitten sinyal olabilir! Bu dünyada hiçbir madde olduğunu ve her şeyin hareket ediyor.

Modern dünyada her şey kar önceliği ve sadece iyi bilim dayalı olarak, bilimdir. Bu nedenle, tüm şirketler ve araştırma birimleri kârlılığı ulaşmak için en kısa yolu! Ilaç ve kitle imha ve organların satış silah ve yaymak yeni hastalıklar üzerinde sonuç. Fahiş bütçe yönetimi ile bilimsel araştırma fırında, tüm bu, bir şirket ödeyemez araştırmanın yüksek maliyetler elde yüzden istihbarat örgütlerinin yardıma gelirler.

Belki modern bilimin büyümesi için temel nedeni, CIA ve Antlyjnt hizmet. Mali yardım ve finansman, organizasyon olmaz: Ve hariç tüm araştırma kuruluşları, çünkü çok fazla değil. , Üniversiteler ve bireysel öğrenciler bile küçük ve büyük ücretler CIA enfekte. Amaç bilgi zenginliği artırmak, ve zenginliğe sahip olanlar, ya da artış olmayacak! Bu nedenle, bilim büyük birim oluşturmak ve onu yönetmek, araştırma olanlar sınırlıdır.

Modern zamanlarda, araştırma, her zaman kesin değildir. Ödeme ve tedarik kitapların milyonlarca yıl, biz bu proje hedeflerinin gelmeyecek. Ama yanında diğer amaçlar elde edilir. Ve bu anlamda bir kaza olduğunu. Fleming, örneğin maya için test edildi, aniden penisilini keşfetti! Siz inci bulmak için gitmek, ama aniden Titanic bulundu! Irak saldırısına kitle imha silahları bulmak için, ama borç 20 trilyon dolara kadar alacak!

Ama post-modern, bilimsel hayal, ama deneyim bilimin temelidir. Bu sizin ellerinizde ve zihninizi düşünme güven anlamına gelir. Başından itibaren, yolu belirtin ve bunu sonuna kadar yürümek ama düşünmek istemiyorum. Kriter, temel gidiyor değil. Kriteri, kriterdir olup olmadığıdır. Ve bu sistem ile koordine edilmektedir. Post-modernizm din, anti-bilim değil, aynı zamanda teşvik ve bilim ve mantık felsefesi, sadece gelip. Varsayımlar ve gibi teoriler: bilim için Yazılım atılmalıdır donanım, kabul edilir.