1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه
1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

منشا شایعات چند وجهی.

منشا شایعات چند وجهی.

     شایعات به خبرهای بدون منبع می گویند و: هدف آن بالاترین استفاده با کمترین هزینه است. لذا هر جا خبری منتشر شد که منبع مشخصی نداشت و: کسی مسئولیت ان را قبول نکرد، این شایعه است و باید دنبال منشا ان گشت و پیدا کرد، و ان را از بین برد .اکثر این شایعات تک منظوره یا تک بعدی هستند، مثلا می خواهند ثابت کنند فلان حادثه، ارزشی نداشته و یا دروغ بوده است. ولی برخی از ان ها چند منظوره است یعنی: در وجوه مختلف موضوع کار کرده، و بدون توجه به متضاد بودن آن ها با یکدیگر، ان را مطرح می نمایند: مثلا مدتی ما می شنیدیم که می گفتند: مصدق در باری و از بازماندگان مصدق السلطنه بود. و اصلا پذیرفتن نخست وزیری از سوی او، یعنی تایید سلطنت حساب می شد!

اما بعد شنیدیم که عده ای او را امریکایی میدانستند، و مسئول انحراف مبارزه مردم با انگلیس بود، بالاخره عده ای هم می گفتند: او توده ای و انگلیسی بود و..خلاصه همه جوره می گفتند، تا هرکس به هر دلیلی که فکر می کرد با او دشمن شود. در مورد امام خمینی هم همینطور بود، ابتدا شاه در کتاب ماموریت برای وطنم، ایشان را هندی خواند بعدا ارتجاع سیاه نامید، و بالاخره در مقاله معروف بنام احمد رشیدی مطلق، همه اینها را یکجا نثار امام خمینی کرد. و هنوز هم معلوم نیست این احمد رشیدی مطلق، خود شاه بود یا یکی از وزرا و یا از اهالی ساواک!

    شاید از روزی که بنده به موسسه اطلاعات رفتم، و با مجلات مختلف ان در سال های دهه 40و پنجاه همکاری کردم، همیشه با این شایعه ها روبرو بودم. بسیاری از ان ها را می شناختم واهمیت نمی دادم، ولی این شایعات چند وجهی مرا بسیار آزار می داد. زیرا می دیدم با شناخت کامل از نهضت مردم، همه چیز را به هر طریقی که میتوانست زیر سوال می برد. مثلا گروگانگیری دانشجویان را ابتدا به توده ای ها، بعدا به چریک های فدایی خلق نسبت می دادند. حتی گاهی آن را بدون اراده و خواست دانشجویان، یا یک حرکت احساسی و اشتباه و حتی: خواسته آمریکا می دانستند. اصل انقلاب و 22بهمن را هم زیر سوال می بردند . گاهی می گفتند انقلاب اسلامی خواسته کارتر بود! فضای سیاسی ایران را باز کرد تا این انقلاب اتفاق بیافتد! برای کسانی که هوادار آمریکایی ها بودند، می گفتنداین انقلاب مال توده ای ها بود! وبرای هواداران توده ای می گفتند انقلاب اسلامی، یک حرکت اپور تونیستی یعنی بالاترین: فحش به مائو حساب می شد.

     هرجور حساب می کردم که این شایعات چند وجهی، از کجاست وبا چه هدفی پحش می شود، آن را پیدا نمی کردم، زیرا به حساب خودم می گفتم: اگر بگویند انقلاب ایران آمریکایی است، غرب زده ها خوشحال می شوند، و اگر بگویند انقلاب ایران کمونیستی بود، توده ای ها خوشحال می شوند ولی اینکه همه را به هم می دوزند، چه کسی خوشحال و چه کسی ناراحت خواهد شد؟ تا اینکه در قضیه  تفنگداران امریکایی این مسئله روشن شد! همه اینها زیر سر آل سعود بود. الان در حالیکه اکثر خبرگزاری های غربی، عکس این سربازان را پخش می کردند، و با تعجب از ان یاد می کردند و یا: نقل قول فرماندهان سپاه ایران را پخش می کردند، رسانه های عربی وابسته به آل سعود همه چیز گفتند!

حتی یکی از این رسانه ها گفته که: گروگانگیری اخیر با هماهنگی اوباما بوده است، زیرا اوباما شیعه است و می خواهد ایران را برعلیه اعراب بشوراند. http://www.farsnews.com/13941025000861

از اینجا معلوم می شود: ما در آستین خود مار پرورش می دادیم، و تمام شایعات چند منظوره و: چند بعدی از سوی آل سعود که، دوست خود حساب می کردیم بود. و این، تئوری ما را در ایرانی بودن ویهودی بودن آل سعود اثبات می کند. زیرا براساس تحقیقات انجام شده، آل سعود از یهودیان تبریز بودند که: بوسیله شیخ صفی از تبریز رانده شدند، و هنوز هم در تبریز، یهودی یا بگفته خودشان جهود وجود ندارد. مرداک یا مرداخ نامی از این افراد، به بصره فرار می کند و در انجا با تغییر ظاهری دین خود به اسلام، به کویت رفته و لشکری فراهم می کند، و بعد با محمد بن غبدالوهاب و پیروان او، دست بیکی شده به مکه حمله می کنند. بالاخره مکه را باهدف نابودی تمام آثار: شیعه و شیخ صفی تصرف می نمایند.

سخنان تفنگدار آمریکایی

یکی از تفنگداران آمریکایی، پس از آزادی به خبر نگار ماهین نیوز گفت: ما خیلی ترسیده بودیم، حتی گریه هم کردیم! چون به ما گفته بودند اگر به دست ایرانی ها بیافتیم، مانند آدمخواران ما را خواهند خورد. ما  تصور می کردیم در هریک از قایق های: تندرو سپاه پاسداران وسایل پخت و پز آمریکایی ها اماده است! وی که نمی خواست نامش فاش شود گفت: در دوران تمرین های نظامی و دوره های آموزشی، همیشه بما می گفتند ایرانی ها وحشی تر از اعراب هستند، حتی وقتی اعراب به ایران حمله کردند، آن ها مسلمان هم نبودند و آتش درست می کردند و: آدم ها را سرخ می کردند و می خوردند. طوری برای ما تصور کرده بودند که : فکر می کردیم ایرانی ها سیاهپوستان قبیله ای ابتدایی هستند که، به تازگی پیشرفت هایی کرده اند، ولی نمیدانند با این پیشرفت ها چه کنند.

البته از نظر اموزش دهندگان ما، اینهمه پیشرفت های ایرانی ها فقط صدور: تکنولوژی روسیه و چین بوده است. و خود ایرانی ها حتی به کار بردن آن را هم نمی دانند! صحنه هایی که از جنگ ایرانی ها با عراق نشان می دادند، حتی ان ها لباس نظامی هم نداشتند، و بعضی ها با لباس شب در جبهه ها می جنگیدند. و حتی نشان می داد که آن ها بدون اینکه اسلحه داشته باشند، مانند موج انسانی حمله می کردند و: با امکانات اولیه مانند سرخپوست ها، با دشمن خود برخورد می کردند.

وی ادامه داد: هدف ما از نزدیک شدن به ایران، فقط کنجکاوی بود و می خواستیم ببینیم ایرانی ها چطور هستند. البته اصلا فکر نمی کردیم که به ما حمله کنند، یا ما را دستگیر کنند. زیرا تجهیزات کاملی با خود داشتیم.  برخی از ما ها می گفتند چند ایرانی را اسیر می کنیم، و با خود برمی گردانیم تا شاید درجه بگیریم . اما برخی دیگر می گفتند ما ان ها را اسیر کردیم، اول با آن ها تفریح می کنیم و بعد، برای تحویل آن ها در خواست مرخصی و بازگشت به شهر خود می دهیم.

  تعدادی نیز بودند که شرط می بستند: ایرانی ها آنطور که ما می گوییم نیستند، و ممکن است ما را دستگیر کنند. اما در هر دو مورد همگی هم قسم شدیم که: این کار را انجام دهیم. اگر حرف گروه اول درست بود که به مرخصی می رفتیم، و مدتی در کنار خانواده ومحل خود خوش می گذراندیم. و اگر دومی درست بود به ایران پناهنده می شدیم، و از این محیط نظامی سخت و غم انگیز نجات پیدا می کردیم. ولی الان که آزاد شدیم به نظر می رسد که: باید خود را روانی نشان دهیم و: به بیمارستان روانی معرفی شویم والا، باید در گوشه از خاک آمریکا مورد هجوم تیراندازان پنتاگون قرار گیریم، و با زندگی خدا حافظی کنیم.

در این هنگام یکی دیگر از تفنگدارن به ما نزدیک شد و گفت: سخنان جان بسیار درست است، ولی من به آن ها اعتقاد ندارم زیرا، من در سیاتل زندگی می کردم و میتوانستم: مطالعات زیادی بطور مستقل انجام دهم. من قبل از پیوستن به ارتش در باره ایرانی ها زیاد مطالعه کردم، و اغلب اخبار پرس تی وی، را گوش می دادم و میدانستم هرچه رسانه های امریکایی می گویند، بر اساس دشمنی است. از این رو بسیار به ایران علاقمند بودم، ولی متاسفانه سفر به ایران، هم ممنوع بود و هم پر هزینه. لذا بنظر م رسید بهترین راه رسیدن به ایران، ملحق شدن به دسته تفنگداران دریایی است. از این رو ثبت نام کردم وارد شدم، و با لیاقت تمام کارهایم را به نتیجه رساندم، تا اینکه انتخاب شدم و به خلیج فارس آمدم. ولی هرچه منتظر ماندیم هیچ خبری از: درگیری یا رفتن به ایران نبود. لذا همه را تشویق کردم تا بطور قاچاقی، به ایران برویم. البته همانطور که جان می گفت، در ظاهر ما آمده بودیم که به بهانه گم کردن راه، چند اسیر ایرانی بگیریم و: بعد تشویق شده به مرخصی برویم، ولی من نمی خواستم به آمریکا برگردم، پیش خود نقشه کشیده بودم که: به هر طریقی شده در ایران بمانم. حتی در موقع دستگیری به چند نفر از ایرانیان، درخواست پناهندگی دادم ولی انها نشنیده گرفتند. الان هم میدانم اگر در ایران بودم زنده می ماندم، ولی حالا باید مثل گروگان های سال 1358ایران ، تمام عمر در قرنطینه باشم، یا اینکه در اثر شکنجه ها روانی شوم، یا یک روزی یک تیر غیبی مرا از بین ببرد.

 

سخنان تفنگدار آمریکایی

Marines AçıklamalarMarines biri gazeteci yayımlanmasından sonra Mahin Haberler biz bile ağlamadım, böylece korktuğunu söyledi! Onlar İranlılar eline düşerse yamyamlar bize yemek gibi biz söylendi. Biz teknelerin her düşündüm: Aşırılık İran Devrim Muhafızları Amerikan pişirme ekipmanları hazır! O ismini vermek istemedi, şunları söyledi: askeri tatbikatlar ve eğitimler sırasında, her zaman söyledim bize daha vahşi İranlılar Araplar, Araplar İran'ı istila bile, onlar Müslüman ve yangın, ve : insanlar kızarmış ve yedik. Yani biz İranlılar son zamanlarda ilerleme kaydettik ilkel Afrika kabilesi olduğunu düşünüyorum, ancak bu gelişmeler ne yapacağını bilmiyorum izlenimi vardı.Tabii ki, bizim eğitimciler, bu kadar çok İranlı teknoloji Rusya ve Çin'e sadece ilerleme. O bilmiyorum kullanmak için bile İran ve! Irak ile savaş sahneleri bile üniforma değildi gösterdi ve bazı önlük tarafında savaştı. Ve hatta insan dalga saldırı gibi, silah olmadan vardı ve Hintliler gibi temel olanaklara sahip, bunlar düşman ile anlaşma olduğunu belirtti.İran bizim yaklaşımın amacı, sadece merak ve nasıl İranlıları görmek istedim: O devam etti. Ben bize saldırmaya ya da bizi tutuklamak zorunda sanmıyorum. Onun tesisleri mükemmel çünkü. Kimimiz biz İran birkaç yakalanan söyleyebilirim ve onların derecesi alabilir uzak dönecek. Ama diğerleri onları ele söylüyorlar, biz öncelikle onlarla oynamak ve daha sonra biz bırakın ve memleketine dönmek teslimat için isteyin.
  
Bazıları da dediğimiz gibi İranlılar olmadığını bahis ve biz tutuklandı olabilir. Ama her iki durumda da hepimiz bunu böyle yemin ettiler. Birinci grup işler giderse bırakmak haklıydı ve aileniz ve konumu ile iyi bir zaman geçirdim. Ikincisi olsaydı ve gerçek mülteciler İran'da vardı ve bu zor ve trajik bir askeri ortamdan kaydedildi. Ama şimdi biz bizim zihinsel göstermek gerektiğini serbest bırakıldı görünüyor: Aksi Pentagon keskin nişancılar bir köşesinde toprağa Amerika'yı saldırıya gerektiğini bir akıl hastanesine tanıtıldı almak için, bizim hayata veda.Şu anda, başka bir deniz bize yaklaştı ve John sözler çok doğru olduğunu söyledi, ama ben Seattle I could yaşamış çünkü onlara inanmıyorum oldu: Ben bağımsız okuyan bir sürü yapmak. Orduya katılmadan önce, ben İranlılar ve çoğu haber Press TV hakkında çok şey okudum ve ben düşmana göre, ABD medyasının söylediklerini dinlemek zorunda biliyordu. Yani İran'da çok ilgi, ama ne yazık ki, İran'a bir gezi, yasaklı ve pahalıya mal oldu. Bu nedenle, Deniz Piyadeleri katılmak için İran'a en iyi yolu oldu. Ben Basra Körfezi'ne seçildi kadar Yani kayıt için gitti ve benim sonuca tüm işimin layık. Ama biz çatışmalar herhangi bir haber bekliyor ya da İran'a gitmek gibi. Bu nedenle, herkes gidip İran'a kaçak olarak öneririz. John dediği gibi Ancak, bu arada biz eksik almak için gelmişti, daha sonra alınan ve birkaç İranlı esirleri gitmek için ayrılmak için teşvik, ama ben daha önce planlandığı Amerika'ya geri gelmek istemediğini herhangi bir şekilde Ben İran'da muaftır. Hatta sığınma talebinde İranlıların bir dizi tutuklama sırasında, ama onlar duydum. Şimdi ben hayatımda kaldı, biliyorum, ama ben izolasyon, 1358 yılında İran'da hayatım boyunca rehine isterim, ya da ruhsal işkence sonucu olarak bana ya da bir gün görünmez bir ışın beni öldürecek.

تعمیق رادیکالیزم در آمریکا.

با اجرای برجام، رادیکالیزم در آمریکا تعمیق خواهد شد و: مردم نفس راحت تری خواهند کشید ، اعتراض آن ها بیشتر شنیده می شود. در واقع حکومت لیبرال فاشیستی امروز آمریکا، همان شرایط زمان گورباچف را دارد که: به فروپاشی نزدیک است و با اجرای برجام، مردم فرصت خواهند داشت با: ایران آشنایی بیشتری پیدا کنند. و هیمنه آمریکا بار دیگر در برابر جهانیان فرو خواهد ریخت. البته یکبار در سال 1358 با گروگانگیری لانه جاسوسی این کار انجام شد، ولی آل سعود و صهیونیست ها، زیر دامن او را گرفتند، و با کمک های مالی و خرید های: کلان تسلیحاتی نگذاشتند تا سقوط کند.

   حتی آن ها با ایجاد جنگ تحمیلی، خواستند هیمنه او را باز گردانند. مزدوران آن ها هم  در داخل ایران هم، گروهی هستند که نمی خواهند قبول کنند که: ابرقدرتی آمریکا به تاریخ پیوسته است. ویا حداقل اینطور تبلیغ می کنند. اما این بار در حادثه دستگیری تفنگداران آن ها در خلیج فارس، دیگر آل سعود و یا صهیونیست ها، خودشان به اندازه کافی گرفتاری داشتند، که نتوانند کاری بکنند. دیدیم که جان کری بلافاصله بعد از این حادثه، به گفته عجیب خود روی آورد که: آل سعود را حمایت می کند. وی گفت که ارتباط آمریکا با عربستان بسیار قوی و محکم است! این اظهارات نشان می دهد که امریکا هنوز: به آن دلار های نفتی 1980آل سعود امید دارند. تا بتواند این شکست نظامی را جبران کند. ولی این بار هرچه از آل سعود حمایت کند، میداند که دیگر خرید های کلان در راه نیست.

     اوباما در نطق خود گفته است که: در مدت 7سال ریاست خود، هیچ اقدامی برای اقتصاد آمریکا نتوانسته بکند! و این نشان می دهد که برای  اجرای برجام هم، هیچ کاری برای ایران نخواهد کرد. از اینرو همزبانی مردم آمریکا با مردم ایران بیشتر خواهد شد. زیرا مردم آمریکا در اثر تسلط رسانه ای ، تصور می کنند که ایران با آن ها دشمن است. اما بدهی دولت آمریکا به رسانه ها وقتی پرداخت نشود، معلوم است که رسانه ها دیگر نقش بزک کردن دولت را به عهده نخواهند گرفت. شاید همین انتخابات ریاست جمهوری، راهی باشد تا مردم را بیشتر در جریان دروغ های کاندیداها قرار دهد.

   آمریکا دارای افزایش بدهی روزانه، به میزان 2تا3میلیارد دلار در روز است که: اکنون به 19هزار میلیارد دلار رسیده، و تا چندی دیگر اوبا ما با 20هزار میلیارد دلار بدهی دولت را تحویل خواهد داد، و اجرای برجام به این بدهی افزوده خواهد شد. و در اثر ناتوانی در پرداخت بدهی ها به: فروپاشی دچار خواهد شد. زیرا این رقم بدهی یعنی هر آمریکایی هزار دلار بدهکار است، و هر روز هم با ادامه این دولت ها افزایش می یابد. اما اگر فروپاشی صورت گیرد، میتواند دولت آینده برخی تعهدات را نپذیرد و: یا اینکه به خاطر تغییر رفتار با ایران، از بدهی او صرف نظر شود.

  اگر دولت لیبرال فاشیست آمریکا تاکنون دوام آورده، بخاطر نوکری عربستان است، تا از دلار های نفتی ان استفاده کند. ولی اکنون عربستان نیز کمبود بودجه دارد، و نمی تواند کمکی به آمریکا داشته باشد. با این حال آل سعود، برای حفظ ظاهر به تمام کاندیداها قول داده که: اگر بر علیه ایران موضع بگیرند ،به آن ها کمک مالی خواهد کرد، تا در تبلیغات انتخاباتی پیروز شوند. ولی وقتی فشار ایران برای دریافت طلب خود بیشتر شود، کمک های مالی عربستان هم از بین خواهد رفت، و آن ها دوباره به سوی ایرانیان برخواهند گشت.

بطور کلی در دولت و هیات حاکمه آمریکا، لابی صهیونیستی بیشترین نفوذ را داشت. و بعد از انقلاب اسلامی، اسرائیل کوشش کرد با جذب کادیداها و هزینه کردن برای آن ها، این لابی را تقویت کند ولی با شکست: کاندیداهای مورد حمایت خود، مخصوصا در دوران بوش و اوباما، اکنون امیدی به پیروزی مورد نظر خود ندارد. ولی با کناره گیری اسرائیل، عربستان به دنبال نقش افرینی، در این انتخابات است. اما عربستان به دو دلیل نمی تواند: این کار را انجام دهد اول اینکه: تاکنون چهره تروریستی ان آشکار نبوده، ولی اکنون همه میدانند که او ایجاد کننده داعش است.اما دلیل دوم اینکه  ایران بعنوان رقیب نفتی او، در حال وارد شدن به بازار نفت است.

 تعمیق رادیکالیزم در آمریکا

Amerika'da radikalleşme derinleşiyor.Brjam koşmak, Amerika'da radikalizmi derinleştirecektir: insanlar daha kolay nefes almak istiyorum, daha fazla temyiz duydum edilmiştir. Kendi ülke hakkında daha fazla bilgi: Liberal hükümetin faşist Amerika, durum çöküşü yakındır ve Brjam uygulanması, insanların şansına sahip olacak Gorbaçov altındadır. Dünyada daha önce Amerika ve prestiji tekrar çökecektir. Tabii ki bir zamanlar bu rehine casus yuva ile 1358 yılında yapıldığını, ancak Suudiler ve İsrailliler, eteği altında olduğunu ve bağışlar ve satın almalarla: Büyük silah düşmedi. Onlar bile, savaş yapmak, onun prestijini geri istedi. İran içinde kendi ajanları, Amerika'nın süper güç geçmişi olduğunu itiraf etmek istemiyorum insanlar. Ya da en azından onlar tanıtımı. Ama bu sefer, Basra Körfezi'ndeki onların tutuklama denizci durumunda, Suudiler ve Siyonistler, onlar bir şey yapamaz, yeterli sorunları vardı. Biz John Kerry hemen olaydan sonra, onun hikayeye göre o Evi Suud koruma gitti gördük. O, Suudi Arabistan ile çok güçlü bir ilişki Amerika olduğunu söyledi! 1980 yılında Suudiler petrol dolar umut: Bu ifadeler Amerika'nın hâlâ gösteriyor. Askeri yenilgiye telafi etmek için. Ama bu sefer, Suud Evi'nin desteği alışveriş makro olmadığını bilir. Obama yaptığı konuşmada şunları söyledi: başkanlığının 7 yıl boyunca, Amerika'nın ekonomisi ilgisi yok! Ve bu Brjam İran'a hiçbir şey yapacağız, birlikte çalıştırmak gösterir. Bu nedenle, İranlı kişilerle fikir alışverişi insanlar Amerika olacak. Amerika halkı medyayı hakim Çünkü, İran'ın düşman olduğuna inanıyoruz. Diğer medya hükümetin rolü örtülü olmayacak kabul çıkıyor, ama ne zaman Amerika'nın devlet iç borçlanma ortamına ödenmez. Belki de bu cumhurbaşkanlığı seçimleri, bir yol aday yalanlar daha fazla kişi koymak. Amerika hükümeti teslim ve bu borç eklenecektir için Brjam uygulayacak borcun 20 trilyon dolar olan 19 trilyon dolar, 2 milyar 3 dolar artık günde bir oranda günlük borç artışı, ve diğer bazı Obama'yı vardır. Ve yetersizlik borçlarını ödemek için: çökecek kim. Amerikan borç rakamı binlerce dolar borçlu, çünkü hükümet her geçen gün artmaya devam ediyor. Çöküş meydana Ama eğer, bir sonraki hükümet bazı yükümlülükleri ve kabul edemedi: nedeniyle veya İran'la davranış değişikliği, ne olursa olsun borç öyle. Liberal hükümeti Suudi Arabistan'ın kulu için faşist Amerika, hayatta ise, petrol için dolar faydalanmak için. Ama şimdi Suudi Arabistan'ın fon eksikliği ve Amerika'yı yardımcı olamaz. Bütün adayların İran'a karşı pozisyon, onlar kampanyaya bağış eğer kazanacak söz etmek Ancak Saud, görünüşü kurtarmak için. Ama İran'ı bastığınızda kaybolacak Suudi Arabistan mali yardım daha fazla talep olması ve onlar İranlılara tekrar dönecektir.Genellikle, hükümet ve Amerika'nın en etkili Siyonist lobinin yönetici elit. Ve İslam Devrimi'nden sonra, İsrail şimdi istenmediği ödüle umut, özellikle Bush ve Obama döneminde, Kadyda ve onlar için ödeme çekmek için çalıştı, ama onların desteği konusunda lobi adayları güçlendirmek için başarısız oldu. Ama İsrail'i geri çekerek, Suudi Arabistan bu seçimde, rol oynama istiyor. Ama Suudi Arabistan, iki nedenden dolayı değil: Birincisi, şunu yapın: terör yüzünü görmedim, ama şimdi herkes onun bir rakip olarak İran İslam Devleti'ni yarattığı biliyor ama ikinci nedeni, onun yağı, pazara girme ki.. yağ.

رکود مضاعف با اجرای برجام.

از قدیم گفته اند که : وقتی باران می خواهد بیاید یک نمه قبلا می زند. و یا آن ضرب المثل معرف که می گوید: سالی که نکوست از بهارش پیداست. برجام نیز با اجرای خود رکود مضاعف را ایجاد خواهد کرد، همانطور که تا حالا کرده است. البته طبق سفارش از بالا، ما نباید در باره رکود حرف بزنیم ولی، این انتقاد یا بدگویی نیست بلکه یک هشدار است، تا با مشکلات پیش رو بهتر برخورد شود، یکی از مشکلات اساسی در دوران رکود افزایش نقدینگی بدون پشتوانه است، که طبق آخرین آمار اکنون 907هزار میلیارد تومان است، که این رقم سال گذشته 507بوده است. یعنی فقط صحبت اجرای برجام، رشد نقدینگی را نزدیک به دوبرابر کرده است.

حالا تصور کنید که سی میلیارد دلار،  یعنی  معادل همان مبلغ فوق هم بر اثر: اجرای برجام به آن اضافه شود. و این درحالی است که دولت مجبور شود بخاطر: پرداخت های اخر سال بازهم بیشتر نقدینگی را بالا ببرد. لذا می بینیم که نقدینگی داخلی به سه یا چهاربرابر افزایش خواهد یافت. برای مقابله با این روند فزاینده، فقط یک راه وجود دارد: و آن پرداختهای اخر سال همگی به دلار باشد. یعنی بجای چاپ اسکناس های جدید فقط دلارهایی که: از برجام ازاد می شود به مردم داده شود. این امر ازیک طرف به کنترل نقدینگی منجر می شود، و از طرف دیگر وقتی دلار در دست همه باشد، همه برای فروش به یک بازار مراجعه می کنند که باعث می شود: قیمت ان کاهش می یابد و ارزش ریال بالامی رود.

  ازسوی دیگر وقتی براساس برجام، صدور نفت ایران اغاز شود رقابت عربستان با ایران، موجب خواهد شد باز هم سقف تولیدی اوپک بالاتر برود، و مازاد تولید روزانه، باز  8میلیون بشکه دیگر افزایش یابد. این افزایش عرضه مطمئنا باعث کاهش قیمت نفت، آن هم به زیر سی دلار هم شده واین بر: قیمت نفت برنت دریای شمال و ئیگران هم اثر گذاشته، و صنعت نفت جهان را با بحران مواجه می کند. که ساده ترین آن زیان ده شدن تولید نفت بوده، و باعث اخراج کارگران و نیروی انسانی آن می شود. اخراج کارگران صنعت نفت یعنی: نقطه پایانی بر همه اسراف کاری ها و: خرید کالاهای لوکس که این زنجیره، باعث تعطیلی کارخانجات خودرو وامثال آن می شود، که مانند جنرال موتورز ناگهان 5600نفر را اخراج می کند.

راه نجات از این رکود هم، تکیه بر اقتصاد مقاومتی : مبتنی بر شرکت های دانش بنیان است. تا بجای صدور نفت به هر قیمت، آن را تبدیل به مواد پر مصرف و ضروری بنماید : مانند خوراک پتروشیمی یا کودهای کشاورزی و: حتی تبدیل به الکالوئیدها و پروئین ها است که: با دانش جدید واقعا نفت بر سر سفره ها هم خواهد آمد. و از بقایای فسیل شده موجودات میلیون ها سال پیش، مواد زنده نگهدارند موجودات امروزی تولید میشود.

مطلب دیگر صادرات و واردات در سایه اجرای برجام است. همه کشورهای اروپایی و امریکایی، پشت صف ایستاده اند تا کالاهای خودرا به ایران بفروشند. ایران هم متقابلا خیز برداشته تا کالاهای صادراتی خود را افزایش دهد. در یک محاسبه ساده،  تراز بازرگانی ایران پس از برجام کاملا منفی می شود. زیرا کالاهایی که امریکایی ها و اروپایی ها می خواهند به ایران صادر کنند: کالاهای اساسی مانند برنج و گندم وگوشت  ودارو است. یا کالاهای سرمایه ای مانند تکنولوژی های پیشرفته الکتریکی و: قطعات الکترونیکی است، که ایران نمی تواند جلو آن ها را بگیرد ولی ایران در مقابل آن ها، فقط می تواند در خواست انتقال تکنولوژی بدهد! و این یعنی تبدیل ایران به بازار اصلی کالاهای استراتژیک و: تکنولوژیک آنها که: هیچ پایانی برای ان متصور نیست.

گرچه همه اینها، ظاهر قضیه است یعنی امریکا و اروپا، در صورتجلسات متعهد به انتقال فناوری می شوند! ولی در عمل خود تکنولوژی را انتقال می دهند، و مانند گذشته می گویند: شما که نفت دارید چرا زحمت بکشید کار کنید؟ نفت را به ما بدهید ما: برای شما همه کار می کنیم! برخی افراد داخلی هم خواهند گفت: وقتی اینهمه نوکر دست به سینه داریم، چرا کار کنیم مانند چراغ جادوی علاء الدین، می نشینیم و فقط دستور می دهعیم


رونمایی از کتاب مصور اهدای عضو

Run Brjam çift dipli resesyon.Eski söyleyerek yağmur yağdığında olacak zaten orada bir NMH olmasını gider. Bahar Nkvst önerir yıl: Ya da diyor ki bir atasözü temsil eder. O şimdiye kadar olduğu gibi uygulanması ile Brjam, bir çift dipli resesyon yaratacaktır. Ancak, üst sırasına göre ama biz durgunluk, eleştiri ya da kötüye hakkında konuşmak olmamalı uyarı önümüzdeki zorluklarla daha iyi başa, değil, son göre subprime durgunluk likidite, artan başlıca sorunlardan biri İstatistikler şimdi rakam 507 geçen yıl 907 milyar dolar. Bu sadece yaklaşık Brjam çalıştırın likidite artışı neredeyse ikiye katlandı.Run Brjam eklenecek: Şimdi aynı süre eşdeğer otuzmilyar dolar, düşünün. Ve hükümet daha fazla nakit getireceğini yıl sonuna kadar ödemek zorunda iken. Bu yüzden iç likidite üç ya da dört kez artacağını görüyoruz. Dolar tüm ödemelerin sonu: bu artan eğilim mücadele etmek için, tek bir yolu var. Bu yerine yeni banknot baskı Brjam sadece dolar kamuoyuna açıklanacak anlamına gelir. Bu likiditeyi kontrol etmek için bir yandan yol ve dolar tüm göreceksiniz pazarda satışa, tüm elindedir Öte yandan, tarih: fiyatları düşürdü ve riyali üzerine tırmanma.
  
Öte yandan, zaman Brjam üzerine, İran'ın petrol ihracatının, İran ile Suudi rekabet, hala OPEC üretim kotaları, ve artı üretmek, açık 8 milyon varil artış aşacaktır. Bu kesinlikle Brent ham fiyatı otuz dolar altında ve yapılmış ve Yeager etkilemiş petrol fiyatlarında, bir düşüş neden olur ve dünyanın petrol sanayi kriz içinde. Basit işten neden ve bu kadrolar, petrol üretiminin kaybıdır. Pişen petrol işçileri, yani: bir bütün atık sonu ve yapmak: Zincir, GM gibi aniden 5600 kişiyi işten kolların araba fabrikaları ceket, kapalı lüks malları satın almak.Ekonominin gücüne güvenerek birlikte bu krizden çıkmanın yolu: bir bilgi tabanlı şirketler. Aksine herhangi bir fiyata yağ yerine, yaygın olarak kullanılan haline gelmiştir ve gerekli malzemeler yapmak: hatta alkaloidler olmak ve protein yeni bilgi masada gerçekten birlikte petrol gelecek olan hammadde veya tarımsal gübre olarak ve. Ve yıllar yaratıklar milyonlarca fosilleşmiş kalıntıları önce, maddi yaratıklar bugün hayatta üretilir.Başka bir sorun uygulama Brjam gölgesinde ihracat ve ithalat olduğunu. Avrupa ve Amerika ülkeleri, yukarı çizgi İran'a kendi mal satmak için. İran sıçrama karşılıklı ihracatlarını artırmak almıştır. Basit bir hesaplama olarak, ticaret dengesi Brjam sonra negatiftir. Amerikalılar ve Avrupalılar İran sorununu istediğiniz mallar için: pirinç ve buğday ve İlaç eti gibi zımba olduğunu. Ya da ileri teknoloji gibi elektrikli sermaye malları,: onlara karşı İran öne alabilir elektronik bileşenler, ancak İran, sadece teknoloji transferini talep edemez! Teknolojik olanları: Ve o ana pazar ve stratejik mallar haline geldi bunun sonu yoktur.Tüm bunlara rağmen, bu Amerika ve Avrupa, dakika teknoloji transferi kararlıyız açıktır! Ama onların uygulama ve teknoloji transferi ve geçmişte olduğu gibi söylüyorlar: Eğer yağ sürükle var Neden işe rahatsız? Yağ bize vermek: Hepimizin işi sizin için! Otur, biz çok glib kulu varsa, neden Aladdin sihirli lambası gibi çalışmak ve sadece Dhym emretti: Bazı içerdekilerin diyecekler



بازارهاپولی و مالی در: اقتصاد مقاومتی

    در اقتصاد مقاومتی اصل بر درون زایی و خود اتکایی است. اما از آن مهمتر اصل بر اجرای عدل،  یا عدالت اسلامی درهمه ابعاد ان است. یکی از این ابعاد که در تعریف عدل گفته شده: هرچیزی سرجای خودش باشد. با این وصف بازار های پولی و مالی در اسلام، برحسب تعریف باید عمل شود. مثلا وقتی صحبت بانکداری می شود، بانکداری غیر از بورس و بیمه است، بانکداری به معنی کلمه یعنی امانت دار مردم بودن. شعاری که سال ها است بزرگترین بانک خاورمیانه ،آن را سرلوحه خود قرار داده ولی متاسفانه با، همه چیز قاطی می شود، و همه کار می کنند بجز بانکداری!

     بانکهای امروزی از سلف خری تا انبار کالا، خرید کشتی و شرکت در مبارزات انتخاباتی و.. همه کار می کنند و: چون معمولا از همه پولدار ترند، در همه عرصه ها هم برنده هستند. و کسی ایرادی هم به کار انان نمی گیرد، بلکه بیشتر برعلیه منتقدین جبهه می گیرند. اما هوچی گری و دخالت در کار های دیگر، گرچه نشان قدرت است ولی نشان حق و عدل نیست. عدل می گوید بانک فقط کار بانکداری انجام دهد، و کار های دیگر را به دیگران واگذار کند، تا هم اشتغال ایجاد شود و هم مردم بدانند با چه کسانی طرف هستند.

ممکن است بگوییم که هرکسی، هر کاری از دستش بر می اید انجام دهد. این حرف از نظر اخلاقی خوب است، چرا که کمک به دیگران حساب می شود. ولی از نظر اقتصادی یعنی یک نفر صد ها شغل داشته باشد، و دیگران بیکار باشند. یا اینگه  همه مثل آچار فرانسه باشند و: بخواهند همه پیچ ها را باز کنند. ایراد آچار فرانسه این است که : همه آچار ها را فقط برای یکبار باز می کند، چون برای بار دیگر، سر پیچ ها هرز شده و قابل باز کردن نیست! بنابر این هر پیچی باید با آچار مربوط به خود، باز و بسته شود  تا سالم بماند. در اقتصاد هم هرکس باید تخصص خود را انجام دهد، تا اقتصاد سالم یا اقتصاد مقاومتی داشته باشیم.

پایه دیگر بازار های مالی مقاومتی، بر مبنای بورس است. بورس برخلاف بانکها که امانت دار هستند، شغل وکالت را دارا می باشند. یعنی بازار بورس پول از خریدارن اوراق می گیرد، تا برای ان ها سرمایه گذاری کند، یا روش سرمایه گذاری و افزایش: سود و درامد را آموزش  دهد. بازار بورس همیشه تاریخ وجود داشته و: بصورت تحصصی هم عمل می کرده، ولی در دوران ما به انحراف کشیده شده است. سرمایه گذران در بورس، درست مثل پس انداز کردن در بانک فکر می کنند! فقط کمی سود بیشتری می خواهند.

    آن ها در واقع سود بدون ریسک می خواهند، و تحمل زیان را ندارند. کاری که برخی بانکها انجام می دهند و: به پس انداز کنندگان خود بهره ای پرداخت می نمایند که: معمولا این کار باعث شده تا افرادی به جای مستمری و بیمه، پول خود را در بانک بگذارند و: از بهره آن بعنوان مستمری استفاده نمایند. لذا بیمه هم دراینجا بعنوان سومین پایه بازار های پولی و مالی، از چند شغله بودن بانک ها زیان می بینند.

این چند شغله بودن بانک ها، یعنی سو استفاده از اموال مردم بعنوان اموال سازمانی است، و در این کار سپرده گذاران بخش خصوصی، بالاترین ضربه را می بیند :و برای همین انحراف در بازار های پولی و مالی است که: بخش خصوصی زمین گیر شده و: بجای آن بخش خصولتی رشد کرده است. زیرا بانک ها مانند مالک الرقاب عموم عمل می کنند، و چون دارای منابع مالی هستند خود رادر همه زمینه ها، دارای تخصص و حق دخالت می بینند.

  نقش بیمه هم پس این است که بیمه باید بتواند: سرمایه های بخش خصوصی را حمایت کند، و درمواقع ضروری ضررهای انان را جبران نماید. ولی اکنون بیمه ها مهمترین کانون های: سرمایه گذاری و دریافت پس انداز هستند. صندوق های بازنشستگی و شر کتهای شستا، همگی نشان می دهد که بیمه ها، از وظیفه اصلی خود دور مانده اند. و بجای رسیدگی به بیمه شدگان، فقط از آنان سرمایه های اولیه دریافت می کنند، و به بورس بازی می پردازند، و ازپرداخت زیان های مشتریان ،تا جایی که امکان دارد طفره می روند.

بطور خلاصه در اقتصاد مقاومتی :بانک ها امانت دار هستند و باید برای این امانت داری دستمزد بگیرند، بیمه ها مسئول به صفر رساند خسارت منابع مالی هستند، بورس هم وظیفه به کار گیری سرمایه ها و: منابع مالی برای افزایش و توسعه آن ها است.


بازارهاپولی و مالی در: اقتصاد مقاومتی

Direniş ilkesine direniş ve ekonominin özgüven yaratılması yoluyla ekonomide parasal ve mali piyasalar. Ama en önemlisi tüm boyutlarıyla adalet, ya da İslami adalet ilkesi. Adalet tanımlayan yönlerinden biri dedi ki: her şey yerinde olduğunu. Bununla birlikte, İslam'da finansal piyasalar, tanımı gereği, çalıştırılmalıdır. Örneğin, bankacılık dışı bankacılık ve sigortacılık değişimi, bankacılık, insanların adeta mütevelli geldiğinde. Sloganı Orta Doğu'nun en büyük bankası olan, onun önceliği olduğunu, ancak ne yazık ki, her şey kadar karışık ve bankacılık dışındaki tüm iş! Genellikle zengin daha her cephede kazanan Çünkü vadeli dan depoya Bankalar bugün. Kampanyada gemileri ve şirketlere tüm iş satın. Ve bir sorun birlikte işe yaramazsa, ama eleştirmenler karşı cephe. Ama Ho Chi ve diğer çalışmalarında müdahale, ancak güç önerir, ancak gösteri hakkı ve adalet değil. Adalet banka sadece istihdam yaratmak için, başkalarına bankacılık çalışmalarını ve diğer işleri yapmak diyor ve insanların neyi o tarafını biliyorum.Biz kimsenin bir şey yapabileceği söylenebilir. Başkalarına yardım hesaplanır çünkü, ahlaken iyi. Ama ekonomik açıdan, yüz kişi iş sahibi, ve diğerleri boşta. Veya Inge gibi tüm anahtarı vardır: hepsi vidalar vardır. Jant anahtarı tüm tuşlar, çünkü bir kez daha, sadece bir kez açıldı kaybı viraj ve açık değildir olmasıdır! Bu nedenle, her vida, açık ve sağlıklı tutmak için yakın anahtarı sahibi olmalıdır. Herkes, sağlıklı ekonomi ya da ekonomik güce sahip, ekonomi kendi uzmanlık yapmalısınız.Stokta dayalı diğer temel finansal piyasa direnci. Onların tevdi bankalar döviz aksine yasal bir iş var. Borsa bunu yatırım, ya da nasıl yatırım ve kâr ve gelir tren artırmak için, müşteri faturaları para alır. Sadece bilimsel faaliyet vardı, ama bizim zamanlarda yanlış olduğunu: Borsa daima Tarihi var. Borsa Yatırımcılar, sadece tasarruf bankaları düşünmek gibi! Sadece daha fazla kar istiyorum. Onlar aslında risk olmadan kar istiyorum, ve zarara katlanmak olamaz. Bazı bankaların yapıyoruz şey: Genellikle yerine emeklilik ve sigorta halkına yapar koruyucular ödenen faiz, ve bankaların paralarını koymak: ilgi bir emeklilik parası olarak. Burada üçüncü baz parasal ve finansal pazar olarak sigorta, bankalar bazı işler muzdarip. Bu çok iş bankalar, iş özelliği olarak kamu mallarının kötüye, ve özel sektör mevduat olarak, yüksek tekme görüyor: ve olduğu parasal ve finansal piyasada bu sapma: özel sektör sakat ve bunun yerine yarı yetiştirilen evi. Bankalar genellikle her alanda sahibi olarak, çünkü onların mali kaynakları harekete çünkü onlar uzmanlık ve müdahale etme hakkına sahiptir. Sigorta rolü sigortası, özel sektör desteği için sermayeye muktedir ve acil durumlarda bunların zararları telafi edilmelidir ki. Ama şimdi en önemli sigorta merkezleri: yatırım ve tasarruf alınır. Emeklilik fonları ve kötü Shasta mont, tüm sigorta, kendi orijinal görev dışında kalması olduğunu göstermektedir. Ve yerine sigortalı ile uğraşan, mümkün olduğu zor müşterilerine karşı sadece başlangıç ​​sermayesi ve onların oyun alışverişini ve kayıplar tion, alırsınız.Kısacası, ekonomi gücü: Bankaların mütevelli ve inançlı ödenmelidir, sigorta fonları sıfıra zarardan sorumlu olan sermaye ve kaynakları alışverişinde görevi mali artırmak ve geliştirme .