1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه
1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

حاکمیت شرکتی یا حاکمیت کشوری!

حاکمیت شرکتی یا حاکمیت کشوری!

رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس از: طرح بانکداری نوین در ایران خبر داد و گفت: قرار است دو قانون بانکداری اسلامی مصوب 1361 و: قانون شورای پول و اعتبار مصوب 1350با هم ادغام شوند، و قانون جدیدی با رویکرد های بانکداری جدید، در صحن علنی مجلس مطرح شود. ایشان با طرح دو دیدگاه در مورد بانک ها گفت: بانکداری انگلوساکسون می گوید: کار بانک ها فقط گرفتن پول از مردم، بعنوان پس انداز و دادن پول به مردم، بعنوان وام است و از تفاوت: بهره این دو درآمد بانک هم حاصل می شود. به نظر ایشان بانکداری نوع دوم بانکداری: یونیورسال است که در آن بانکها همه کار می کنند!

ولی اگر این قانون با این دید تصویب شود، فاجعه بار است زیرا اکنون که بانک ها وظیفه بورس را بر عهده ندارند، همه کارشان تبدیل به بورس شده است. فردا که کمی اجازه فانونی هم داشته باشند، چه کسی می تواند جلوی آنها را بگیرد؟ شاید بگویند که یک سالی است بحث: حاکمیت شرکتی مطرح شده که: بانک ها به آن عمل کنند! ولی ما 30سال است بانکداری اسلامی را تصویب  کرده ایم، آنها اجرا نمی کنند چه رسد به این مصوبه، که تا بخواهد آئین نامه های ان تهیه شود، امام زمان عج ظهور کرده است!

اصلا همینکه آنها توانسته در قانون جدید، خود را یونیورسال جا بزنند یعنی: قصد بلعیدن دنیا را دارند، آنوقت چه کسی می تواند جلوی بلعیدن ایران را بگیرد؟ اینهمه شرکت و صنعت و کارخانه در ایران ورشکست می شود، یکی را مثال بیاورید که بخاطر بدهی بانکی نباشد!

اینهمه آدم در زندان برای چک و برای از: دست دادن داراییهایش بخاطر مصادره اموال چه معنی می دهد؟ تاریخ رکود غرب را بخوانید، فقط عملکرد بانک ها بود که غرب را به ورشکستگی کشید.

زیرا بانکها در یک توهم ذاتی، فکر می کنند پول امانتی مردم وقتی وارد بانک شد، دیگر در مالکیت خودشان است! و با آن هرکاری دلشان خواست می کنند. بالاترین رباخواری بانکها در ایران، به نام بانکداری اسلامی می شود. بیشترین وامهای کم بهره را، به کارکنان خود می دهد و: بالاترین پاداش ها را به مدیرانش هدیه می کند.

 در هر شغلی وارد شوید و بخواهید ببینید: سرنوشت مردم به کجا رسیده می بینید: همه آنهاییکه شغل خود را از دست داده اند، بخاطر بدهی بانکی بوده آنهم نه اصل وام، بلکه سود و نرخ بهره و جرایم دیرکرد و کار مزد و غیره! از آن بدتر بخاطر احضاریه ها و بازداشت ها و زندانها.  یعنی اگر بانکها به برگرداندن اصل پول راضی بودند، مشکلی نبود آنها با روزشمار کردن بدهی افراد، استرس بر آنها وارد می کنند و: ذهن آنها را از خلاقیت می اندازند و: تا بیچاره شان نکنند دست بردار نیستند. همین مصوبه کمیسیون نشان می دهد که: مجلس را در اختیار دارند! رشد روز افزون شعبات آنها هم نشان می دهد: هیچ خط و مرزی را نمی شناسند و: پاداش های کلان مدیران نشان می دهد که: هرچه بیشتر مردم فقیر شوند سود آنها بیشتر می شود.

در واقع بانکداری را طوری تعریف کرده اند که: منافع آن بر ضد منافع مردم است و: این دو قابل جمع نیست. حقوق و پاداش مدیران فقط : براساس دریافت بهره های کلان است. مدیران هم مجبورند به هر بهانه شده، مشتریان را زیر تیغ برده و آنها را ورشکست نمایند، تا بتوانند جریمه دیرکرد دائمی برای بانک درست کنند. یا اموالشان را مصادره نمایند.

آنها می گویند که نظر مراجع را هم پرسیده اند! کدام مرجع تایید کرده است؟ این حرف آنها یعنی حرف در دهان مراجع هم می گذارند! و آنها را هم شریک جرم خود در: رباخواری و جنگ با خدا می کنند. مراجع یا برخی روحانیون هم اگر با اینها هماهنگ شوند، یعنی خریداری شده اند! و چوب حراج به تمام ایات صریح الهی، در مورد ربا زده اند.  دست آخر اینکه اگر: بهترین قانون بانکداری هم تصویب شود، موقع اجرا بانکداران آن را طبق دلخواه خود تفسیر خواهند کرد. و در اجرا به ریش همه خواهند خندید. همینطور که الان در کلاس های آموزشی می گویند: بانکداری بدون ربا همان بانکداری ربوی است! فقط کلمه اسلامی به آن اضافه شد. البته واقعیت هم هست! عقود مشارکت مدنی و بیع متقابل و جعاله و غیره، همه فقط ظاهر موضوع هستند، آنها فقط به فکر محاسبه ربا و: نرخ بهره می باشند و بس .

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.