1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه
1-جمهوری اسلامی یمن متحد

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

لاتاخذ بهما رافة فی دین الله

در اسلام، مجرم و متهم دارای برخوردهایی متفاوتی هستند: با متهم باید خوب برخورد کرد ولی با مجرم سخت، اما در اجرای قانون مجازات های اسلامی، کاملا قضیه برعکس است! وقتی قران می گوید: در کار یکدیگر تجسس نکنید و برعلیه یکدیگر سخن نگویید( لاتجسسوا و لایغتب) قانون افسر تجسس و دادیار تحقیق پیش بینی می کند!

در واقع آقایان فکر کردند، این آیه مربوط به خاله زنک ها می شود و بس! در حالیکه قانون قرآن قانون ازلی و ابدی و: همه جا و همه مکانی است: قاضی باید بین متهم و شاکی هیچ فرقی نگذارد، حتی در نگاه کردن نباید متفاوت باشد، در حالیکه در دادگاههای ما کافی است: یک نفر متهم شود، از همان ابندا اشد مجازات را برایش اجرا می کنند! مثلا در سرقت چنان به متهم سختگیری می کنند ، که چند فقره دیگر را هم گردن می گیرد! در حالیکه ما می دانیم حتی در موضوع زنا، تا کاملا علنی نباشد، قانون اسلام در مورد آن سکوت می کند. لذا تجسس در امر شخصی و آشکار نمودن: گناهانی که خداوند آنها را پنهان نموده،یکی از گناهان کبیره است . حتی اقرار نباید با عنف همراه باشد، و اقرار آشکار هر فردی، چند بار در محیطی کاملا آرام باشد. حتی نباید نام او افشا شود. علاوه بر آن یکی دیگر از ابزار تحقیر متهم، بازجویی از او برعلیه دیگران، یا همان غیبت است که در اسلام حرام است! این امر تا زمانی است که جرم اثبات نشده، اما وقتی جرم اثبات شد، آن هم از راه ادله و مستندات شرعی ، در اجرای حکم نباید رافت داشت. مثلا کسی که 80ضربه شلاق دارد، نباید با خط کش یا دو انگشت او را زد! و یا کسی که باید سنگسار شود، نمی تواند او را مثلا با سم یا شوک الکتریکی اعدام نمود! در حالیکه اکنون در زندان ها هم برعکس عمل می کنند، دلشان به حال اعدامی ها و زیر حکمی ها می سوزد! و او را دربهترین شرایط قرار می دهند، و امکان دفاعیات زیاد به او می دهند. اما متهم را تا می بینند، به زندان می اندازند، و بلاهای زیادی را سرش می اورند، تا توبه کند و دست از مقاومت، و نپذیرفتن اتهام بردارد. در حالکه در اسلام باید متهم را فراری داد، در قوانین و آئین دادرسی مدنی، فرار دادن متهم از فراری دادن مجرم بالاتر است! در حالیکه در صدر اسلام، هر گناهکار یا مجرمی سراغ پیامبر می آمد و: می خواست اعتراف کند، پیامبر او را منع می کرد و می فرمود: برو توبه کن خدا تو را ببخشد! اصلا دادگاه نداشتند زندان نداشتند! و خیلی کم افراد مجازات می شدند. بعدا با ورود فرهنگ ایرانی و رومی، زندان و متهم و بازداشت و این طور چیزها داخل اسلام شد. مانند همین اعتراف که کشیش ها می گیرند. اما در اسلام اعتراف فقط در تاریکی شب و در مقابل خداست. مثلا روزی به پیامبر گزارش دادند: یک زن بد کاره خانه فساد دارد، برای بار چندم، یک نفر آن را در مسجد و در حضور همه مطرح کرد! و گفت همین الان هم سوار کار هستند، اگر کسی را بفرستید آنها را بگیرد خوب است! پیامبر حضرت علی ع را فرستاد، و ایشان با سرو صدای زیاد به محله رفت، تا آنها متوجه حضورش شوند، آنها ابا نکردند، ولی حضرت، چشمان خود را بست و تا انتهای خانه رفت و: دستش را به دیوار زد و برگشت، و به پیامبر عرضه داشت: من کسی را ندیدم! اصلا به رخ آوردن گناه دیگران، خود مایه اشاعه فساد است (شیخ گفتا «شوخ پنهان کردن است

پیش چشم خــــلق نا آوردن است» ابوسعید ابی الخیر)، که در قرآن از ان منع شده است: (ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لا تعلمون (47) . حالا چطور همه چیز برعکس شده، و بنام اسلام به خورد مردم می دهند! الله اعلم

With compassion and rigor charged with criminal

In Islam, are criminals and suspects has a different approach: the accused must be treated well, but with hardened criminals, but in the implementation of the Islamic Penal Code, it is the other way around! When it says do not spy on each other's work against each other and do not speak () the investigation officer and assistant research predicts!

In fact, Mr. Thought, this verse related to Aunt Woman gets it! While the Quran and eternal law: everywhere and in all places: the judge must not make any distinction between the accused and the complainant, even on the lookout should be different, but in our courts is enough: one has been charged, the beginning to apply the severest punishment for him! For example, as the accused in the theft crackdown, which also mocked several other counts! While we know that even in the case of adultery, to be quite openly that Islamic law is silent about it. The investigation into the personal and revealing: the sins that God hid them, is one of the major sins. Even the confession should not be associated with rape, and revealing each person's confession, several times a quiet environment. Even his name should not be disclosed. In addition, another tool being humiliated, interrogated him against another, or the absence of which is forbidden in Islam! That is until proven guilty, but when the crime was proved, it is also evidence of legal documentation, the execution was no tenderness. For example, someone who is 80 lashes or two fingers with a ruler should not hit him! Or who should be stoned he could not be executed for example by spraying or electric shock! However, in contrast to act now in prison, they had executed under a decree of burns! And put him at best conditions, and allowing the defense a lot to him. But to see the accused, thrown in jail and many disasters bring him to repent and cease resistance, and refusing to take charge. While in Islam should be charged with escape, in law and Civil Procedure, accused of fleeing criminals escape higher! While in the early days of Islam, the Prophet would come and go every sinner or a criminal: he confesses, he forbade the Prophet and said: Go and repent, God will forgive you! I do not court did not prisoners! And very few people were punished. Later, with the arrival of Iranian culture and Roman prison, accused and arrested, and it was stuff inside Islam. Admit that priests are like that. But the Islamic confession, only at night and in front of God. For example, one day the Prophet reported: Universal Home corruption is a bad woman, a couple of times; someone put it in the mosque and in the presence of all! Already riding is saying, if you send someone to catch them is good! Prophet Hazrat Ali sent, and they went to the neighborhood with noise, until they found him, they did not refuse, but the Prophet, his eyes closed and went to the house: he ran to the wall and back, and the Prophet said: I did not see anyone! The sins of others does occur, it is a source of spreading corruption (Sheikh Speech "is a witty hide

People's eyes get bad before "Abbey Abu al-Khair), which is prohibited in the Quran: (). Now, how everything is reversed, and the name of Islam to the audience the day!

مع الرحمة والصرامة تهمة جنائیة

فی الإسلام، مجرمون والمشتبه فیهم لدیه مقاربة مختلفة المتهم یجب أن یعامل بشکل جید، ولکن مع عتاة المجرمین، ولکن فی تنفیذ قانون العقوبات الإسلامی، بل هو على العکس من ذلک! عندما تقول لا تجسس على عمل کل منهما ضد الآخر ولا یتکلمون () وضابط التحقیق والبحث مساعد یتوقع!

فی الواقع، السید الفکر، هذه الآیة تتعلق العمة امرأة تحصل علیه! فی حین أن القرآن والقانون الأبدی: فی کل مکان وفی کل الأماکن: یجب على القاضی لا تجعل أی تمییز بین المتهم والمشتکی، حتى على البحث یجب أن تکون مختلفة، ولکن فی محاکمنا ما یکفی: واتهم واحد، بدایة لتطبیق أشد العقوبة بالنسبة له! على سبیل المثال، کما اتهم فی حملة القمع والسرقة، والذی سخر أیضا عدة تهم أخرى! فی حین أننا نعلم أنه حتى فی حالة الزنا، لیکون بکل صراحة أن الشریعة الإسلامیة هی صامتة حیال ذلک. التحقیق فی الشخصیة والکشف: خطایا أن الله أخفى لهم، هی واحدة من الکبائر. لا ینبغی أن تترافق حتى الاعتراف بالاغتصاب، وتکشف اعتراف کل شخص، عدة مرات فی بیئة هادئة. یجب أن لا یتم الکشف عنها حتى اسمه. وبالإضافة إلى ذلک، أداة أخرى یتم إذلال، استجوبوه ضد آخر، أو یمنع منعا غیاب أی فی الإسلام! أی حتى تثبت إدانته، ولکن عندما ثبت الجریمة، بل هو أیضا دلیل على وثائق قانونیة، وتنفیذ أی الحنان. على سبیل المثال، شخص 80 جلدة، أو إصبعین مع الحاکم لا ینبغی أن تصل إلیه! أو الذی یجب رجم انه لا یمکن تنفیذها على سبیل المثال عن طریق الرش أو صدمة کهربائیة! ومع ذلک، فی المقابل أن نعمل الآن فی السجن، کانوا قد أعدموا بموجب مرسوم الحروق! ووضعه فی أفضل الظروف، والسماح للدفاع الکثیر له. ولکن لنرى المتهم، وألقی به فی السجن، والعدید من الکوارث تجلب له إلى التوبة والکف عن المقاومة، ورفض تحمل المسؤولیة. بینما فی الإسلام یجب متهم بالهروب، وقواعد الإجراءات المدنیة، فر هاربا المتهمین المجرمین أعلى! فی حین أنه فی الأیام الأولى للإسلام، فإن النبی یأتی ویذهب کل الخاطئ أو مجرم: انه یعترف، نهى النبی وقال: اذهب والتوبة، والله سوف یغفر لک! أفعل لم یکن المحکمة لم السجناء! وعوقب جدا قلیل من الناس. وفی وقت لاحق، مع وصول الثقافة الإیرانیة وسجن الرومانی، المتهم والقبض علیه، وکان الاشیاء داخل الإسلام. أعترف أن الکهنة هم من هذا القبیل. لکن اعتراف الإسلامی، فقط فی اللیل وأمام الله. على سبیل المثال، یوم واحد من النبی وأفاد: العالمی الفساد الرئیسیة هی امرأة سیئة، بضع مرات، شخص ما وضعها فی المسجد، وبحضور کل شیء! رکوب بالفعل والقول، إذا قمت بإرسال شخص لالقاء القبض علیهم أمر جید! أرسلت النبی الإمام علی، وذهبوا إلى الحی مع ضجیج، حتى وجدوه، إلا أنها لم ترفض، ولکن النبی، أغلق عینیه وذهب إلى المنزل: رکض إلى الحائط والظهر، و قال النبی: لم أکن أرى أحدا! خطایا الآخرین لم یحدث، بل هو مصدر لنشر الفساد (الشیخ خطاب "هو إخفاء بارع

عیون الناس الحصول سیئة قبل "دیر أبو الخیر)، وهو أمر محظور فی القرآن الکریم: (). الآن، کیف أن کل شیء یتم عکس، واسم الإسلام للجمهور الیوم

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.