آیا رباخواری بانک ها، باز هم بیشتر می شود؟
بانک ها که با عبور از: قوانین موضوعه، هر روز نرخ بالاتری را برای: سپرده ها و وامها، اعلام می کنند، وزیر جدید اقتصاد را هم، زیر فشار گذاشته اند تا: نرخ بهره را، باز هم بالاتر ببرد. اصولا بانک با :بیمه و بورس تفاوت دارد. ولی در ایران، بانک بجای: بورس و بیمه تصمیم می گیرد.و وظیفه اصلی خود را فراموش کرده است . بانک ها :امین مردم هستند در: خوب نگهداری از نقدینگی آنان. در حالیکه بورس ها، وکیل مردم هستند در: افزایش میزان نقدینگی آنان:از طریق خرید اوراق بهادار و: مشارکت های لازم. بیمه، مسئول جبران خسارات مالی وارده: براساس قرارداد های فیمابین است . متاسفانه، بانک با اعلام سود،یا به عبارت بهتر ربا ، انجام امور مرابحه، به عنوان وکیل سپرده گذار با: اشخاص ثالث وارد عمل می شود. و کار بورس را انجام میدهد. و بعد با تعیین نرخ حداقلی: بدون ریسک، جبران خسارت سپرده گذار را هم، به عهده می گیرد! و این تداخل ها، به علت عدم آگاهی دست اندر کاران است. مخصوصا موقعی که: به نام بانکداری اسلامی ،یا عقود اسلامی این خیانت بزرگ انجام می شود. در تمام آیات قرانی، با ربا خواری به شدت برخورد شده. حتی دریکی از آیات،جنگ یا محاربه با خدا بیان شده. یعنی بانک ها نه تنها مفسد اقتصادی، بلکه محارب با خدا هم محسوب می شوند. چرا که احکام خدا را تغییر می دهند. آن هم نه احکام متشابه ،بلکه احکام محکم آن را. درمورد ربا خواری،هیچ شک و شبهه ای نیست. تغییر نام یا: انگلیسی کردن الفاظ، نمی تواند راهی برای: حلال کردن آن باشد. تمام عقود اسلامی بانکها، براساس دو فرض استوار است: یا اینکه پول سرمایه گذاری شده، مال خود بانک است یا: متعلق به مشتریان است. در حالت اول بانک تغییر ماهیت داده و:از امانت دار به سرمایه گذار، تبدیل شده و این امر فرار مالیاتی ،و فریب عمومی است . حالت دوم اموال متعلق به مردم باشد، مسلما اموال مردم به قصد امانت، به بانک داده شده نه به قصد سرمایه گذاری، اگر هم به قصد سرمایه گذاری باشد، باید به واحد کارگزاری بورس بانک، داده شود نه به خود بانک. لذا بانک نمی تواند اموالی مخلوط، از حساب های نامشخص، و با مدت های نامعلوم را، به عنوان وکیل به دست دیگری بسپارد. و بعد با موکل خود به مصالحه، یا تادیه خسارت، روی آورد. شبهه در این جا از آن جهت وارد است که: موکل ها از نوع کار ها، آگاه نیستند. و سهم آن ها ثابت و معلوم نیست. وفقط از بانک: حق السکوت می گیرند. یعنی بر خلاف نص صریح مضاربه،صاحبان اصلی ، عامل نیستند و اصلا متعامل را، نمی شناسند . اگر بگوییم بانک وکیل آن ها است، که بانک تامین کننده منافع آن ها است. و حکم عاملیت ندارد. زیرا در صورت ضرر در مضاربه، بانک آن را تقبل می کند تا: مشتری حساب خود را خالی نکند. لذا وزیر اقتصاد باید بداند: تعاریف بانک ، بیمه و بورس از هم جدا است. و خلط مبحث، باعث خلط حلال و حرام شده و: شبهه ناک می شود. والبته این بحث های طلبگی یا: دانشگاهی صرف نیست. بلکه عواقب آن: رواج رباخواری علنی و قانونی در: جمهوری اسلامی و: درسایه حکومت اعتدالی اسلام است. کاری که حتی یهودیان و اروپاییان، از آن شرم دارند. امروزه در تمام اروپا و آمریکا ،حتی ژاپن و آسیا، نرخ بهره وجود ندارد یا تک رقمی است. ولی در ایران اسلامی: دو رقمی. واین باعث بدبختی و افلاس مردم، و تناوری و چاق شدن: بانک ها است. و برای همین می بینیم: در حالیکه در تمام دنیا، بانکها ور شکسته می شوند، در ایران مثل قارچ هر روز می رویند. واین درست نیست که :عامل بدبختی مردم بانک ها باشند ولی، از آن ها حمایت شود تا: مانند زالو بیشتر و بیشتر، خون مردم را در شیشه کنند. مردم تاکی باید هزینه های: فوق سری و پاداش های کلان مدیران : اینهمه بانک را بپردازند؟ اگر بانکها را به دزدان سرگردنه تشبیه کنیم، پر بیراه نگفته ایم. چرا که هدف آن گرفتن سود: از کسانی است که نه تنها نیاز، بلکه اضطرار مالی دارند.
The usury banks, is still the most?
Banks that pass the laws, every day of higher rates for deposits and loans, they said, the new minister of the economy, have been put under pressure: the interest rate, the higher the win. Basically the Bank Insurance and Securities Exchange is different. But in Iran, rather than banks: Securities and Insurance decides. And its main task is forgotten. Banks: There are honest people in the good care of their liquidity. While the stock exchanges, lawyers are people increase their liquidity levels: the purchase of securities and participation required. Insurance compensation for losses incurred based on a mutual contract. Unfortunately, the Bank declared dividends, interest, or in other words, doing Murabahah, as depositor attorney with third parties are involved. And exchange controls. After determining the minimum rate without risk to the depositor compensation, it takes! And the interference due to lack of knowledge is involved. Especially when: as Islamic banking or Islamic contracts, this is treason. In all the verses of the Qur'an, the usurer been treated harshly. Even in one of the verses, described war or waging war against God. The banks not only corrupt economic but also are an enemy of God. Why change the commandments of God. Not that similar provisions, but firm orders. The usurer is not no doubt. Change the name: the English word, not a way for it to be legit. Banks of all contracts, based on two assumptions is based or the money invested, your own bank or, belonging to its clients. First State Bank and the changing nature of the investor's custodian, and it would become tax evasion, and deception of the public. The latter property of the people, certainly people are going to borrow money, the banks are not going to invest if the investment is going to be the same bank, stock broker, your bank is not. The bank cannot mix property from unknown accounts, and indefinite periods of time, as a lawyer to file another. After reconciliation: with his client, or the payment of damages turned on. Here is the question to enter: client of the kind of work they are not aware. And their contribution is fixed and known. Only the bank will blackmail. That is contrary to the clear wording of Mudaraba, owners, agents do not interact at all, do not know. If you say it is the attorney for the bank, the bank is providing its benefits. No agency mandates. Case against Mudaraba because the bank will pay the customer does not empty your account. The finance minister should know: Definitions of banking, insurance and stock apart. And mucus threads, causing confusion and lawful and unlawful: to be serious doubts. Course of these discussions or seminarian: not just academic. But its consequences: public and common law usury in Islamic Republic: Shadow the moderation of Islam. Something that: even the Jews and Europeans are ashamed of it. Today, in Europe and America, and even Japan and Asia, there is an interest rate or a single digit. But in Iran: Two digit. And the people are misfortune and bankruptcy, and and obesity: banks. And we can see why: While the whole world, banks are broken country, Iran grow like mushrooms every day. And it is not true that the banks are miserable people, but it is backed up, such as leeches, more and more blood to the glass. People should cost when: This series of huge rewards executives: Too much to pay the bank? If banks can be likened to a piracy highwayman, we have not filled astray. Why is aimed at taking advantage of people who are not only necessary, but also have a financial emergency.
البنوک الربویة، لا یزال أکثر؟
البنوک التی تمریر القوانین، فی کل یوم من معدلات أعلى للودائع والقروض، وقالوا، وقد وضعت الوزیر الجدید للاقتصاد، وتحت ضغط: سعر الفائدة، وارتفاع الفوز. فی الأساس بنک التأمین وللأوراق المالیة هو مختلف. ولکن فی إیران، بدلا من البنوک: الأوراق المالیة والتأمین تقرر، ونسی مهمته الرئیسیة. البنوک: هناک أناس صادقین فی رعایة جیدة من السیولة لدیها. فی حین أن أسواق الأوراق المالیة والمحامون هم الناس زیادة مستویات السیولة لدیها: شراء الأوراق المالیة والمشارکة المطلوبة. تعویضات التأمین عن الخسائر التی تکبدها على أساس عقد المتبادل. لسوء الحظ، أعلن البنک أرباح الأسهم والفوائد، أو بعبارة أخرى، والقیام المرابحة، کمحام المودع مع أطراف ثالثة وتشارک. والرقابة على الصرف. بعد تحدید الحد الأدنى للسعر من دون مخاطر على تعویض المودع، فإنه یأخذ! وتدخل بسبب نقص المعرفة وتشارک. وخصوصا عندما: کما المصرفیة الإسلامیة أو العقود الإسلامیة، وهذا هو الخیانة. فی جمیع الآیات من القرآن، والمرابی عومل بقسوة. حتى فی واحدة من الآیات، وصفت الحرب أو شن حرب ضد الله. البنوک لیس فاسدا فقط اقتصادیة بل أیضا هی عدو الله. لماذا تغییر وصایا الله. لا أن أحکاما مماثلة، ولکن طلبیات مؤکدة. والمرابی، لا شک. تغییر اسم: الکلمة الإنجلیزیة، ولیس وسیلة من أجل أن یکون شرعی. البنوک من جمیع العقود، على أساس افتراضین یستند أو استثمرت المال، والبنک الخاص بک أو ینتمون لعملائها. سیکون أول بنک الدولة والطبیعة المتغیرة من خادم المستثمر، وأنه أصبح التهرب من دفع الضرائب، وخداع الجمهور. الخاصیة الأخیر من الناس، وبالتأکید الناس ذاهبون إلى اقتراض المال، والبنوک لا تسیر على الاستثمار إذا کان الاستثمار ستکون نفس البنک، وسیط الأوراق المالیة، والبنک الذی تتعامل معه لیست کذلک. البنک لا یمکن خلط الممتلکات من حسابات مجهولة، وفترات غیر محددة من الزمن، کمحام إلى ملف آخر. بعد المصالحة مع موکله، أو دفع تعویضات قید التشغیل. هنا هو السؤال للدخول: العمیل من هذا النوع من العمل لم تکن على علم بها. ویتم إصلاح مساهمتها ومعروفة. البنک الوحید سوف ابتزاز. وهذا هو مخالف لصیاغة واضحة من المضاربة، وأصحاب، وکلاء لا تتفاعل على الإطلاق، لا أعرف. إذا کنت أقول أنه هو النائب عن البنک، فإن البنک یقدم فوائده. لا ولایات الوکالة. قضیة ضد المضاربة لأن البنک سیدفع الزبون لا إفراغ حسابک. یجب على وزیر المالیة أعرف: تعاریف المصارف والتأمین والأوراق المالیة وبصرف النظر. والمواضیع المخاط، مما تسبب فی ارتباک والمشروعة وغیر المشروعة: أن یکون شکوک جدیة. أثناء هذه المناقشات أو اللاهوتی: لیس الأکادیمیة فقط. لکن عواقبه: الربا القانون العام والمشترک فی الجمهوریة الإسلامیة: ظل اعتدال الإسلام. شیء أنه حتى الیهود والأوروبیین یخجلون منه. الیوم، فی أوروبا وأمریکا، وحتى الیابان وآسیا، وهناک سعر الفائدة أو رقم واحد. ولکن فی إیران: اثنان أرقام. والناس مصیبة والإفلاس، والسمنة: البنوک. ویمکننا أن نرى لماذا: على الرغم من أن العالم کله، یتم تقسیم البنوک القطریة، إیران تنمو مثل الفطر فی کل یوم. ولیس صحیحا أن البنوک هم الناس بائسة، ولکن تم عمل النسخة الاحتیاطیة، مثل العلق، والمزید والمزید من الدم إلى الزجاج. یجب على الناس تکلف تقی: هذه السلسلة من مکافآت المدیرین التنفیذیین ضخمة: الکثیر لدفع البنک؟ إذا یمکن تشبیه البنوک إلى قاطع طریق القرصنة، ونحن لم تملأ ضلال. لماذا یهدف إلى الاستفادة من الناس الذین هم ضروری لیس فقط، ولکن أیضا أزمة مالیة طارئة.
Tefecilik bankalar, hala en çok?
Yasalar Bankalar, mevduat ve krediler için daha yüksek oranları her gün, dediler, ekonominin yeni bakanı, baskı altında konulmuştur: faiz oranı, yüksek kazanmak. Temelde Banka Sigorta ve Sermaye Piyasası farklıdır. Ama İran'da değil, bankalar daha:. Menkul Kıymetler ve Sigorta karar verir, ve onun temel görevi unutulur. Bankalar: kendi likidite iyi bakım dürüst insanlar var. Borsalar, avukatlar insanların likidite seviyelerini artırmak olsa da: menkul kıymet ve katılma alımı gereklidir. Karşılıklı sözleşmeye dayalı zararlarının sigorta tazminat. Üçüncü şahıslarla yatırma avukat katılıyor Ne yazık ki, Banka, Murabahah yapıyor, temettü, faiz, veya başka bir deyişle ilan etti. Ve döviz kontrolleri. Mudi tazminat riski olmadan asgari ücret belirledikten sonra, alır! Ve bilgi eksikliği nedeniyle girişim ilgilenmektedir. Özellikle: İslami bankacılık ve İslami sözleşmeler gibi, bu ihanettir. Kuran tüm ayetlerde, tefeci sert muamele. Hatta ayetlerden birinde, savaş ya da Tanrı'ya karşı yürütmekle savaş nitelendirdi. Bankalar sadece ekonomik bozuk değil, aynı zamanda Allah'ın düşmanı değildir. Neden Tanrı'nın buyruklarını değiştirin. Değil benzer hükümler, ama sağlam emir bu. Tefeci, şüphesiz değildir. İngilizce kelime, değil okunaklı olması için bir yol: adını değiştirin. Iki varsayımlara dayalı tüm sözleşmelerin Bankalar, tabanlı veya para, kendi banka yatırım veya müşterilerine ait. İlk Devlet Bankası ve yatırımcının veli değişen doğası, ve vergi kaçırma ve halkın aldatma olacak. Insanların ikinci özelliği, kesinlikle insanlar borç para olacak, bankalar yatırım aynı banka, stok komisyoncu olacak eğer yatırım için gidiş değildir, banka değildir. Banka başka bir dosya için bir avukat olarak, bilinmeyen hesapları ve zaman belirsiz dönemlerden mülkiyet karıştırmayın olabilir. Müvekkilinin, ya da zararların ödenmesi ile uzlaşma sonra açık. Burada girmek için soru: işin tür müşteri onlar farkında değildir. Ve katkıları sabit ve bilinmektedir. Sadece banka şantaj olacaktır. Mudaraba en açık ifade aykırı olduğunu, sahipleri, ajanlar bilmiyorum, hiç etkileşim yok. Bunun banka için avukat derseniz, banka faydaları sağlamaktadır. Hiçbir ajansı zorunlu kılmaktadır. Banka müşteri ödeyecek çünkü Mudaraba karşı durumda hesabınızı boşaltmak değildir. Maliye Bakanı bilmeli: dışında bankacılık, sigorta ve stok tanımları. Ve mukus konuları, neden karışıklık ve yasal ve yasadışı: ciddi şüpheler olması. Sadece akademik değil: Bu tartışmaların veya seminarian elbette. Ama sonuçlar: İslam Cumhuriyeti'nde kamu ve genel hukuk tefecilik: İslam'ın ılımlı Gölge. Hatta Yahudiler ve Avrupalılar, utanılacak bir şey. Bugün, Avrupa ve Amerika, ve hatta Japonya ve Asya'da, bir faiz oranı ya da tek haneli vardır. Ama İran'da: İki basamaklı. Bankalar: Ve insanlar talihsizlik ve iflas ve Tnavry ve obezite vardır. Ve neden görebilirsiniz: bütün dünya, bankalar ülke kırık olsa da, İran her geçen gün mantar gibi büyür. Ve bankalar sefil insanlar, ancak, bu sülükler gibi, cam için daha fazla kan yedeklenir doğru değildir. Büyük ödülleri yöneticilerin Bu seri: İnsanlar Taki maliyet gerekir banka ödeme için çok fazla? Bankalar korsan highwayman benzetilebilir, biz yoldan dolu değil. Neden gerekli değil sadece insanların yararlanarak hedefleniyor, ama aynı zamanda bir finansal acil var.