Son olarak, küresel sistemdeki sorunlar yüzyıllar sonra, çok kutuplu dünya tek kutuplu bir dünya olduğunu "orijinal ve dönmek, ama ben, biz hedefliyoruz bu tek kutuplu dünya ile, İmam Mehdi yakınında Birimi öncülüğünde umuyoruz Tanrı'nın tüm peygamberler. Bu insanlara birlik ve bağlılığın aynı Allah'a ve tanrılar, putlara ibadet oluşturulmasını ve yeni bir kutupları olduğunu, getirdiği bu. Ama tam tersi bir adam, iki kutuplu dünya ve bir kaç kutup bölmek ilgileniyor! Bu izin verildi bile, insan sayısı, dünya kutup olduğunu! Aslında, adam kendisi için her izin verilirse, Allah ve din ve bir kutup olduğunu! Ve sözde şair Herkes ayarlamak için, enstrüman çalmayı ve onların rolü vardır. Hatta en İnsanlar sormak yüzden: Eğer başkan olsaydınız, ne planlar var? Hayır hayır demezdim! Ama aynı zamanda zihinsel ve sizin için ideal Sen diyecekler. Ve programları ve gelecekteki hedefleri şeklinde umutları ve hayalleri sunmak. Aslında, kendisi için her erkek, Allah varsayılan tüm ve koşmak ile! Onun tek başkalarının o görüşü paylaşıyoruz çünkü zamanla birbirlerine ateş kalmamasıdır, başkalarının yeteneğini sınırlar. Büyüme ve diğerlerini kapatmak için yeteneği ya da göz. Hatta bazen, büyük ulusal ve uluslararası etnik veya kabile savaşları ortaya çıkıyor birlikte veya suikast girişimi ya da fiziksel eliminasyon. Örneğin, son zamanlarda İran cumhurbaşkanı İran'ın kendi niş geldiğini söyledi. Soru o tek başına ya da dünyada olup bu kabul edilebilir sonucuna varmışlardır etmek olup olmadığıdır? İran'ın uluslararası ayakta ve bir gecede elde değil mi? Onlar politika kapsamaz dedi zaman bile çok onlara uluslararası İmam Humeyni kompleksinin saf ve basit cehalet konuşuyor. Drew. Ve ben kıvılcım kayalar gördüm ve İslam Roma ve Pers fethetmek olacağını pick söyledi. Allahu Ekber insanların mutlu olduklarını söyledi ama aç ikiyüzlüler Tanrı onun ereksiyon presleme sanrılar diyor dedi! İki yüz yıl önce, bazı insanlar onu kabul edin ve bilir memleketi Afganistan, Türkiye ve Mısır Vanglys Ferrari'ye ondan olmadığını, dini canlanma bağırarak Avrupa ve Asya ve Afrika'da baş Cemal Esad Abad Bdnyal İslami uyanış. Gözleri ışıltısına Avrupa önünde Normal Kaçar İslam'ın zafer bilmeyen ve dünya sadece Paris ve Londra gördüm. Jamal iken İslam'ın yolunu ve Avrupa'daki Müslümanları söyledi, ama ben Asya'da İslâm'ı ve Müslümanları görmedi ve Afrika İslam görmedim gördüm! Ünite reklamı ama kötü varlıklar ve Tanrı, takip etmek idol ve kendi toprak ve kayboldu.
اکنون جهان تک قطبی !
نظام جهانی بالاخره پس از چند قرن چالش، به راه اصلی خود باز گشت و"از جهان چند قطبی به جهان تک قطبی رسید، که البته امیدواریم که با این جهان تک قطبی، به رهبری واحد:امام زمان عج نزدیک شده باشیم، که هدف همه انبیا الهی است. آن ها وحدت و عبودیت را: برای مردم به ارمغان آوردند، یعنی اینکه خدای واحدی را بپرستیم، و از ایجاد خداها ، بت ها و قطب های جدید خود داری کنیم.
اما بشر درست در نقطه مقابل آن، علاقمند است جهان را به دوقطبی و: چند قطبی تقسیم کند! و حتی اگر اجازه داشته باشد، به تعداد ابنا بشر، جهان دارای قطب باشد! در واقع اگر به بشر اجازه داده شود، هرکدام برای خود، خدا و یک دین و یک قطب هستند! و به اضطلاح شاعر هرکسی، نقش خود را بازی می کند و: ساز خود را کوک می نماید.
به همین دلیل حتی اگر از :کمترین افراد هم بپرسی: اگر رئیس جمهور شدی چه برنامه ای داری؟ هیچکس به شما نه نخواهد گفت! بلکه ذهنیات و ایدئال های خود را، برای شما بیان خواهد کرد. و آمال و آرزوهایش را در قالب: برنامه و اهداف آینده به شما ارائه می دهند.
درواقع هر انسانی برای خود، یک خدایی هست با همه توانیائیهای پیش فرض و قابل اجرا! فقط توانائیهای دیگران او را محدود می کند، یعنی چون دیگران هم همین نظر را دارند، به یکدیگر مهلت عرض اندام نمی دهند. یا اینکه چشم خود را بر روی رشد و بالندگی و توانائیهای دیگران می بندند. وگاهی حتی نسبت به حذف فیزیکی، که یا اقدام به ترور یکدیگرمی نمایند، و یا در سطح وسیع ، بصورت جنگ های قبیله ای قومی یا ملی و جهانی ظاهر می شوند.
مثلا اخیرا رئیس جمهور ایران اعلام کرد که ایران اسلامی به جایگاه جهانی خود رسیده است. این سوال مطرح است ایا ایشان به تنهایی به این نتیجه رسیده اند یا جهان هم آن را قبول دارد؟
و تا بحال ایران جایگاه بین المللی نداشته و یک شبه آن را بدست آورده؟ که البته جواب مشخص است یعنی دکتر روحانی می خواهد بگوید اوست که با روش زمامداری خود این عزت را برای ایرانیان به ارمغان آورده و قبل از ایشان ایران و جمهوری اسلامی در انزوا بوده است.
البته این سخن صحیحی نیست زیرا در سی و شش سال پیش امام خمینی قرمود که اسلام سنگر های کلیدی جهان را فتح خواهد کرد، و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند و نتوانست هم بکند ولی چون ایدئال ها با هم تفاوت داشت آن حرف نشنیده گرفته شد حتی بسیاری در آن زمان حرف ایشان را سادگی محض و بی اطلاعی امام خمینی از روابط بین المللی پیچیده عنوان کردند و گفتند امام خمینی از سیاست سر در نمی اورد.
و جالب این است که در 15 قرن یش هم یامبر اسلام چنین حرفی زد و کسی حرف ایشان را قبول نکرد وقتی در جنگ خندق از فشار گرسنگی سنگ به شکم می بستند و کلنگ می زدند تا خندق کنده شود پیامبر الله اکبر بلندی گفت که توجه همه جلب شد. و فرمودند من در میان جرقه سنگ و کلنگ دیدم که اسلام روم و ایران را فتح خواهد کرد. مردم هم الله اکبر گفتند و شاد شدند ولی منافقین گفتند گرسنگی به ایشان فشار آورده نعوذ بالله هذیان می گوید!
در دویست سال پیش هم وقتی سید جمال الدین اسدابادی بدنیال بیداری اسلامی در اروپا و آسیا و آفریقا فریاد تجدید حیات دینی را سر می داد عده ای ایشان را قبول نمی کردند و از زادگاهش او را به افغانستان و ترکیه وانگلیس و مصر فراری می داند. خودباختگی قاجار در مقابل زرق و برق اروپا چشم آن ها به عظمت اسلام کور کرده بود و جهان را فقط پاریس و لندن می دیدند. در حالیکه سید جمال این راهم قدرت اسلام می دانست و می گفت: در اروپا اسلام دیدم ولی مسلمان ندیدم و در آسیا و آفریقا مسلمان دیدم و اسلام ندیدم!
و اینهمه فقط بخاطر آن بود که می پنداشتند خدای واحدی وجود ندارد و هم گفته های پیامبران ئ امامان توصیه های اخلاقی بیش نیست و یا حتی برخی پا فراتر گذاشته پیامبران و امامان را به بیسوادی و جنون و امثال آن متهم می کردند زیرا آن ها خدای واحد را تبلیغ می کردند ولی این ابنا شر به دنبال بت ها و خدا های زمینی و خود ساخته و خود باخته بودند.
آل سعود دنبال عتیقه ها و: منابع نفتی
آل سعود می گوید: یمن می خواهد وارد خاک عربستان شده، و حرمین شریفین را خراب کند! اما نمی گوید این سال ها، خودش مشغول این کار بوده است، و حتی نمی گوید چه کسی، آن ها را خادم حرمین کرده است؟
چه خوب است که مردم دنیا، و مخصوصا مسلمان ها، برای یکبار هم شده از خود سوال کنند: واقعا سعودی ها را چه کسی به این مقام منصوب کرده؟ و مدیریت جهان اسلام را به آن ها داده است؟ و آن ها چه حقی دارند که: مردم یمن و بحرین و دیگر کشورها را بکشند؟
البته زمانی بود که مردم، به زور شمشیر، مکه و مدینه را رها کردند و: به دست این ها دادند، و برای همین است که عکس شمشیر را هم، در پرچم خود دارند. اما زور مالکیت نمی آورد ، مخصوصا مالکیت خانه خدا، باید از هرگونه زور گویی پاک باشد زیرا حرم امن الهی نام دارد.
شاید آن ها بگویند: ارث خانوادگی است! مگر خانه خدا هم ارث خانوادگی می شود؟ اگر اینطور باشد، باید فرزندان حضرت علی ع صاحب خانه خدا باشند. زیرا زادگاه ایشان، در داخل خانه خدا بوده و: تنها کسی است که در داخل آن بدنیا آمده است. و هنوز هم آثار آن در رکن یمانی موجود است، و این اشاره بر آن است که: اگر یمن بخواهد حرمین را بگیرد، حق آن ها است.
زیرا از اولاد و احفاد: حضرت علی ع ، طرفداران و شیعیان ایشان هستند. زیدی ها که فامیل نسبی، حضرت علی هستند، چون از نوادگان زید شهید، فرزند امام سجاد، نوه حضرت علی ع می باشند . حنفی ها هم فامیل سببی می شوند، زیرا آن ها تا امام ششم یعنی، نواده های حضرت علی ع را قبول داشته، و از آن پیروی می کنند.
این در حالی است که آل سعود، نه فامیل سببی حضرت علی ع هستند، که ارث ببرند و نه فامیل نسبی، زیرا حضرت علی ع را اصلا قبول ندارند! و نوادگان او را هم می کشند، و مقبره هایشان راهم تخریب می کنند. و این کار را از روز اول، بصورت علنی اعلام کردند و انجام دادند. یعنی همان موقع که بر حرمین شریفین مسلط شدند، ابتدا به سراغ فرزندان و: نوادگان حضرت علی یعنی چهار امام مدفون: دربقیع بنام های" امام حسن وامام سجاد و امام باقر و امام صادق" رفتند و آن را تخریب نمودند.
این نشان می دهند که هیچ نسبت فامیلی، و غیر فامیلی با صاحب اصلی خانه ندارند. و حتی ادعای آنان بر مسلمان بودن، و قران خواندن هم دروغ است. زیرا تاریخ نشان می دهد که: آن ها اصلا مسلمان نبودند، و فقط برای فریب مردم جهت: تسلط بر منابع مسلمان ها، از دین یهودی بر گشتند. آن ها که حدود صد سال پیش مسلمان شدند، در واقع از نقشه انگلیس پیروی کردند، که حتی سفبر انگلیس در عربستان، خودش را هم مسلمان اعلام کرد! تا به آن ها بفهماند: بهترین راه تسلط بر مسلمان ها، فقط ظاهر اسلامی داشتن است! و در پنهان هر کاری خواستند، می توانند انجام دهند.
از همه این ها بگذریم، طبق دستور اسلام، خانه خدا کلید دار دارد، که از زمان حضرت ابراهیم، که از ایران رفت و با معماری ایرانی، به همراه پسرش حضرت اسماعیل، آنجا را ساخت به ترتیب کلیداری در: آن خانواده بود تا به: پدر بزرگوار حضرت علی ع رسید . حضرت ابوطالب فرزند عبدالمطلب بود . عبدالمطلب کسی بود که در زمان: عام الفیل یعنی حمله فیل های حبشی، در آنجا کلید دار بود .
لذا اصلا وهابیت یا کسانی که: منکر حضرت علی باشند، هیچ وجاهت قانونی برای: تسلط بر خانه خدا ندارند. و در عمل یک غصب انجام داده، و آنجا را اشغال کرده اند. و تنها کسانی می توانند: در آنجا حکومت کنند که: یا از اولاد علی ع باشند یا: از دوست داران و محبان اهل بیت علیهم السلام، که تعهدی نسبت به انجام: اهداف و نیات پاک آن ها احساس کنند.
غاصبان مکه و مدینه، برای تکمیل دایره اشغال و: تخریب خود همین برنامه را، برای قبله اول مسلمین هم پیاده کردند . و از بستگان یهودی خود خواستند، که قدس را اشغال کنند وبه انها گفتند: این بار بعنوان یهودی متعصب! واردشوند تا حمایت: ان ها راهم داشته باشند، و الا نه صهیونیست ها و نه ال سعود، هیچکدام نه مسلمان هستند، و نه یهود، فقط دنبال عتیقه ها و: منابع نفتی مسلمانان می باشند.
Suud Evi ve antika aşağıdadır: Yağ Suudi Yemen krallığı girecek ve kutsal tapınaklar yok diyor! Ama yıllar, o bu işi yapan olmuştur, ve hatta Two Custodian zorunda olan söyleme demiyor? Gerçekten Suudiler bu pozisyona atanmıştır Kim: sormak için bir kez olmak üzere, Ne dünyada iyi ve özellikle Müslümanlar? Ve bunları yönetmek İslam dünyası nedir? Yemen, Bahreyn ve diğer ülkelerde insanlar öldürmek için bu hakları nelerdir? Insanlar, kılıç, Mekke ve Medine terk zaman öyleydi: Bu görüntüler vardı ki onların bayrak kılıç. Allah güvenli bir sığınak çünkü Ama Tanrı'nın evinin özellikle mülkiyet kuvveti değil mülkiyet, herhangi bir zorlama temiz olmalıdır. Belki de aile mirası söyle! Ama Allah'ın evi bir aile miras nedir? Tanrı'nın evinin sahibi olarak Ali, sen oğulları yaparsanız. Tanrı ve içine doğar, sadece birinin evinde evinde, çünkü. Ve hala Yamani kullanılabilir vücutta çalışır ve bu Yemen kutsal olmak istiyorsa, onların haklı olduğunu göstermektedir. Çocuklar ve darülaceze Çünkü: Hazreti Ali, onun destekçileri Şiiler vardır. Zeydi bir aile akraba, Ali, şehit Zayd, İmam Sajjad, İmam Ali'nin torunu oğlu torunlarıdır. Altıncı İmam İmam Ali torunu kabul çünkü Hanefi da, aileyi neden onlar takip edin. İmam Ali hiç katılmıyorum çünkü Suud Evi, miras veya aile akraba İmam Ali, evlilik yoluyla bir göreli değil! Ve onun soyundan öldürmek ve onların mezarları yolunu tahrip edebilir. Ve ilk gün ve kamuya ilan etmedi. Kutsal kutsal İlk çocuklara, baskın olduğunu aynı zamanda, İmam Ali soyundan, Baki gömülmüş dört imam '"İmam Hasan ve İmam Sajjad, İmam Bakır ve İmam Sadık'tan" denilen ve yıkıldı. Bu da gösteriyor ki hiçbir aile yakınlarının ve kendi evine ilgisiz. Onlar bile Müslüman olduğunu iddia ve okunan Kur'an-ı Kerim bir yalandır. Tarih hepsi değil Müslümanlar vardı ve sadece insanları cezbetmek için olduğunu gösterir, çünkü: Müslüman kaynaklar hakim, Yahudi dini haline geldi. Bunlar aslında, plan, İngiliz, hatta Suudi Arabistan'da İngiliz Sfbr takip etmek kendini Müslüman olarak ilan Müslümanlar yüz yıl önce hakkında vardı! Müslümanları hakim en iyi şekilde anlamak için, sadece İslami bir görünüm olduğunu! Ve onlar yapabileceği bir şey gizlemek için. Aile sahiptir: Bütün bunlar bir yana gelen, İslam'a göre, İran ve İran mimarisine gitti Hz İbrahim, zamanından, sırayla Klydary inşa etmek oğlu İsmail ile birlikte Allah'ın, evine anahtar oldu Babası İmam Ali harikaydı. Abdulmuttalib, Ebu Talib oğlu. Zaman oldu Abdulmuttalib: anahtar vardı saldırı, Genel Fil Etiyopya filler. Vehhabi ya da Ali, hiçbir yasal dayanağı inkar olanlar: Tanrı'nın evini hakim değil. Bir eylem ele geçirmek ve onu işgal yapılan. nerede olduklarını durumda olabilir tek kişi ya da Ali'nin torunları, ya da: severler ve Ehl-i Beyt sevenler, taahhüt temiz hissediyorum hedefleri ve niyetleri yürütmek. Müslümanların ilk kıble da uygulanmıştır için Mekke ve Medine'ye, bir gaspçılar, bu programa işgal ve imha çemberi tamamlamak için. Ve Yahudi akrabaları Kudüs'ü işgal etmek istedim ve diyorlar: Yahudi fanatik olarak bu kez! Vardshvnd desteği: Onlar, aksi takdirde Müslüman ne de Musevi ne Siyonistler, ne de El Suud, ne sadece Müslümanlar Antik ve petrol kaynaklarını takip yolumu var.
چه کسی آل سعود را، خادم الحرمین کرده است؟
حاکم خودخوانده آل سعود، مانند حاکم خود خوانده داعش است، که به زور خانه خدا را تصرف کرده، و خود را خادم حرمین شریفین نامیده است! و این امری باطل و ضد حقوق بشر، و حتی حقوق اسلامی است. زیرا کلید دار یا خادم خانه خدا، از موقعی که تاسیس شد مشخص بود: ابتدا حضرت آدم ع آن را ساخت، و این اولین خانه ای بود که: در زمین ساخته شد(ان اول بیت وضع للناس للذی ببمه مبارکه) بعدا که مدتی فراموش شده بود، به دستور خداوند حضرت ابراهیم ع، از ایران مامور شد تا فرزند خود را، به آنجا ببرد و آنجا را دوباره بسازد، و این امر در نوجوانی حضرت اسماعیل پایان یافت، و حضرت اسماعیل ع ،که یک ایرانی زاده بود، به دستور پدر گرامیش کلید دار خانه شد. و این موضوع نسل اندر نسل گشت، تا به عبدالمطلب رسید، که در زمان حمله فیل سواران، کلید دار خانه کعبه بود و: بعد از آن نوبت حضرت ابوطالب؛ فرزند ایشان رسید . ابوطالب پدر امیر المومنین علی ع است، که ایشان در داخل کعبه بدنیا آمد، یعنی رکن یمانی شکافته شد، و فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی، در داخل آن رفت و نوزاد خود را در: داخل خانه خدا بدنیا آورد. این یعنی حضرت علی ع، صاحب و خادم خانه خدا است، بعد از پدرش نوبت ایشان است، و اولاد ایشان. رکن یمانی هم نشان اینکه اولاد ایشان از یمن، باید صاحب و خادم حرمین باشند، نه کسانی که وهابی هستند! و با حضرت علی دشمن هستند. لذا وظیفه تمام مسلمین است تا: جهاد کنند و این "دشمن درخانه" را بیرون کنند، و خانه خدا را دوباره فتح کرده، پاکیزه نموده و تحویل صاحبان اصلی دهند.
Kim Al Suud, türbelerin Sorumlu? Kendinden iktidardaki Suud Evi, Allah'ın evini işgal ve iki kutsal veli denilen zorla olan cetvel denir Dash gibi! Bu bir kısır ve anti-insan hakları ve İslam hukuku olduğunu. Bu, anahtar ya da Tanrı'nın evinin hizmetkârı kurulduğu günden bu yana Çünkü netti: Açıldığı ilk Adem ve bu onun unutmuştu sonra o toprağa (inşa edilmiş ilk ev) idi, Allah İbrahim'i sipariş AS, oğluna bir İranlı yetkili, oraya ve nerede yeniden ve genç İsmail'in sona erdi ve İran doğumlu İsmail Ali, evin anahtarının babası komuta . Ve bu nesiller için, saldırı sırasında, fil biniciler Abdulmuttalib ulaşmıştır oldu, Kabe'nin anahtarı ve Ebu Talib'in açtıktan sonra, oğlu oldu. Amir Ebu Ali'nin babası, o Kâbe, Yamani açıldı ayağı içine doğdu ve annesi Fâtıma bint Esed Ali, Allah deliğin evinde kendi bebeğin içinde gitti. Bu Hazret-i Ali, sahibi ve Tanrı'nın evinin veli, daha sonra babasının ve çocuklarının döner anlamına gelir. Yamani sütunlar Yemen onun çocukları Two Custodian sahibi, Vahabi olanlar olması gerektiğini gösteriyor! Ve Ali düşmanı. O cihada tüm Müslümanların ve dışarı "evde düşman" görevidir ve Tanrı'nın ev fethetti yeniden ve orijinal sahipleri temiz teslim.
Küresel birlik, ülkeler arasındaki vizelerin kaldırılması mekanizmalardan biri, turistlerin daha kolay ve kültür alışverişini seyahat böylece gerçekleşecek. İran ve Türkiye örnekleri Tarih ülkeler arasında vizelerin kaldırılması, bunlar arasındaki çatışmayı önlemek olduğunu göstermiştir ve halkların dostluğu birlikte yaşıyor.
Tüm fikri ve kültürel farklılıklara sahip, her zaman huzurlu sınırları olmuştur. Ve oradan da geniş ortak çıkarları, neden kültürel ve ekonomik değişim çok hangi asla veya faiz oranı savaşı, hakim olmadığı, etkili oldu. iki kültür veya seyahat gelen iki kişi, ne istediklerini hissetmek ve bu savaş ve kanla bunu sağlamak alamadım.
Irak Türkiye'nin yanı sıra, kendi birliğine tanıklık İran ile birçok ortak çıkarları var. Bir vize kurulması başından itibaren yanlış olmuştur. Irak hacı hükümetinin 40 $ olması olduğunu, kurulur ve Irak hükümetinin 40 Euro herhangi Zadran arayan olmadığını, gelirlerin hükümetlere görünebilir!
Ama gerçek faiz uluslararası ilişkileri kısıtlamak için, biçimsel ve hükümet için iyi değil, daha ziyade bir sömürge konu olmasıdır. Ve değilse araçlar, düşman olmak. Örneğin, bir İran Kirmanşah Tahran gidiş, para ödemek zorunda değil! Ama küçük oraya: Necef veya Kerbela 40 € ödemek zorunda?
Cevap para Irak'ı, çünkü o zaman İran'ın karşılık zorunda kalacak, geçmişte böyleydi! İran gibi, onlar diyordun doğru vize veya aranan bir vize, Irak savaşmak zorunda kalır vardır: Ve Irak halkının karşısında düşünce var çünkü yeterli değildi! Ama şimdi iki cumhurbaşkanı Neyse ki, bir ön anlaşma imzaladığını, mümkün Mayıs'ta kısa sürede uygulanacak
Çünkü seyahat giderleri çok daha fazla büyük paralar, ödeme koşuluyla vize, ama bizim hükümetler insanların çanta almak istediğiniz herhangi bir gerekçe! Ve kendi gelir kaynağı ve bu kötüye bir sürü neden oldu! Yük ve fiyatının maliyetini: Bunlardan biri artmaktadır.
Ben devleti görünce Çünkü kavmine merhamet etmez! Onlar düşündüm çünkü ve gelir elde onlardan istiyor, onlar da biletlerin aldı: neden olmadan 40 € ödeyen! Diğer ücretler de sebep olmaksızın ödenebilir. Seyahat ya da arabanın maliyeti Kerbela ve Necef değil, bir dolar işe, ama onlar İranlılar kaydı 4 hesabı: Ben tanık! Iraklılar için İran Meşhed ve Kum. 30 Tümen ayrı, ama, yüzden fazla Tümen oldu!
Bütün bu nefretin neden vize, bir sonucudur ve her iki tarafın da misilleme kendi fırsatları çalışıyorlardı. İran ve Irak'ta hem Hatta restoranlar yol, en kısa sürede egzotik seyahat haber olarak, büyük paralar talep edildi.
Kısa bir hesaplama gösterileri, Kirmanşah bir İranlı yaşam bile Kerbela'ya yürüyerek gidebilir ve kolay gıdalar yemeye! Ve gerçekten de bir gün geçirmek için tipik, ama bu bir önce hareket etmek vardır, Irak hükümeti, 40 € ödemek! Ve onlarca İran hükümetine binlerce dolar. Ve bu adil değil.
Hükümet, vizesiz aynı kendi kullanılan ülkeye yabancı döviz her yolcu için. Ve iş ve ticaret iflah oluşturun. Ve diğer taraftan, askeri harcamaların ve düşman azalır.
چه کسی مانع لغو روادید است؟
یکی از مکانیزم های وحدت جهانی، لغو روادید بین کشورها است، تا گردشگران بتوانند راحت تر سفر کنند، و تبادل فرهنگی بیشتری صورت گیرد. سابقه تاریخی نشان داده است که: لغو روادید بین کشورها ، از جنگ میان آن ها جلوگیری می کند، و ملت ها در نهایت دوستی باهم زندگی می کنند، که نمونه آن ایران و ترکیه است.
با تمام اختلافات فکری و فرهنگی، همیشه مرزها در آرامش بوده است. و این امر از ان جهت موثر بوده، که تبادل زیاد فرهنگی و اقتصادی، باعث ایجاد منافع مشترک وسیعی شده، که هرگز به میزان و یا منافع جنگی، غلبه پیدا نمی کرد. یعنی دو فرهنگ یا دو ملت از رفت و آمد ها، احساس می کردند هرانچه می خواهند، بدست می اورند و نیازی نیست که: با جنگ و خونریزی آن را تامین کنند.
عراق نیز همچون ترکیه، دارای علایق مشترک زیادی با ایران است، که تاریخ وحدت آن ها را گواهی می دهد. لذا ایجاد روادید از ابتدا اشتباه بوده است . ممکن است در ظاهر برای: کسب در امد دولت ها چنین امری محقق شده باشد، یعنی اینکه دولت ایران از هر زائر عراقی 40 دلار بگیرد، و دولت عراق هم از هر زادر ایران 40یورو طلب کند!
اما واقعیت این است که این منافع صوری است، و برای دولت ها فایده ای ندارد، بلکه بیشتر یک امر استعماری، برای محدود سازی روابط بین المللی می باشد. و اگر نگوییم که با این وسیله، دشمن تراشی هم می شود. مثلا یک ایرانی برای رفتن: از تهران به کرمانشاه، پولی لازم نیست بپردازد! ولی کمی انطرف تر یعنی :تا نجف یا کربلا، باید 40 یورو پرداخت کند؟
جواب این سوال را در گذشته اینطور می دادند: چون عراق این پول را می گیرد، پس ایران هم مجبور است مقابله به مثل کند! و البته کافی نبود زیرا، مردم عراق هم برعکس فکر می کردند: آن ها می گفتند چون ایران، حق ویزا یا روادید طلب می کند، عراق هم مجبور به مقابله است! ولی حالا که بحمدالله روسای جمهور دو کشور ، توافق اولیه را امضا کردند ، انشالله هرچه سریعتر اجرایی شود
زیرا اخذ روادید به شرط پرداخت مبالغ هنگفت، که بسیار بیشتر از خرج سفر است، هیچ توجیهی جز این ندارد که: دولت ها می خواهند مردم یکدیگر را سر کیسه کنند! و از این ممر در امدی برای خود داشته باشند، و این امر باعث سو استفاده های زیادی می شد! یکی از این ها بالابردن: کرایه حمل و هزینه اقامت بود.
زیرا وقتی می دیدند دولت، به مردم خود رحم نمی کند! و می خواهد از ان ها درامد کسب کند، آن ها هم کرایه ها را بالا می بردند، زیرا فکر می کردند: کسی که 40یورو بدون دلیل می پردازد! میتواند مبالغ دیگری را هم، بدون دلیل پرداخت کند. بنده خود شاهد بودم که : هزینه سفر یا کرایه ماشین کربلا تا نجف، یک دلار هم نمی شد، ولی برای ایرانیان 4 دلار حساب می کردند! و درایران هم فاصله مشهد تا قم 30تومن بود، ولی برای عراقی ها، بالاتر از صد تومن می گرفتند!
همه اینها نتیجه اخذ روادید بود، که منجر به کینه ورزی شده، و هر دو طرف سعی داشتند در: فرصت های مناسب آن را تلافی کنند. حتی رستوران های بین راهی، چه در ایران و چه درعراق، به محض اطلاع از مسافرت غیر بومی، مبالغ گزافی را طلب می کردند.
یک محاسبه کوتاه نشان می دهد، یک ایرانی ساکن کرمانشاه ممکن است، حتی پیاده هم به کربلا برود، و ساده ترین غذاها را بخورد! و درواقع خرج روزانه معمولی داشته باشد، ولی همین شخص مجبور است قبل از حرکت، 40یورو به دولت عراق بدهد! و ده هزار تومان به دولت ایران. و این انصاف نیست.
البته دولت ها استفاده خود را، بدون روادید هم می برند، زیرا هر مسافر برای خود، ارزی را وارد کشور می کند. و اشتغال ایجاد می شود و: تجارت رونق می گیرد. و از انسو هزینه های نظامی، و دشمنی کاهش پیدا می کند.
Tek bir küresel hükümet olarak İmam liderliğindeki: inkarcı Al Suud. Herkes bunu biliyor çünkü Ve elbette, bu, çok önemli değil! Ama Şiilere, ya da Şii yetkilileri ve liderler ve yetkililer arasında fikrinin savunucuları, bu dikkat çekicidir. Birçok insan için mümkündür, itiraf sözleriyle İmam Mehdi küresel yönetişim, ama onlar başka bir kelime ile inkar! Dini retorik ya da felsefi esaslara göre, herhangi bir olay kaybetmeyin, farkında felsefe, bu kademeli olduğunu. Zaman ve yer o zaman, tabii ki, bu noktada olmalı ve yere veya taşımak ve değişmez olduğu, bu mümkün değildir. Kendi hukukunu vardır çünkü. Yerçekimi kanunu gibi tüm düzgündür. Vakum dışında, yani burada hava, hayır yaratıklar! Hükümetin uluslararası birim atık olamaz. Bu başlamalı Birliği ülkeleri, tek bayrak altında, sonunda tüm dünyayı büyüdüm ve bir lider olmak. uluslararası single üstünlüğünün kurulması, kademeli ön olmalıdır. Düzenlemelerin gelişi önemsemeliyiz önce. Örneğin, merkezi bir ülke için, daha sonra diğer ülkelerin tüm ülkelerin biraz olması için, kaynaştırmak için, orada düşünmek. Şii hilal tasarım ya da İttifak Şii ülkelerde ya da hepsi aynı yönde hareket, dört başkenti Tahran takip ve teoriyi reddediyor yalanladı: dünya devleti. Şii Hilal il veya şehir, sadece birkaç değil. Şimdi herkes tarafından kabul demokrasi kanuna göre, 14 ülke Şii vardır. İran, Azerbaycan, Bahreyn, Lübnan, Irak, Suriye, Pakistan, Türkiye, Suudi Arabistan, Yemen, Kuveyt, Katar, Birleşik Arap Emirlikleri ve Umman, tüm Şii çoğunluğu oluşturuyor. Hükümet değil Şiiler elinde bazıları, yapılan rağmen. Bahreyn, örneğin İran, Fars ve Şiilerin yüzde 90 olmasına rağmen (İran'ın 14 ilde, çünkü yakın zamana kadar), şiddetle karşı çıkmıştır kural, söyledi. 5 İran, Yemen, Irak, Suriye ve Lübnan, Şii çoğunluk ve Şii üstünlüğü, ama çoğunluk Alavi Türkiye, Azerbaycan ve Pakistan, çoğunluk Şii, ancak laik hükümetler. Bahreyn, Kuveyt, Katar ve Birleşik Arap Emirlikleri, ancak çoğunluk Şii hükümeti Vahabi vardır. Afganistan ve Umman'ın ılımlı hükümet. Ancak, bizim bakış Suudi Şii çoğunluk, ama acımasız ve kanlı, bu izolasyon olduğunu. Bu gösteriyor: Eğer demokrasi 15 ülkeden ilkelerini bırakırsanız, kural Şii ve Şii hükümet sınırları yoktur olmalıdır. Bu akıllıca bir hareket değildir ve reddeder olma nedeniyle sınırına konuşun. Ve değişiklikleri kabul ve sınırları değişen bu ihtiyaçlar biri değildir. Bu imam gelirse doğaldır ve bir gecede sınırı almak istiyor, tüm dünyanın orduları kendisine karşı seferber edilmektedir! Ve büyük bir felaket olur. Dünyada askeri görev Çünkü sınırları korumak ve değişim kendi ülkelerini harita engeller. Biz söyleyebiliriz: İmam federal hükümet yarattı! Bu, aynı sınırlar tüm ülkelerin yanı sıra orduları, sadece İmam Mehdi olarak, Birleşmiş Milletler başkanı kalması anlamına gelir? Ya da gelip onun sihirli ordularını bastırmak için, kendi zamanına kadar bekleyin! Yalan yere yemin etmek. Ben onları okumak? Ben kuvvet Başkanı oku yemin birlikte parlamento ve hükümetler, sınırları davet tutmak için yemin unutmak. durum daha da karmaşıktır. Hatta öğretmenler, onların yeminlerini kırmak gerekir. Öğretmen edebi sınırların koruyucusu yemin ve anadil özen ve Kuran dilinin yayılmasına, kültürel pusu okumak karşı çıkıyorlar.
چه کسی منکر: حکومت واحد جهانی اسلام است؟
آل سعود از بزرگترین منکران: حکومت واحد جهانی، به رهبری امام زمان ع می باشد. و البته، این چندان مهم نیست، زیرا همه آن را می دانند! ولی وابستگان به این تفکر دربین شیعیان، و یا حتی مراجع و رهبران و مسئولان شیعه، موضوع را قابل تامل می کند. زیراممکن است خیلی ها، به حکومت جهانی امام مهدی، در کلام اعتراف کنند، ولی با کلام دیگری آن را تکذیب کنند!
علمای کلام یا فلاسفه میدانند که :بنابر اصول فلسفی، هیچ حادثه ای دفعی نیست، بلکه تدریجی است. یعنی زمان و مکان در ان لحاظ می شود، البته در حوزه هایی که: زمان و مکان یا حرکت و تغییر نیست، ممکن است اینطور نباشد. زیرا آنجا قانون خاص خود را دارد. همانطور که قانون جاذبه برای همه یکنواخت است. الا برای خلا، یعنی جایی که در ان نه هوا هست، نه موجودات !
بنابر این حکومت واحد جهانی هم، نمیتواند دفعی باشد. بلکه اتحاد کشورها باید از جایی شروع شود، رشد پیدا کند تا در نهایت ،همه جهان، تحت یک پرچم، و یک رهبر قرار بگیرد. لذا ایجاد حکومت واحد جهانی هم، تدریجی است، باید مقدمات ان ایجاد شود. و این مقدمات قبل از ظهور باید خود رانشان دهد. مثلا یک کشور مرکزی، برای این تفکر بوجود آید، بعد کشور های دیگر به آن پیوند بخورند، تا کم کم همه کشورها یکی شوند.
بنابر این طرح هلال شیعی یا: اتحاد کشورهای شیعه، و یا تبعیت چهار پایتخت از تهران، همه در مسیر همین حرکت هستند، و تکذیب آن تکذیب تئوری: حکومت واحد جهانی است. البته هلال شیعی فقط مربوط به چند استان یا شهر نمی شود. در حال حاضر براساس: قانون دموکراسی مورد قبول همه، 14 کشور شیعه وجود دارد.
ایران ، جمهوری آذربایجان ، بحرین ، لبنان ، عراق، سوریه، پاکستان ، ترکیه، عربستان، یمن، کویت، قطر، امارات و عمان همه دارای اکثریت شیعه هستند. گرچه حکومت برخی از آنها، در دست شیعیان نیست . مثلا بحرین که با وجود90درصد ایرانی، فارس زبان و شیعه (چون تا چندی پیش استان 14 ایران بود)، دارای حاکمیت به شدت مخالف هستند .
5 کشور ایران و یمن ، عراق و سوریه و لبنان، هم، دارای اکثریت شیعه و هم، حاکمیت شیعه هستند، اما ترکیه دارای اکثریت علوی، آذربایجان و پاکستان ،دارای اکثریت شیعه، ولی حکومت های لائیک هستند. کشورهای بحرین و کویت، قطر و امارات و دارای اکثریت شیعه ولی : دولت های وهابی هستند. افعانستان و عمان دولت متعادل دارد. البته ازنظر ما عربستان هم دارای اکثریت شیعه می باشد ، ولی دولت سفاک و خونریز، باعث منزوی شدن آن ها شده است.
این امر نشان می دهد: اگر اصول دموکراسی رهایت شود 15 کشور، باید دارای حکومت شیعی باشند، و در حکومت شیعی مرزها معنی ندارند. زیرا بحث مرز از آن جهت خردمندانه نیست که: حرکت و صیرورت را نفی می کند. و تغییرات را نمی پذیرد، و تغییر مرزها یکی از همین ضرورت ها است .
طبیعی است که اگر امام زمان بیاید، و بخواهد یک شبه مرزها را بردارد، همه ارتش های جهان برعلیه او بسیج می شوند! و فاجعه ای عظیم اتفاق می افتد. زیرا وظیفه ارتش ها در جهان، حفظ مرزها و جلوگیری از: تغییر نقشه کشورهای خودشان است.
شاید بگوییم: امام زمان حکومت فدرالیسم ایجاد می کند ! یعنی همه کشورها، با همین مرزها وهمین ارتش ها، باقی می مانند، و فقط مثلا امام زمان عج، رئیس سازمان ملل می شود؟! یا منتظر می مانیم تا خود امام زمان، بیاید و با جادوی خودش ارتش ها را رام گرداند! و قسم آن ها را را قسم دروغ بخواند؟ قسم رئیس جمهور ها را هم، از روی اجبار بخواند و: مجلس و دولت ها را هم ، به فراموشی قسم هایشان برای: حفظ مرزها دعوت کند.
اوضاع از این هم پیچیده تر می شود. حتی معلمان هم، قسم شان را باید بشکنند. معلم قسم خورده حافظ مرزهای ادبی باشد، و از زبان مادری مراقبت کند، و باید با گسترش زبان قرآنی، مخالفت کند و آن را شبیخون فرهنگی بخواند.