رابطه مبادله ای بین کاهش: نسبت در آمد از نفت در بودجه، و افزایش آن از مالیات : چگونه میتوان به فرمولی رسید که: درآمد دولت از وابستگی به نفت، رهایی یافته و به مالیات وابستگی پیدا کند؟ بطوریکه مردم هم از دادن مالیات ضررندهند! یا از ان معاف باشند؟ البته چشم بندی نیست: شایعه پراکنی یا وعده دادن هم نیست. مجلس این بار با تمام کوشش خود، برای رهایی از وابستگی به درآمد های نفتی ، پا پس کشید و مجبور شد: تسلیم جدول های دولتی شود، که باعث شد درآمد دولت از نفت، نه تنها کاهش نیابد بلکه 25درصد سابق، به 35درصد در سال 1396 برسد. تاکید و دغدغه رئیس کمیسیون تلفیق هم نتیجه نداد، و این امر به تصویب نمایندگان رسید. به نظر می رسد اگر شورای نگهبان این راه را سد نکند، در سالهای بعد بازهم، وابستگی به درآمد های نفتی بیشتر می شود. دولت هم از این جهت هم موافق است، تا بتواند آن را به پای برجام بنویسد، و بگوید با برجام درآمد نفت، افزایش یافت و سهم آن هم در بودجه، متناسب با آن باید بالا رود! اما یک حلقه مفقوده در اینجا هست، که اگر پیدا شود، هم کاهش وابستگی بودجه به: درآمد نفت میسر می شود و هم، خام فروشی از بین می رود، و هم سیاست های اصل 44اجرا شده، و هم اینکه مردم ثروتمند تر شده، شرکت های دانش بنیان هم! حرکت بزرگی را شروع می کنند. این حلقه مفقوده: کار آفرینی توسط شرکت های دانش بنیان، و فروش مواد خام نفتی به آنها، به قیمت ارزان است تا: آنها آن را تبدیل به بنزین یا: فراورده های دیگری نموده صادر نمایند. دولت هم از درآمد آنها مالیات بگیرد. به همین راحتی! هم اشتغال ایجاد می شود، و هم از صدور نفت خام و: خام فروشی جلوگیری می شود، و هم دولت با خیال راحت می تواند: از سود این شرکت ها مالیات بگیرد. مردم هم فشاری را تحمل نمی کنند. اما اینکه چرا مساله یه این سادگی، مورد توجه نیست، دلیل آن نداشتن دغدغه مسئولین نیست، زیرا مسئولین هم از: خام فروشی نفت و هم اینکه: از مردم مالیات بیشتری بگیرند، ناراحت هستند و هم از: ایجاد اشتغال و توسعه کار افرینی و: افزایش در آمد شرکت های دانش بنیان، حمایت می کنند. پس حلقه مفقوده این امر واجب نیست، بلکه مقدمه واجب است! و علمای اسلام می گویند: مقدمه واجب هم واجب است. یعنی اگر برای نماز های واجب، لازم است وضو گرفته شود، یا لباس پاک باشد، یا زمین غصبی نباشد، این امور هم واجب می شوند. مقدمه همه این فعالیت ها، که در واقع یک فعالیت بیشتر نیست، همان اراده و عزم دولتی است. یعنی اولا دولتی ها مایل نیستند: شرکت هایی با این سود آوری! را به مردم واگذار و یا: سوخت ارزان و مواد اولیه خام به آنها بدهند. چون حقوق های نجومی خودشان را از دست می دهند. در ثانی همین اقایان، فقط به حقوق های نجومی فکر نمی کنند، بلکه به درآمد های ارزی: بانکهای سوئیس خود هم فکر می کنند! اگر مواد خام نفتی را به ایرانیان بفروشند، چه کسی پورسانت حساب آنها را، در بانک های سوئیس شارژ خواهد کرد؟ لذا به نظر می رسد: کمیسیون تلفیق بودجه، که دغدغه دارد، یک ماده ای را تصویب کند که: هیچ مدیر دولتی حق ندارد: کمیسیون یا درآمد ارزی داشته باشد! و همه این ها باید کشف و: به حساب خزانه واریز شود. و این ماده باید تصریح کند که: مدیران دولتی در هیچ شرکت خصوصی، خقوق یا پاداش نگیرند و: اگر گرفتند باید کشف و: به حساب خزانه واریز شود! البته همه این را می دانند، که واقعیت دارد! و همه هم میدانند که چنین مصوبه ای، طرح نخواهد شد و: اگر طرح شود، تصویب نمی شود و اگر: تصویب شد اجرا نمی شود! همانطور که قانون از کجا آوردی تاکنون اجرا نشده است. زیرا بندگان خدا اینهمه زحمت می کشند: تا پستی به دست آورند، باید از دستاورد های آنهم بهرهمند شوند.
www.mahin-news.ir sahmahini@yahoo.com
Oil trade and taxes
Exchange relationship between the reduction ratio of oil revenues in the budget, and the increase of taxes: How can we reach a formula that government revenue from oil dependence, freedom and independence not to tax? So that people are not giving tax loss! Or are exempt from it? Of course, not eyes: not gossip or promise. Parliament this time with all their efforts to get rid of dependence on oil revenues, withdrew and was forced to Surrender the government, which caused government revenues from oil, not only not reduced, but 25 percent of the former, 35% in year reach 1396. Chairman of the Joint Commission's emphasis and concern does not work, and it came to pass representatives. It seems that if the Guardian Council does not block the way, in later years, again, is more dependent on oil revenues. The Government also agrees that direction, so that it can write to the Brjam, and say with Brjam oil revenues, increased its share in the budget, it should be proportional to go up! But there is a missing link here is that, if found, would reduce the dependence of the budget: oil revenues is possible and the raw retail disappears, and the policies of Article 44 have been implemented, and that people get richer, knowledge-based companies together! Big move will start. The missing link: the knowledge-based entrepreneurial companies, and sale of crude oil to them, at low prices so that they turn it into gasoline or: other products and export. The government of tax revenue. That's it! The employment is created, and the export of crude oil and raw retail prevented, and the government could safely: the profit tax of the Company. People do not tolerate the pressure. But why is it that simple, of little interest, because it lack of concern for the authorities, because the authorities of crude oil and that of the people more taxes, they are upset and the creation of employment and development of entrepreneurship and : increase in the knowledge-based companies, support. After this missing link is not obligatory, but it is obligatory introduction! And Islamic scholars say is obligatory so obligator introduction. This means that if for obligatory prayer, should be ablutions, or washing clothes, or not usurped land, these things are obligatory. Introduction of all these activities, which in fact is not an activity, the public will and determination. First, the governments do not want companies with the profits! To the people assignment or: cheap fuel and raw materials to give them. They lose their astronomical salaries. Secondly, Mr., just astronomical salaries do not think, but to earn foreign currency: the Swiss banks themselves think! If oil raw materials to sell to the Iranians, who commission their accounts in Swiss banks will charge? So it seems: Joint Commission budget is concerned, an approved substance that no public administrator is not entitled to commission or have foreign exchange earnings! And all of this must be discovered and to be Treasury. And this matter should be pointed out those public managers in any private company, salary or bonuses not and if they should discover: the Treasury is! Of course, everyone knows this, which is true! And everyone knows that such a resolution will plan and if the plan is not approved and if approved will not run! Where did you get so far as the law has not been implemented. For God so much toil: to obtain a position, however, should benefit from the gains.
تجارة النفط والضرائب
علاقة التبادل بین نسبة انخفاض عائدات النفط فی الموازنة، وزیادة الضرائب: کیف یمکن أن نصل إلى صیغة إیرادات الحکومة من الاعتماد على النفط والحریة والاستقلال لا لضریبة؟ حتى أن الناس لا یعطون الخسارة الضریبیة! أو معفاة من ذلک؟ بطبیعة الحال، لا عیون: لا القیل والقال أو وعد. البرلمان هذه المرة مع کل جهودهم للتخلص من الاعتماد على عائدات النفط، انسحب واضطر إلى الاستسلام للحکومة، وهو ما تسبب عائدات الحکومة من النفط، ولیس فقط لم تخفض، ولکن 25 فی المئة من السابق، و 35٪ فی العام وصول إلى 1396. لا یعمل رئیس الترکیز اللجنة المشترکة وقلق، وانه جاء لتمریر الممثلین. ویبدو أنه إذا کان مجلس صیانة الدستور لا نقطع الطریق، فی السنوات الأخیرة، مرة أخرى، هو أکثر اعتمادا على عائدات النفط. وافقت الحکومة أیضا هذا الاتجاه، بحیث یمکن الکتابة إلىالبرجام ونقول مع عائدات النفط البرجام وزیادة حصتها فی المیزانیة، یجب أن یکون متناسبا مع ترتفع! ولکن هناک حلقة مفقودة هنا هو أنه، إذا وجدت، من شأنه أن یقلل من اعتماد المیزانیة: الإیرادات النفطیة المحتملة، ویختفی التجزئة الخام، وقد تم تنفیذ سیاسات من المادة 44، وأن الناس یزدادون ثراء، الشرکات القائمة على المعرفة معا! وسوف تبدأ الخطوة الکبیرة. الحلقة المفقودة: الشرکات الریادیة القائمة على المعرفة، وبیع النفط الخام لهم، بأسعار منخفضة بحیث تحویله الى البنزین أو: غیرها من المنتجات والصادرات. الحکومة من عائدات الضرائب. هذا کل شیء! یتم إنشاء فرص العمل، وتصدیر النفط الخام والتجزئة الخام منع، ویمکن للحکومة بأمان: ضریبة الأرباح للشرکة. الناس لا یتحمل الضغط. ولکن لماذا هو بهذه البساطة، القلیل من الاهتمام، لأنه عدم الاهتمام السلطات، لأن السلطات من النفط الخام وأن الشعب المزید من الضرائب، فهی بالضیق وخلق فرص العمل وتنمیة روح المبادرة و : زیادة فی الشرکات القائمة على المعرفة، والدعم. بعد هذه الحلقة المفقودة لیس واجبا، وإنما هو مقدمة اجبة! ویقول علماء الدین الإسلامی هو مقدمة اجبا إلزامیا. هذا یعنی أنه إذا کان للصلاة واجبة، یجب أن یکون الوضوء، أو غسل الملابس، أو الأرض لا المغتصبة، وهذه الأمور هی إلزامیة. إدخال جمیع هذه الأنشطة، الذی هو فی الواقع لیس نشاطا، والإرادة العامة والتصمیم. أولا، الحکومات لا ترید الشرکات مع الأرباح! على احالة الناس أو: الوقود الرخیص والمواد الخام لمنحهم. خسروا رواتبهم الفلکیة. ثانیا، السید، فقط رواتب فلکیة لا أعتقد، ولکن لکسب العملات الأجنبیة: البنوک السویسریة أنفسهم یعتقدون! إذا المواد الخام النفط للبیع للإیرانیین، الذین تکلیف حساباتهم فی البنوک السویسریة سوف تهمة؟ هکذا یبدو: تشعر میزانیة اللجنة المشترکة، وهی مادة المعتمدة التی لم المسؤول العام لا یحق له تکلیف أو لدیک عائدات النقد الأجنبی! وکل هذا یجب أن یتم اکتشافها، وتکون الخزانة. وینبغی الإشارة هذه المسألة إلى أن مدیری العام فی أی شرکة خاصة أو راتب أو مکافآت لا وإذا کان ینبغی اکتشاف: وزارة الخزانة! وبطبیعة الحال، والجمیع یعرف هذا، وهو صحیح! والجمیع یعرف أن مثل هذا القرار، والتخطیط، وإذا لم تتم الموافقة على الخطة وإذا تمت الموافقة علیه یتم تشغیل! حیث لم تحصل حتى الآن کما لم تنفذ القانون. لله الکثیر من الکدح: للحصول على موقف، ومع ذلک، ینبغی أن تستفید من المکاسب.
Oil ticarət və vergilər
büdcədə neft gəlirlərinin azalması nisbəti və vergilərin artırılması arasında Exchange əlaqələr: Biz neft asılılığından, azadlıq və müstəqillik hökumət gəlir vergi ki, bir formula edə bilərsiniz? insanlar vergi itkisinə verən deyil ki! Və ya ondan azad var? Əlbəttə ki, gözləri: dedi-qodu və ya söz deyil. TBMM neft gəlirlərindən asılılığın xilas olmaq üçün bütün səyləri ilə bu dəfə geri və yalnız aşağı deyil neft hökumət gəlirlərinin səbəb hökuməti, təslim etmək məcburiyyətində, lakin ildə keçmiş, 35% 25 faizi 1396 çatır. Birgə Komissiyanın diqqət və narahatlıq sədri işləmir və bu nümayəndələri yerinə yetdi. Bu Nəzarət Şurası yol blok deyil, əgər, daha sonrakı illərdə yenidən neft gəlirlərindən daha çox asılı olduğunu görünür. Bu Brjam yazın və Brjam neft gəlirlərinin demək olar ki, Hökumət, həmçinin, büdcə payını artırdı, bu istiqamətdə razılıq, bu qədər getmək mütənasib olmalıdır! , Neft gəlirləri mümkündür və xammal pərakəndə yox, 44-cü maddəsinin siyasəti həyata keçirilib, və insanlar zəngin almaq: Amma bir itkin link burada aşkar etdikdə, büdcənin asılılığını azaldacaq ki, birlikdə biliklərə əsaslanan şirkətlərin! Big hərəkət başlayacaq. itkin link: digər məhsullar və ixrac: aşağı qiymətlərlə biliklərə əsaslanan sahibkarlıq şirkətləri və onlara xam neftin satış, onlar benzin və ya çevirmək ki. hökuməti vergi daxilolmalarından. Vəssalam! məşğulluq yaradılmışdır, və xam neft və xam pərakəndə ixrac qarşısı və hökumət təhlükəsiz ola bilər: Şirkətinin mənfəət vergisi. İnsanlar təzyiq dözümü yoxdur. Amma niyə bu, çünki olmaması orqanlarının narahatlıq az maraq, sadə xam neft orqanları və insanların daha vergilərin ki, onlar kədərli və məşğulluq və sahibkarlığın inkişafı yaradılması çünki : biliklərə əsaslanan şirkətlərin dəstəyi artırmaq. Bu itkin link sonra məcburi deyil, lakin bu məcburi giriş! Və İslam alimləri məcburi məcburi giriş deyirlər. Bu məcburi namaz üçün, dəstəmaz, ya paltaryuyan paltar, və ya qəsb torpaq olmalıdır, bunlar məcburi deməkdir. əslində bir fəaliyyət, ictimai iradə və qətiyyətlə deyil, bütün bu tədbirlərin tətbiqi. Birincisi, hökumətlər mənfəət ilə şirkətlər istəmirəm! insanlar tapşırıq və ya üçün: ucuz yanacaq və xammal onlara vermək. Onlar astronomik maaşlarını itirirlər. İkincisi, cənab yalnız astronomik maaşlar düşünmürəm, amma xarici valyuta qazanmaq: İsveçrə bankları özləri edirəm! neft xammal alır İsveçrə banklarında hesabları istismara İran, satmaq bilər? Belə ki, görünür: Joint Commission büdcə narahatdır, heç bir ictimai administrator komissiya və ya xarici valyuta mənfəət etmək hüququ deyil ki, bir təsdiq maddə! Və bütün bu aşkar olunmalıdır və Xəzinədarlıq olmalıdır. Xəzinə edir: Bu məsələ hər hansı bir xüsusi şirkət, əmək haqqı və ya bonuslar deyil və onlar tapmaq lazımdır, əgər ictimai idarəçiləri olduğuna diqqət çəkən edilməlidir! Əlbəttə ki, hər kəs doğru olan, bu bilir! Və hər kəs belə bir qətnamə plan ki, bilir və plan təsdiq əgər və təsdiq əgər run deyil! Harada bu günə qədər hüquq yerinə yetirilməyib kimi almaq idi. Allah bu qədər zəhmət üçün: bir mövqe əldə etmək üçün, lakin, mənfəət bəhrələnməlidir.
گدایی تکنولوژی!
متاسفانه تفکر گدایی از غرب، هنوز هم در اذهان بعضی از مسئولین باقی است. با اینکه بارها دیده اند: ما می توانیم در تحریم کامل اقتصادی و: تکنولوژیک به پیشرفت های بسیار بالاتر از: استانداردهای جهانی برسیم، باز هم مثلا در مجلس می شنویم که: نمایندگان از غرب تقاضا می کنند که: اجازه دهد تکنولوژی مثلا: هواپیما سازی را وارد کنیم! در حالیکه در همین صنعت هوانوردی، بزرگترین متخصصان را در داخل داریم که: با آنها برخورد امنیتی می شود، تا استعداد خود را بروز ندهند! و در خارج هم میدانیم: بزرگترین طراحان و متفکران این صنعت ایرانی هستند. و به قول شاعر: هنر نزد ایرانیان است و بس . گرچه این آقایان شاید هنوز، جزو مسخره کنندگان این شاعر باشند، و بگویند اگر فرانسه موشک می سازه، ایران آفتابه سازه! اما دیگر این دوران به سر آمده، همه دنیا می دانند چه علوم دیروزی، و چه علوم امروزی، مدیون ایرانیان است. و به گفته پیامبر اسلام: علم اگر در ستاره ثریا هم باشد، مردانی از ایران به آن دست پیدا می کنند. درست است که یکی دو قرن اروپا و آمریکا، یکه تازی کردند و همه اسناد را از بین بردند، تا خود را قهرمان علم وتکنولوژی قرن نشان دهند. اما همانطور که کتابسوزی عمر نتوانست: از نشر حقایق جلو گیری کند، مصادره علمی غربی ها هم، زیر آوار تبلیغات باقی نمانده، و زود است که دنیا بداند: هرچه آنان بنام خود زده اند، از ایرانیان به سرقت برده اند. کار را به جایی رسانده اند که: حتی جمهوری آذربایجان یا ترکیه هم! به مصادره علمی ایران پرداخته اند: و مولوی و نظامی را ایرانی نمی دانند. البته اصل موضوع از زمانی شروع شد که: دانشمندان ایرانی از ترس حمله مغول، با نام های مستعار راهی فرنگ شدند، تا در دنیای قرون وسطایی اروپا، خود را مخفی کرده و به: تدوین معارف بپردازند. بعد هم سعی کردند بنام یکی از این: قرون وسطایی ها فعالیت کنند، تا از گزند کتابسوزان مغولی، در امان باشند: مانند سعدی شاعر که در شیراز بود، ولی زمان حمله مغولها به شیراز (سال 656) فرار کرد و به شام و حلب فعلی رفت، و به بعنوان کارگر ساده! به قول خودش به کار گل مشغول شد، و بوستان وگلستان را فراهم کرد. حتی در این اواخر هم، افرادی مثل پرفسور حسابی کتب: ریاضی خوارزمی و خیام را برای انیشتین ترجمه می کردند، و او بنام خودش منتشر می کرد! در همین صنعت هواپیمایی، هزاران افراد باهوش و: کارکنان ناسا ایرانی هستند. یکی از این افراد که مدیر پروژه های سنگین آن بود، و20هزار پرسنل زیر نظرش بود، در سال 1372 به ایران برگشت تا: اف 18را برای ایران بسازد، ولی او را دستگیر و زندانی کردند! و گفتند برای جاسوسی آمده است. وی که این هواپیما را ساخت، ابتدا گفتند که نتوانسته پرواز کند! بعد هم او را از هر گونه فعالیت: فنی و مهندسی هوا و فضا ممنوع کردند. در حالیکه ایشان می تواند تمام هواپیماها را طراحی کند، و اگر به او امکانات بدهند، نیازی به گدایی تگنولوژی: صنعت هوایی کشور نیست. او یک اف 18 که با 25 میلیون تومان ساخت، مدعیان پس از او، میلیاردها دلار خرج کردند، نتوانستند آن را بسازند. حتی برای یک مدل چوبی، چه بودجه ها که حیف و میل نکردند. البته همه اینها تقصیر پورسانتی است که: شرکت های خارجی به مدیران ایرانی می دهند، و آن را به دولت اعلام نمی کنند، تا از ایشان پس بگیرد! لذا خرید خارجی برای یکبار، همه عمر آنها را بیمه می کند! و باصطلاح یک شبه ره صد ساله را می رود. ولی آنها نمی دانند این پول، قیمت وطن فروشی آنها است.
www.mahin-new.ir sahmahini@yahoo.com
Begging technology!
Unfortunately, the idea of begging from the West, still remains in the minds of some officials. While many have seen: we can complete economic boycott of: technological progress is much higher than the global standards, we still hear, for example, in the House of Representatives of the West demand that allow technology such as: aircraft Enter our building! While in the aviation industry, the largest specialist in that: the security deal with them, to not express your talent! And on the outside we know the Iranians are the biggest designers and thinkers in the industry. And in the words of the poet: Art Iranians and nothing more. Although these men may still among the mockers poet, and say if the French missile structures, structures of Tankard! But the longer this period is over, the whole world knows what Sciences yesterday, and what modern science owes much to the Persians. According to the Prophet: Science If you were in Venus, men from Persia to acquire it. It is true that a two-century Europe and America, lone-riding and all documents were destroyed, to show his hero-century science and technology. But as life could not book burning: the publication of the facts of language, confiscation of Western science, too, remained under the rubble advertising, and soon let the world know: as they have their own name, the Iranians have been stolen. So far have not: even Azerbaijan or Turkey! The confiscation of Iran: the Iranian military and Rumi and do not know. However, since the beginning of the axiom that Iranian scientists fear the Mongol invasion, with aliases were to Europe, to the world of medieval Europe, and its secret: the development of their education. Then he tried to name one of these: Medieval and activities, to the detriment of book burning Mongolian, be safe: such as the poet Saadi Shirazi, but the time of the Mongolian invasion of Shiraz (656) fled to Damascus and Aleppo the current, and as a laborer! As he was busy working goals, and provided Bustan and Golestan. Even at this late time, people like Professor account books: math-Khwarizmi and Omar Khayyam translated to Einstein, and he was released under his own name! In the airline industry, thousands of intelligent people and workers Iranian NASA. One of them was the director of special projects, and 20 thousand personnel were following him, returned to Iran in 1372 to: build the F-18 to Iran, but he was arrested and imprisoned! And they come to spy. He built the aircraft, initially said he could fly! After him from any activity: Aerospace Engineering prohibited. While they can all aircraft design, and if you allow him, no need to beg Technology: aviation industry the country. He was an F-18 with 25 million USD making claim after him, billions of dollars spent, could make it. Even for a wooden model, what funds are not squandered? Of course, all of this is the fault of the commission that Iranian managers are foreign companies, and it is the government not to take them! The foreign purchase for once, all life is insured! And so-called hundred-year period is overnight. But they do not know this money; the price of the home is sold.
التسول التکنولوجیا!
لسوء الحظ، فإن فکرة التسول من الغرب، لا تزال فی أذهان بعض المسؤولین. فی حین أن العدید شهدت: یمکن أن نکمل المقاطعة الاقتصادیة لل: التقدم التکنولوجی هو أعلى بکثیر من المعاییر العالمیة، ما زلنا نسمع، على سبیل المثال، فی مجلس النواب من الطلب الغربیة التی تسمح التکنولوجیا مثل: الطائرات أدخل مبنى لدینا! بینما فی صناعة الطیران، أکبر متخصص فی ذلک: الاتفاق الامنی معهم، لتعبر عن موهبتک! وفی الخارج ونحن نعلم أن الإیرانیین هم أکبر المصممین والمفکرین فی هذه الصناعة. وعلى حد قول الشاعر: الفن الإیرانیین ولیس أکثر. على الرغم من أن ربما لا یزال هؤلاء الرجال بین الشاعر مستهزئا، ویقول إذا الهیاکل الصواریخ الفرنسیة، هیاکل المشربة! ولکن کلما طالت هذه الفترة قد انتهت، والعالم کله یعرف ما علوم أمس، وما العلم الحدیث تدین بالکثیر إلى الفرس. یقول النبی: العلم لو کنت فی کوکب الزهرة، الرجال من بلاد فارس إلى الحصول علیه. صحیح أن أوروبا فی القرن الثانی وأمریکا، وحید الخیل وجمیع الوثائق دمرت، لإظهار علمه والتکنولوجیا فی القرن البطل. ولکن کما الحیاة لا یمکن أن الکتاب حرق: نشر وقائع اللغة، ومصادرة العلم الغربی، أیضا، بقی تحت الأنقاض الإعلان، وسرعان ما ندع العالم یعرف: کما لدیهم باسمها، کانت قد سرقت الإیرانیین. لدینا حتى الآن لا: حتى أذربیجان وترکیا! مصادرة إیران: الجیش الإیرانی وجلال الدین الرومی ولا أعرف. ومع ذلک، منذ بدایة بدیهیة أن العلماء الإیرانیین یخشون من الغزو المغولی، وکانت الأسماء المستعارة إلى أوروبا، إلى عالم أوروبا فی العصور الوسطى، ولها سرا: تطویر تعلیمهم. ثم حاول أن اسم واحد من هؤلاء: فی العصور الوسطى، والأنشطة، وذلک على حساب کتاب حرق المنغولیة، تکون آمنة: مثل الشاعر سعدی الشیرازی، ولکن وقت الغزو المنغولی شیراز (656) هرب إلى دمشق وحلب الحالی، وکعامل! کما کان أهداف العمل المزدحمة، وقدمت البستان وکلستان. حتى فی هذا الوقت المتأخر، والناس مثل الکتب حساب الأستاذ: الریاضیات الخوارزمی وعمر الخیام ترجمة لأینشتاین، وأنه أفرج عنه تحت اسم بلده! فی صناعة الطیران، والآلاف من الناس والعمال ذکی ناسا الإیرانیة. وکان واحد منهم مدیر المشاریع الخاصة، وکانت 20 ألف الموظفین تلاحقه، وعاد الى ایران عام 1372 إلى: بناء F-18 إلى إیران، ولکن ألقی القبض علیه وسجن! وأنها تأتی للتجسس. وبنى الطائرة، وقال فی البدایة انه یمکن أن یطیر! بعده عن أی نشاط: یحظر هندسة الطیران والفضاء. فی حین أنها یمکن کل تصمیم الطائرات، وإذا سمحت له، لا حاجة إلى التسول التکنولوجیا: صناعة الطیران فی البلاد. وقال انه کان F-18 مع 25 ملیون دولار، ویعتبر المطالبة بعده، الملیارات من الدولارات التی تنفق، یمکن أن تجعل. وحتى بالنسبة للنموذج خشبی، ما الأموال لا تبدد. بالطبع، کل هذا هو خطأ من اللجنة أن مدیری الإیرانی الشرکات الأجنبیة، وإنما هی حکومة لا تأخذ منهم! شراء الأجانب لمرة واحدة، والمؤمن کل الحیاة! ویسمى فترة مائة عام هو بین عشیة وضحاها. لکنهم لا یعرفون هذا المال، ویتم بیع سعر المنزل.
texnologiya Dilənçilik!
Təəssüf ki, Qərbdən dilənçilik ideyası, hələ də bəzi rəsmiləri şüurunda qalır. çox görmüşəm isə: texnoloji tərəqqi dünya standartlarına daha yüksəkdir biz hələ kimi texnologiya imkan West tələb Nümayəndələr Palatasında, məsələn, eşitmək,: biz iqtisadi boykot başa bilər təyyarə bizim bina daxil edin! aviasiya sənayesində baxmayaraq, ki, böyük mütəxəssis: onlarla təhlükəsizlik iş, istedad ifadə deyil! Və biz bilirik xarici İranlılar sənayesinin ən böyük dizaynerlər və mütəfəkkirlər var. Və şairin sözləri: Art İran və daha heç bir şey. Bu adamlar rişxəndçilər şair arasında hələ bilər, və Tankard Fransız raket strukturları əgər strukturları demək olsa da! Amma artıq bu dövr bitdi, bütün dünya nə elmləri dünən bilir, nə müasir elm farslar çox borcu var. Peyğəmbər görə: Siz Venus idi Science varsa, Fars kişi onu əldə etmək. Bu iki əsr Avropa və Amerika, tək-riding və bütün sənədlər onun qəhrəman əsr elm və texnologiya göstərmək üçün, yıxıldı ki, doğrudur. dil Western elm müsadirə faktları nəşr də köçü reklam altında qaldı, və tezliklə dünya izlə Amma həyat kimi yanan kitab bilmədi onlar öz adı kimi, İran oğurlanmış edilmişdir. Bu günə qədər yoxdur: belə Azərbaycan və ya Türkiyə! İran müsadirə: İran hərbi və Rumi və bilmirəm. Lakin, aksiom başından bəri İran alimləri takma orta əsrlər Avropa dünya, Avropa idi ilə monqol işğalı qorxun və onun gizli ki, onların təhsil inkişaf. , Təhlükəsiz monqol yanan kitab zərərinə, Orta əsr və fəaliyyəti: Sonra o bu bir ad cəhd belə şair Sədi Şirazi, lakin (656) Şiraz monqol işğalı zamanı Dəməşq və Hələb qaçdı cari, və işçi kimi! o məşğul iş qol idi və Bustan və Gülüstan təqdim edir. Hətta bu gec zamanda, Professor hesab kitab kimi insanlar: math Xarizmi və Ömər Xəyyamın Einstein tərcümə və öz adı altında nəşr olundu! hava sənayesi, ağıllı insanların və işçi İran NASA min ev. Onlardan biri xüsusi layihələr direktoru və 20 min personal ona aşağıdakı idi, üçün 1372-ci ildə İrana qayıdıb: İrana F-18 qurmaq, lakin o, həbs və həbs olundu! Onlar casus gəlir. O, əvvəlcə o uçmaq bilər dedi, təyyarə inşa! hər hansı fəaliyyəti ona sonra Aerospace Engineering qadağandır. aviasiya Ölkə: ona imkan, əgər onlar bütün təyyarə dizayn və heç bir ehtiyac Technology yalvarmaq bilər. O F-18 ondan sonra iddia 25 milyon ABŞ dolları sərf milyardlarla dollar, onu edə bilər idi. Hətta bir taxta model üçün, nə vəsait squandered deyil. Əlbəttə ki, bu bütün İran rəhbərləri xarici şirkətlər var ki, komissiyanın günah və onları almaq üçün hökumət! xarici alış dəfə, bütün həyat sığorta edir! Və sözdə yüz illik müddətdə gecə var. Lakin onlar bu pulu bilmirəm, ev qiyməti satılır.
ترجمه کلمه حمار عربی، در فارسی الاغ می شود ولی، اینکه چرا الاغ را خر هم می گویند؟ بحث شیرین تاریخی دارد: وقتی حضرت ابراهیم ع ماموریت یافت تا: فرزند خود حضرت اسماعیل را به :صحرای سوزان حجاز ببرد و: شهر جدید مکه را برپا کند، و میراث حضرت آدم ع یعنی بافت فرسوده: خانه خدا را تعمیر کند، با اسب به آن منطقه رفت.عربها که او را دیدند گفتند: فارس آمد یعنی اسب سوار آمد، و بعد قوم حضرت ابراهیم همان قوم فارس نامگذاری شدند(البته اصحاب رس هم گفته شده). چون اعراب همگی شتر سوار بودند! و ایرانیان فقط اسب سواری میدانستند. حضرت اسماعیل که نژاد او از: حضرت ابراهیم بود و بر اساس بسیاری از شواهد، در ایلام فعلی زندگی می کرده اند، ناچار در میان اعراب بدوی ماندگار شد. وی همراه مادرش هاجر و: پدرش به تعمیر خانه خدا پرداختند. وقتی کار تعمیرات تمام شد، حضرت ابراهیم آنها را تنها گذاشت، و به نزد همسر و فرزند دیگرش بنام: ساره و اسحاق برگشت و: چون نمرودیان که در دیاربکر امروزی، او را در آتش افکندند، پس از نجات او را تبعید نمودند. این بار سر به سوی شام یا فلسطین نهاد. فرزندان اسحاق یهودیان هستند، و از فرزندان اسماعیل: قرشی یا کورشی ( قوم من کوروش) بوجود آمدند. و اسب حضرت ابراهیم مانند: فرزندانش زاد و ولد کرد و: اسب اصیل عربی را تشکیل داد! وقتی اسلام ظهور کرد، و پیشرفت نمود و ایران به دست مسلمانها فتح شد، اعراب جاهلی، سرداران و افراد مهم ایرانی را، به اسیری به مدینه بردند که حضرت علی ع، برای نجات شاهزادگان، از دو تن آنها به زبان فارسی، برای امام حسین ع و محمد حنفیه خواستگاری کردند. و آن دو هم پذیرفتند. ولی اعراب جاهلی، دست از کینه توزی برنداشتند، و این بزرگان ایران را با: حیوانات مقایسه کردند: کلمه خر به معنی بزرگ بود و: آنها الاغ یا حمار را نشان می دادند، و می گفتند این خر است! و چون بسیاری از این افراد، از خطه آذرابادگان بودند، لذا در زبان محاوره امروزه تبدیل شده به ناسزا! مثلا می گویند ترک ها خرند! خر به معنی بزرگ است، مانند خرمگس یعنی مگس بزرگ، یا خر آس که آسیاب بزرگ را می گفتند. و لذا می بینیم اسب و نژاد: حضرت ابراهیم را مصادره کردند! یعنی گفتند ایشان و اولاد شان از جمله پیامبر اسلام، عرب هستند! اسب ایرانی را هم اسب اصیل عربی نامگذاری کردند! در حالیکه عربستان محل رشد شتر است نه اسب! و برخی را هم که نتوانستند مصادره کنند، بدنام کردند. مانند همین کلمه خر. یا همین تاریخ خلیج فارس، یا حتی تاریخ خود عربستان. در طول تاریخ، عربستان جزو خاک ایران بوده است. چند روزی ضحاک نامی آن را جدا کرد. ولی حتی در زمان ظهور اسلام، فرماندار آنجا ایرانی بود. و ایرانیان یمن که به دستور: خسرو پرویز به انجا تبعید شده بودند، بسیار به پیامبر اسلام کمک کردند. حتی ضارب خلیفه دوم، یک ایرانی اهل کاشان بود. سلمان فارسی که از اصفهان به آنجا رفته، و یا اینکه تیسفون و طاق کسری، کلمه عربی قصر خسرو است، که پایتخت ساسانیان بوده است. بغداد در واقع همان باغ داد! در زمان انوشیروان است. در زمان تولد پیامبر هم سه معجزه ظاهر شد و: هرسه در ایران اتفاق افتاد: آتش آذرگشسب در آذربایجان خاموش شد، دریاچه یا رود بزرگ ساوه خشک شد، و طاق کسری یا ایوان مداین ترک برداشت. در میان ائمه هم علاوه بر اینکه امام سجاد، دارای مادر ایرانی است، همیشه یاران ائمه از ایران و یمن بودند. لذا نباید فرزندان و: اجداد ائمه را عرب بدانیم.
Is Donkey is a bad word?
Arabic translation of the word donkey, but in Persian ass, ass, donkey, why did you say? Historic Sweet Talk: When Abraham has found peace mission: his son Prophet Ismail to: Hejaz win the scorching desert city of Mecca to establish new, and legacy of Adam as the old texture: to repair the house of God, with horse go to that area. Arabs who saw him said the Gulf was the horse ride, and were named after the children of Abraham the people of Persia (also mentioned Rass course). Because the Arabs were all camel ride! And Iranians knew only horse riding. Ishmael that his race of Abraham, and based on many evidences, the current Elam lived, he remained among the Bedouins. He and his mother Hagar and his father began to repair the house of God. When the repairs are finished, Abraham left them, and called to his wife and his children: Sarah, Isaac returned because they kindled in Diyarbakır Today, he threw in the fire, after rescuing him deported. This time, head to the dinner or the Palestinian entity. Jews are the descendants of Isaac, and the sons of Ishmael: Qureshi or Qureshi (ethnic Cyrus) were created. And horse like Abraham: children birth and horses formed the original Arabic! When Islam emerged, and progress and Iran was conquered by the Muslims, the Arabs of pre-Islamic Iranian commanders and important people, and took the captives to Medina the Prophet Ali, to save the princes, the two of them in Farsi, to Imam Hosseini and Mohammad were Hanafiyyah matchmaking. And they agreed. But the pre-Islamic Arabs, the malice did not give up, and the great Iranian with animals: the word means donkey was great and they were showing ass or donkey, and the donkey is saying! And because many of these individuals were Azarabadegan territory, so the language spoken today has become a curse! For example, say the Turks buy! Donkey is a great means, such as maggots of large flies, or donkey Ace major mill said. And so we see horses and Race: Abraham confiscated! That said, they and children of the Prophet of Islam, the Arabs are! Iran's Arabic was named Horse Horses! While Saudi Arabia, the camel growth is not a horse! And some who failed to seize, was notorious. Like the word donkey. Or the history of the Persian Gulf, Arabian or even its history. Historically, Saudi Arabia has been part of Iranian territory. Zahhak name it separated a few days. But even at the time of the advent of Islam, the governor of Iran. Yemen and Iran on the orders of Khosrow Parviz had been deported to there, contributed much to the Prophet Muhammad. Even assailant second caliph, was an Iranian citizen of Kashan. Salman Farsi, who went from Isfahan, or the arch of Ctesiphon deficit, the Arabic palace of Khosrow, which have been Sassanian capital. Baghdad was in fact the garden! At the time of the Anushiravan. At the time of the birth of the Prophet appeared three miracles: All three happened in Iran: Adhargushasb fire was extinguished in Azerbaijan, lake or river in Saveh was dry, and the Arch of Ctesiphon deficit or porch leaves an impression. In addition to being among the Imams, Imam Sajjad, an Iranian mother, always Fellowship leaders of Iran and Yemen. So should children and ancestors Arab leaders know?
هو حمار وکلمة سیئة؟
الترجمة العربیة لکلمة حمار، ولکن فی الحمار الفارسی، والحمار، حمار، لماذا قلت؟ التاریخی الکلام المعسول: عند إبراهیم وقد وجدت بعثة السلام: ابنه النبی إسماعیل: الحجاز فوز المدینة الصحراویة الحارقة مکة المکرمة لإقامة جدیدة، وإرث من آدم کما نسیج القدیم: لترمیم بیت الله، مع الحصان الذهاب إلى تلک المنطقة. قال العرب الذین رأوه کان الخلیج رکوب الخیل، وکان اسمه بعد أولاد إبراهیم شعب بلاد فارس (ذکر أیضا الرس طبعا). لأن العرب کانوا کل رکوب الجمال! ویعرف الإیرانیون فقط رکوب الخیل. إسماعیل أن عرقه إبراهیم، واستنادا إلى العدید من الأدلة، وعیلام الحالی عاش، وقال انه ما زال من بین البدو. وبدأ هو وأمه هاجر والده إلى ترمیم بیت الله. عندما یتم الانتهاء من الإصلاحات، إبراهیم ترکهم ودعا إلى زوجته وأولاده: سارة، عاد إسحاق لأنها أوقدت فی دیار بکر الیوم، وألقى فی النار، وبعد إنقاذ له ترحیلهم. هذه المرة، التوجه الى العشاء أو الکیان الفلسطینی. الیهود هم من نسل إسحاق وأبناء إسماعیل: قرشی أو قریشی (سایروس العرقی) تم إنشاؤها. والحصان مثل إبراهیم: ولادة الأطفال والخیول تشکیل الأصلیة العربیة! عندما ظهر الإسلام، وغزاها التقدم وإیران من قبل المسلمین والعرب من القادة الإیرانیین قبل الإسلام والأشخاص المهمین، وأخذ الأسرى إلى المدینة المنورة النبی علی، لحفظ الأمراء، اثنان منهم فی الفارسیة، إلى الإمام کانت حسینی ومحمد الحنفیة التوفیق بین. واتفقوا. ولکن العرب قبل الإسلام، والخبث لم یستسلم، وعظیم الإیرانی مع الحیوانات: کان الکلمة تعنی حمار کبیر، وأنها کانت تظهر الحمار أو الحمار، والحمار یقول! ولأن العدید من هؤلاء الأفراد کانوا الأراضی الاذربیجان لذلک أصبحت اللغة المحکیة الیوم لعنة! على سبیل المثال، یقول الأتراک شراء! الحمار هو وقالت وسیلة عظیمة، مثل یرقات الذباب کبیرة، أو حمار ایس طاحونة کبیرة. وهکذا نرى الخیول وسباق: إبراهیم صادرت! أن قال، أنها والأطفال من نبی الإسلام، والعرب هم! اختیر العربیة الإیرانیة الخیول الحصان! فی حین أن المملکة العربیة السعودیة، ونمو الجمال لیس الحصان! وبعض الذین فشلوا فی الاستیلاء، کان سیئ السمعة. مثل کلمة حمار. أو تاریخ الخلیج العربی، العربی أو حتى تاریخه. تاریخیا، کانت المملکة العربیة السعودیة جزء من الأراضی الإیرانیة. اسم ضحاک أنه فصل بضعة أیام. ولکن حتى فی وقت ظهور الإسلام، والحاکم فی إیران. وکان الیمن وإیران بناء على أوامر من خسرو برویز تم ترحیله إلى هناک، ساهمت الى حد کبیر الى النبی محمد. حتى المعتدی الخلیفة الثانی، کان مواطن إیرانی کاشان. سلمان الفارسی، الذین ذهبوا من اصفهان، أو قوس العجز قطسیفون، القصر العربیة خسرو، التی کانت عاصمة الساسانی. وکانت بغداد فی الواقع الحدیقة! فی وقت انوشیروان فی وقت ولادة النبی ظهر ثلاثة المعجزات: کل ثلاثة حدث فی إیران: انطفأ اذرکشسب النار فی أذربیجان، کانت بحیرة أو نهر فی سافه الجافة، والعجز أو الشرفة قوس المدائن ترک انطباع. بالإضافة إلى کونه من بین الأئمة، الامام السجاد، أم إیرانیة، دائما قادة زمالة من إیران والیمن. لذلک یجب على الأطفال والأجداد القادة العرب یعرفون.
Donkey pis söz varmı?
söz eşşək Ərəb dili translation, lakin fars ass, göt, eşşək ildə niyə demək idi? Tarixi Sweet Talk: oğlu Peyğəmbər İsmayıl: Hejaz yeni yaratmaq Məkkə yandırıcı səhra şəhəri qazanmaq və Adəm miras köhnə faktura kimi: Abraham sülh missiyası tapdı Allahın evi təmir, at ilə bu sahədə gedin. onu gördüm Ərəblər Gulf at ride idi və Fars nəfər (həmçinin qeyd Rass kurs) İbrahimin uşaqları adına bildirib. Ərəblər bütün dəvə ride idi, çünki! Və iranlılar yalnız binicilik bilirdi. İsmail İbrahim onun irqi, və bir çox sübutlar əsasında cari Elam, yaşadığı o bədəvilər arasında qalıb. O və onun anası Həcər və atası Allah evinin təmir başladı. təmir başa zaman, İbrahim onları tərk, və onun həyat yoldaşı və övladları çağırıb: onlar Diyarbakır Bu gün alovlandı, çünki Isaac geri Sarah, ona deportasiya nicat sonra, yanğın atdı. Bu dəfə, nahar və ya Fələstin müəssisəyə rəhbərlik. yaradılmışdır Qureshi və ya Qureyşi (etnik Cyrus): Yəhudilər İshaqın nəslindən və İsmail oğulları var. İbrahim kimi at: uşaqlar doğum və atlar orijinal Ərəb formalaşır! İslam yarandı və tərəqqi və İran müsəlmanlar tərəfindən fəth edilmişdir zaman, pre-İslam İran komandirləri və mühüm insanların Ərəblər və İmam, şahzadələri, fars onların iki saxlamaq üçün Mədinə Peyğəmbər Əli ilə əsirləri götürüb Hosseini və Məhəmməd Hanafiyyah matchmaking idi. Onlar qəbul etdi. Amma pre-İslam Ərəblər, imtina etmədi kin və heyvan böyük Persian: söz eşşək deməkdir böyük idi və onlar ass ya eşşək göstərən edilmişdir, və eşşək deyib! bu şəxslərin çox Azarabadegan ərazisi idi, çünki bu gün danışıq dili lənət oldu! Məsələn, türklər almaq demək! Donkey belə böyük sinek, və ya eşşək Ace əsas dəyirman maggots kimi böyük bir vasitə, söylədi. Və belə ki, biz atlar və Race görmək: Abraham əl qoydu! Yəni, onlar İslam Peyğəmbər uşaqlar, ərəblər, dedi! İranın ərəb seçildi At Atlar! Səudiyyə Ərəbistanı isə, dəvə artım bir at! Və ələ bilmədi edən bəzi bədnam idi. söz eşşək kimi. Və ya Fars körfəzi tarixi, ərəb və ya hətta onun tarixi. Tarixən, Səudiyyə Ərəbistanı, İran ərazisinin hissəsi olmuşdur. Zəhhak adı bir neçə gün ayrılır. Lakin hətta İslam, İran qubernatoru gəlişi zamanı. Xosrov Pərvizin sifariş üzrə Yəmən və İran orada deportasiya Peyğəmbər çox əməyi olmuşdu. Hətta assailant ikinci xəlifə, Keşan İran vətəndaşı idi. Salman İsfahan getdi Farsi, və ya Ctesiphon açıq arch, Sasani paytaxtı olmuşdur Xosrov ərəb saray. Bağdad əslində bağ idi! Ənuşirəvan zamanı. Peyğəmbərin doğum zamanda üç möcüzə çıxdı: Hər üç İranda baş vermiş: Adhargushasb yanğın Azərbaycanda söndürülüb, Savə Şəhristanı göl və ya çay quru idi və Arch Ctesiphon kəsiri və ya eyvan bir təəssürat tərk. İmamlar arasında olmaqla yanaşı, İmam Səccad, İran ana, İran və Yəmən həmişə Fellowship liderləri. Belə ki, uşaqlar və əcdadları Ərəb liderləri bilməlidir.
معماری تقلیدی
یکی از ارکان هر شهر یا کشوری، معماری یا نماد های عمرانی آن می باشد، که متاسفانه در سالهای اخیر کاملا نابود شده! و معماری غربی ناشیانه جای آن را گرفته است. مثلا کافی است بدانیم نماد مقبره حافظ در شیراز، کپی برداری ناشیانه از یادمان: سرباز گمنام در آتن می باشد. یا برج آزادی با 9پنجره آن، نمادی از دین زرتشت و عدد مقدس می باشد. هنوز هم بعد از گذشت جهل سال، نتوانسته ایم معماری ملی را طراحی کنیم تا هم: در معماری شهری و نمادهای کشوری، و هم در یادمان سازی ها از ان استفاده شود. متاسفانه در ستاد مشترک ارتش یا سپاه پاسداران تهران، یادمان سازی به یک عادت! تبدیل شده و به قول مسئول یادمان سازی سپاه، برای ما کاری ندارد: ما 5میلیارد می گیریم و یک یادمان برپا می کنیم!
این درحالی است که المان های شهری ما، روز به روز غریبه تر می شود و: با فرهنگ اسلامی ناسازگارتر. در زمان طاغوت در مجله رستاخیز جوان، استاد معماری دانشکده هنر های زیبای دانشگاه تهران، مصاحبه کرده بود و: من آن موقع در زندان قصر زندانی سیاسی بودم و: اجبارا این مجلات سخبف را بما می دادند، تا مطالعه کنیم. وی با کمال وقاحت نوشته بود: گنبد و گلدسته نماد آلت پرستی انسان است! واین آلت پرستی را دارای سبقه تاریخی! عنوان کرده و به معماری شیخ بهایی و امثال آن تاخته بود. و اکنون که چهل سال از ان روزگار می گذرد، من ندیدیم کسی نقدی بر آن بنویسد! و بلکه بر عکس رسوبات ذهنی این استاد چنان در: معماران ما موثر است که از بکار بردن: گلدسته و گنبد در مساجد هم جلوگیری می کنند. وقتی شهردار استانبول به تهران آمده بود، نقل است که دکتر قالیباف ایشان را به: یک مسجد بزرگی برده بود که: معماری شهر تهران را به رخ او بکشد، ولی او باور نکرده بود آنجا مسجد است! و سوال کرده بود اگر اینجا مسجد است، چه نمادی دارد که آن را از: یک ساختمان دوطبقه تفکیک کند؟ لذا بعد از ان یکی از ماموریت های بخش: فرهنگی واجتماعی شهرداری تهران، اهدا گنبد و گلدسته به مساجد بود! مهمترین افتخار معماری غربی، طراحی شهر های جدید مانند نیویورک و نیوجرسی و .. است . در حالیکه منشا شهر های جدید، همگی مذهبی است. در ایران بیش از ده هزار روستا داریم که: حول محور امامزاده ها، شکل گرفته اند. کوفه شهر جدیدی است که امام علی ع ،آن را طراحی نمود. کربلا شهری است که امام حسین ع ، زمین آن را از مالک آن خرید، زیرا نخواست در جای غصبی، خیمه برپا کند. مشهد با این عظمت، فقط محل شهادت امام رضا ع است! زیرا ایشان در مرو زندگی می کرد و در راه برگشت در جایی نزدیک توس! او را یه شهادت رساندند. و اصلا کلمه مشهد به معنی محل و مکان شهادت است. زیرا خانه ی ایشان در مرو بوده، که اکنون خرابه است و دولت کمونیست تاجیکستان، اجازه مرمت و نگهداری آن را نمی دهد. واگر انبیا الهی نبودند و: مردم را به صلح و آرامش و همزیستی دعوت نمی کردند، همه مردم گرفتار جنگ و خونریزی بوده، و اصلا شهری به وجود نمی آمد. جالب است که در طراحی شهر کوفه، که بعدا اساس طراحی اکثر شهرهای جهان شد، مرکزیت با مسجد بود! و نباید ساختمانی باند تر از مسجد ساخته می شد، تا این مرکزیت حفظ شود. در اطراف مسجد هم، محوطه تجاری و اداری بود، در لایه های بعدی، مناطق مسکونی ساخته می شد و: آخرین لایه مربوط به کشاورزی می گردید.
Mimetic architecture
One of the pillars of any town or country, or a symbol of civil architecture it is, but unfortunately in recent years has been completely destroyed! Instead it was clumsy and Western architecture. For example, the symbol of the tomb of Hafez in Shiraz enough to know, clumsy copy of the monument: the Unknown Soldier in Athens. 9 windows or the Freedom Tower, a symbol of Zoroastrianism is a sacred number. Still after years of ignorance, we have been able to draw up a national architecture in urban architecture and symbols of the country, and it is used in monument building. Unfortunately Joint Chiefs of Staff or the Iranian Revolutionary Guards in Tehran, reminds us of a habit! Become responsible for Remember the words of the army, does not work for us: we have 5 billion, and we have established a memorial!
However, the elements of our city, every day becomes more and more strangers: Islamic culture disagreeable. Young resurrection at the time of the Shah in the journal, Professor of Architecture Faculty of Fine Arts of Tehran University, was interviewed and I was then a political prisoner in Evin Prison: to us these magazines were forced to study. He wrote with consummate cynicism: the dome and the minaret is a symbol of man's penis worship! And worship your penis has historically has always! And architecture as Sheikh Baha’i and so was attacked. And now that forty years have passed since that time, I did not see anyone writing a critique of it! On the contrary, as the master and mental deposits: our architects are effectively apply: minarets and domes of mosques prevent. When he was mayor of Istanbul to Tehran, forwarding them to the doctor carpets: a large mosque that was used: Architecture in Tehran to take his place, but he did not believe there was a mosque! And asked if the mosque is here, what symbol is that it is a separate two-storey building is? So after one of its missions: Tehran Municipality Cultural and Community, awarded dome and minarets in mosques! The pride of Western architecture, design new cities such as New York and New Jersey and so on. While the origin of the new town, all worship. In Iran, more than ten thousand villages that: around the shrine, were formed. New town of Kufa, Imam Ali, it can be developed. City of Karbala that Imam Hussein AS, the owner of the land it bought, because they did not want to place occupational, set up tents. Mashhad of this magnitude, only the Solids as is! Because they lived in Marv and on the way back somewhere near the birch! I killed him. And at Mashhad word meaning place and location testify. Because their home was in Marv, now in ruins and the communist government of Tajikistan, does not give permission to repair and maintain it. If not divine prophets and people were not invited to the peace and coexistence, all the people of war and bloodshed, and the city did not come into existence. It is interesting that the design of the city of Kufa, which later became the basis of the design of most cities, the center of the mosque! Construction of the mosque should not be built and the runway was wet, so the center is preserved. Around the mosque, the commercial and administrative area, within the next layer, and residential areas were built: the last layer was related to agriculture.
www.mahin-news.ir sahmahini@yahoo.com
الهندسة المعماریة المحاکاة
واحدة من الرکائز فی أی مدینة أو بلد، أو رمزا للعمارة المدنیة هو علیه، ولکن للأسف فی السنوات الأخیرة قد دمرت تماما! وبدلا من ذلک کان العمارة الخرقاء والغربیة. على سبیل المثال، رمز قبر حافظ فی شیراز بما فیه الکفایة لمعرفة، نسخة الخرقاء من النصب: الجندی المجهول فی أثینا. 9 نافذة أو برج الحریة، ورمزا من الزرادشتیة هو رقم مقدس. لا یزال بعد سنوات من الجهل، وکنا قادرین على وضع بنیة وطنیة فی مجال العمارة الحضریة ورموز البلاد، ویتم استخدامه فی بناء النصب. للأسف هیئة الأرکان المشترکة أو الحرس الثوری الإیرانی فی طهران، یذکرنا العادة! تصبح مسؤولة عن حفظ الکلمات من الجیش، لا عمل لنا: لدینا 5 ملیار دولار، وأنشأنا نصب تذکاری!
ومع ذلک، فإن عناصر من مدینتنا، کل یوم یصبح أکثر وأکثر الغرباء: الثقافة الإسلامیة طیفین. القیامة الشباب فی زمن الشاه فی المجلة، أجریت مقابلة مع أستاذ العمارة بکلیة الفنون الجمیلة فی جامعة طهران، وکنت وقتها سجین سیاسی فی سجن ایفین: لنا اضطرت هذه المجلات للدراسة. وکتب مع السخریة البارعة: القبة والمئذنة هی رمز للعبادة قضیب الرجل! وعبادة القضیب لدیه تاریخیا دائما! والهندسة المعماریة باسم الشیخ البهائی وذلک تعرضت لهجوم. والآن بعد أن أربعین عاما مرت منذ ذلک الوقت، لم أکن أرى أحدا کتابة نقد لذلک! على العکس من ذلک، کما الربان ودائع العقلیة: وتنطبق دینا المهندسین المعماریین على نحو فعال: مآذن وقباب المساجد تمنع. عندما کان رئیسا لبلدیة اسطنبول إلى طهران، إحالتها إلى السجاد الطبیب: مسجد کبیر التی تم استخدامها: الهندسة المعماریة فی طهران لیقوم مقامه، لکنه لا یعتقد أن هناک مسجد! وسئل عما اذا کان المسجد هو هنا، ما رمز هو أنه عبارة عن مبنى مستقل مکون من طابقین و؟ حتى بعد واحدة من مهامها: طهران بلدیة الثقافیة والمجتمعیة، قبة منح والمآذن فی المساجد! فخر العمارة الغربیة، وتصمیم المدن الجدیدة مثل نیویورک ونیو جیرسی وهلم جرا. فی حین أن أصل المدینة الجدیدة، کل عبادة. فی إیران، وأکثر من عشرة آلاف القرى التی: حول الضریح، تم تشکیلها. المدینة الجدیدة الکوفة، الإمام علی، فإنه یمکن تطویرها. مدینة کربلاء أن الامام الحسین ع، صاحب الأرض التی اشترتها، لأنها لا ترید أن تضع المهنیة، خیاما. مشهد من هذا الحجم، إلا أن المواد الصلبة کما هو! لأنهم یعیشون فی مرو وعلى طریق العودة فی مکان ما بالقرب من البتولا! أنا قتلته. وفی کلمة مشهد بمعنى مکان، والمکان یشهد. لأن بیتهم کان فی مرو، والآن فی حالة خراب والحکومة الشیوعیة فی طاجیکستان، لا یعطی الإذن لإصلاح والحفاظ علیه. إذا لم تدع الأنبیاء لا الإلهیة والناس إلى السلام والتعایش، لم کل رجال الحرب وسفک الدماء، والمدینة لا تأتی إلى حیز الوجود. ومن المثیر للاهتمام أن تصمیم مدینة الکوفة، والتی أصبحت فیما بعد أساسا لتصمیم معظم المدن، وسط المسجد! لا ینبغی أن یبنى بناء المسجد وکان المدرج الرطب، لذلک هو الحفاظ على المرکز. حول المسجد، وقد بنیت المنطقة التجاریة والإداریة، داخل الطبقة التالیة، والمناطق السکنیة: تم تتعلق الطبقة الأخیرة للزراعة.
Mimika memarlıq
Amma təəssüf ki, son illərdə hər hansı bir şəhər və ya ölkə və ya vətəndaş memarlıq rəmzi əsaslarından biri tamamilə məhv oldu! Bunun əvəzinə clumsy və Qərb memarlıq idi. Afinada naməlum əsgərin: Məsələn, Şiraz ildə Hafiz məzarı simvolu kifayət qədər abidənin clumsy surəti bilmək. 9 pəncərə və ya Freedom Tower, Zərdüşt simvolu müqəddəs sayı. Hələ cəhalət il sonra, biz şəhər memarlıq və ölkənin simvollarından milli memarlıq tərtib edə və bu abidə bina istifadə olunur. Təəssüf ki, Tehranda qərargah ya İran İnqilab Gözətçiləri birgə rəhbərləri, bir vərdiş xatırladır! biz 5 milyard var və biz bir xatirə qurduq: ordusunun sözləri saxla üçün məsuliyyət ol, bizim üçün iş deyil!
Ancaq şəhərin elementləri, hər gün daha çox kənar olur: İslam mədəniyyəti xoşagəlməz. jurnalında Şah zamanı gənc dirilmə, Tehran Universitetinin Gözəl Sənətlər Memarlıq Fakültəsi Professor müsahibə və mən sonra Evin həbsxanasında siyasi məhbus idi: bizə bu jurnallar öyrənmək üçün məcbur edildi. O, əla cynicism ilə yazırdı: günbəz və minarəsi insanın penis ibadət rəmzidir! Və penis tarixən həmişə var ibadət! Və Şeyx Bəhai və memarlıq hücumuna uğradı. Qırx il o vaxt ötür, indi ki, mən hər kəs bunun tənqid yazı görmədim! Əksinə, usta və ruhi depozitlər kimi: bizim memarlar səmərəli tətbiq olunur: minarələr və məscidlərin günbəzləri qarşısını alır. istifadə edilmişdir böyük məscidi: o həkim xalça onları forwarding Tehrana İstanbul meri, olanda onun keçiriləcək Tehranda Memarlıq, lakin o, iman etməyən bir məscid var idi! Və məscid burada əgər xahiş, nə simvolu ayrı bir iki mərtəbəli edir ki? məscidlərdə Tehran Bələdiyyəsi Mədəniyyət və İcma təltif günbəz və minarələr onun missiyaları sonra So! Qərb memarlıq qüruru, belə Nyu-York və Nyu-Cersi və yeni şəhər dizayn. yeni şəhər mənşəyi, bütün ibadət edir. İranda on mindən çox kənd ki, kilsə ətrafında formalaşmışdır. Kufə, İmam Əlinin New Town, inkişaf edə bilər. Onlar peşə yerləşdirmək istəmir, çünki İmam Hüseyn kimi, bu satın torpaq sahibi, çadır qurmaq Kərbəla City. bu böyüklükdə Mashhad, kimi yalnız bərk! onlar geri yerdə ağcaqayın yaxın Merv və yolda yaşadığı çünki! Mən onu öldürdü. Və Mashhad söz yer və yer şəhadət deməkdir. öz evində Merv idi, çünki indi xarabalıqları və Tacikistan kommunist hökumət, təmiri və onu qorumaq üçün icazə vermir. ilahi deyil peyğəmbərlər və insanlar sülh və birgəyaşayış dəvət idi, müharibə və qan tökülməsinə və şəhərin bütün insanlar meydana gəlmədi. Maraqlıdır ki, sonradan ən şəhərlərin dizayn əsas oldu Kufə şəhərində dizayn, məscidin mərkəzi! Məscidin tikintisi tikilmiş və uçuş-enmə zolağı nəm idi, belə ki, mərkəzi saxlanılır edilməməlidir. Məscidin ətrafında növbəti qat kommersiya və inzibati ərazi və yaşayış sahələri tikilib Son qat kənd təsərrüfatı ilə bağlı idi.
نیت صادقانه در طول اسلام و انقلاب، ضربات زیادی زده و: صدمات فراوانی به بار آورده که: یکی از آنها رشد اشرافی گری و مصرف زدایی است. چون مردم در دوران جنگ و انقلاب، حتی قبل از آن سختی های زیادی کشیدند، لذا برخی مسئولین اجازه دادند تا: هرکس هرکاری می خواهد بکند، تا کمی از این سختی ها جبران شود. و این همان رشد اشرافیگری و مصرف زدگی است، که در نسل دوم و سوم انقلاب، بروز و ظهور پیدا می کند. البته مسیر طبیعی است! و به قول مارکس چرخ تاریخ همه را له می کند، و یا به قول کس دیگری: انقلاب فرزندان خود را می خورد! اما مهم در اینجا توجیه کردن و: خوب جلوه دادن آن است. اینکه بعد از جنگ، نوبت سازندگی است، امری حتمی و تاریخی و یک جبر اجتماعی است. اما اینکه بهانه ای شود تا عده ای، هرچقدر توانستند بار خود را ببندند! به سفرهای خارجی و داخلی و سیاحتی بروند، امری ناپسند است. در دوران انقلاب و بهمن 1357با دوستان، مشغول حفاظت از کاخ مرمر و کاخ گلستان بودیم، می گفتند حتی دستگیره های دستشویی آن از طلا است! و این ثروتی بود که به مردم انقلابی رسیده بود، و باید از آن محافظت می شد. در این بین تعدادی از افراد، که عمدتا تازه انقلابی شده بودند، در میان ما بودند. یکی از انها یک شب بمن گفت: تو هیچ چی برای خونه خودت نمی خوای ؟ حقوق که نمی دهند حداقل چیزی بردار! من تعجب کردم و چیزی نگفتم، ولی او یک دستگاه تلویزیون رنگی، که آنحا بود را، نشان داد و گفت: این که اینجا لازم نیست! من می برم خونه بچه ها استفاده کنند. و در مقابل بهت و حیرت من آن را برد! این نمونه تغییر ارزشها و: تبدیل آن به ضد ارزشها بود. البته خیلی هم قابل تشخیص نیست! که آیا او درست عمل کرد یا من که: هیچ درآمدی برای زن و بچه ام نداشتم؟ بعد ها در تحقیقات من مشخص شد که: کارکنان کاخ سفید و کنگره هم، در امریکا و انگلیس همین فکر را می کنند! لذا بجای کمی حقوق یا دیر رسیدن آن، قاشق چنگال های آنجا را می برند! زیرا بردن اشیا بزرگتر، جلب توجه می کرد ولی جنس قاشق چنگال ها هم قیمتی بود. از همین جا مصرف گرایی و اشرافیگری آغاز می شود، و تخم مرغ دزد شتر دزد می شود. کسی که از یک قاشق یا حتی یک: میخ طلایی تخت طاووس نمی گذشت، حالا اختلاس های میلیاردی می کند، و آن را حق خود می داند. زیرا سرمایه داری آمریکا اصلا، به همین معنی است. و سرمایه دار واقعی کسی است که: بتواند یک دلار خود را صد دلار کند! نه آنکه فقط به ده درصد سود شرعی قانع باشد. خیلی از این اختلاس کنندگان، وقتی از کشور فرار می کنند، در آمریکا به عنوان سرمایه دار نمونه معرفی می شوند! که همین ها برای کاندیاهای: ریاست جمهوری آمریکا تبلیغ می کنند! بزرگترین اسپانسر های نامزد ها ریاست جمهور آمریکا، از غرب آسیا هستند: یعنی یا اسرائیلی هستند، یا عرب و یا ایرانی! معمولا بین یهودیان و: لابی ایرانی ها، همیشه پیروزی با لابی ایرانی هاست. هرچند که یهودیان بیشتر خرج می کنند. زیرا یهودیان در برابر کمک به نامزدها، از آنها می خواهند در دوران تصدی خود، دهها برابر آن را به اسرائیل کمک مالی و تسلیحاتی بکنند. اما ایرانیها برعکس! از نامزدها می خواهند که ایران را تحریم کنند! زیرا سرمایه داران ایرانی، اغلب سلطنت طلب بوده و فراری از ایران محسوب می شوند. ولی یهودیان عضو رسمی و: نمایندگی تشکیلاتی اسرائیل هستند. لذا در زمان بوش و رقیب او الگور، با فاصله کمی بوش برنده شد. و یا در مقابل اوباما اصلتا مسلمان، رقیب او میدان را واگذار کرد. اکنون نیز لابی صهیونیزم، در نظر ترامپ به معنی حامیان: هیلاری کلینتون ثبت شده است.
Does aristocracy will die?
Islam and honest intentions during the revolution, many blows struck: the frequency of injuries caused that one of them is the growth of aristocratic mold and rust consume. Because people in times of war and revolution, even before it took a lot of hard work, so some officials allowed: Anyone going to do anything, to offset some of these difficulties. And that growth and consumptions Aristocracy, in second and third generation of the revolution is manifest. Of course the natural way! And Marx all crushes the wheel of history, or to quote someone else: a revolution eats its children! But here are important and justify: Well portray it. After the war, the construction time, historical and social forces are inevitable. But that excuse to others, the more able to close their time! Foreign and domestic travel and tourism go is absurd. During the revolution and February 1357 with a friend, who were protecting the Marble Palace and the Golestan Palace, said even the bathroom door where the gold is! And the wealth which was the revolutionary people, and must be protected. Meanwhile, the number of people, who were mostly revolutionary new among us. One night one of them told me: You do what you do not want to go home? Rights that do not at least take something! I was surprised and did not say anything, but he has a color TV set, which was labeled, showed up and said that it is not necessary here! I used to go home, guys. And the consternation I won it! This is an example of changing values and: turn it into anti-values. But it's not detectable! Whether he was right or am I that I did not have any income for women and children? Later in my research it became clear that the White House and Congress, in America and Britain are thinking the same thing! So instead of a salary or late arrival, spoons forks are there! Because removal of larger objects, draw attention, but the price was also made spoons. From here, consumerism and Aristocracy begins, and egg thief is a thief camel. Someone from a spoon or even a: Golden nail not passed the Peacock Throne, now embezzlement of billions, and it knows its own right. Capitalism because America did the same means. And the one who is true capitalists: it is a hundred dollars your dollars! Ten percent of profits only to be convinced not to shariah. Many of these were embezzled, when they fled the country, in America as capitalists are examples! The same for the candidates: Presidential America advertises! America is the largest sponsor of the presidential candidates, from West Asia: namely, or Israel, or Arab or Iranian! Usually between Jews and: Iranian lobby, lobby always wins with Iranians. Although Jews spend more. Because Jews to help candidates, ask them during his tenure, financial and military aid to Israel dozens of times to do it. But the Iranians contrary! Of the candidates want the Iranians to boycott! Because the Iranian capitalists, are often monarchist and fled Iran. But an official member and Jews: Israel organizations are represented. So when Bush and his rival Al Gore, Bush won narrowly. Or against Obama Muslim origin, lost her rival field. Now the Zionist lobby, the Trump meaning Sponsor: Hillary Clinton is registered.
لا الأرستقراطیة سوف یموت؟
الإسلام ونوایا صادقة أثناء الثورة، ضربت العدید من الضربات: وتیرة الإصابات تسبب أن واحدا منهم هو نمو العفن الأرستقراطیة والصدأ تستهلک. لأن الناس فی أوقات الحرب والثورة، حتى قبل أن أخذت الکثیر من العمل الشاق، لذلک سمح لبعض المسؤولین: أی شخص سیفعل أی شیء، لتعویض بعض من هذه الصعوبات. وهذا النمو الأرستقراطیة، فی الجیل الثانی والثالث من الثورة اضح. وبطبیعة الحال فإن الطریق الطبیعی! ومارکس کل یسحق عجلة التاریخ، أو على حد تعبیر شخص آخر: ثورة تأکل أبناءها! ولکن هنا أهمیة وتبریر: حسنا تصویر الأمر. بعد الحرب، ووقت البناء، قوى تاریخیة والاجتماعیة أمر لا مفر منه. ولکن هذا العذر للآخرین، وأکثر قدرة على إغلاق قتهم! الأجانب والمحلیین السفر والسیاحة الذهاب سخیف. أثناء الثورة وفبرایر 1357 مع صدیق، الذین کانوا یحمون قصر الرخام وقصر جولستان، وقال حتى باب الحمام حیث الذهب! والثروة التی کان الشعب الثوری، ویجب أن تکون محمیة. وفی الوقت نفسه، فإن عدد الأشخاص، الذین کانوا فی الغالب ثوریة جدیدة بیننا. لیلة واحدة واحد منهم قال لی: أنت تفعل ما لا ترید العودة إلى دیارهم؟ الحقوق التی لا یقل تأخذ شیئا! فوجئت ولم یقل أی شیء، ولکن کان لدیه مجموعة التلفزیون الملون، والتی وصفت، ظهر، وقال إنه لیس من الضروری هنا! کنت فی العودة إلى دیارهم، والرجال. والذعر فزت علیه! هذا مثال على تغییر القیم و: تحویلها إلى معاداة القیم. ولکن هذا لا یمکن کشفها! سواء کان على حق أو أنا أن لم یکن لدی أی دخل للنساء والأطفال؟ فی وقت لاحق فی بحثی أصبح من الواضح أن البیت الأبیض والکونغرس، فی أمریکا وبریطانیا والتفکیر فی نفس الشیء! وذلک بدلا من راتب أو تأخر وصول والملاعق والشوک وهناک! لان ازالة الأجسام الکبیرة، لفت الانتباه، ولکن لم یتحقق السعر أیضا الملاعق. من هنا والنزعة الاستهلاکیة والأرستقراطیة یبدأ، والبیض لص من الإبل اللص. شخص من ملعقة أو حتى: مسمار الذهبی لم یجتز عرش الطاووس، الآن اختلاس الملیارات، وأنه یعرف حد ذاتها. الرأسمالیة لأن أمریکا فعل نفس الوسائل. واحد الذی هو رأس المال الحقیقی: هو مئة دولار دولار الخاص بک! عشرة فی المئة من الأرباح فقط أن یکون مقتنعا بعدم الشرعیة. وقد اختلس العدید من هذه، عندما فروا من البلاد، فی أمریکا، والرأسمالیین أمثلة! الشیء نفسه بالنسبة للمرشحین: أمریکا الرئاسی الإعلان! أمریکا هی أکبر الراعی من المرشحین للرئاسة، من غرب آسیا، وهما: أو إسرائیل، أو العربیة أو الإیرانیة! عادة بین الیهود و: اللوبی الإیرانی، اللوبی الفوز دائما مع الإیرانیین. على الرغم من أن الیهود ینفقون أکثر. لأن الیهود لمساعدة المرشحین، ونطلب منهم خلال فترة ولایته، والمساعدات المالیة والعسکریة لعشرات إسرائیل من الأوقات للقیام بذلک. لکن الإیرانیین مخالف! من یرید المرشحین الإیرانیین لمقاطعة! لأن الرأسمالیین الإیرانی، وغالبا ما ملکی وهرب من إیران. لکن عضوا رسمیا والیهود: تمثل منظمات اسرائیل. حتى عندما کان بوش ومنافسه آل غور، وفاز بوش بفارق ضئیل. أو ضد أصل أوباما مسلم، فقدت مجال المنافس. الآن اللوبی الصهیونی، وترامب یعنی الراعی: یتم تسجیل هیلاری کلینتون.
aristokratiya öləcək edirsiniz?
İslam və inqilab zamanı vicdanlı niyyəti, çox zərbələr vurdu: xəsarət tezliyi onlardan biri kübar kif və pas istehlak artım olduğunu səbəb oldu. Hər kəs bu çətinliklərin bəzi ofset, bir şey gedir: bu ağır iş bir çox etmişdir, belə ki, bəzi məmurlar icazə əvvəl müharibə və inqilab dövründə insanlar çünki. Və inqilabın ikinci və üçüncü nəsil ki, artım və consumptionism aristokratiya, açıq-aşkar edir. Əlbəttə təbii yolla! Marks bütün tarixi təkər crushes, və ya başqa kimsə sitat: inqilab onun uşaqlar yeyir! Amma burada əhəmiyyətli olan və haqq qazandırmaq: Yaxşı canlandıracaq. Müharibədən sonra, Tikinti vaxt, tarixi və sosial qüvvələr qaçılmazdır. Amma başqaları üçün bəhanə, daha çox edə vaxt yaxın! Xarici və daxili səyahət və turizm go absurddur. inqilab və Marble Palace və Gülüstan sarayı qorumaq idi bir dost, fevral 1357 ərzində qızıl hətta vanna otağı qapı dedi! Və sərvət inqilabçı xalq idi və müdafiə edilməli olan. Eyni zamanda, aramızda yeni əsasən inqilabi olan insanların sayı. Bir gecə onlardan biri mənə dedi: Siz bunu evə getmək istəmirəm nə? ən azı bir şey etmirlər Rights! Mən təəccübləndim və bir şey demədim, lakin o, etiketli ki, bir rəng televizor var, qədər göstərdi və burada lazım deyil ki, dedi! Mən evə uşaqlar getmək üçün istifadə olunur. Və consternation Mən bunu qazandı! bir anti-dəyərlər çevirmək: Bu dəyərlər dəyişir və bir nümunəsidir. Amma bu aşkar deyil! o, sağ idi və ya mən olsun mən qadınlar və uşaqlar üçün hər hansı gəlir yox idi ki? Daha sonra mənim tədqiqat bu Amerika və Britaniya Ağ Ev və Konqres, eyni şeyi düşünürük ki, aydın oldu! Belə ki, əvəzinə əmək haqqı və ya gec gəlməsi, qaşıqlar çəngəllər var! böyük obyektlərin aradan qaldırılması, çünki diqqət çəkmək, lakin qiymət də qaşıq edildi. Burada, consumerism və aristokratiya başlayır və yumurta oğru oğru dəvə edir. bir qaşıq və ya hətta bir kimsə: Golden dırnaq deyil, milyardlarla indi mənimsəmə Peacock ərşin keçdi və öz haqqını bilir. Kapitalizm America eyni vasitələrdən çünki. Və bir doğru kapitalistlər olan: bir yüz dollar üçün dollar! mənfəət on faizi yalnız şəriət üçün əmin olacaq. kapitalistlər nümunələridir kimi Amerikada, ölkəni tərk zaman bu çox, tərəfində idi! namizədlər üçün eyni: Presidential America reklam! Ərəb və ya İran, yəni ya İsrail, və ya: America West Asiya prezidentliyə namizədlərin ən böyük sponsoru edir! Adətən yəhudilər arasında İran lobbisinin lobbisi həmişə İranlılar ilə qazanmaq. Baxmayaraq ki, yəhudilər daha çox sərf. Yəhudilər namizədlər kömək Çünki, bunu dəfə İsrail onlarla onun səlahiyyət müddəti, maliyyə və hərbi yardım zamanı xahiş edirik. Lakin İran zidd! namizədlər istəyirəm Of İranlılar boykot! İran kapitalistlər Çünki tez-tez monarxist və İran qaçdı. Amma rəsmi üzvü və yəhudilər: İsrail təşkilatları təmsil olunur. Belə ki, Buş və onun rəqibi Al Gore, Bush fərqlə qalib zaman. Yoxsa Obama müsəlman mənşəli qarşı, onun rəqibi sahəsində itirdi. İndi Sionist lobbisi, Trump yəni Sponsor: Hillari Klinton qeyd olunur.