1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

و نخواهد گذاشت با پرچم حقوق بشر دنیا را به آشوب بکشند

دوران بزن در رو تمام شده است.

عده ای می گویند در 1400سال پیش، یک نفر شهید شده! چرا اینهمه سال فراموش نمی شود؟ این فراموش نشدن، بر خلاف تصور آنها یک نقطه قوت است. یعنی این یک نفر مثل بقیه یک نفر ها نیست، دشمنان هم باید بدانند دوران: بزن در رو تمام شده است. بهترین مثال این امر سحنرانی: موهن ترامپ در سازمان ملل است. او نصور کرده که سخنی می گوید و: توهینی می کند و تمام می شود! اما اینطور نیست، بلکه این آغاز راه است: راهی بسیار روشن برای براندازی: حکومت دیکتاتوری آمریکا، که از لفظ دموکراسی سوء استفاده می کند. در واقع باید گفت سوء استفاده از: کلمات برای دولتمردان آمریکا، دیگر راه برگشت ندارد. رئیس جمهور ایران ، که سعی داشت: با زبان نرم  دشمنان را سر براه کند، در این سه روز اقامت خود در نیویورک، جهنمی را دید که هرگز تصور نمی کرد. لذا بعدا در رژه نیروهای مسلح گفت:« ما برای دفاع از سرزمین و ملت خود، از کسی اجازه نخواهیم گرفت». اگر ترامپ عاقل بود و به دین و مذهب، و روش حکومتی ایران حمله می کرد، شاید دکتر روحانی بازهم بر روش قبلی خود باقی می ماند، ولی حمله مستقیم او به حکومت ایران و: سازماندهی تظاهرات خیابانی علیه: شخص روحانی این شک و تردید را از او بر طرف کرد. به همین دلیل گفت :« نه تنها موشک‌ها، بلکه نیروی هوایی، زمینی و دریایی‌مان مورد حمایت همه مردم هستند». البته همه مسئولین نظام، می دانند که آمریکای جنایتکار، با نقاب حقوق بشر، مردم را فریب می دهد، ولی برخی دچار توهم شده و: بر روی آمریکا حساب باز کرده بودند. ولی اکنون آمریکا است که با هدایت ترامپ، سرازیری جهنم را، به سرعت طی می کند. می بنیم تنها کسی که از ترامپ حمایت می کند: نتانیاهو است! که از قدیم گفته اند: سگ زرد برادر شغال است. در مورد برجام، چین و اروپا و روسیه، که در شورای امنیت هم هستند، از مخالفان ترامپ محسوب می شوند. هیچکس در دنیا از ترامپ حمایت نمی کند. در ایران و منطقه، ما شاهد پیگیری این مسئله هستیم: هر روز یکی از مسئولین راجع به: دیوانه بودن ترامپ گواهی می دهد، حتی حزب الله لبنان، آمادگی خود را برای جنگ باترامپ اعلام کرده است. کره شمالی از جمله کسانی است که: به تنهایی خود را حریف ترامپ میداند. لذا ترامپ هیچ راه فراری ندارد. البته وی انتظار این حرکت را نداشت، وی تصور می کرد با یک تهدید در سازمان ملل، ایران نیز مانند عربستان! تمامی ثروت خود را به پای ترامپ خواهد ریخت. ولی اشتباه او و همپالگی هایش در همین است: که ایران را با عربستان یکی میدانند! در علائم خود، ایران را بیابانی و با یک شتر! نشان می دهند، فکر می کنند ایران یکی از استان های عربستان است. در حالیکه عربستان، فرزند اسرائیل و هم پیمان او است. ولی ایران از ابتدا هم، با حضور این غده سرطانی مخالف بوده است. خیانت های اعراب را نباید: به پای ایرانیان بنویسند. برخی اعراب نفهم، که زمین های خود را به اسرائیل فروختند، همان هایی هستند که حتی در سازمان ملل، پای سخنان نتانیاهو هم می نشینند، و با ایران دشمنی دارند. اما ایران یهودیت را از: صهیونیست ها جدا می داند: از زمانی که کورش بزرگ، یهودیان را نجات داد: تا امروز با آنها در همزیستی مسالمت آمیز است. ولی صهیونیست ها را به خاطر: سوء استفاده از دین برای: کشتار مردم نمی پذیرد. همان کاری که ترامپ می کند، و همان کاری که 1400سال پیش یزید انجام داد! امام حسین فرزند ایران و اسلام است، و ایران هم پیرو امام حسین است، و یزیدی ها را بالاخره سرنگون خواهد کرد. و نخواهد گذاشت با پرچم حقوق بشر دنیا را به آشوب بکشند.

It's over at the end.

Some say 1400 years ago, a man was martyred! Why not forget all this year? This is not forgotten, contrary to their imagination, is a strong point. That is, this one is not like the rest of one person, and enemies also need to know the era: it's over. The best example is ramp in the United Nations. He said: "Insulting and ending!" But this is not the case, but it is the beginning: a very clear way to overthrow: the dictatorship of America, which abuses the term democracy. In fact, it should be said abuse: words for US officials are no longer the way back. The president of Iran, who was trying to lead the enemies with soft language, during these three days of his stay in New York, saw hell that he had never imagined. So later, in a parade of armed forces, he said: "We will not allow anyone to defend our land and our nation." If Trump was wise and attacked religion, religion, and the Iranian regime, then Rouhani might still be left with his previous method, but his direct attack on the Iranian government and the organization of street protests against: Rohani's suspicion He got rid of him. For this reason, "Not only the missiles, but our air, ground and sea forces are supported by all people." Of course, all the officials in the system know that criminal America, deceiving people with a human rights mask, but some are illusory: they have been counting on the United States. But now it is America that, with the guidance of the tramp, runs the pace of hell quickly. The only one who supports Tramp is Netanyahu! Who have long said: The yellow dog is Jackal's brother. In terms of accomplishment, China, and Europe and Russia, who are also members of the Security Council, are considered to be opponents of the Trump. No one in the world supports tramp. In Iran and the region, we are witnessing the pursuit of this issue: Every day, one of the authorities says that the madman of the tramp has been certified; even Lebanese Hezbollah has declared its readiness for the war on battery torture. North Korea is one of those who: Toggle alone. Therefore, the Tramp has no escape route. Of course, he did not expect this move, he thought, with a threat to the United Nations, Iran, like Saudi Arabia! All your wealth will pour into the tramp. But his mistake and his allies are: Who knows Iran with Saudi Arabia! In your symptoms, you desert Iran with a camel! They say they think Iran is one of the provinces of Saudi Arabia. While Saudi Arabia is the son of Israel and his allies. But Iran has opposed the presence of this cancerous tumor from the beginning. The Arab betrayals should not be written by the Persians. Some Arabs do not understand that they have sold their land to Israel, they are the ones who sit at Netanyahu even in the United Nations, and they are hostile to Iran. But Iran discriminates Judaism from: Zionists: since Cyrus the Great saved the Jews: to this day they are peaceful coexists. But do not accept Zionists for: abusing religion for: killing people. The same as the tramp, and what Yezid 1400 years ago did! Imam Hussein is the son of Iran and Islam, and Iran is following Imam Hussein, and will eventually overthrow the Yazidis. And will not put the world in chaos with the human rights record.

انتهى الأمر فی النهایة.

یقول البعض قبل 1400 سنة، استشهد رجل! لماذا لا ننسى کل هذا العام؟ هذا لا ینسى، خلافا لخیالهم، هو نقطة قویة. وهذا هو، وهذا واحد لیس مثل بقیة شخص واحد، والأعداء أیضا بحاجة إلى معرفة العصر: انتهى. وأفضل مثال على ذلک هو خندق مغنیة: ترامب فی الأمم المتحدة. وقال: "إهانة وإنهاء!" ولکن هذا لیس هو الحال، ولکن هذه هی البدایة: طریقة واضحة جدا للإطاحة: دیکتاتوریة أمریکا، التی تنتهک مصطلح الدیمقراطیة. فی الواقع، ینبغی أن یقال إساءة الاستخدام: کلمات للمسؤولین الأمیرکیین لم یعد الطریق إلى الوراء. لقد رأى رئیس إیران الذی کان یحاول قیادة الأعداء بعبارات ناعمة خلال هذه الأیام الثلاثة من إقامته فی نیویورک، الجحیم الذی لم یتخیله أبدا. وفی وقت لاحق، فی موکب القوات المسلحة، قال: "لن نسمح لأی شخص بالدفاع عن أرضنا وأمتنا". إذا کان ترامب حکیما ومهاجما للدین والدین والنظام الإیرانی، فإن روحانی قد یبقى مع أسلوبه السابق، لکن هجوما مباشرا على الحکومة الإیرانیة وتنظیم احتجاجات فی الشارع ضد: اشتباه روحانی تخلص منه. ولهذا السبب، "لیس فقط الصواریخ، ولکن قواتنا الجویة والبریة والبحریة مدعومة من جمیع الناس". وبطبیعة الحال، فإن جمیع المسؤولین فی النظام یعرفون أن أمریکا الجنائیة، خداع الناس مع قناع حقوق الإنسان، ولکن البعض وهمیة: أنها تعتمد على الولایات المتحدة. ولکن الآن هو أمریکا التی، بتوجیه من المتشرد، ویدیر وتیرة الجحیم بسرعة. الوحید الذی یدعم ترامب هو نتنیاهو! الذین قالوا منذ فترة طویلة: الکلب الأصفر هو شقیق جاکال. ومن حیث الإنجاز، تعتبر الصین وأوروبا وروسیا، التی هی أیضا أعضاء فی مجلس الأمن، معارضی ترامب. لا أحد فی العالم یدعم المتصید. فی إیران والمنطقة، نشهد السعی وراء هذه القضیة: کل یوم، تقول إحدى السلطات إن مجنون المشمش قد تم اعتماده، حتى أعلن حزب الله اللبنانی استعداده للحرب على تعذیب البطاریة. کوریا الشمالیة هی واحدة من أولئک الذین: تبدیل وحدها. ولذلک، فإن ترامب لیس له طریق الهروب. بطبیعة الحال، لم یکن یتوقع أن هذه الخطوة، کما یعتقد، مع تهدید للأمم المتحدة، إیران، مثل المملکة العربیة السعودیة! کل ما تبذلونه من الثروة سوف تصب فی المتشرد. ولکن خطأه وحلفائه هم: من یعرف إیران مع السعودیة! فی الأعراض الخاصة بک، کنت الصحراء إیران مع الجمل! یقولون إنهم یعتقدون أن إیران هی إحدى مقاطعات المملکة العربیة السعودیة. فی حین أن المملکة العربیة السعودیة هی ابن إسرائیل وحلفائه. لکن إیران عارضت وجود هذا الورم السرطانی منذ البدایة. یجب ألا یکتب الخرافات العربیة من قبل الفرس. بعض العرب لا یفهمون أنهم باعوا أرضهم لإسرائیل، هم الذین یجلسون فی نتنیاهو حتى فی الأمم المتحدة، وهم معادیون لإیران. لکن إیران تمیز الیهودیة عن: الصهاینة: بما أن سایروس الکبیر قد أنقذ الیهود: حتى یومنا هذا یتعایشون سلمیون. ولکن لا تقبل الصهاینة ل: إساءة استخدام الدین ل: قتل الناس. نفس المتعرج، وماذا کان یزید قبل 1400 سنة! الإمام الحسین هو ابن إیران والإسلام، وتتبع إیران الإمام الحسین، وسوف تطیح فی نهایة المطاف بالإیزیدیین. ولن یضع العالم فی حالة من الفوضى مع سجل حقوق الإنسان.

Hit dövr doldu.

Bəzi 1400 il əvvəl demək, bir şəhid! Niyə bütün bu illər unutmaq deyil? güclü kəsir təəssürat zidd Bu haunting. hit-bitmiş: Bu bir, düşmən bilməlidir vaxt insanların istirahət kimi deyil deməkdir. Bunun ən yaxşı nümunəsi hücum davamlı: Trump Birləşmiş Millətlər. bir şey təhqir deyir N. ona və bütün var! Əslində, Amerika siyasətçilər deyil, digər yol sözlər sui-istifadə. Belə ki, sonra silahlı qüvvələrin parad, bunları söylədi: "Biz torpaq və onun xalqı, insanlar imkan verməyəcək müdafiə etmək lazımdır." Trump hücum müdrik və din və İran hökumətinin idi, bəlkə həkim yolda hələ qoymaq və qalır, lakin birbaşa hücum etdiyi hökumət və İran şəxs mənəvi şübhə qarşı küçə nümayişlərinin təşkil o tərəfdən həyata idi. Bu səbəbdən, o, dedi: "yalnız raketlər, lakin Air Force, Ordu və Dryayyman bütün xalq tərəfindən dəstəklənir." Amma indi Amerika sürətləndirmək, Trump, aşağı cəhənnəm rəhbər tutur. Trump dəstəkləyir yalnız bir Vtryf: O! Köhnə kəlam gedir: sarı it çaqqal qardaşıdır. Təhlükəsizlik Şurası var Brjam, Çin, Avropa və Rusiya haqqında, Trump qarşıyam var. Trump dünyada heç bir dəstək deyil. Şimali Koreya, onun tək o cümlədən Trump rəqib bilir. Belə ki, Trump heç bir escape edir. Lakin o, hərəkət gözləmirdim, o Səudiyyə Ərəbistanı kimi BMT, İran, bir təhlükə ilə düşündüm! Trump ayaq bütün malını qoyacağıq. Lakin o, yanlış idi və onun cronies bu: İran və Səudiyyə Ərəbistanı bir bilir! Sizin nişanları haqqında İran bir dəvə ilə tərk! Show, İran Səudiyyə Ərəbistanı bir il olduğunu düşünürəm. Səudiyyə Ərəbistanı İsrail və onun müttəfiqləri oğlu olsa. İran əvvəldən, bu xəəng iştirakı qarşı edilmişdir. Ərəblərin xəyanət iranlılar yazmaq lazımdır. Amma Sionistlər: həlak insanlar üçün din sui-istifadə qəbul edə bilməz. Trump eyni şeydir, onlar 1400 il əvvəl Yezidin kimi!

حج انفرادی آزاد باید گردد.

در آستانه اربعین حسینی، باید کاری کرد که شبهه ناک نباشد، یکی از شبهه های مهم این مراسم آن است که: وهابیون تبلیغ می کنند: امام حسین خدای شیعیان است: زیرا برای امام حسین 20میلیون زائر می رود، ولی برای خانه خدا فقط 200هزار. آنها نمی دانند که سازمان مخوف حج! همه راهها را منوپل کرده، تا مردم را سرکیسه کند، بعد به حج بفرستد. شاید اولین سازمانی که: لاتاری را وارد اسلام و انقلاب کرد، همین سازمان بود. البته ایران خودرو یا هر سازمان دیگری، این کار را می کرد، مثلا برای ثبت نام خودرو، از مردم پول می گرفت، ولی وقتی سازمان حج این کار را کرد، مردم فکر کردند یک امر حلال و روش اسلامی است! در حالیکه در اسلام سلف خری، و خرید کالایی که تولید نشده و: به رویت نرسیده باطل است. حتی سازمان حج، ربا را هم حلال کرد! البته بانکها قبلا این کار را کرده بودند، ولی بانک اصلا یعنی ربا ولی، از سازمان حج چنین انتظاری نمی رفت: که از مردم بخاطر ثبت نام پول بگیرد، بعد اگر نوبت آنها شد، به قیمت روز محاسبه کند، و برای مدتی هم که پول خوابیده! بهره به صاحب پول بدهد. لذا از نظر عملکرد چنان: مخوف و ضد اسلام عمل می کند که: حتی مراجع هم در این خصوص ساکت هستند، تا مبادا حج مردم اشکال پیدا کند. غیر از این، شاید بگویند این فشار عربستان است! که ایرانی ها باید از سوی سازمان حج اعزام شوند. باید پرسید آنها خجالت نمی کشند؟ یک عرب یهودی پیزوری را، اجازه می دهند در امور داخلی ایران دخالت کند، و به آن افتخار هم می کنند؟ عربستان کلا متعلق به ایران بوده! به این قرن اخیر و توطئه های استعمار دلخوش نکنند. علاوه بر اینکه قبرستان بقیع، یا مسجد پیامبر و یا خانه خدا، ملک خصوصی کسی نیست! که بخواهد خط مشی تعیین کند. خانه خدا اسمش می گوید: خانه خدا هست نه، خانه ملک سعود یا هر خر دیگر! و اگر کسی هم این ادعا را داشته باشد، باید از روی زمین محو شود. حالا سازمان حج بجای اعدام: آل سعود متجاوز به حقوق خداوند و: املاک رسول الله و ائمه، از آنها اجازه و خط مشی می گیرد؟ زمین خانه خدا و: مستحدثات آن متعلق به حضرت ابراهیم هست، که آن را تجدید بنا نمود و: بعد از او به اولاد صالحش می رسد، نه یک عده دزد سرگردنه: خبیث مثل آل سعود. زمین مسجد الرسول و بقیه مسجد ها هم وقف است، در مالکیت کسی در نمی اید. و اگر کسی هم مدعی شد! باید به عنوان موقوفه خوار شلاق زده، و از او پس گرفته شود. حالا سازمان حج بگوید که: انجا سرزمین آل سعود است، و اختیارش با آنها است! شایعه مرگ 20نفر از زائران ایرانی را هیچ می انگاریم، شایعه تجاوز بیش از حد را هم از گوشمان بیرون می کنیم، ولی تخریب بقیع که دیگر شایعه نیست. جلوگیری از بازسازی آن که شایعه نیست. این امر که آنجا متعلق به سعودی ها است، و آنها هرکاری گفتند باید اطاعت کرد! درحالیکه این ملک خریداری شده، یعنی تمام کسانی که در انجا دفن شدند، قبر خود را خریده اند: تا محل دفن آنها غصبی نباشد. حالا اگر کسی هم ادعای مالکیت بکند، اولاد ائمه هستند نه یک یهودی سعودی آدمکش! لذا زیارت رفتن و بازسازی بقیع، امری است که باید از سوی همه مردم پیگیری شود. سازمان حج اگر کمکی نمی کند، مانع هم نشود. زیرا مشتاقان مکه بیشتر از: مشتاقان کربلا اگر نباشد، کمتر نیستند. حتی آنها آمادگی دارند پای پیاده بروند. زیارت چهار امام در بقیع از: زیارت یک امام در کربلا، مهمتر نباشد کمتر نیست، لذا باید دولت سازمان حج را منحل کند! و آل سعود را مجبور کند که: ویزا را حذف کند تا همه مردم، با هر توانی که دارند بروند. اینطور نباشد که در آرزوی زیارت خانه خدا، با وجود استطاعت و توانایی کامل، از دنیا بروند.

Free solitary hajj should be done.

On the eve of Arbaeen Hosseini, one has to do something unpopular, one of the main doubts of the ceremony is that: The Wahhabis propagate: Imam Hussein is God of Shiites: for Imam Hussein 20 million pilgrims are going, but for the house of God only 200 thousand . They do not know that the hideous organization! Manuals all the roads to smash the people, then send them to Hajj. Perhaps the first organization that brought the lottery into Islam and the revolution was the same organization. Of course, Iran Khodro or any other organization did it, for example, to register a car, it would cost people money, but when the Hajj did it, people thought it was a legitimate and Islamic way! While in Islam, there is nothing wrong with buying a product that is not produced and: not seen, is invalid. Even the Hajj organization has made it a lawful decision! Of course, the banks had already done this, but the bank did not expect the Hajj organization to get any money from it for registration, but if it turned out, it would calculate the price of the day, and for some time Sleep money! Benefit to the owner. Therefore, in terms of its performance, it acts so dreadful and anti-Islam that even the authorities are silent in this regard, so that the pilgrimage of the people will not be difficult. Other than that, maybe it's Saudi pressure! That the Iranians should be sent by Hajj organization. Should they not be embarrassed? What does a Jewish Arabs call Pizouri, who allow them to interfere in Iran's internal affairs, and are proud of it? Saudi Arabia belongs to Iran as a whole! Do not enjoy this colonial plot in recent centuries. In addition to the fact that the Baqi Cemetery, either the Prophet's mosque or the house of God, is not a private property! Who wants to set a policy. God's house says: God's house is not, house of Saudi property or any other donkey! And if anyone has this claim, they should disappear from the ground. Now the organization of Hajj instead of execution: Al-Sa'd, violator of the rights of God and: the properties of the Prophet and his followers, will they be allowed? The land of the house of God and: Its tents belong to Abraham, who rebuilt it: After him, he reaches his right descendants, not a few stealing thieves: evil like Al Saud. The land of Al-Rasul Mosque and the rest of the mosques are dedicated, not owned by anyone. And if someone claimed it! He must be whipped up as an endowment to the devotee, and be taken back from him. Now the Hajj says: "There is Al Saud land, and it's with them!" We do not think of the death of the 20 Iranian pilgrims as rumors of excessive rape, but the destruction of the boat that is no longer rumored. Avoid rebuilding it that is not rumored. This is what belongs to the Saudis, and they said they should obey! While the property was purchased, all those who were buried there purchased their graves: so that their burial place is not usurped. Now if anyone claims to own the property, they are the descendants of the Imams, not a Saudi assassin. Therefore, pilgrimage and restoration is something that should be pursued by all people. Hajj's organization does not hurt if it does not help. Because the enthusiasts of Mecca are more than: Karbala's enthusiasts, if not, are less. Even they are ready to walk. The pilgrimage of the four Imams in Baqi: The pilgrimage of an Imam is not less important in Karbala, so the government must disband the Hajj! And force Al Saud to: remove the visa, so that all people will go to whatever they can. It is not to be lost in the wish of the pilgrimage of the house of God, despite their full potential and ability.

وینبغی أن یتم الحر الانفرادی الحر.

عشیة الأربعین حسینی، یتعین علیک أن تفعل ذلک شک ضرب لا أحد یشک فی أهمیة هذا الحدث هو: الوهابیین تعزیز الإمام الحسین، الله الشیعة: لأن للإمام الحسین 20 ملیون الحجاج یذهب، ولکن لبیت الله فقط 200000 . انهم لا یعرفون أن التنظیم البشعة! کتیبات کل الطرق لتحطیم الناس، ثم إرسالها إلى الحج. ولعل المنظمة الأولى التی جلبت الیانصیب فی الإسلام والثورة هی نفس المنظمة. بینما فی الإسلام، لا یوجد شیء خاطئ فی شراء المنتج الذی لم یتم إنتاجه و: لا یرى، غیر صالح. حتى منظمة الحج جعلته قرارا قانونیا! البنوک قد فعلت، ولکن البنک على الفائدة ولکن، من الحج لم یکن من المتوقع هذا أن الناس مقابل المال تسجیل هو، فی المرة القادمة کنت تحویلها، ویتم احتساب السعر، والوقت الذی النوم المال! الاستفادة من المالک. لذلک، من حیث أدائها، فإنه یعمل مخیف جدا ومکافحة الإسلام حتى أن السلطات صامتة فی هذا الصدد، حتى أن الحج من الناس لن یکون صعبا. بخلاف ذلک، ربما یکون الضغط السعودی! أن الإیرانیین ینبغی أن ترسل من قبل منظمة الحج. ألا ینبغی أن یکونوا محرجین؟ ما الذی یدعو الیه الیهود الیهود بیزوری، الذین یسمحون لهم بالتدخل فی الشؤون الداخلیة لإیران، وفخورون به؟ المملکة العربیة السعودیة تنتمی إلى إیران ککل! لا تتمتع هذه المؤامرة الاستعماریة فی القرون الأخیرة. بالإضافة إلى حقیقة أن مقبرة البقیع، سواء المسجد النبوی أو بیت الله، لیست ملکیة خاصة! من یرید تعیین سیاسة. بیت الله یقول: بیت الله لیس، بیت الملکیة السعودیة أو أی حمار آخر! وإذا کان أی شخص لدیه هذا الادعاء، یجب أن تختفی من الأرض. الآن تنظیم الحج بدلا من الإعدام: السعد، منتهک حقوق الله و: خصائص النبی وأتباعه، هل سیسمح لهم؟ أرض مسجد الرسول وبقیة المساجد مکرسة، لا یملکها أی شخص. وإذا ادعى شخص ما ذلک! یجب أن یکون جلد کوقود إلى المحب، ویؤخذ منه. الآن یقول الحج: "هناک أرض آل سعود، وانها معهم!" نحن لا نفکر فی وفاة الحجاج الإیرانیین العشرین کشائعات عن الاغتصاب المفرط، ولکن تدمیر القارب الذی لم یعد یشاع. تجنب إعادة بناء ذلک الذی لا یشاع. هذا ما ینتمی إلى السعودیین، وقالوا إنهم یجب أن یطیعوا! فی حین تم شراء العقار، کل أولئک الذین دفنوا هناک اشتروا قبورهم: حتى لا یتم اغتصاب مکان دفنهم. الآن إذا کان أی شخص یدعی امتلاک الممتلکات، هم أحفاد الأئمة، ولیس قاتل السعودیة. ولذلک، فإن الحج والاستعادة أمر ینبغی أن یسعى إلیه جمیع الناس. منظمة الحج لا تؤذی إذا لم تساعد. لأن عشاق مکة أکثر من: عشاق کربلاء، إن لم یکن، هم أقل. حتى انهم على استعداد للسیر. الحج من الأئمة الأربعة فی باقی: الحج من الإمام لیس أقل أهمیة فی کربلاء، لذلک یجب على الحکومة حل الحج! وإجبار آل سعود على: إزالة التأشیرة، حتى یتسنى لجمیع الناس یذهبون إلى کل ما فی وسعهم. لا ینبغی أن تضیع فی رغبة الحج من بیت الله، على الرغم من کامل إمکاناتها وقدرتها.

Fərdi Həcc azad edilməlidir.

Arbaeen Hüseyni ərəfəsində, siz şübhə heç bir bu tədbirin əhəmiyyəti şübhə döymək lazımdır: vahabilər İmam Hüseyn, Allah şiələri təşviq: İmam Hüseyn 20 milyon zəvvarlar üçün gedir, çünki, lakin Allahın evi yalnız 200 min . Onlar qəbih Həcc ki, bilmirəm! Bütün yollar sonra insanlar fleece Həcc göndərmək üçün monopole gətirib. Bəlkə İslam və inqilab, eyni təşkilata lotereya daxil ilk təşkilatdır. İslam isə, Futures və istehsal və saxta görmək deyil mal almaq. Hətta Həcc, solvent sələmçilik idi! Bu qeydiyyat pul insanlar gözlənilir deyil Həcc artıq olduğu banklar, lakin faiz bank lakin, növbəti dəfə qiymət hesablanır, onları çevirmək və bir müddət üçün pul yalançı! sahibinə pul verin. Əks halda, Səudiyyə təzyiq bu demək bilər! İran Həcc ilə göndərilməlidir. Onlar xahiş xəcalətli olmamalıdır? Ərəb və yəhudi Pissouri, İranın daxili işlərinə müdaxilə imkan və bununla fəxr edirik? Səudiyyə İran tam mülkiyyətində olan! Ötən əsrin müstəmləkəçilik və sahələri xoşbəxt deyil. Baqi qəbiristanlıq və ya Peyğəmbərin məscidi və ya Allahın evi olmaqla yanaşı, hər kəs xüsusi mülkiyyət var! Bu siyasət müəyyən olacaq. Allahın House, adı Allahın evi, King Saud ev və ya hər hansı digər eşşək deyil deyir! Əgər iddia hər kəs məhv olmalıdır. İndi əvəzinə Həcc icra Allahın və Peyğəmbərin və imamların əmlak hüquqlarının Səudiyyə trampling, onlar siyasəti icazə verilir? Rəsul məscid və məscid hər kəs məxsus deyil, bəxş edilir. Və heç bir iddia əgər! Lazımdır ianə yiyen kimi flogged olunacaq və o, geri. Bu əl-Səud torpaq və onları təmin edir: İndi həcc demək! onun yenidənqurma bir söz-söhbət deyil qarşısını alır. fakt o Səudiyyəlilər məxsusdur ki, onlar hər şey itaət olunmalıdır! əmlak onlar dəfn yerini qəsb qədər torpağa verildi edənlər öz məzarını alıb o deməkdir ki, satın baxmayaraq deyil. Kimsə bunu iddia varsa, uşaqlar yəhudi rəhbərləri Ərəbistanı Assassin deyil! Baqi həcc, bütün insanlar tərəfindən təqib edilməlidir şey. Bu kömək etməsə Həcc təşkilat onu mane deyil. az istəyən deyil, əgər Kərbəla meraklıları üçün Məkkəyə daha çox. Onlar hətta piyada getmək hazırlanır. türbə dörd İmam Baqi həcc Kərbəlada bir imam, az əsası, Həcc həll etməlidir hökumət! onlar hər ilə getmək olar ki, bütün insanlar üçün viza rədd et və Səudiyyə güc.

 

آمریکاییها باید مانند یک شهروند واقعی، برای حکومت خود تصمیم بگیرند: تصمیمی برای تعامل سازنده با دنیا


محاصره آمریکا تنگ تر می شود:

اظهارات ترامپ در سازمان ملل، نشان داد که دولت سفاک و زورگوی آمریکا، بزودی ساقط خواهد شد! زیرا روسای جمهور قبل، هیچگاه از کشورهای دیگر نمی ترسیدند، ولی او نشان داد که حتی از: کوبا یا ونزوئلا هم می ترسد و: این کشورها را تهدیدی بر علیه تاج و تخت خود می داند. البته ذکر نام ایران یا سوریه، چون از قبل هم بوده نشان از ترس دائمی دولت: خود خواه آمریکا می باشد. بطور طبیعی این اظهارات سخیف، موضع تمام مردم و یا حتی تمام دولتمردان آمریکا نیست، زیرا که اگر دولت آمریکا سرنگون شود، باید از بین همین مردم دولت جدیدی تشکیل شود. تنها تفاوت آن این است که مردم دنیا، دیگر دشمن دولت جدید نخواهند بود! بلکه همزیستی مسالمت آمیز شروع خواهد شد. باید دانست که روسای جمهور قبل، تهدیدات را حس کرده بودند، و میدانستند که تاج و تخت روسای جمهور آمریکا، که نزدیک دویست سال است: خون مردم را در شیشه کرده اند، بزودی از بین خواهد رفت. اما اینقدر احساس ضعف نمی کردند. حتی بوش و یا اوباما تصور می کردند: با حمله به عراق یا افغانستان، میتوانند مانع سقوط آمریکا شوند. اما اکنون بر آنها ثابت شده که: نمی دانند از کجا ضربه نهایی را خواهند خورد. استیصال اطلاعاتی و ناتوانی: تشخیص مشکل اصلی، آنها را بر ان داشته تا: با تمام مردم دنیا دشمن شوند. ابتدا تصور می کردند: فقط خاورمیانه است و یا: تنها ایران است که با: زورگویی ها و خودخواهی های آنها مخالف است، ولی الان می بینند که در: اروپا و آسیای دور و آفریقا نیز، مردم آنها را  دور می ریزند و می گویند: یانکی ها به خانه برگردید. ترامپ اعتراف کرد که: حتی در حیاط خلوت خود، یعنی آمریکای لاتین هم، مردم از او ناراضی هستند. به نظر ما مردم خود آمریکا بیشتر ناراضی هستند! ولی دستشان به جایی نمی رسد. آمریکا مانند یک زندان بزرگ است که: دور آن را آب ها و اقیانوس ها، احاطه کرده و مردم راه فراری ندارند. البته مدتی مکزیک یا کوبا، محل فراریان بود ولی باز هم، در دسترس اف بی ای و سیا بودند. گرچه امروز ونزوئلا توانسته تا: حدودی مردم ناراضی را در خود جای دهد، ولی همین امر باعث شده تا: دولت آمریکا در صدد سرنگونی: دولت ونزوئلا یا کوبا بر آید. و این حرفهای ترامپ، تاییدی بر این مدعا است. اما برای چندمین بار باید گفت: که سخنان زشت و بی پایه و اساس ترامپ، فقط نظر شخصی اش بوده و: نظر مردم آمریکا نیست. شاید نتانیاهو و چند جلاد دیگر، از حرفهای او تمجید کنند، ولی مردم آمریکا در کف خیابان ها، نشان دادند که حرفشان چیز دیگری است. وظیفه مردم آمریکا از امروز، سخت تر شد، آنها باید ترس از: اف بی ای و سازمان سیا و پنتاگون را کنار بگذارند. واین دیوانه را از میدان بردارند. البته نباید یک نفر دیوانه تر! را جای او بگذارند، زیرا سیستم آمریکا دیوانه پرور است: و ترامپ جدیدترین مدل تولیدی این سیستم است. لذا باید سیستم را متلاشی کنند. تنها راه متلاشی کردن این سیستم هم، اعتقاد به شهادت و نترسیدن از: مرگ یا شکنجه هست. نسل های گذشته آمریکا به دلیل فراری بودن، یا تبعیدی های اروپا و اسیایی، و نداشتن زمین، مجبور شده بودند زورگو باشند، تا بتوانند از سرخپوستان زمین و: از سیاهپوستان کار بگیرند. ولی امروز همه شهروند آمریکا هستند. و باید بدانند که صاحب زمین و: شهرهای آمریکا می باشند. و این زمین و شهر ها را، برای آیندگان خود باقی خواهند گذاشت. لذا باید که از حالت ترس و خوش نشینی بیرون ایند، و مانند یک شهروند واقعی، برای حکومت خود تصمیم بگیرند: تصمیمی برای تعامل سازنده با دنیا.

America's siege gets tighter:

Tramp's remarks at the United Nations showed that the ghostly government of the United States would soon be abandoned! Because former presidents were never afraid of other countries, he showed that he even fears Cuba or Venezuela: they see these countries as a threat to their throne. Of course, the mention of the name of Iran or Syria, since it was already a sign of the constant fear of the state: whether it is the United States itself. Naturally, Sathyat's statements are not the position of all people, or even all of the US administration, because if the American government is overthrown, then a new government must be formed from these same people. The only difference is that the people of the world will no longer be the enemy of the new government! But peaceful coexistence will begin. It should be known that former presidents had felt threats, and they knew that the throne of the American presidents, who was nearly two hundred years old: Blood people in glass, will soon be destroyed. But they did not feel so weak. Even Bush or Obama thought that they could prevent the collapse of the United States by invading Iraq or Afghanistan. But now it's proved to them: they do not know where they will hit the final. Intelligence Desperation and Inability: Identifying the main problem has led them to become enemies with all the world's people. First, they thought: It is only the Middle East or Iran: it is only Iran that opposes their bullying and selfishness, but now they see that in Europe and in the distant Asia and Africa, people are throwing them away and saying : Yankees go home. Tramp admitted that: Even in his backyard, Latin America, people are unhappy with him. In our opinion, our American people are most unhappy! But their hands do not get anywhere. America is like a big prison: surrounded by waters and oceans, and people do not have an escape route. For a while, Mexico or Cuba was the place of the fugitives, but they were still available to the FBI and the CIA. Although today Venezuela has managed to: somewhat accommodate dissatisfied people, it has caused: the US government is about to overthrow the Venezuelan government or Cuba. And this is the tramp, which confirms this claim. But for a number of occasions, it must be said that the ugly and unfounded remarks of Trump are just his personal opinion: not the American people's opinion. Perhaps Netanyahu and several other people would praise his words, but the American people showed up on the floor of the streets that they were talking about something else. The task of the American people has become harder than today, they should be afraid of: FBI and the CIA and the Pentagon. They will take this crazy out of the field. Of course one should not be crazy! Because the American system is crazy: and Trump is the newest model in the system. So you have to break the system. The only way to dismantle this system is to believe in martyrdom and not to fear: death or torture. Former American generations had to be bullied because they were runaway, or exiled from Europe and Asia, and lack of land, so that they could employ indigenous peoples: from black people. But today all are American citizens. And they must know that the landowner is: America's cities. And they will leave the land and the cities for their posterity. Therefore, they must come out of fear and rejoicing, and, like a real citizen, decide for their own government: a decision to constructively engage the world.

حصار أمریکا یحصل أکثر تشددا:

وأظهرت تصریحات ترامب فی الأمم المتحدة أنه سیتم قریبا التخلی عن حکومة شبح الولایات المتحدة! ولأن الرؤساء السابقین لم یخافوا أبدا من بلدان أخرى، أظهر أنه یخشى کوبا وفنزویلا: فهم یرون أن هذه البلدان تشکل تهدیدا لعرشهم. بالطبع، ذکر اسم إیران أو سوریا، لأنه کان بالفعل علامة على الخوف المستمر من الدولة: ما إذا کانت أمریکا نفسها. وبطبیعة الحال، فإن تصریحات ساثیات لیست موقف جمیع الناس، أو حتى من کل الإدارة الأمریکیة، لأنه إذا تم الإطاحة بالحکومة الأمریکیة، یجب تشکیل حکومة جدیدة من هؤلاء الناس أنفسهم. والفرق الوحید هو أن شعوب العالم لن تکون عدوا للحکومة الجدیدة! ولکن التعایش السلمی سیبدأ. وینبغی أن یکون معروفا أن الرؤساء السابقین کانوا یشعرون بالتهدیدات، وأنهم یعرفون أن عرش الرؤساء الأمریکیین، الذین یبلغ عمرهم قرابة مائتی عام: شعب الدم فی الزجاج، سیدمر قریبا. لکنهم لم یشعروا بالضعف. حتى بوش أو أوباما اعتقدوا أنها یمکن أن تمنع انهیار الولایات المتحدة بغزو العراق أو أفغانستان. ولکن الآن ثبت لهم: انهم لا یعرفون أین سیصطدمون النهائی. الاستخبارات والیأس والعجز: أدى تحدید المشکلة الرئیسیة بهم إلى أن یصبحوا أعداء مع جمیع شعوب العالم. أولا، کانوا یعتقدون: انها فقط الشرق الأوسط أو إیران: إنها إیران الوحیدة التی تعارض البلطجة والأنانیة، ولکنهم یرون الآن أنه فی أوروبا وفی آسیا البعیدة وأفریقیا، الناس یلقونهم بعیدا ویقولون : یانکیز العودة إلى دیارهم. اعترف ترامب أن: حتى فی الفناء الخلفی له، أمریکا اللاتینیة، والناس غیر راضین عنه. فی رأینا، شعبنا الأمریکی أکثر تعاسة! ولکن أیدیهم لا تحصل فی أی مکان. أمریکا مثل سجن کبیر: محاطة بالمیاه والمحیطات، والناس لیس لدیهم طریق الهروب. کانت المکسیک أو کوبا مکان الهاربین، ولکنها کانت لا تزال متاحة لمکتب التحقیقات الفدرالی ووکالة المخابرات المرکزیة. على الرغم من أن فنزویلا الیوم تمکنت من: استیعاب بعض الناس غیر راضین إلى حد ما، فقد تسبب فی: الحکومة الأمریکیة على وشک الإطاحة بالحکومة الفنزویلیة أو کوبا. وهذا هو المشدود الذی یؤکد هذا الادعاء. ولکن فی عدد من المناسبات، یجب أن یقال إن التصریحات القبیحة التی لا أساس لها من ترامب هی مجرد آرائه الخاصة: ولیس رأی الشعب الأمریکی. ربما کان نتنیاهو وعددا من الناس الآخرین یثنیون على کلماته، ولکن الشعب الأمریکی ظهر على أرضیة الشوارع التی کانوا یتحدثون فیها عن شیء آخر. أصبحت مهمة الشعب الأمریکی أصعب من الیوم، یجب أن یخافوا من: مکتب التحقیقات الفدرالی ووکالة المخابرات المرکزیة والبنتاجون. وسوف تأخذ هذا مجنون للخروج من المیدان. بالطبع لا ینبغی أن یکون مجنون! لأن النظام الأمریکی هو مجنون: وترامب هو أحدث طراز فی النظام. لذلک لدیک لکسر النظام. والطریقة الوحیدة لتفکیک هذا النظام هی الاعتقاد بالاستشهاد ولیس الخوف: الموت أو التعذیب. فالأجیال الأمیرکیة السابقة یجب أن تتعرض للتخویف لأنها هاربة أو منفاة من أوروبا وآسیا، والافتقار إلى الأراضی، حتى یتمکنوا من توظیف الشعوب الأصلیة: من السود. ولکن الیوم جمیعا مواطنین أمریکیین. وعلیهم أن یعرفوا أن مالک الأرض هو: مدن أمریکا. وسوف یغادرون الأرض والمدن لأجیالهم. لذلک، یجب أن یخرجوا من الخوف والإبتهاج، وکما هو الحال بالنسبة للمواطن الحقیقی، یقررون حکومتهم: قرار المشارکة البناءة مع العالم.

Amerika mühasirəsi daha sərtləşir:

Tramp'un Birləşmiş Millətlər Təşkilatının sözləri, Amerika Birləşmiş Ştatlarının ürkütücü hökuməti tezliklə tərk ediləcəyini göstərdi! artıq qorxu daimi dövlət göstərdiyi kimi, əlbəttə ki, İran və Suriya adı: America eqoist deyil. Tək fərq, dünya xalqı artıq yeni hökumətin düşməz olacağıdır! Lakin sülhün bərqərar olması başlayacaqdır. Ancaq onlar zəif hiss etmədilər. Hətta Bush və ya Obama, İraq və ya Əfqanıstanı işğal edərək ABŞ-ın dağılmasının qarşısını ala biləcəklərini düşünürdü. Amma indi bunlar sübuta yetirildi: finala nəyin qaçdığını bilmirlər. Kəşfiyyat çarəsizliyi və qüdrətsizlik: Əsas problemin müəyyən edilməsi onları dünya xalqı ilə düşmən halına gətirib çıxardı. Ilk fikir: Just Middle East ya sataşma və onlara qarşı eqoizm, lakin indi onlar Avropa və Uzaq Şərq və Afrika, insanlar onlar atmaq və demək ki, görəcəksiniz ki, yalnız İran Yankees evə getdi. Tramp etiraf etdi ki: Hətta bağçasında, Latın Amerikasında, insanlar onunla bədbəxtdirlər. Bizim fikrimizcə, Amerika xalqımız ən bədbəxtdir! Amma əlləri heç bir yerə getmir. Amerika böyük bir həbsxanaya bənzəyir: suları və okeanları əhatə edir, insanlar isə bir qaçış yolu yoxdur. Əlbəttə ki, hicrət hələ mövcud idi Meksika və ya Kuba, isə FBI və CIA idi. Venesuela edə bu gün olsa da onların yerində bədbəxt bəzi insanlar, lakin bu hökumət Amerikanı devirmək səbəb oldu: Venesuela və ya Kuba hökuməti. Və bu iddianı təsdiq edən tramp. Sahədən çıxan bu çılğınları alacaqlar. Əlbəttə bir dəli deyil! Amerika sistemi deli olduğundan, və Trump sistemin ən yeni modeli. Yəni sistemin pozulması lazımdır. Bu sistemi sökmək üçün yeganə yol şəhadətə inanmaq və qorxmamaqdır: ölüm və ya işgəncə. Amma bu gün hamısı Amerika vətəndaşlarıdır. Onlar torpaq sahibinin olduğunu bilsinlər: Amerika şəhərləri. Onlar torpaqları və şəhərləri öz övladları üçün tərk edəcəklər.

 

ما فکر می کنیم: فرعون مومیایی شده است.

فلک را سقف بشکافیم، و طرحی نو دراندازیم!

حافظ سخن دان و خوشخوان، که می بیند در شیراز ارج و قرب ندارد، می خواهد به جای دیگری برود، اما نمی داند که آسمان همه جا همین رنگ است. بطور کلی، انسان به تبع رشد جسمی، رشد روحی و عقلانی هم دارد که: گفته شده در سن چهل سالگی، عقل انسان به کمال می رسد. (کمال کل شی اول زواله) بعد از کمال، دوباره به سوی زوال می رود. و با این حرکت دوگانه: افت و خیز، همراه افت و خیز بدن می شود.

جسم کودک که رشد کرد، و روی پا ایستاد: اولین سالها، همه انرژی او بر مچ پاها است: و ورجه وورجه می کند. بعد به زانو و ساق نوبت می رسد: لذا نوجوان، همیشه در حال دویدن و انرژی خرج کردن است. بعد به زیر شکم و شکم و: سینه و قلب، چانه و در آخر عمری هم، مغز و خاطرات! از نظر روحی هم، وقتی بچه هستیم در فکر: اثبات خود هستیم منتهی ابتدا کودک فکر می کند: مرکز دنیا است! ولی کم کم می فهمد که باید: این مرکزیت را، خود، ایجاد کند و یا درواقع: با گریه و امثال آن، توجه ها را جلب و: محبت را گدایی کند. به سن بلوغ که می رسد تازه می فهمد: نه تنها مرکز دنیا نیست، بلکه هیچ کس نیست! و اصلا کسی او را دوست ندارد. با تغییرات جسمانی متوجه می شود: بزرگ شده و قدرت دارد. صدایش خش برداشته! قامتش استوار شده و پشت لبش هم مو در آورده است. از ترکیب تنهایی و قدرت داخلی خود، ایده تغییر جهان را در سر می پروراند. خیالات شروع می شود: اگر دنیا چطور باشد، بهتر است! و او تنها کسی است که: می تواند دنیا را تغییر دهد، و مردم را از فقر و بدبختی نجات بخشد. اما هرچه می گذرد، می بیند زورش نمی رسد لذا: در میانسالی تصمیم می گیرد: حداقل شهر خود را! بعدا آن را کوچکتر می کند: محله و فامیل خود را اصلاح کند! در آخر عمر، می بیند حتی زورش به خودش هم نمی رسد! تا خود را تغییر بدهد، چه رسد به تغییر جهان. در مورد کشورها و تمدن ها و: جوامع بشری هم همینطور است: جوامع و تمدن ها هم دارای: روح و جسم مستقلی هستند. انسان ابتدایی که می خواست: جای خدا باشد و کار های او را اصلاح کند، فقط توانست غاری کشف کند! و خود را از باد و باران حفظ کند. هرچه انسان متمدن تر شد، دید که فقط می تواند: با خودش و به اندازه خودش کار کند. ولی یک فرمول را خداوند به او یاد داد: اوهم یاد گرفت. و آن آموزه های دینی بود که می گفت: انسان بدون تصرف در کائنات، هیچ کاره است. و باید این حق تصرف را، از خدا بخواهد تا به او بدهد. این بود که پیامبران الهی توانستند: جهان را تغییر دهند. افراد دیگر هم به ترتیب، در پشت سر آنان قرار گرفتند: هرکس از خدا بیشتر فرمان برد، مردم از او بیشتر فرمان می بردند. اطاعت از خدا موجب اطاعت دیگران از او می شود. امام هادی می فرماید: هرکس می خواهد از او فرمان ببرند، باید اطاعت خدا کند. با اطاعت از خدا، در مسیر مشیت الهی قرار می گیریم و: با رضایت از این مشیت، قدرت نفوذ در ان می یابیم. یعنی حوزه نفوذ و اقتدار مدیریتی هرکس، به اندازه ترس او از خدا و: رضایت ش از مشیت و: قضا و قدر الهی است. آخرین دعای امام حسین ع، این را ثابت می کند. حتی میتوان گفت: که مدیران طاغوتی هم، قدرت خود را از خدا می گیرند! یعنی همان هایی که در بین مردم ادعای خدایی می کنند، چون به خلوت می روند، با خدا نجوا می کنند! مانند فرعون که: سه بار مستجاب الدعوه شد، و بلایا از خود دور کرد، ولی بار آخر خدا گفت: اگر این بار دو رویی را ادامه دهی، چنان نابودت می کنم که برای همه: عبرت باشی! و ما فکر می کنیم: فرعون مومیایی شده است.

Fill the ceiling and make a new plan!

Hafez, a well-known speaker, who sees no signs in Shiraz, wants to go elsewhere, but does not know that the sky is all the same color. In general, as a result of physical growth, human beings also have a mental and spiritual development that is said to have reached perfection at the age of forty. After perfection, it goes back to decline. And with this dual move: the drop and rise, along with the movement of the body.

The baby's body grew up and stood on the leg: for the first few years, all her energy is on the ankles: she swings open. Then comes the knees and legs: so the teenager is always running and spending energy. Then underneath the abdomen and abdomen: chest and heart, chin and at the end of life, brain and memories! Spiritually, when we are kids, we are thinking: We prove ourselves. First, the child thinks: "The center of the world!" But at the very least he realizes that he must: create this center, himself, or actually: by crying and so forth, attracting attention: begging for affection. At the age of puberty, he finds it fresh: not only is not the center of the world, but no one! And no one likes him at all. He realizes with physical changes: he is enlarged and has power. Scratch your voice! He stands up and has a hair on his back. From the combination of loneliness and internal power, the idea of ​​changing the world is over. The fantasy begins: if the world is, it's better! And he is the only one who can: change the world, and save people from poverty and misery. But whatever happens, he does not see it. Therefore, he decides in middle age: At least his own city! Later it will make it smaller: modify your neighborhood and your family! At the end of his life, he does not even see his life! To change itself, let alone change the world. In the case of countries and civilizations, there are also human societies: societies and civilizations also have: an independent spirit and body. The primitive man who wanted to: replace God and repair his work, could only discover the cave! And keep yourself from wind and rain. The more man became more civilized, he saw that he could only work with himself and as much as himself. But God taught him a formula: he learned. And it was the religious doctrine that said: Man is nothing without capture in the universe. And he should ask God to give him the right to seize. It was that the divine prophets were able to: change the world. The other people were arranged behind them: whoever commanded God more, the people commanded him more. Obedience to God causes others to obey him. Imam Hadi says: "Anyone who wants to command him should obey God. By obedience to God, we are on the path to divine providence: and with the satisfaction of this providence, we will have the power to penetrate it. That is, the sphere of influence and authority of each person is as much as his fear of God and: his satisfaction with providence and: divine justice and divine significance. The last of Imam Hossein's prayers proves this. It can even be said that the Tahtian rulers also derive their power from God! That is, those who claim gods among the people, because they go to rest, whisper with Allah! Like Pharaoh, who received three orders from Al-Dawah, and disaster struck herself, but at last, God said, "If you continue this two times, then you will be destroyed so that you can know everything!" And we think: Pharaoh has been mummified.

ملء السقف وجعل خطة جدیدة!

حافظ، المتحدث المعروف، الذی لا یرى أی علامات فی شیراز، یرید أن یذهب إلى مکان آخر، ولکن لا یعرف أن السماء هی نفس اللون. وبصفة عامة، ونتیجة للنمو البدنی، فإن البشر لدیهم أیضا النمو العقلی والروحی الذی یقال أن وصلت إلى الکمال فی سن الأربعین. بعد الکمال، فإنه یعود إلى الانخفاض. ومع هذه الخطوة المزدوجة: الهبوط والارتفاع، جنبا إلى جنب مع حرکة الجسم.

نما جسم الطفل وقفت على الساق: فی السنوات القلیلة الأولى، کل طاقتها هی على الکاحلین: انها تتأرجح مفتوحة. ثم یأتی الرکبتین والساقین: وبالتالی فإن المراهق هو دائما تشغیل وإنفاق الطاقة. ثم تحت البطن والبطن: الصدر والقلب، والذقن، وفی نهایة الحیاة والدماغ والذکریات! روحیا، عندما نحن أطفال، نحن نفکر: نحن نثبت أنفسنا: أولا، الطفل یعتقد: "مرکز العالم!" ولکن على الأقل یدرک أنه یجب علیه: إنشاء هذا المرکز، نفسه، أو فی الواقع: عن طریق البکاء وهکذا دوالیک، وجذب الانتباه: التسول من أجل المودة. فی سن البلوغ، وقال انه یجد انها جدیدة: لیس فقط لیس مرکز العالم، ولکن لا أحد! ولا أحد یحب له على الإطلاق. انه یدرک مع التغیرات الجسدیة: انه الموسع ولها السلطة. خدش صوتک! انه یقف ولها شعر على ظهره. من مزیج من الوحدة والقوة الداخلیة، وفکرة تغییر العالم قد انتهت. یبدأ الخیال: إذا کان العالم هو الأفضل، فمن الأفضل! وهو الوحید الذی یستطیع: تغییر العالم، وإنقاذ الناس من الفقر والبؤس. ولکن مهما حدث، فإنه لا یرى ذلک، لذلک قرر فی منتصف العمر: على الأقل مدینته! فی وقت لاحق وسوف تجعل من أصغر: تعدیل منطقتکم وعائلتک! فی نهایة حیاته، وقال انه لا یرى حتى حیاته! لتغییر نفسه، ناهیک عن تغییر العالم. وفی حالة البلدان والحضارات، توجد أیضا مجتمعات بشریة: المجتمعات والحضارات لها أیضا: روح مستقلة وجسد مستقل. الرجل البدائی الذی یرید: استبدال الله وإصلاح عمله، یمکن أن یکتشف فقط الکهف! والحفاظ على نفسک من الریاح والمطر. وکلما ازداد عدد المتحضرین، رأى أنه لا یستطیع أن یعمل إلا بنفسه وبقدر ما هو نفسه. ولکن الله علمه صیغة: تعلم. وکان العقیدة الدینیة التی تقول: الرجل لا شیء من دون القبض فی الکون. وینبغی أن یطلب من الله أن یعطیه الحق فی الاستیلاء. کان الأنبیاء الإلهیون قادرین على: تغییر العالم. أما الناس الآخرون فقد رتبوا وراءهم: فکل من أمر الله أکثر، أمره الناس أکثر. الطاعة لله یسبب الآخرین طاعة له. یقول الإمام هادی: "أی شخص یرید أن یأمر به یجب أن یطیع الله. من خلال الطاعة لله، ونحن على الطریق إلى العنایة الإلهیة: وبرضا هذا الادخار، سیکون لدینا القدرة على اختراقه. وهذا هو، مجال نفوذ وسلطة کل شخص هو بقدر خوفه من الله و: رضاه عن الادخار و: العدالة الإلهیة والأهمیة الإلهیة. الصلاة الأخیرة للإمام حسین، وهذا یثبت هذا. بل یمکن القول إن حکام طهطان یستمدون أیضا قوتهم من الله! أی أولئک الذین یدعون أنهم آلهة بین الناس، لأنهم یذهبون إلى الراحة، یهمسون مع الله! مثل فرعون، الذی أجاب ثلاث مرات، والکارثة ضربته بعیدا، ولکن فی النهایة قال الله: "إذا کنت لا تزال هذه مرتین، ثم سیتم تدمیر لک حتى تتمکن من معرفة کل شیء!" ونعتقد: فرعون محنط.

Tavanı doldurun və yeni bir plan edin!

Şirazda əlamətlərini görməyən tanınmış bir danışan Hafez, başqa bir yerə getmək istəyir, amma göyün eyni rəng olduğunu bilir. Ümumiyyətlə, fiziki böyümənin nəticəsi olaraq, insanlarda zehni və mənəvi bir inkişaf var ki, bu da qırx yaşda mükəmməlliyə çatmışdır. Mükəmməllikdən sonra, düşməyə başlayır. Və bu ikili hərəkətlə: damla və bədənin hərəkətlə birlikdə yüksəlməsi.

Körpənin cəsədi böyüdü və ayağa qalxdı: ilk bir neçə il içərisində bütün enerjisi ayaq biləydilər. Sonra diz və ayaqları gəlir: yeniyetmələr həmişə çalışan və enerji sərf edirlər. Sonra qarın və qarın altında: sinə və ürək, çənə və həyatın sonunda, beyin və xatirələr! Ruhən, biz uşaq olduğumuz zaman düşünürük: Biz özümüzü sübut edirik. Birincisi, uşaq düşünür: "Dünyanın mərkəzi!" Amma ən azından o, bunu etmək lazım olduğunu başa düşür: bu mərkəzi, özü və ya əslində yaratmaq: ağlayaraq və s. Yetkinlik dövründə o təzə tapır: dünyanın mərkəzi deyil, heç kimdir! Heç kim onu ​​sevmir. O, fiziki dəyişikliklərlə başa düşür: o, genişlənir və gücə malikdir. Səsinizi sil! O durur və arxa bir saç var. Təklik və daxili gücün birləşməsindən dünyayı dəyişdirmək fikri bitdi. Fantaziya başlayır: dünya varsa, daha yaxşıdır! Və o tək olanıdır: dünyayı dəyişdirin və insanları yoxsulluqdan və qəflətdən qurtarın. Amma nə olursa olsun, görmür, buna görə orta yaşda qərar verir: Ən azı öz şəhəri! Daha sonra bunu daha da azaldacaq: qonşuluq və ailənizi dəyişdirin! Həyatının sonunda hətta həyatını görmür! Özünü dəyişdirmək üçün dünyadakı dəyişiklikləri tək qoyun. Ölkələr və sivilizasiyaların vəziyyətində də insan cəmiyyətləri var: cəmiyyətlər və sivilizasiyalar da var: müstəqil ruh və bədən. Allahı əvəz etmək və işini bərpa etmək istəyən ibtidai adam yalnız mağaranı aşkar edə bilər! Özünü külək və yağışdan qoruyun. Daha çox adam daha sivilləşdi, o, yalnız özü ilə və özü ilə işləyə biləcəyini gördü. Lakin Allah ona bir formul öyrətdi: öyrəndi. Və deyilən dini doktrina idi: "İnsan kainatda tutulmadan heç bir şey deyil. Və o, Allahdan ona tutma hüququnu verməsini xahiş etsin. Budur, ilahi peyğəmbərlər: dünyayı dəyişə bildi. Digərləri isə arxasında durmuşdu: Allahı daha çox əmr edənlər daha çox əmr etmişdilər. Allaha itaət etmək başqalarını ona itaət edir. İmam Hadi deyir: "Ona əmr etmək istəyən hər kəs Allaha itaət etməlidir. Allaha itaət edərək, biz ilahi qaydanın yolundadırlar və bu nemətin təmin olunmasından sonra onu nüfuz etməyə gücümüz çatır. Yəni, hər bir insanın nüfuz və nüfuz sahəsi, Allahdan qorxduğu qədər və onun təminatını və İlahi ədalət və ilahi əhəmiyyətə malikdir. İmam Hüseynin dualarının sonuncusu bunu sübut edir. Hətta Tahtiyan hökmdarlarının da Allahdan güclərini əldə etdiyi deyilir! Yəni, insanlar arasında tanrı olmağı iddia edənlər, istirahət üçün getdikləri üçün Allahla pıçıldarlar! Üç dəfə cavab verən firon kimi, fəlakət ondan üz döndərdi, ancaq Allahın sonuncu saatında dedi: "Əgər bu iki dəfə davam etsəniz, hamınız məhv olacaqsınız, biləcəksiniz." Və biz düşünürük: Firon mumürlənmişdir.

اصل بدهی هم، حکم اجرا ندارد! چه رسد به بهره و جریمه و دیرکرد.

اصل بدهی هم، حکم اجرا ندارد! چه رسد به بهره و جریمه و دیرکرد.

خیلی ها سعی می کنند: بین بانکداری« ربوی و اسلامی» یک خط بکشند. و خیلی از اینها بیشتر هم، سعی دارند این خط را پاک کنند. سیف و دیگران سعی دارند: بهره ها را پایین بکشند، ولی از ما بهتران آن را بالاتر از گذشته می برند. قانون را دور می زنند، به آن هم افتخار می کنند. مثلا سود سپرده ها 12درصد اعلام شد، ولی بانکها فوری گفتند: ما روز شمار می دهیم! یعنی نرخ بهره مرکب که تا 200درصد، بالابود به وجود می اورد. 365روز را هر روز، در 12درصد ضرب کنید! ببینید چه رقمی می شود. (1.12بتوان 365!) که حتی با لگاریتم هم، نمی توان حساب کرد. لذا باید دانست که برای بانکها، قانون معنی ندارد! بلکه آنها محاسبات ذهنی خودشان را ملاک میدانند، و هر راهی که بتوانند: جیب مشتری را بیشتر خالی کند. زیرا این نوع تبلیغات، دارای درآمد واقعی! و هزینه احتمالی است. این قاعده می گوید: شما وقتی می گویید: بهره روز شمار و برای مشتری توضیح می دهید، آب از لب و لوچه مشتری می ریزد! فوری پولش را در حساب می گذارد. ولی این شمایید که فردا، می توانید به هزاران بهانه، آن را پرداخت نکنید: مثلا بگویید دولت اجازه نداد، بانک مرکزی مانع شد و.! کلا بورس و بیمه و بانک، از این قاعده استفاده می کنند: مثلا قرعه کشی ها را ببینید، رقم های خیالی برای جایزه تعیین می شود، که مشتری فوری به طرف افتتاح حساب می رود. ولی هرگز کسی این رقم ها را برنده نمی شود، یا جشنواره ها و قرعه کشی ها فراموش می شود، و یا یک تغییر کوچکی در برنامه ها داده می شود: مثلا تمدید می کنند، تا مردم فراموش می کنند: چه قولهایی داده شده است. قاعده دیگری که بانکها استفاده می کنند، شعار بر روی ارزشهای جامعه و: اغراق در آنها، مثل اجرای بانکداری اسلامی یا انجام امور خیریه. با ذکر بانکداری اسلامی، میزان اعتماد مردم بالا می رود، و سپرده نزد بانکها افزایش می یابد، ولی از اسلام خبری نیست. برخی از علما فقط می کوشند: بهره و ربا را برای مردم از هم جدا کنند، در حالیکه در اسلام، اصل وام یا بدهی را هم، به زور نباید گرفت. لذا صدور هرنوع حکم اجرا یا: مصادره دارایی یا توقیف اموال، کاملا غیر اسلامی است. زیرا قران می فرماید: شما قرض را به خدا بدهید! یعنی پس گرفتن آن هم از خدا باید باشد، و کسی نمی تواند خدا را دستگیر یا زندانی کند! درجای دیگر قران ذکر شده: اگر به کسی قرض دادید یا وام پرداختید، او نتوانست به موقع پس بدهد، به او مهلت دهید! و اگر آن را ببخشید برای شما بهتر است. یعنی وام دادن در اسلام، واقعا قرض الحسنه است، و برای خدا است. و اگر کسی نداشت که پس بدهد، در امان خدا است: (المفلس فی امان الله). حالا ببینید بانکها چه کلکی می زنند تا: خدا یا بنده خدا را، دستگیر و زندانی کنند، اموالش را توقیف و مصادره نمایند! آنها می گویند: ما به خاطر بدهی کسی را تحت پیگرد قرار نمی دهیم، بلکه بدلیل نقض عهد و: عدم اجرای قرارداد جریمه می کنیم. بنابر این می بینیم که بانکها، همه چیز را همانطور که می خواهند می بینند. و چیزی بنام اسلام و: خدا و قران و انصاف نمی شناسند، برای همین است که خداوند هم، آنها را دشمن خود معرفی کرده! و می فرماید کسی که ربا را با معامله یکی بداند، یا رباخواری درپیش بگیرد، همانا با خدا اعلام جنگ نموده است. این است که پول بانکها هم برکت ندارد، با اینهمه ثروت و دارایی و: دزدی های زیاد، همیشه ورشکسته هستند! اگر روزی صورتحساب واقعی به مردم بدهند، آن روز، روز مرگ آن ها است. لذا همه صورتحساب های آنها صوری است: پر از در آمدهای کاذب، دارایی های نامرئی و: با قیمت های نامتعارف است. آنها حداقل 5نوع ترازنامه دارند! یکی برای دارایی که مالیات کمتر بدهند. دوم برای مردم که سود را کمی بیشتر نشان دهد. سوم برای سهامداران، که سود را خیلی بیشتر نشان دهد. چهارم برای مدیران که: سود را عالی نشان دهد تا پاداش بگیرند. پنجم برای بانک مرکزی تا کمتر درصد پرداخت کنند.

Principle of debt, there is no execution sentence!

Many try to: line between banking and Islamic banking. And most of them try to clear this line. Mr. Seif and others are trying to lower the interest, but they make it better than before. Take away the law, they are proud of it. For example, the profits of deposits were announced at 12%, but the banks immediately said: We count the day! That is compounding compound interest rates up to 200%. Multiply 365 days every day, at 12%! See what the number is. (1.12 can be 365!) That cannot be counted even with logarithms. Therefore, it should be known that the law does not make sense for banks! Instead, they determine their own mental calculations, and any way they can: empty the customer's pocket further. Because this kind of advertising has real income! And the cost is likely. The rule says: When you say: The day's interest and you explain to the client, the water drops from the lips and the customer! Instantly pays for her money. But you see that tomorrow, you cannot pay for thousands of excuses: say the government did not let it, the central bank was prevented and. Shares and insurers and banks use this rule: for example, draw lots, imaginary figures for the prize, which the immediate customer will pay for the opening. But never one will win those figures, or festivals and sweepstakes will be forgotten, or a small change will be given in programs: for example, they will renew, so people forget: what promises have been given. The other rule that banks use is a slogan on the values of society: Exaggeration in them, such as the implementation of Islamic banking or charitable work. With the mention of Islamic banking, the level of people's trust increases, and deposits reach banks, but there is no news of Islam. Some scholars are only struggling to: make a difference between people and usury, while in Islam, the principle of debt or debt should not be forcibly taken. Therefore, the issuance of any enforcement order or confiscation of property or seizure of property is completely un-Islamic. Because the Qur'an says: "Give God a loan!" That is, taking back from God must be, and no one can arrest or imprison God! The other part of the Qur'an is mentioned: If you loaned or loaned someone, he could not pay back on time, give him a respite! And if you forgive it, it's better for you. Naming a loan in Islam is really a loan to Allah, and it is for Allah. And if anyone did not have to give back, he is safe from Allah. Now, see what the banks are trying to do: God or God's servant, arrest and imprison, seize and confiscate his property! They say: We do not prosecute someone for debt, but because of a breach of the contract and: We do not pay a penalty. Therefore, we see that banks see everything as they wish. And there is something called Islam: God does not know the Qur'an and the fair, that is why God has declared them their enemy! And he says that he who declares war on God by treating one with a deal, or taking usurpation. That is, the money of the banks is not blessed, with so much wealth and assets: a lot of robberies are always bankrupt! If one day a real bill is given to the people, that day is the day of their death. Therefore, all their bills are formal: full of false positives, invisible assets, and at unconventional prices. They have at least 5 types of balance sheets! One for a tax-less asset. Second, for people who show a little more profit. Third, for stockholders, it will show much more profit. Fourth, for managers who are: Profit to show off to reward. Fifth for the central bank to pay less.

مبدأ الدین، لا یوجد حکم التنفیذ!

ویحاول الکثیرون: الربط بین المصارف والخدمات المصرفیة الإسلامیة. ومعظمهم یحاولون مسح هذا الخط. سیف وآخرون یحاولون خفض الفائدة، لکنهم یجعلونها أفضل من ذی قبل. یسلب القانون، فهم فخورون به. على سبیل المثال، تم الإعلان عن أرباح الودائع بنسبة 12٪، ولکن البنوک على الفور قال: نحن نعول الیوم! وهذا یضاعف أسعار الفائدة المرکبة تصل إلى 200٪. مضاعفة 365 یوما کل یوم، فی 12٪! انظر ما هو الرقم. (1.12 یمکن أن یکون 365!) لا یمکن عدها حتى مع اللوغاریتمات. ولذلک، ینبغی أن یکون معروفا أن القانون لا معنى بالنسبة للبنوک! بدلا من ذلک، فإنها تحدد الحسابات الذهنیة الخاصة بهم، وبأی طریقة ممکنة: تفریغ جیب العمیل أبعد من ذلک. لأن هذا النوع من الإعلانات لدیه دخل حقیقی! ومن المرجح أن التکلفة. وتقول القاعدة: عندما تقول: مصلحة الیوم وتشرح للعمیل، قطرات الماء من الشفاه والعمیل! تدفع على الفور لأموالها. ولکنک ترى أن غدا لا یمکنک أن تدفع ثمن الآلاف من الأعذار: یقول الحکومة لم تسمح بذلک، تم منع البنک المرکزی و. الأسهم وشرکات التأمین والبنوک تستخدم هذه القاعدة: على سبیل المثال، سحب القرعة، أرقام الخیال للجائزة، والتی العمیل یذهب فورا إلى فتح الحساب. ولکن لن یفوز أحد بهذه الأرقام، أو سوف تنسى المهرجانات والیانصیب، أو سیتم تقدیم تغییر بسیط فی البرامج: على سبیل المثال، سوف تجدد، حتى ینسى الناس: ما هی الوعود التی أعطیت . والقاعدة الأخرى التی تستخدمها المصارف هی شعار على قیم المجتمع: المبالغة فیها، مثل تنفیذ الصیرفة الإسلامیة أو القیام بأعمال خیریة. ومع ذکر الصیرفة الإسلامیة، یزداد مستوى ثقة الشعب، وتصل الودائع إلى البنوک، ولکن لا توجد أخبار عن الإسلام. بعض العلماء لا یکافحون إلا من أجل: إحداث فرق بین الناس والربا، بینما فی الإسلام، مبدأ الدین أو الدین لا ینبغی أن یؤخذ قسرا. ولذلک، فإن إصدار أی أمر إنفاذ أو مصادرة ممتلکات أو مصادرة ممتلکات غیر إسلامی تماما. لأن القرآن یقول: "أعطوا الله قرضا!" وهذا هو، والرجوع من الله یجب أن یکون، ولا أحد یستطیع اعتقال أو سجن الله! الجزء الآخر من القرآن هو ذکر: إذا کنت اقترضت أو اقترضت شخص ما، وقال انه لا یمکن أن تسدد فی الوقت المحدد، وإعطائه مهلة! وإذا کنت یغفر ذلک، فمن الأفضل بالنسبة لک. تسمیة القرض فی الإسلام هو حقا قرض إلى الله، ومن أجل الله. وإذا کان أی شخص لا یضطر إلى إعادته، فهو آمن من الله. الآن، انظر ما تحاول البنوک القیام به: الله أو خادم الله، القبض والسجن، ومصادرة ممتلکاته ومصادرته! یقولون: نحن لا ملاحقة شخص للدین، ولکن بسبب خرق العقد و: نحن لا ندفع غرامة. لذلک، نرى أن البنوک ترى کل شیء کما یحلو لهم. وهناک شیء یسمى الإسلام: الله لا یعرف القرآن والمعرض، وهذا هو السبب قد أعلن الله لهم عدوهم! ویقول إنه الذی یعلن الحرب على الله من خلال معاملة واحدة مع صفقة، أو أخذ اغتصاب. أی أن أموال البنوک لا تبارک، مع الکثیر من الثروة والأصول: الکثیر من السرقة دائما مفلسة! إذا یوم واحد یتم إعطاء مشروع قانون حقیقی للشعب، فی ذلک الیوم هو یوم وفاتهم. ولذلک، فإن جمیع فواتیرها رسمیة: ملیئة بالإیجابیات الکاذبة، والأصول غیر المرئیة، وبأسعار غیر تقلیدیة. لدیهم ما لا یقل عن 5 أنواع من المیزانیات! واحد للأصول غیر الضریبیة. ثانیا، بالنسبة للأشخاص الذین یظهرون المزید من الأرباح. ثالثا، بالنسبة للمساهمین، وسوف تظهر أکثر من ذلک بکثیر الربح. رابعا، للمدیرین الذین: الربح لیکون کبیرا لمکافأة. خامسا للبنک المرکزی لدفع أقل.

Borc prinsipi, icra hökmü yoxdur!

Bir çoxları bankçılıq və İslam bankçılığı arasında əlaqə qurmağa çalışırlar. Və onların əksəriyyəti bu xəttini təmizləmək üçün çalışırlar. Seif və başqaları maraqları azaltmağa çalışırlar, amma əvvəllərdən daha yaxşıdırlar. Qanunu götür, onlar bununla qürur duyurlar. Məsələn, əmanətlərin mənfəəti 12% -də elan edilmişdi, lakin banklar dərhal dedilər: "Günü sayırıq! Bu, mürəkkəb faiz dərəcələrini 200% -ə qədər artırır. Hər gün 365 gün, 12% -ə çarpın! Sayının nə olduğunu gör. (1.12 ola bilər! 365!) Bu da logarithms ilə sayılmaz. Buna görə də, qanun banklar üçün məntiqli deyildir! Bunun əvəzinə, öz zehni hesablamalarını və istənilən şəkildə edə bilərlər: müştərinin cibini daha da boşaltın. Çünki bu cür reklam real gəlir! Və xərcləri çox güman ki. Qaydada deyilir: Əgər deyirsiniz: Günün maraqları və müştəri üçün açıqlama, su dodaqlardan və müştəridən axır! Dərhal pulunu ödəyir. Amma sabah, minlərlə bəhanə üçün ödəniş edə bilməzsiniz: hökumət bunu icazə vermədi, mərkəzi bank qarşısı alındı və. Səhmlər, sığortaçılar və banklar bu qaydan istifadə edirlər: məsələn, dərhal müştərinin açılması üçün ödəyəcəyi mükafat üçün çox sayda xəyali rəqəmlər çəkin. Amma bu rəqəmləri heç kim qazana bilməyəcək, ya da festival və piyangolar unutulmayacaq və ya proqramlarda kiçik bir dəyişiklik veriləcəkdir: məsələn, yenilənəcəkdir, belə ki insanlar unuturlar: nə vaxtsa verilmişdir . Bankların istifadə etdiyi digər qayda cəmiyyət dəyərlərinə şüar edir: İslam bankçılığı və ya xeyriyyə işlərinin həyata keçirilməsi kimi onların içərisində şişirtmə. İslam bankçılığından söz açarkən, insanların etibar səviyyəsi yüksəlir və əmanət banklara çatır, ancaq İslam xəbərləri yoxdur. Bəzi alimlər yalnız mübarizə aparır: insanlar və insanlar arasında fərq yaratmaq, İslamda borc və ya borc prinsipi zorla alınmamalıdır. Buna görə hər hansı icra əmri verilməsi və ya əmlakın müsadirə edilməsi və ya əmlakın ələ keçirilməsi tamamilə İslam dini deyildir. Çünki Quranda deyilir: "Allahı bir borc ver!" Yəni, Allahdan dönməli olmalı və heç kim Allahı həbs edə bilməz və ya həbs edə bilməz! Quranın digər bir hissəsində qeyd olunur: Əgər bir kəsə borc verdiyiniz və ya borc verdiyiniz zaman, geri qaytarmaq, ona möhlət verə bilmədi! Əgər onu bağışlasanız, sizin üçün daha yaxşıdır. İslamda kredit vermək, həqiqətən, Allah üçün bir kreditdir və Allah üçündir. Hər kəs geri vermək istəməzsə, Allahdan təhlükəsizdir. İndi banklar nə etməyə çalışırlar: Allah və ya Allahın xidmətçisi, həbs və həbs, əmlakını ələ keçirin və əl qoyun! Onlar deyirlər: Biz borc üçün kimsə cəzalandırmırıq, lakin müqavilənin pozulmasına görə: Biz cəza vermirik. Ona görə də biz bankların istədikləri kimi hər şeyi görürük. İslam deyilən bir şey var: Allah Quranı və ədaləti bilmir, ona görə də Allah onları düşmənlərini elan etdi! Və deyir ki, Allahı müharibə edənlər bir-birləri ilə məşğul olur və ya qəsb edərək. Yəni, bankların pulları çoxlu mal və aktivlərlə mübarək deyil: bir çox soyğunçuluq həmişə iflas edir! Bir gün xalqlara bir real qanun verilsə, o gün onların ölüm günüdür. Buna görə də bütün qanun layihələri formaldır: saxta, görünməz aktivlər və qeyri-ənənəvi qiymətlərlə doludur. Ən azı 5 növ balans var! Bir vergi az aktiv üçün. İkincisi, bir az daha çox mənfəət göstərən insanlar üçün. Üçüncüsü, səhmdarlar üçün daha çox mənfəət verəcəkdir. Dördüncüsü, menecerlər üçün: mükafat vermək üçün gəlir. Mərkəzi bank üçün daha az ödəmə üçün beşinci.