روند رشد تشکیلات سیاسی
تشکیلات سیاسی نوعی از همان رفتار شناسی سازمانی و اداری است.
از نظر کلی وقتی انسانی با انسان دیگری همکاری آغاز می کند، از حالت انفرادی به مرحله تشکیلاتی ارتقا پیدا کرده است. برای شروع همکاری باید یکی رهبر و دیگری پیرو باشد. چرا که تفاوت های فردی انسان ها در تعامل بایکدیگر، مشکل آفرین است و باید یکی این تفاوت های فردی خود را نادیده بگیرد. و به اصطلاح به حرف آن یکی گوش بدهد.
شاید بتوان گفت قدیمی ترین تشکیلات یا سازمان اداری و اجتماعی، در ایران شکل گرفته و حکومت های منسجم و با برنامه در آن تشکیل شده است. زیرا تشکیل حکومت یا مدیریت هم، ممکن است مانند گروه ها اتفاقی باشند. مثلا شما وقتی در خیابان یا یک میدان می روید، با انسان های متفاوتی هم مسیر می شوید. یعنی حداقل یک مورد مشترک باهم دارید، ولی سازمان یا گروه نام نمی گیرید.
البته این نظریه جامعه شناسان یا جمعیت شناسان است! والا به نظر ما، وجود همین هدف لحظه ای هم میتواند از انسان ها، یک تشکیلات بسازد. پیاده روی ها یا رفتن در پیاده رو ها، یک هدف است زیرا هم ورزش حساب می شود و: هم مطالعات اجتماعی و شهری و غیره. زیرا شما در هنگام پیاده روی، بر چهره همه همراهان دقت می کنید و: آن را روانشناسی می کنید. از نظر ما هر چهره، کوهی از مشکلات و طرح و ها و برنامه و عقاید هستند، ولی کسی به آن ها بها نمی دهد.
از نظر اسلام هم همین طور است: یک نفر ممکن است به تنهایی یک امت باشد! (القران الکریم |إِنَّ إِبْرَاهِیمَ کَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلَّهِ حَنِیفًا وَلَمْ یَکُ مِنَ الْمُشْرِکِین)َ حضرت ابراهیم به تنهایی، از نظر خداوند یک امت است.
از دیدگاه تئوری پدیده های سیاسی هم، فرد بنیانگذار تشکیلات است. پس کسی که چیزی درست می کند، باید آن را داشته باشد (معطی شی نمی تواند فاقد شی باشد).امام خمینی هم در وصف شهید بهشتی می گوید: بهشتی یک امت بود برای این ملت.
بنابر این هسته تشکیلاتی، از یک نفر شروع می شود و تا موقعی که این فرد با دیگران تعامل را آغاز کرده و: به تعداد انگشتان نرسیده اند به همان :هسته تشکیلاتی نام گذاری می شوند. در هسته تشکیلاتی همه مانند هم هستند و: همه در یک سطح مدیریتی می باشند. یعنی رده سازمانی آنها یک سازمان تخت است. در مراحل رشد این تشکیلات به مرحله تشکیلات تسبیحی یا: زنجیری می رسیم که: چند هسته تشکیلاتی هم عرض و: ادامه همان سازمان تخت هستند.
وقتی تشکیلات گسترده تر می شو، لازمه آن تقسیم کار است. می گویند اولین تقسیم کار ثبت شده در قران، برای حضرت موسی ع است که خدا، به ایشان دستور داد که اعضا خود را به ده گروه تقسیم کند و: برای هر کدام نقیب یا رئیس تعیین کند. معنی این حرکت آن بود که: رئیس ها باید مجری احکام و نظرات حضرت موسی ع باشند. البته در دوران حکومت هخامنشیان هم، چنین تقسیم کاری دیده می شود و ایران بزرگ آن موقع، به چند استان یا ساتراپ تقسیم می شود. ولی تمرکز و مدیریت مرکزی ازبین نمی رود. به همین دلیل هر یک را به شاخ یا شاخه درخت تشبیه می کنند و: راس آن ها، شاخ شاخان یا شاهنشاه نام می گیرد.
این تقسیم بندی وقتی به ارتش می رسد که: نفرات آن بسیار زیاد است، حالت تشکیلات هرمی می گیرد. تشکیلات هرمی میتواند مانند شرکت های هرمی، دو به دو یا دومینال باشد و: یا مانند فراماسونری سه به سه باشد، یا حیطه نظارت آن گسترده تر شود که: هر کدام فلسفه خود را دارد: دو به دو برگرفته از عقیده تقسیم جهان به خیر و شر یا نور و تاریکی، منشا می گیرد و معمولا :وزیر دست راست و دست چپ گفته می شد.
تقسیم سه به سه هم از تثلیث مسیحیت منشا می گیرد که: همه چیز را تقسیم برسه می کنند مانند تفکیک قوای سه گانه در قانون فرانسه یا نیروهای مسلح سه گانه در آمریکا از نمود های آن است
بعد از ظهور دنیای تبلیغات و پروپاگاندا ، مطبوعات بعنوان رکن چهارم به این سه قوا اضافه می شود. برخی ها هم نظم چهار تایی را، از چهار فرشته مقرب خدا که مدیریت جهان را دارند، می گیرند یا از ابعاد کعبه میدانند. در حالی که کعبه در لغت از مکعب که: همان سه تایی است منشا می گیرد ولی عملا شش وجه دارد.
عدد پنج هم در حیطه نظارت، بر حکم فرمایی مچ بر 5 انگشت اشاره دارد و:یا از حدیث کسا نشات می گیرد . عدد هفت اشاره به در های جهنم و عدد هشت اشاره به هشت درب بهشت است. یا به امام هشتم نسبت داده میشود که: به همین دلیل در طرح های اسلیمی رواقها، از ستاره های هشت پر یا پنج پر استفاده می شود.
اما سازمان ها با تمام وسعت خود، قادر به پوشش همه اعضا نیستند. مخصوصا الان که 8 میلیارد عضو زنده انسان، در صف هستند. لذا نیاز به تشکیلات فراگیری هست که این، تشکیلات نمازی است. یعنی مانند نماز خواندن مسلمانان، یک رهبر اصلی وجود دارد بنام امام جماعت، عده ای امنا هستند در صف اول، ولی بقیه مردم از هرجا می توانند به این تشکیلات متصل شوند و: ورود و خروج آن ها هم ازاد است
La croissance de l'organisation politique
Le comportement de l'identité organisationnelle est une organisation politique et de l'administration.
Pour commencer à travailler doit être un leader et les suiveurs. En raison de différences individuelles en interaction ensemble, est problématique et doit-on ignorer les différences individuelles. Pour ainsi dire, et de lui donner une écoute.
Parce que la formation ou la gestion du gouvernement, ces groupes peuvent être accidentelle. Par exemple, quand vous allez dans la rue ou dans un champ, avec des gens s'entendent ensemble. Si au moins un de l'articulation ensemble, mais ne nomme pas l'organisation ou du groupe.
Bien sûr, cette théorie sociologues et démographes ont! Sinon, nous aussi, nous pouvons avoir le même moment, l'objectif de l'humanité, construire une organisation. Ou aller marcher sur le trottoir, un but de l'exercice est à considérer: les études sociales et urbaines, et d'autres. Parce que quand vous marchez, vous êtes sûr de faire face tout au long: Si c'est la psychologie. Chacun de nous fait face à une montagne de problèmes et les idées, les conceptions et les plans sont, mais qui ne les apprécient pas.
L'Islam est la même: une personne peut être une seule nation! () Abraham seul, le Seigneur est une nation.
Les perspectives théoriques des phénomènes politiques, le fondateur de l'organisation. Alors, qui fait quelque chose de mal, il doit être (). Imam Khomeini, description Shahid Beheshti dit c'était le paradis pour les gens d'une nation.
Par conséquent, le noyau de l'organisation d'une personne lorsque la personne commence à interagir avec les autres et de commencer à compter les doigts ne sont pas les mêmes: l'organisation nucléaire sont nommés. Le noyau de l'organisation sont tous pareils, tous dans un niveau de gestion. Ils ont une organisation horizontale de l'entreprise. Étapes de perles ou de phases formant croissance: Porte-critères: l'organisation de la largeur multi-core: plus de la même organisation sont à plat.
Téléchargez l'organisation plus large, la division du travail est nécessaire. Le déménagement signifierait que le chef de la direction doit avoir des jugements et des opinions que Moïse. Cependant, pendant le règne des Achéménides, une telle division du travail se produit et grand alors, est divisé en plusieurs provinces ou satrapies. Mais attention de la direction centrale n'est pas détruit. Par conséquent, chaque branche ou les branches de l'arbre sont similaires et Ross, il est appelé Corne Shakhan ou roi.
Cette classification est l'armée que leur nombre est très élevé, a une structure pyramidale.et le mal ou la lumière et les ténèbres, la source est généralement: la main droite et la main gauche, a déclaré le ministre.
Après avoir émergé monde de la propagande, les médias comme le quatrième pilier est ajouté aux trois branches. Certains de même ordre de quatre groupes, dont quatre dans le monde ont réussi Archange de Dieu, sera ou connaître les dimensions de la Kaaba. Cependant, en termes de la Kaaba cube que le triplet est dérivé, mais est en fait six faces.
Numéro cinq dans le domaine de la gouvernance, de l'État par le cinquième doigt et le poignet: ou émanant de la tradition Ksa. Se référant aux huit virgule sept huit portes de l'enfer et le ciel. Ou est affecté à la huitième Imam: Donc conceptions Arabesque portique de huit étoiles ou cinq branches sont utilisées.
Mais la pleine mesure de leurs organisations, ils ne sont pas en mesure de couvrir tous les membres. Surtout maintenant que la vie humaine de 8 milliards de membres, sont dans la file d'attente. Par conséquent, il est une organisation apprenante que cette organisation de la prière. Comme les prières musulmanes, le principal dirigeant est appelé une prière, quelques conseillers sont à l'avant-garde, mais d'autres personnes de partout peuvent être liés à l'organisation: il est alors entrée et à la sortie