در تهاجم فرهنگی برد با ما است
ما از بکار گیری لغات حارجی ترسی به دل نداریم زیرا لغت های خارجی هم قبلا مال خودمان بوده است! فقط لهجه عوض شده در فارسی مادر می گوییم در انگلیسی مودر! در فارسی دختر می گوییم در انگلیسی دوتر!مامی همان مامان است وپاپا همان بابا! حتی در چینی نیز به مادر ما می گویند.
اینکه چیزی نیست آنقدر لغت فارسی در قران به کار رفت که در زمان نزول عده ای شایع کردند قران نوشتن کار سلمان فارسی است که بعد قران می فرماید:( أَنَّهُمْ یَقُولُونَ إِنَّمَا یُعَلِّمُهُ بَشَرٌ ۗ لِسَانُ الَّذِی یُلْحِدُونَ إِلَیْهِ أَعْجَمِیٌّ وَهَٰذَا لِسَانٌ عَرَبِیٌّ مُبِینٌ ) یعنی این کتاب نه فارسی است نه عربی بدوی، بلکه عربی مبین است. براساس تحقیق یکی از دانشمندان به عدد ابجد زبان های فارسی و ترکی وعبری وعربی لغات همان زبان ها در قران به کار رفته است! یعنی عبری و عربی مساوی است و لغات فارسی بیش از همه است.
فیلو لوژیست ها یا همان زبان شناسان هم معتقدند تمام زبان های بشری از ابتدا یکی بوده بر اثر مرور زمان با کج کردن دهان یا بالا بردن لب یا به حلق انداختن صدا ها تفاوت هایی پیدا کردند مثلا لفظ حضرت آدم در همه زبان ها مشترک است اگر برخی آن را آدام می گویند موضوع را عوض نمی کند یا اگر داوود را دیوید بگویند و حسین را خوزه تفاوتی در ماهیت بحث ایجاد نمی کند.
در شمارش هم چون انگشت وسیله شمردن بوده در همه خط نوشته ها عدد یک بصورت انگشت سبابه است و در زبان رومی دو همان دو انگشت و سه ، سه انگشت را نشان میدهد! و در فارسی و انگلیسی به صورت زبانه به عدد یک اضافه می شوند. البته از 4 به بعد اختلاف بیشتر می شود چرا که برای تغییر آن وقت کافی صرف می شده است.
در زبان چینی یا ژاپنی و کره ای از تصویر بیشتری استفاده می شود.وحروف آن ها خیلی بیشتر از 26تای انگلیسی یا 28 های عربی یا32 تای فارسی است. زیرا برخی تا 80هزار شکل و کاراکتر را یاد داشت کرده اند البته بعد از کمونیست شدن چین تعداد آن ها خلاصه و کمتر شده ولی حداقل ده هزار کاراکتر لازمه باسواد شدن جینی ها است.
البته همه این ها به معنی این نیست که نسبت به هویت خود بی تعصب باشیم منتهی هویت را باید باز تعریف کرد آیا هویت ما همین وضعیت امروز است یا در طول تاریخ ملاک است آیا زمانی که همه دنیا در سیطره ایران بوده و از زمان کورش و داریوش که حتی مصر جزو ایران بوده هویت ما ساخته شدن یا اکنون که کلمات زبان فارسی ما با لغات فرانسوی و انگلیس و آلمانی و روسی مخلوط شده است
به عبارت دیگر ایا زبان روسی و انگلیسی از زبان فارسی جدا شده یا فارسی از سانسکریت و گات ها جدا شده؟ زبان دری اصالت دارد یا زبان آلمانی ؟ جواب به این سوال البته از سوی ما راحت است زیرا تمامی اقوام از کنار دریای مازندران به جهان توزیع شده اند اما آن ها هستند که این را قبول نمی کنند و برای خودشان تاریخ سازی می کنند.
فرق این دو مسئله در این است که اگر کشورهای دنیا فرزند ایران باشند زبان و فرهنگ آن ها هم زبان و فرهنگ فرزندان او است مانند پدری که به زبان قاجاری حرف می زند ولی پسرانش به زبان طیب! در هر دو صورت فرزندان همان پدر هستند و خوب و بد شان به پای پدر نوشته می شود. یعنی زبان فرانسه و انگلیسی و عربی و غیره همه از یک منشا آن هم کناره خزر پیدا شده است.
معنی این حرف آن است که بعد از سال ها دوری اقوام و فرهنگ ها از سرزمین و زبان مادری اکنون با پیدایش جهان دیجیتالی و دهکده جهانی همه میروند که به یک زبان جهانی دست پیدا کنند. و هرچه این همگرایی بیشتر شود فرهنگ مسلط نمود بیشتری پیدا می کند و فرهنگ مسلط یک فرهنگ قدرتمند و با ریشه است و آن چیزی جز فرهنگ ایرانی اسلامی نیست.
نرم افزار انقلاب اسلامی زبان ویژه خود را دارا است و کم کم بر جهان مسلط می شود. برخی ها یا هو را همان یاهو و یاحق ایرانی می دانند و گوگل را به معنی چرخاندن چشم می گویند. و کلمات فارسی همراه نرم افزار امام خمینی ره به سراسر جهان صادر شده و میرود تا فرهنگ لغت ها را فتح کند.Grâce à notre gamme de l'invasion culturelle
Nous avons appliqué les mots Harjy la peur dans le cœur des mot étranger est déjà la nôtre ! Juste changé accent en anglais on dit en persan mère MVDR ! En anglais on dit en persan fille DVTR ! Maman même maman et papa comme papa! Même Chinois disent à notre mère .
Basé sur les recherches de scientifiques numéros Abjad sont des mots persans et turcs , et en hébreu et en arabe dans le Coran sont utilisés dans la même langue ! Hébreu et en arabe , farsi mots est la même partout.
Philo Lvzhyst ou les autres linguistes croient que toutes les langues humaines depuis le début du passage du temps , l'inclinaison de la bouche ou des lèvres ou de la gorge , jetant le son des différences constatées dans toutes les langues d'Adam exemple littéral commun de la certains disent que Adam ne change pas le sujet ou dire si David David H. José ne fait pas de différence dans la nature de la discussion .
Tels que le doigt de comptage en comptant le nombre de lignes dans une langue romaine de l'index et le pouce de deux deux et trois, trois doigts spectacle! En persan et en anglais, une langue supplémentaire sont les chiffres. Cependant , la différence est supérieure à 4 , puis ils ont suffisamment de temps pour changer .
Langue chinoise ou japonaise , coréenne et fichiers les plus utilisés . , Et les personnages sont bien plus que 26 ou 32 Tai Tai anglais ou en arabe 28 Persique. Parce que quelque 80 mille formes et des personnages auraient appris après la Chine communiste , bien sûr , mais moins que la somme de dix mille caractères alphabétisation Gini minimum est indispensable .
C'est , langues anglaise et russe du sanskrit , en persan ou persan isolé et séparé du GATT ? Dari authenticité ou allemand ?
Bons et mauvais enfants du même père et le pied de leur père est écrit . À savoir le français , l'anglais , l'arabe , etc , qui sont créés à partir du bord de la mer Caspienne a été trouvée .
Cette convergence est supérieure à la culture dominante gagne de plus en plus puissant et dominant de la culture , une culture qui est ancrée dans la culture islamique est tout sauf cela.
Revolution Software a son propre jargon et va progressivement dominer le monde . D'autres, ou Ho iranien Yahaghi comme Yahoo et Google , et ils disent que cela signifie tourner les yeux . Emam Khomeini mots persans et les logiciels associés et sont exportés partout dans le monde à conquérir le dictionnaire .
آیا خدا هم بازی می کند؟
بازی در اسلام بر دو گونه است: بازی های عبث و بازی های با ارزش. لذا میتوان گفت از نظر اسلام، بازی کاملا مردود و یا کاملا پذیرفته شده نیست . اگر هدف از بازی، تکامل در اندیشه و باروری در رفتار های عقلی و اجتماعی باشد، این بازی لازم و ضروری است. اما اگر بازی هدف نداشته باشد و: برای وقت کشی یا وارد کردن ضرر مالی و جسمی باشد، حرام است. قمار بازی یا هر نوع بازی که: شخص در آن برد و باخت داشته باشد حرام است .
حتی در برد و باخت، دو چیز مستثنی شده است یعنی: تیر اندازی و اسب سواری را برخی جایز دانسته اند. و دلیل آن هم روشن است: تیراندازی و اسب سواری برای: اهداف دفاعی است و شخص را قادر می کند تا: از خود در برابر دشمن محافظت کند. و صد البته از این قدرت، نباید در مقابل دوستان سوء استفاده کرد. رسم پهلوانی که در ایران باب شد و: برخی آن را عیاری و رندی یا قلندری و درویشی میدانند، برای همین است تا: افراد قوی و ورزش کار، هرگز از قدرت بدنی خود برای امور خلاف استفاده نکنند.
بازی با اهداف مثبت، در واقع جزئی از زندگی می شود. یعنی چه برای گذراندن اوقات فراغت و: چه برای تربیت بدن یا روح و روان، ورزش و یا هر بازی دیگری مورد استفاده قرار گیرد، قابل احترام است. ممکن است شما کاری نداشته باشید و: به پیاده روی بروید یا: در پارکها مشغول ورزش با: دستگاههای نصب شده باشید. همه این ها با اهداف و نیت های پاک، مورد رضایت خداوند است. و جزء عبادات هم محسوب می شود.
امام سجاد علیه السلام می فرماید: همینکه یک جوانی خوب است و باعث آزار و اذیت مردم نمی شود، باید از او تشکر کرد. یعنی یک جوان بجای اینکه مشت بر دیوار بکوبد یا: بر سینه دوستانش بزند، می رود و در پارک ورزش می کند، این جای تشکر دارد. لذا در گفتار رهبری هم می بینیم که: از جوانان سه چیز خواسته است:تهذیب، تحصیل و ورزش. و یا گفته شده که: امر به ورزش امر به معروف است.
علاوه بر ورزش یا بازی های جسمانی، بازی های فکری نیز وجود دارد. اولین بازی فکری را خدا با حضرت آدم دارد: آنجا که او را همه چیز یاد می دهد و: بعد فراخوان می دهد و :امتحان می گیرد و تنها حضرت آدم است که جواب سوالات را می داند! در واقع خداوند میتوانسته به فرشتگان هم یاد بدهد و: بعد بطور یکسان از همه بپرسد ولی، علاقه اش به یک موجود متفکر و خلاق، بیشتر بوده است.
بازی بعدی را حضرت یوسف انجام میدهد: پیمانه گندم را در کیسه برادر کوچکش جاسازی می کند و: او را به دزدی متهم می کند تا: بتواند وی را نزد خود نگهدارد. و خدا در قران می گوید این بازی فکری را ما به او یاد دادیم.( کَذَلِکَ کِدْنَا لِیُوسُفَ مَا کَانَ لِیَأْخُذَ أَخَاهُ فِی دِینِ الْمَلِکِ) واصولا می بینیم در خاطرات کودکی حضرت یوسف، ایشان به بازی علاقه شدیدی داشت و: برادرانش از همین علاقه او سوء استفاده کردند و: از پدر اجازه او را گرفتند.
حضرت پیامبر نیز،بازی با نوه های خود را بسیار دوست میداشت. حتی یکبار که یکی از نوه هایش به مسجد آمده بود، مردم دیدند که پیامبر یکی از سجده هایش را بسیار طولانی کرد! بعد از نماز به ایشان تذکر دادند ولی ایشان فرمودند که: حسنم بر روی گردنم سوار بود، سجده را طولانی کردم تا او خودش پایین بیاید.
خداوند هم بازی را دوست دارد! با بندگان خود بصورت تک تک و بقول فرنگی ها فیس تو فیس بازی می کند! حضرت علی ع می فرماید: خدا را از ان جهت بهتر شناختم که :هرچه برنامه ریزی کردم او به هم زد!
(عرفت الله بفسخ العزائم و حل العقود [ نهج البلاغه فیض از کلام 242 ص 1196)
یعنی تصور اینکه خدا ما را آفریده و: رها کرده یک تصور باطل است. و او همیشه با ما است و:ما را می بیند و با ما بازی می کند.
این بازی برخی مواقع بلا و: برخی مواقع به معنی امتحان است. مثلا شما ببینید در اوج قدرت نظامی و توانایی های تکنولوژی ژاپن، یک زلزله آن ها را زمینگیر می کند! یا در اوج رجز خوانی آمریکا، یک توفان، تمام مراکز قدرت آن ها را نابود می کند و: از یک ملت پر مدعا یک مردم فقیر و محتاج درست می کند.
در خود ایران هر رئیس جمهوری یا پادشاهی، ادعاهای الکی کرد یک زلزله آمد و همه رجز خوانی های او را خالی بندی نشان داد! در زمان شاه، در اوج قدرت ساواک، ناگهان زلزله بوئین زهرا می آید و: باعث سرشکستگی شاه و محبوبیت تختی می شود. در زمان سازندگی هم، آقای هاشمی رسما اعتراف کرد که: این زلزله رودبار حال ما را گرفت! در زمان خاتمی زلزله بم و: در زمان احمدی نژاد زلزله آب بر زنجان و یا: آذربایجان شرقی، همه برنامه ها را به هم زد. و این ها بلا نیست، اشاره خداوند است برای بیداری و آگاهی !
دولت پاکستان از یکطرف با ایران دوستی می کند! ولی از طرف دیگر اطلاعات ایران را به عربستانیها می فروشد. و برای همین دائما سیل وزلزله دارد! ولی کیست که عبرت بگیرد.
Dieu joue-t ?
Islam a deux espèces jouent jeux inutiles valeur . Ainsi, il peut être dit de l'Islam , est totalement inacceptable et totalement accepté . Si le but du jeu , le développement de la pensée rationnelle et le comportement reproducteur et sociale , il est nécessaire de jouer. Mais si le jeu n'est pas le but : attendre ou de la perte d'insertion et physique , est interdite . Jeu ou tout autre jeu que quelqu'un qui est en train de gagner ou de perdre est interdite.
Même dans les gains et les pertes , sauf pour deux choses à savoir : la prise de vue et l'équitation sont autorisés pour certains. La raison en est claire : tir à l'arc et de l'équitation pour : des fins défensives et la personne sera en mesure de : se protéger contre l'ennemi . Et bien sûr , le pouvoir ne doit pas être abusé devant des amis . Tirage héroïque de Bob en Iran et une partie de son agilité et Randy ou Qalandar et derviche sait pourquoi : les individus et les athlètes forts , jamais votre endurance au contraire pas utiliser .
Joué avec des buts positifs dans la vie est réellement. Qu'est-ce que cela signifie pour les loisirs et la manière de former le corps ou l'esprit , les sports ou tout autre jeu utilisé doit être respecté . Vous pouvez ou ne pouvez pas travailler à faire de la randonnée ou à un occupé appareils d'exercice du parc ont été installés . Tous ces objectifs et des intentions pures , Dieu est satisfait. Et fait partie du culte .
Imam Imam Sajjad dit: Il est un bon jeunes ne sont pas à l'origine du harcèlement , nous l'avons remercié . C'est un peu jeune poing frapper le mur ou sur la poitrine d'un ami, il va et ne le parc des sports , grâce à cela. Ainsi nous pouvons voir que le discours du chef : la jeunesse est demandé trois choses : l'édification , de l'éducation et des sports . Et a déclaré qu'il enjoint l'exercice .
En plus de l'exercice physique ou jouer à des jeux , il ya aussi un intellectuel . Premier jeu de mémoire avec Adam , Dieu est là pour tout lui apprendre et après cet appel , et : est le test et que Adam connaît la réponse ! En fait , Dieu pouvait enseigner les anges et : après tout , la même question , mais son intérêt pour un contenu réfléchie et créative , était plus élevé .
Joseph prochain match est : module de blé est placé dans le sac et son petit frère : il est accusé d'avoir volé jusqu'à : peut-il garder pour lui . Allah dit dans le Coran que la pensée jeu nous avons à apprendre ( ) Et voir essentiellement les souvenirs d'enfance de Joseph , il était très intéressé par le jeu : . L'abus de cette de frères, il dit intérêt , et : son père la permission de pris .
Prophète Muhammad aimait aussi jouer avec ses petits-enfants beaucoup. Même une fois que l'un des petits-enfants viendraient à la mosquée , le Prophète a vu un de ses prostration était si longtemps! Après la prière , dit-il , mais il l'a fait noter que : Hassan M était monté sur mon cou , il me tarde de se prosterner devant lui , elle-même.
Il aime aussi à jouer ! Selon ses serviteurs , et les tomates avec un seul frais de charge pour vous de jouer ! Imam Ali dit : Seigneur, il est mieux de savoir que ce qu'il avait l'intention de mettre sur pied !
()
L'idée que Dieu nous a créés et : à gauche est une illusion . Il est toujours avec nous et nous pouvons le voir jouer avec nous .
Le jeu est parfois réel et parfois examen significative . Par exemple, vous pouvez voir le sommet de capacités militaires et technologiques du Japon , un tremblement de terre invalidante , il le fait! Ou Unis pic de brag, une tempête détruit tous les centres de pouvoir et le point haut d'une nation de pauvres et les nécessiteux à droite.
Lui-même de tout président ou roi, fausses réclamations qu'il était un tremblement de terre et tout son vanter de classement était vide ! Puissance de crête SAVAK du Shah , tremblement de terre Buin - Zahra est une soudaine et : Gay roi et popularité en fait le lit est cassé . Construction de l'époque, M. Hashemi a officiellement admis que le tremblement de terre avait Roudbar nous étions ! Khatami lors du séisme de Bam : Tremblement de terre Ahmadinejad dans l'eau ou Zanjan : l'Azerbaïdjan oriental , tous les programmes sont interrompus . Et il ne s'agit pas immédiatement à l' éveillé et conscient de Dieu !
Simple Double amitié avec le gouvernement iranien du Pakistan fait! Mais d'autre part , l'intelligence iranienne de vendre les Saoudiens . Et ne sont donc constamment montrant inondation ! Mais qui est de prendre des leçons .
وحدت رهبری نیاز امروز
جهان امروز به دلیل خیزش های اجتماعی، در برهه ای از تاریخ قرار دارد که: بسیار حساس است و: اگر اشتباه کند ممکن است سال ها تاوان این اشتباهات را بپردازد. بارها در تاریخ خوانده ایم که: اگر مثلا خوارزمشاه با فرستاده مغول، بد رفتاری نمی کرد شاید چنگیزخان به ایران حمله نمی کرد و: اینهمه نسل کشی انجام نمی شد و: شاید اگر پادشاه اتریش آن کار را نمی کرد، جنگ جهانی اتفاق نمی افتاد. و اصلا اگر حضرت آدم ع دانه گندم را نمی خورد، همه ما در بهشت بودیم و در کنار رضوان الهی، در ناز و نعمت زندگی می کردیم.
به قول حافظ: من ملک بودم و فردوس برین جایم بود! آدم آورد دراین دیر خراب آبادم .میتوان گفت: هر معلولی یک علتی دارد و: هر عمل یک عکس العمل. و این دنیای ما، دنیای فرمول ها و قواعد است و: هرکس آن را خوب نداند و یا ان را خوب اجرا نکند، از میدان به در می رود.
در زمان معاصر می بینیم که: یک ندانم کاری کوچک: محمد مرسی رئیس جمهوری برگزیده مردم مصر در گرایش به تکفیری ها، او را از بالای قدرت به زیر انداخت و: یا اینکه نهضت 99 درصدی چنان به خاموشی گرایید که :گویا اصلا نبوده است. در لیبی می بینیم که برای غارت چاه های نفت، به راحتی دست به کشتار مردم می زنند تا: لوله های انتقال نفت به غرب سالم بماند.
در یک کلام برای شرکت در بازی بزرگان، باید به اندازه آن ها بزرگ شد، یا برای خود بزرگی را انتخاب کرد. قواعد بازی را خوب شناخت و آن را به استخدام خود در آورد. و ریسک بازی را کاهش داد. در اسلام این هر سه دیده شده است. بزرگ همه ما در اسلام خدا است که: از او بزرگتر نیست: الله اکبر به همبن معنی است. یعنی ما برای شرکت در بازی بزرگان، کسی را به بزرگی و ولایت خود انتخاب کرده ایم که: همه بزرگان را، او آفریده است.
قواعد بازی یا زندگی را در قران می آموزیم: دین یعنی روش زندگی در این دنیا. و مجموعه قوانین را که خدا خود ایجاد کرده، به ما یاد می دهد. این برعکس مکاتب بشری است. زیرا در مکاتب بشری ما باید از نو شروع کنیم، یعنی تازه باید سال ها برویم تحقیق کنیم و: پژوهش نماییم که قواعد را پیدا کنیم!آن هم معلوم نیست که درست باشد. زیرا بعدا می بینیم که اشتباه است و: باید تحقیق جدیدی را شروع کنیم.
خداوند هم به این موضوع اشاره می کند: وقتی همه چیز را به آدم یاد داد، بعد درمقابل فرشته ها از همان ها، سوال طرح کرد! و تنها حضرت آدم پاسخ صحیح داد! و این عمل برای خدا شاید یک بازی باشد، ولی برای بشر زندگی و سختی ، کوشش و دانش است. و لذا اگر منطقی فکر کنیم،چون اصل و فرع هردو از یک جنس است ،پس علت هم از جنس زندگی است.
اما چگونه ریسک وخطر را پایین بیاوریم؟ امید به اینده و داشتن یک رهبر در پشت پرده، از جمله خطوط با اهمیت کاهش خطر است.زیرا خطر در کمین انسان هایی است که: جلوی خود را نمی بینند و: به اینده امیدی ندارند. وقتی شما یک نورافکن داشته باشید، حتی می توانید در غارها هم به راحتی پیاده روی کنید! ولی داشتن یک چراغ موشی، به شما نه تنها اجازه سفر به غار را نمی دهد، بلکه حتی ا از راه رفتن در منزل خودتان خواهید ترسید.
این سه محور میتوان به همان سه اصل یا: اصول دین تعبیر کرد، به گذشته و حال و اینده نیز ترجمه نمود. یعنی گمراهی یا نا امیدی بشر معلول این است که: نمی داند از کجا آمده و در کجا قرار دارد وبه کجا می رود. اما ادیان الهی با: توحید ، نبوت و معاد این سوال های اساسی را پاسخ میدهند: آمدن ما، از سوی خدا بوده است و: اکنون باید به دستور انبیا الهی عمل کنیم و: در آینده در دنیای همیشگی که: جا برای همه ما هست زندگی کنیم.
بنابر این سعادت بشر در این است که: وحدت رویه داشته باشد. همه بدانند از کجا آمده اند به کجا می روند. اگر این دانش بشری یکسو و یکنواخت شود، همه به روش انبیا الهی آشنا و به آن عمل کنند، به یک وحدت در روش و در مدیریت می رسیم. وحدت در مدیریت از تضاد وتقابل نیروها و: هدر رفتن انرژی های بشری جلوگیری می کند.
اکنون نیز در جهان آشوبها، تنها راه، امید به اینده است. اصلا آشوب به معنی تفرقه در مدیریت است و: نشان نبودن مدیریت واحد می باشد. برای وحدت مدیریت نیاز به وحدت رهبری است و: برای وحدت رهبری نیاز به مدیر و یا رهبر واحد است. اینکه هرگوشه یک نفر را رهبر یا مدیر بداند، طبیعی است که رفتار پیروان وابسته به عقاید و سلایق مدیران تفاوت می کند، و در نهایت به تضاد می انجامد.اما اگر همه مردم دنیا بر روی یک شخص اتفاق داشتند و: حرف او را پذیرفتند، خود به خود مردم نیز به وحدت دست پیدا می کنند. به عبارت دیگر لازمه وحدت مردم، انتخاب یک رهبر واحد است. و نهضت های جهانی باید برای متحد شدن، به رهبری واحد و موفق ایران اسلامی رو کنند، و از انتخاب افراد دیگر دوری کنند.b
Leadership de l'unité nécessaire aujourd'hui
Le monde du bouleversement social , est dans une période de l'histoire qui est très sensible et si une erreur peut souffrir pendant des années à payer pour ces erreurs . Nous avons appelé à plusieurs reprises si, par exemple , envoyé Khwarazmshah le Mongol Gengis Khan pourrait ne pas grossier, il n'a pas attaquer l'Iran : Pourtant, le génocide ne sera pas faire : Il ne fonctionnera pas si le roi d'Autriche , guerre mondiale n'aurait pas eu lieu . Et ne pas manger les descendants d'Adam , que la paix soit sur lui , et le lendemain nous étions dans le ciel Rizwan Elahi , vivions dans l'opulence .
Selon Hafiz : Mon Roi Jaime I irait paradis ! Cela va ralentir , vous êtes ruiné . Pourrait dire que tout effet a une cause et chaque action une réaction . Et notre monde, le monde de formules et de règles et tout le monde sait que c'est bon ou qu'il ne fonctionne pas bien , le domaine passe.
Ces derniers temps, nous voyons que un peu de l'ignorance : président élu Mohamed Morsi Egyptiens ont tendance à l'excommunication , il la jeta sur le pouvoir suivant: mouvement ou fondu de 99 pour cent de sorte que ce n'est pas clair du tout . Nous pouvons voir que le pillage des puits de pétrole de la Libye , de tuer des gens tout simplement se tourner vers : oléoducs vers l'Ouest pour rester en bonne santé .
En un mot , pour assister à la grand match , il a grandi en taille , ou l'ampleur de leur choisi . Eh bien connaître les règles du jeu et l'apporter à votre employeur . Réduction des risques et de jouer . Tous les trois ont été trouvés dans l'islam . Dans l'islam , Dieu est grand de nous tous qui sont plus âgés que lui : Allah Akbar a la même signification . Nous participons au gros gibier , qui ont choisi d'être grand et sa province : tous grandi , elle a créé .
Dans le Coran, nous apprenons les règles du jeu ou dans la vie : la religion, le mode de vie dans ce monde . Et les lois que Dieu a créé pour nous enseigner . Ce n'est pas comme les écoles humains. Nous devons commencer dans les écoles , en tant qu'êtres humains , nous devrions avoir un nouveau sens pour les années à aller à la recherche et d'étude qui visait à trouver les règles ! Ce n'est pas clair que cela soit vrai . Parce que nous pouvons voir que c'est faux : devrions-nous commencer une nouvelle étude .
Dieu se réfère à ceci: Quand tout est enseigné à plus tard contre les Angels , la question devrait concevoir ! Adam était la seule bonne réponse ! Et c'est peut-être un jeu pour Dieu , mais la vie humaine et les difficultés , l'effort et la connaissance . Par conséquent, si nous pensons logiquement , parce que le capital et les intérêts d'un genre , alors pourquoi est la vie sexuelle .
Mais comment les risques à réduire votre risque ? Espoir et un chef de file dans les coulisses, y compris la réduction des risques est des lignes importantes . Parce que le danger qui rôde devant ne pas la voir et à avoir de l'espoir pour l'avenir . Lorsque vous avez un endroit où vous pouvez même facilement rejoindre à pied les grottes ! Mais avoir une souris lumière , non seulement vous ne serez pas se rendre à la grotte , mais même si vous avez peur de marcher dans votre propre maison .
Ceux-ci peuvent être centrés sur les trois mêmes principes ou des principes d'interprétation de la religion , il a été traduit dans le passé , le présent et l'avenir . Confusion ou frustration est causée par l' homme qui sait d'où il vient et où il va et où il se trouve . Mais les religions : le monothéisme , la prophétie et la résurrection , les questions clés sont répondirent: Nous venons de la main de Dieu a toujours été : nous devons maintenant agir sur les ordres des prophètes divins et le monde futur éternel qui est là pour nous tous vie .
Par conséquent bonheur humain est : est uniformité . Où sont tous conscients de l'endroit où ils sont . Si la connaissance humaine et main ferme , tous les prophètes divins et de manière familière à faire d'une manière unifiée et l'administrateur est atteint . L'unité dans la gestion des forces de conflit et de l'opposition : la prévention de la perte d'énergie humaine .
Actuellement , le chaos , le seul espoir pour l'avenir . C'était la gestion du chaos et de la division : la gestion n'est pas indiqué . La nécessité de l'unité , l'unité , le leadership et la gestion : la nécessité de l'unité , le leadership , directeur ou chef unités . Un sur chaque coin des dirigeants savent ce qui est un comportement normal dépend des croyances et les préférences des abonnés peuvent être différents gestionnaires , et conduit finalement à une contradiction , mais si toutes les personnes avaient arrivé à quelqu'un sur un : . Les personnages qu'il acceptés acquérir spontanément l'unité du peuple . En d'autres termes , l'unité essentielle de la population , le choix d'un chef unique . Et les mouvements mondiaux doivent s'unir pour faire face seul chef de la République islamique d'Iran , et le choix d'éviter d'autres .
تفاخر ضد اقتصاد مقاومتی
در سه مقاله گذشته، بازی کودکان ، نوجوانان و جوانان را بررسی کردیم و: اکنون به بازی بزرگترها می پردازیم. زیرا بزرگترها برخلاف تصور ما، بازی و زندگی را باهم اشتباه می گیرند! مثلا کسی که قمار می کند، زندگی اش را بر سر بازی، از دست می دهد! یا سران آمریکا که اکثرا گیمر های معروف بوده اند، فکر میکنند که سیاست هم یک نوع بازی است و: همانطور که در بازی های رایانه ای، به راحتی آدم می کشند، الان در سیاست هم باید این کار را بکنند.
میتوان گفت انسان های دو یا چند شخصیتی، در بزرگی بهتر زندگی می کنند. زیرا که به موقع بازی می کنند و: به موقع هم کار انجام می دهند. وقتی وارد بازی می شوند، کار و زندگی را فراموش می کنند و:هنگامی که وارد کار و زندگی می شوند، بازی را فراموش می کنند. یعنی کودک درون خود را کنترل می کنند، فقط موقعی به او اجازه شیطنت می دهند که: ضرری برای زندگی نداشته باشد.
اما آن هایی که روحیه یکنواخت و تک شخصیتی دارند، زندگی را یک بازی می بینند یا: در بازی زندگی خود را هم می گذارند. ما بسیار می شنویم که سیاست مداران کهنه کار هم، گاهی زندگی را بازی می دانند. حتی سیاست را بازی می دانند! و می گویند قاعده بازی باید رعایت شود. مهره چینی ، خواندن ذهن طرف و اصطلاحات مشابه، ورد زبان آن ها است و: دائما در فکر مات کردن حریف هستند و: جالب است که باخت خود را نمی پذیرند!
البته تعبیر آن ها این است که: احساسات را در خود کشته اند و از بیرون به حوادث نگاه می کنند! و تصمیمات منطقی می گیرند. اما دروغ آن ها موقعی آشکار می شود که: خودشان می بازند و یا ضرر می بینند. یعنی منطق بازی برای آن ها، تا موقعی قابل قبول است که: همیشه برنده بازی باشند و: اصلا بازی دانستن زندگی برای آن است که: بتوانند همیشه برنده باشند . اما موقع باخت عصبانی می شوند و: به همه کار دست می زنند و: دیگر منطق برای آن ها بی معنی می شود.
زیرا منطق بازی می گوید: بازی باید در شرایط مساوی باشد. و شانس برد و باخت آن پنجاه درصد باشد. مثل بازی دربی در فوتبال. در این حالت، هرچند مساوی شدن خوب است ولی، باز هم آن ها را و طرفداران آن ها را عصبی می کند. بنابر این بقیه بازی ها، بازی حساب نمی شوند! زیرا تقریبا نتیجه از قبل معلوم است. بازی استقلال با مس کرمان یا پیروزی با صبای قم، یک بازی نیست بلکه زنگ تفریح یا آمادگی جسمی محسوب می شود.
البته مربیان تیم های قدر، برای اینکه کمی منطق بازی را حفظ کرده باشند، سعی می کنند از تیم های دست دوم یا: نفرات تازه کار تر استفاده کنند تا: شرایط ریسک بازی را بالا ببرند. اما در هرصورت همه میدانند که این بازی ها، ریسک فری، است و اصلا برای آن حساب باز نمی کنند و: فقط برای امتیاز گیری می روند.
بنا بر این زندگی و بازی در این جا ها، با هم مخلوط می شود بطوریکه: نمی توان آن ها را از هم تفکیک کرد. بازی حرفه ای مفهوم حد بالای این مغالطه است. زیرا بازیکن به مرحله ای می رسد که: بازی تمام زندگی او را در بر می گیرد. این مغالطه ها در عالم سیاست و مدیریت هم به وجود می آید.
مثلا یک کمپ ترک اعتیاد را در نظر بگیرید، هدف از ایجاد آن: باز گرداندن معتادان به دامان زندگی اعلام می شود. اما هرچه موسسین منتظر می مانند، از معتادان مزبور خبری نمی شود! اجاره محل، خرج زندگی و: نبود در آمد، کار را پیچیده می کند. زیرا همان مدیران بهتر از هرکسی می دانند که: معتادان پولی برای خرج در مان ندارند! و بعد از درمان هم، شغلی برای ایجاد در آمد به دست نمی آورند. بنابر این تکیه بر این درآمد اصلا منطقی نیست.
در اقتصاد هم همینطور است: صحبت از اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی نگرشی به درون دارد، یعنی مانند گاندی باید دوحالت کلی را رعایت کرد : مصرف به حداقل برسد و: حداقل مصرف هم تولید خود باشد! مانند بزی که گاندی انتخاب کرده بود. هم شیر می دهد و: هم پشم او برای لباس مناسب است.
اما چه کسی این را زندگی می داند و:چه کسی آن را بازی؟ بطور قطع کسی آن را واقعی میداند که: مانند گاندی همه مصارف خود را تغییر دهد،مثلا مثل پشت کنکوری ها، موهای سر خود را بتراشد! پس اگر کسی صحبت زیبا کرد ولی، در مصرف خود تغییری نداد، اقتصاد مقاومتی برای او یک بازی است! و فقط می خواهد طرف بازی را مات کند. اما اگر به رهبر و مقتدای خود اقتدا کرد و: از رانت ها و در آمد های میلیونی سوء استفاده نکرد، آنوقت حمایت او واقعی خواهد بود. وگرنه با زینت و تفاخر و تجملات، نمی توان حامی گفتار رهبری بود
Résistance contre l'orgueil économique
Dans les trois articles précédents , des jeux pour les enfants, les adolescents et les jeunes gens regardaient et maintenant le jeu plus grand . Contrairement aux adultes , parce que nous pensons , jouer et vivre ensemble sont faux! Par exemple , quelqu'un qui a joué sa vie sur un jeu , perd ! Ou les dirigeants américains ont connu que la plupart des joueurs pensent que la politique est un jeu joué : Comme les jeux informatiques , facilement, tuer des gens , je dois faire de la politique .
On peut dire de deux ou plus de personnalité , de mieux vivre ensemble. Depuis le début de la lecture et de faire le travail à temps. Quand ils entrent en jeu , le travail et la vie et ils oublient : Lors de l'importation vivent et travaillent , ils oublient ce match. Cela peut contrôler votre enfant intérieur , seul vilain quand ils lui permettent qu'il n'y a pas de mal dans la vie .
Mais c'est ce même esprit et de la personnalité de celui qui voit la vie comme un jeu ou dans le jeu sur votre vie . Nous entendons dire que beaucoup de politiciens chevronnés , trop , parfois ils jouent en direct . Même envisager de faire de la politique ! Et ils domineront le match. Perles de porcelaine , la lecture des esprits et des expressions similaires , mot , c'est qu'ils constamment étonner adversaires pensent : Il est intéressant que leurs pertes ne seront pas accepter !
L'interprétation est que les sentiments sont tués dans des accidents Regardez! Et les décisions sont raisonnables . Mais un mensonge quand il est clair qu'ils voient perdre ou de dommages. La logique de jeu à lui , quand il est admis qu'ils gagnent toujours : je sais que la vie est un jeu qui peut toujours être gagné . Mais lorsque les pertes sont en colère : ils font tout le travail : une autre raison pour eux d'être dénuée de sens .
Parce que la logique du jeu dit que le jeu devrait être mis sur un pied d'égalité . C'est une chance de gagner ou de perdre cinquante pour cent . Comme un jeu de football derby . Dans ce cas , cependant, être aussi bon , mais , encore une fois , leurs fans et de les rendre nerveux . Donc, le reste des jeux , ne comptent pas ! Il est presque une fatalité . Saba Qom mes indépendance ou de gagner le jeu , pas un jeu ou un logement est la condition physique .
Cependant, comme les entraîneurs , sont maintenues pour si peu jeu de logique , cherchent à atteindre la deuxième équipe : les membres les plus novices d'utiliser : prendre une grande partie du risque . Mais en tout cas tout le monde sait que ce jeu , sans risque , et ne représentent pas du tout et juste aller pour le privilège .
Donc , vivre et jouer ici , le mélange est donc : il ne peut pas être distingué de l'autre . Le niveau élevé de la notion de jeu professionnel est une illusion. Le joueur atteint le stade qui consiste à jouer toute sa vie . Cette erreur se produit à la fois dans le monde de la politique et de l'administration .
Par exemple , envisager un retrait de camp , le but de sa création : le retour de la vie sera annoncé toxicomanes tour . Mais les fondateurs de patienter , le médicament n'est pas des nouvelles ! Location dépenses et la vie : aucun revenu , est une tâche complexe . Parce que les gestionnaires savent mieux que quiconque que les toxicomanes n'ont pas l'argent à dépenser sur nous ! Et après le traitement , ont été la réalisation de la création d'emplois . Par conséquent, il n'est pas sage de compter sur ce revenu .
L'économie trop parle la force de l' économie . Examen de la solidité de l'économie , c'est à dire , dans ce cas, le général doit suivre la consommation Gandhi est réduite ou au moins leur production prend du temps ! Gandhi a été choisi comme la chèvre . Le lion fait : Le costume de laine est la sienne.
Mais qui sait , et la vie qui a joué ? Personne ne sait vraiment avec certitude J'aime Gandhi de changer toutes vos dépenses , telles que l'examen d'entrée , les cheveux sur la tête b couvreur ! Tellement agréable de parler à quelqu'un , mais dans son utilisation n'a pas changé la force de l'économie , il s'agit d'un jeu ! Et sera lisible sur le terrain. Mais si vous suivez le leader et son Moqtada et les loyers et les revenus de millions de violence ne l'avez pas , alors il sera effectivement pris en charge. Sinon , l'ornement et l'orgueil et le luxe , pas un discours de soutien au leadership.
بازی بزرگسالان
بزرگسالان هرچه زمان عمر آنان بالاتر می رود، بازی های آنان پیچیده تر و غیر قابل فهم تر می شود. فرق این بازی با بازی کودکان و یا نوجوانان، آن است که بزگسالان کودکی کرده اند ولی، کودکان بزرگسالی نکرده اند! یعنی پیرتر ها، یک زمانی کودک و نوجوان و جوان بوده اند ولی، نوجوانان هرگز پیر نبوده اند و لذا نمی توانند احساس آن ها را درک کنند. در حالیکه درک احساسات نوجوانان برای: بزرگشالان کاملا ساده و روشن است.
اکثر بازی های کودکان را، بزرگسالان طراحی می کنند! آن ها هستند که می گویند: الک دولک باشد یا نباشد! فوتبال ورزش اول بشود یا نشود. ولی به همین سادگی نمی توانند بگویند که: ورزش های باستانی و محلی یا قومی باشد یا نباشد. به همین جهت باید ها و نباید ها اغلب شامل جوانان و کودکان می شود.اما در مورد بزرگسالان باید منطق و سفسطه و مغلطه را باهم یاد گرفت.
در واقع هرچه سن انسان بالاتر می رود، نوع بازی او فرق می کند. سن انسان با بدن فیزیکی او رابطه مستقیم دارد: مثلا کودک در سنین کم بیشتر ورجه وورجه می کند، یعنی با پاشنه پا سر و کار دارد. کمی بزرگتر که می شود با ساق پا و زانو سروکار دارد: می دود و راه می رود و: بازی هایی را دوست دارد که سرپا باشد. جوانتر که می شود قدرت زانو و قوزک او دیگر زیاد مهم نیست، به دوران شهوت و ران و میان بدن می رسد و: فکر و ذکر او مسائل جنسی و شهوانی می شود.
کمی پابه سن گذاشت، شکم می آورد و به فکر شکم می افتد. بعد از آن قلب او و احساس او به کار می افتد و: به دنبال دوست داشتن ومحبوب بودن می رود. شهرت و موقعیت اجتماعی، برای او از ورزش و شهوت مهمتر می شود . پابه سن که می گذارد، چانه او حرف اول را می زند و صبح تا شب، خاطرات می گوید و نصیحت می کند.
قران کریم نیز مراحل زندگی را: لعب و لهو و زینت و تفاخر میداند. که لعب همان بازی است و: مخصوص دوران کودکی اما، لهو به شهوترانی و عشق های ظاهری اطلاق می شود که: جوانان بیشتر با آن درگیر هستند و: بعد دوران رسیدگی به خود و: زینت دادن و آرایش کردن می رسد.
وقتی خوب توانست به خود برسد و: خود را بهتر از دیگران دید، دوران تفاخر شروع می شود. این تفاخر ممکن است به زیادی مال یا فرزندان باشد:(اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ )
اما قران همه این ها را نابود شدنی می داند. همانطور که لهو، لعب را بی اهمیت کرد و: زینت و تفاخر هردو آن ها را پشت سر گذاشت. و همه اینها فقط مایه غرور است و: انسان را فریب می دهد.
بازی بزرگان را میتوان بر دو قسم کلی کرد: زینت و تفاخر، زینت را میتوان مرحله نازله تفاخر دانست، زیرا در بخش زینت، انسان خود را زیبا تر می کند تا: بهتر مقبول افتد. یعنی مقبولیت ندارد و: بدنبال منزلت و موقعیت اجتماعی است و: برای این کار از سرمایه وجودی خود استفاده می کند. یعنی وجودش را بطور کامل عرضه می کند و: اگر از نظر خود یا دیگران نقصی در خود ببیند، آن را با وسایل بیرون از خود بر طرف می کند.
استفاده از زینت آلات و عطور : برای بالا بردن ارزش خود است. در حالیکه استفاده از خودرو مبلمان و اثاثیه، یا خانه شیک برای تفاخر است . در واقع حس خود بزرگ بینی و: یا خود مهم بینی باعث می شود تا: پیرایه به خود ببندد. خرید خانه در واقع یک بازی است برای بزرگتر ها، زیرا اگر ببینند چیز دیگری آن ها را مهم می کند، فوری خانه را رها کرده به سراغ آن می روند.
انگیزه های پیچیده تر این مرحله، ریاست طلبی یا جاه طلبی است. که از یک نظر لازمه زندگی است . زیرا اگر این احساس نباشد، شخص هیچ فعالیتی نمی کند و: مسئولیتی را نمی پذیرد. بنابر این خداوند اجازه داده که: با اسباب بازی ها کوچک، انسان ها شروع کنند تا بعد به آن ها بازی های بزرگتر را نشان دهد.
همه انسان ها تا کودک هستند،آرزو می کنند که فقط چند سال بزرگتر شوند! وقتی جوان می شوند، لذت زندگی را کمی چشیده اند لذا: راضی به کنار رفتن نیستند، آرزو می کنند تا چهل سالگی زنده باشند، ولی پیر و زمینگیر نشوند! اما وقتی به چهل سالگی می رسند، تازه احساس جوانی می کنند و: نمی خواهند اصلا صحبت مرگ باشد. و درست موقعیکه انسان اصلا دوست ندارد بمیرد می میرد! یعنی با اینکه انسان پیر می شود و زمینگیر می شود، باز بالاترین هزینه ها را برای درمان خود می پردازد! تا بیشتر زندگی کند! و آن گاه خدا آن ها را برای زندگی ابدی فرامی خواند.
Jeux pour adultes
Comme les adultes , leur vie est plus élevé , leurs jeux deviennent plus complexes et incompréhensibles . La différence dans ce jeu en jouant les enfants ou les adolescents , les adultes qui ont des enfants , mais les enfants adultes n'ont pas ! Le plus âgé et avoir un enfant et de l'adolescent , mais pas vieux adolescents n'ont jamais senti aussi incapable de les comprendre . Alors que la perception des adolescents : adulte assez simple et clair .
La plupart des jeux pour les enfants , de la conception des adultes ! Il ya ceux qui disent : alcootest deux points , ou pas ! Que ce soit ou non le premier sport du football . Mais ce ne peut tout simplement pas dire que les sports anciens , locale ou tribale ou non . Devrait et ne devrait donc pas comporter souvent les jeunes et les enfants . , Mais les adultes doivent apprendre à la fois logique et la distorsion et la sophistique .
Le vieil homme est au-dessus du jeu , il est différent . Vieil homme avec son corps physique est directement liée à : un enfant à un âge précoce sont plus skippers Vrjh , l'accord avec le talon . Qui est légèrement plus grand , avec la jambe et le genou est concerné : la fumée et les promenades de : aime les jeux qui sont à flot . Genou et la force de la cheville qui est plus jeune qu'elle est d'une importance primordiale , la convoitise de la cuisse atteigne le corps : c'est sexuelle et sensuelle , elle est .
Vieillissement un peu , de l'abdomen et de l'estomac de penser qui se passe . Puis elle se met son cœur et les sentiments et de chercher à l'amour et d'être aimé est . Réputation et le statut social, sa passion est plus important que l'exercice . Le vieillissement affecte le menton et frappe son sigle nuit , les souvenirs qu'elle et conseils .
Saint Coran et les étapes de la vie : Lb et le jeu, et Z sait fierté . Lb est le même jeu : l'enfance , cependant , le plaisir et l'amour de jouer appelés évident que plus les jeunes sont impliqués avec elle , et plus tard lors de son allocution : décorer et embellir .
Quand j'étais en mesure d'atteindre une bonne acuité mieux que d'autres , la fierté commence . Cette fierté peut-être beaucoup de biens ou des enfants : ( )
Cependant , le Coran considère chacun d'eux pour être détruits . Comme vous jouez, Lb être triviale : à la fois l'ornement et la fierté derrière . Et tout cela est juste une source de fierté et d' homme tromper .
Grand jeu peut être divisé en deux catégories générales : ornement de fierté d'ornement peut être les buses de fierté parce que l' ornement , pour rendre votre homme plus belle : Il tombe acceptable . Ce n'est pas acceptable et : recherche de prestige et de statut social et de faire leurs utilisations du capital . Cela lui fait complètement et si le défaut lui-même ou d'autres y voient un moyen de sa main .
Utilisez des ornements et des parfums : pour améliorer leur valeur . Bien que l'utilisation de mobilier de voitures , et la maison est élégant fierté . L'ego et : ou cause majeure nasal lui : debout près d'elle. Commandez la maison est en fait un jeu pour adultes , car il est important que si vous voyez autre chose , quitter immédiatement la maison pour aller le voir .
Des motifs plus complexes à ce stade , ou la recherche ambition présidentielle . Il exige un sens de la vie . Si vous ne le sentez pas , personne ne fonctionne pas et la responsabilité ne devrait pas. Alors Dieu lui a permis avec de petits jouets , les humains commencent à se manifester après le gros gibier.
Tous les êtres humains sont les enfants , en espérant qu'ils ne sont que quelques années de plus ! Quand vous êtes jeune , profiter de la vie , ont connu un peu de ceci: ne disparaît pas satisfait, le désir d'être en vie à l'âge de quarante ans, mais pas vieux rédhibitoire ! Mais quand ils atteignent l'âge de quarante ans, et ils se sentent tout jeune : ils n'ont pas parlé de la mort . Quand un homme meurt , il meurt n'ai pas aimé ! C'est un vieil homme et peut être paralysant , les coûts les plus élevés pour vos offres de traitement ! Plus de vie ! Et puis Dieu les appelle à la vie éternelle .