ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
همایش معاونت های حقوقی: ارگان ها و سازمان های دولتی، با مجمع تشخیص مصلحت ،برای تبیین سیاست های کلی نظام ، تشکیل شد، براساس تفسیر مجمع، تبیین سیاست های کلی، به عهده مجمع تشخیص مصلحت نظام است، ولی نظارت بر حسن اجرای آن، بر عهده خود دولت و: معاون حقوقی وزرات خانه ها است. اما به نظر می رسد، فقط معاونان حقوقی نیستند که: باید توجیه شوند، بلکه همه معاونت ها باید :چنین همایشی داشته باشند .
مثلا معاونت های فرهنگی یا: روابط عمومی همه وزارتخانه ها، جمع شوند تا در مورد: سیاست های کلی نظام در: امور فرهنگی توجیه و تبیین شوند. اما باز همه اینها هم کافی نیست، بلکه لازم است افراد بالا دستی نیز، این توجیه را داشته باشند. و آن ها روسای کشورهای جهان هستند. چون قانون اساسی ایران، فقط برای ایران نیست، زیرا اصول قانون اساسی ایران، به اعتراف همه حقوقدانان، از تمام قانون اساسی های جهان جامع تر و کامل تر است.
در واقع نظام اسلامی ایران، میتواند برای تمام جهان الگو باشد، و این باعث می شود که همه نظام های جهانی، یکدست شده و به وحدت واقعی برسند. یکی از این راه ها تعیین یک نظام جدید، با این قانون اساسی است . وراه دوم تغییر قوانین اساسی کشور ها، و به روز شدن همه قوانین اساسی ها است. تا همه در یک نظام کلی با هماهنگی کامل عمل نمایند.
بطور مثال رای گیری، از اصول اساسی و قابل قبول دموکراسی، برای تمام دنیا است. اگر این موضوع در سازمان ملل تصویب شود، همه رژیم هایی که انتخابات ندارند، باید چند روز یا چند ماه به آن ها مهلت بدهند، تا آن ها خود را با شرایط جدید منطبق کنند. بنابر این رژیم هایی مثل رژیم عربستان، که تاکنون هیچ انتخاباتی را برگزار نکرده، ناچار باید که انتخابات راه انداخته و: به اصول دموکراسی جهانی احترام بگذارند.
حقوق اساسی چیز نیست که: کسی با آن مخالف باشد، بلکه در عمل آن را اجرا نمی کند. مثلا چه کسی مخالف آزادی انسان ها، حداقل در شعار یا سخنرانی هست؟ چه کسی جرات دارد بگوید با عدالت مخالف است؟ چه کسی می تواند بگوید: دزدی خوب است و دروغ گفتن، امری پسندیده است؟.
یکی دیگر از اصول مترقی قانون اساسی ایران، مسئله قبول حاکمیت خدا و قوانین آن است . شاید روزی که در ترکستان شرقی یا پاکستان، اعلام جمهوری اسلامی شد، دولت هایی بودند که کمونیست بودند و: از اساس با اسلام و دین مخالف بودند، ولی امروزه دیگر اینطور نیست. زیرا آن ها نابود شده و: به تاریخ پیوستند. و اکنون اراده خداوند بر حاکمیت دین خدا است، و تاریخ مسیری جز آن نمی شناسد.
لذا برای احترام به روند تاریخ: مذهبی شدن جهان هم که شده، باید همه ابزار و وسایل آن را آماده کرد. تا طفل تاریخ سالم و راحت به دنیا بیاید. حکومت واحد جهانی با احکام اسلامی، نقطه هدف روند حرکت تاریخی معاصر است. تصویب قوانین براساس سیاست های کلی نظام، برای تمام کشورها، بهترین راه رعایت تحولات تاریخ است.
بطور کلی میتوان هرم حقوقی جهانی را، در آینده دید و از الان آن را پذیرفت واجرا کرد، و آن چیزی جز احکام قرانی نیست. دنیا می داند که حق با اسلام است، و مسلمانان هم می دانند حق با شیعه است. منطقا هم همینطور است. اگر اسلام نبود، از دین های دیگر اثری نمی ماند، زیرا همه آن ها تحریف شده و: ازبین رفته بودند، چنانچه چهار انجیل داریم.
در اسلام هم اگر شهادت امام حسین ع نبود، همه اسلام منحرف شده و: به دست یزید و معاویه از بین می رفت.. زیرا اساس خواست معاویه و یزید، نابودی اسلام بود. بنابر این به راحتی می توان گفت :چیزی که تاکنون دین را حفظ کرده، از این به بعد هم می تواند: ادامه دهنده واقعی باشد. بقیه افراد و جریان ها چه مصادره کنندگان (تکفیری ها)و چه مخالفان (صهیونیست ها) فقط، تولد این طفل را، بیشتر به جهانیان معرفی می کنند.