این بار نباید کوتاه بیایند و عقب نشینی کنند، زیرا که همه سرمایه های آمریکا ، متعلق به آنان است و" نباید از بین برود. بزرگترین سرمایه هر کشور و: هرملتی سرمایه های انسانی آن است. که اکنون بحمدالله این سرمایه ها، بدست آمده است. شورشگران خیابانی 170شهر در آمریکا، همگی سرمایه این انقلاب بزرگ هستند. که اگر خوب سازماندهی شوند، به سرنوشت 99درصدی ها، و دیگران مبتلا نمی شوند.
دومین یا مهمترین سرمایه، آموزش و تداوم تیروی انسانی است. که به آن استقامت یا مقاومت می گویند. یعنی باید که این افراد، آموزش ببینند و در مسیر واحدی هماهنگ شوند، و از پراکندگی نیرو جلوگیری شود. البته برای آموزش آنان، می توان از ایرانی تبارها کمک گرفت . اینان در آمریکا بسیار زیاد هستند، و هنوز هم می توانند بیشتر از این رشد کنند.
ایرانیان مقیم بهتر از دیگران می توانند: دراین راه کمک کنند. چرا که زبان فارسی و انگلیسی را، وارد هستند و میتوانند: منابع آموزشی را مستقیما از ایران تهیه نمایند. و یا از سایت ماهین نیوز و: دیگر سایت های ایرانی، بردارند و ترجمه کنند. البته تعدادی از ایرانیان هم، هستند که با نژاد پرست ها همکاری دارند. لذا باید مواظب بود که از آن ها استفاده نشود.
باید متوجه بود این افراد، معمولا به سازمان های ضدانقلاب، مانند مجاهدین خلق وابسته اند. و برای درآمد خود، اقدام به فروش اطلاعات نظامی و: هسته ای ایران به اسرائیل می کنند، در آمریکا هم اکثراین ها در: سازمان خیریه هستند و از مردم، گدایی می کنند تا امورات خود را بگذرانند.
سومین سرمایه یا: عامل محافظت از انقلاب فرگوسن، تامین مالی و اقتصادی نیروها است. آن ها برای ایستادگی در مقابل: غول ثروت و قدرت دنیا، نیاز به صرف وقت و انرژی، و حتی انجام هزینه های مالی دارند. و باید که این نیاز مالی و اقتصادی، و حتی رفاهی آنان تامین شود.
انقلابیون فرگوسن باید بدانند که: نماینده واقعی ملت آمریکا هستند، و لذا همه امکانات مالی شرکت ها، موسسات به آن ها تعلق دارد و: آن ها میتوانند به دو صورت، این اموال را هزینه کنند : یا مستقیما به مردم اجازه دهند تا: به انبار کالاها و مواد غذایی بروند، و آن را مصادره کنند و: برای خود و دوستان خود، به اندازه نیاز بردارند. و یا اینکه از مدیران آن ها، بخواهند که به انقلاب پیوسته و: هزینه های مالی انقلابیون را بپردازند.
بنابر این، کلیه شرکت ها و کار خانجات آمریکایی، بر دو دسته می شوند: یا از انقلاب اطاعت کرده و: هزینه های انقلابیون را می پردازند، و یا با آن مخالفت می کنند. که در این صورت، مدیران آن فورا باید عزل شوند و: به خانه های خود بروند و: کار را به مدیران انقلابی بسپارند.
البته ممکن است گروه سومی هم باشند، که بخواهند با نژاد پرستان همکاری، و در مقابل انقلابیون کارشکنی کنند. این گروه باید در دادگاه صحرایی، محاکمه و اعدام شوند. زیرا جرم آن ها اخلال در اقتصادمردم و: دزدیدن ثروت های عمومی، و اقدام به کلاهبرداری و: سوء استفاده شخصی است. آن ها سال هاست که اقتصاد آمریکا را، برای سود و منافع شخصی نابود کرده اند. و امروز، روز پس دادن همه آن چیزهایی است که: زیر لوای نژاد پرستان، از مردم دزدیده اند.
اگر این ستمگران نباشند، مردم آمریکا باهم مهربان خواهند بود، و در کنار هم، زندگی مسالمت آمیزی خواهند داشت. همانطور که در ایران و عراق، می بینیم در ایام محرم و اربعین، همه به هم کمک می کنند. و 19 میلیون زائر امام حسین ع در: حدود بیش از 40 روز، نه گرسنه می مانند و نه، بی خانمان می شوند. هرچقدر صف پیاده ها بیشتر می شود، صف اطعام و غذا دادن هم، بیشتر می شود و: در مسیر صدها کیلومتری این زائران، همه چیز رایگان و مهیا است. مردم آمریکا هم به انقلابیون، همه گونه کمک کنند تا: آن ها دغدغه دیگری نداشته باشند.
بسیاری از روشنفکران سعی دارند ، اسلام را دین شمشیر معرفی کنند! و همانطور که دشمنان می خواهند، اسلام را با تروریسم یکی کنند. البته یکی از خوبی های ظهور و سقوط داعش، همین بود که مفاهیم مورد: مناقشه را روشن تر کرد. و نشان داد دشمن وقتی نتواند، تحلیل درستی بکند، یک تحلیل از خودش می سازد! و آن را بنام اسلام معرفی، و بعد هم از آن انتفاد می کند.
قانون دشمنی می گوید: ابتدا باید از بیرون حمله کرد! و در صورتی که نتوانستیم، باید از درون حمله کنیم. در تاریخ ادیان هم، این کار کاملا مشخص است. مثلا در عهد عتیق، رومی ها تا سیصد سال، با مسیحیت رو در رو جنگیدند، تا مانع رشد آن بشوند. ولی وقتی دیدند نمی توانند، جلوی حقیقت را بگیرند، قیصر روم ناگهان مسیح و پیغمبر شد! و نامش را گذاشت پولس رسول. و در همان زمان هم، اناجیل نوشته یا جمع آوری شدند
در دین کلیمی یا یهودیت هم همین است. سامری در جبهه مخالف حضرت موسی بود، بطوریکه حضرت موسی به دستور خدا،جسد او را سوزاند و: خاکسترش را به دریا ریخت، تا نشانی از آن باقی نماند. ولی اکنون سامری ها بزرگترین قوم یهودی هستند! و طلا پرستی و دنیا دوستی، مظهر یهودیت است که درست، در نقطه مقابل آخرت گرایی مسیحیت قرار دارد. در اسلام هم ابوسفیان، دشمن اصلی پیامبر بود ولی، ناچار مسلمان شد ! اسلام اوردن او در فتح مکه اتفاق افتاد، پیامبر هم خانه او را ، یکی از محل های امن، برای افرادی که تسلیم شدند، معرفی کرد. اما ابوسفیان ایمان نیاورده بود! و در صدد انتقام بود، بعد پسرش معاویه، از پسر عموی پیامبر انتقام گرفت، و نوه اش یزید، نوه پیامبر را در صحرای کربلا شهید کرد. این دشمنی تا آخرالزمان ادامه دارد، چنانچه سفیانی یکی از: دشمنان امام زمان است
درست در زمان ما، این نسل خبیث به آل سعود می رسد! نگرش وهابیت همان تخریب پیامبر است، که با تخریب مقبره ها و جلوگیری از: زیارت قبور مطهر صورت می گیرد. آنان با لباس عربی، از قبر جرج واشنگتن زیارت می کنند! و برای آن گل هدیه می کنند، ولی زیارت قبر پیامبر را حرام می دانند.
اینان حکومت خود را با ترور و: وحشت بنا کردند. در آعاز حکومت، سعود الفیصل دشمنان خود را، با شمشیر گردن می زد و تکبیر می گفت! و زیر پرچم سیاه، با خون آنان وضو می گرفت، و نماز شکر بجا می آورد! و همین روال تا امروز ادامه دارد. و لی تا کنون کسی به آن انتقاد نکرده بود،
با اینکه خودشان شمشیر را در پرچم، درج کردند ولی دیگران را، به خونریزی و کشتار متهم می کردند.
لذا چهره واقعی اسلام پوشیده می ماند. چهره مهربانی مذهب، و ادیان توحیدی به چهره خشن: جنگ های صلیبی تبدیل می شد. در حالیکه منطق و مهربانی، اساس دین است و: دشمنان چون در برابر منطق دین، ناتوان بودند لذا به دروغگویی و: تهمت زدن روی می اوردند. امام حسین ع در مقابل لشکر دشمن، بجای جنگ سخنرانی می کرد! ولی آنان هلهله می کردند، تا صدایش شنیده نشود. همان کاری که در زمان پیامبر، و موفع قران خواندن ایشان، می کردند تا مردم با: کلام الهی آشنا نشوند، اکنون نیز بعنوان حقوق بشر، جلو آمده اند تا، کسی به صدای خدا گوش ندهد.
Aynı mantık şu ki, biz öfkeli.
Birçok aydın kılıç getiriyordu dini olarak İslam için çalışıyoruz! Terör ile İslam düşmanları olduğu gibi Ve bunlardan biri. Yükselişi ve iyi Dash birinin sonbahar, aynı kavramlar: çatışma net. Düşman uygun bir analiz yapmak mümkün iken Ve, bir analiz kendisi yapar! Ve İslam'ın adını ve sonra eleştirdi edilecektir.
Düşmanlık hukuku dışarıdan saldırıya gerektiğini söyledi! Ve onlar içimizde saldırıya olabilir eğer. Dinler tarihinde, oldukça dikkat çekici. Örneğin, Eski Ahit'te, Romalılar, üç yüz yıl, Hıristiyanlık yüz yüze mücadele etti, böylece büyüyen durdurmak. Onlar ne zaman Ancak, hakikat, Mesih ve Hz kez bir Roma Sezar oldu olacak! Onun adı Paul oldu. Aynı zamanda, İnciller yazılı veya toplandı
Yahudi dininde, ya da Yahudilik aynıdır. Musa ve vücudunun yanmış buyruğudur, külleri denize döküldü, böylece Samarit Musa, karşı tarafta, bu yüzden kalmaz. Ama şimdi Samarit ve Yahudi insanlar! Ve altın ve maddecilik ibadet, Yahudiliğin gerçek sembolü, Hıristiyanlık yaşam yönelimi tersidir. İslam'da, Ebu Suffian, onun başlıca düşmanı, ancak, bir Müslüman olmuştu! O Mekke'de İslam oldu, evinin Peygamber, teslim olanlar için güvenli bir yer, tanıtıldı. Ama Ebu Suffian inanılan değildi! Ve oğlu, Al, Peygamber, intikam kuzeni ve onun torunu Yezid, Kerbela şehitlerinin çölde Peygamber'in torunu sonra intikam arayan oldu. Düşman, zamanın sonuna kadar devam edecek Safiyani İmam'ın düşmanlarından biri ise
Tam zamanında, Al Saud nesil kötü olduğunu! Vahhabilik mezarların tahrip ve hac meydana kutsal mezarları önler Peygamberin tavrı, yok edilmesidir. Onlar Arapça giymiş, George Washington mezarı hac olduğunu! Ve çiçek hediye için. Ama onun mezarı yasadışı olarak kabul edilir. Onlar terör, dahili panik hükmetti. Hükümetin başında, boynunda kılıç ile Suud El-Faysal düşmanları ve tekbir dedi! Siyah bayrak altında, ve kendi kan abdest ve namaz şeker sol getiriyor oldu! Ve bu süreç günümüzde de devam etmektedir. Ama şimdiye kadar bayrağı kılıç kendileri ile onu eleştirmek için değil, ama diğerleri, sanık kan dökülmesini yazdım.
İslam'ın gerçek yüzü bilinmemektedir. Din Yüz tür ve şiddet karşısında tek tanrılı dinler: Haçlı dönüştürülmüştür. Mantık ve nezaket olsa, din ve din mantığı gibi düşmanları, yalan koyamadık ve bu nedenle, iftira döndü. Yerine konuşma düşman ordusu İmam Hüseyin AS! Ama duyulmasını, tezahürat edildi. Şimdi Tanrı'nın, Word bilmiyorum ve insan hakları için, Allah'ın sesine kulak vermez, kim öne gelmiş: Peygamber ve Kur'an MVF zamanında aynı şey insanlar yaptım, onları okuyun.
ای سربازان و افسران، و ای فرماندهان آمریکایی، پادگان ها را هرچه زودتر به مردم تحویل دهید! و بدانید که این پادگان ها، از پول این مردم و مالیات آن ها درست شده، و نباید برعلیه آنان به کار گرفته شود. مراکز نظامی و امنیتی و پلیس شهری، همه باید تسلیم شوند و، از کشتن مردم یا دستگیری و آزار آنان، دست بردارند. این پیام انقلاب فرگوسن است.
در تئوری شورشگری علمی، هر شورشگری شهری، باید به تصرف پادگان ها و : مراکز نظامی و پلیسی، تو سط انقلابیون بیانجامد. و گرنه این حرکت و نهضت مقدس مردم، جنبه خرابکاری و تبهکاری گرفته، و از سوی ان مراکز پلیسی، دستگیری ها ادامه می یابد. البته در تصرف مراکز پلیسی و: مراکز امنیتی ضد مردمی در شهر های آمریکا، این کار کمی مشکل است، ولی باید هرچه سریعتر صورت گیرد.
مشکل کار از آنجا شروع می شود که: اساس حکومت مرکزی آمریکا، بر کشتار و وحشت بنا شده است . کسانی که فله ای! انسان می کشتند، روی کار آمدند و حکومت مرکزی را، در ایالات متحده تشکیل دادند . کشتار گله ای آن ها، ابتدا از سرخپوستان شروع شد.
انگلیسی های خبیث و: فرانسوی ها و پرتقالیها و اسپانیای متجاوز، بجای تشکر از مردم بومی که، آن ها را هندی می پنداشتند، آن ها را کشتند! تشکر آن ها از افراد و صاحبان اصلی آمریکا، گلوله های سربی بود. آن ها بجای اینکه از مردم بومی آمریکا، که اجازه داده بودند فراری ها و: جنایتکاران اروپایی در آنجا زندگی راحتی داشته باشند، از آن ها تشکر کنند، آن ها را می کشتند!
و برای همین است که از دولت: استرالیا و کانادا و اسرائیل هم، حمایت می کنند. چون آن ها هم سر زمین دیگران را، اشغال و مردم بومی را، قتل عام می کنند. حالا با چنین رژیم جنایتکاری که، بیش از دویست سال سابقه کشتار و خشونت، و تجاوز تحت عنوان سازمان ملل و: حقوق بشر دارد، مردمی با دست خالی چه میتوانند بکنند؟
البته دویست سال چه کنم؟ چه کنم! برای فکر کردن مردم آمریکا کافی بود. و دیگر نباید وقت را تلف کنند، و به چه باید کرد؟ زمان را از دست بدهند. مردم ایران به آن ها یاد دادند: که چه باید بکنند! مردم ایران هم تا سال 1356 از: خود می پرسید چه باید کرد؟ دکتر شریعتی و دیگر استاتید مبارز هم، همین را در کتاب های خود منعکس می کردند. ولی در سال 1357 فهمیدند چه کنند. آن ها به دستور امام خمینی ره ، با دست خالی به جنگ دشمن مسلح رفتند.
در حالیکه خیابان ها پر از تانک و تفنگ بود، با گل به خیابان ها آمدند! و به لوله های تفنگ سربازان، گل گذاشتند و: سربازان هم، فهمیدند چه باید بکنند! آن ها از پادگان ها فرار کردند، و پادگان ها خالی از سرباز شد. فرماندهان بدون سرباز هم، باز نمی دانستند چه باید کرد؟ ولی بالاخره فهمیدند و: خود را تسلیم مردم کردند! ماه بهمن سال 1357 پر است از: عکس های یادگاری پیوستن ارتش و پلیس به مردم، و دریافت حلقه های گل بجای گلوله!
و حالا همان علامت سوال »چه باید کرد بزرگ« بر سر مردم آمریکا سایه انداخته، و آن ها بدانند که دولت آمریکا، دیگر پولی ندارد به پلیس و ارتش بدهد و لذا بدون جیره و مواجب، مردم را کشتن یا دستگیر کردن، بهتر است یا پیوستن به مردم؟!
Amerikan askerleri, garnizon insanlarını teslim etmek!
Asker ve subaylar, ve Amerikalı komutanlar, insanlar göndermek kısa sürede kışla! Ve insanların kışla ve vergi karşılığı yaptıkları olduğunu biliyorum, ve onlara karşı kullanılmamalıdır. Askeri, polis ve kent merkezlerinde güvenlik, tüm öldürme veya tutuklanması ve onları durdurmak taciz yoluyla, sunmalıdır. Ferguson devrimin mesajıdır.
Bilimsel teori, herhangi bir kentsel ayaklanma, isyan garnizona yakalamak ve Merkezler askeri ve polis, siz devrimciler tarafından sonuna kadar. Aksi takdirde, hareket ve vandalizm ve suç kutsal halkının hareketi ve polis tarafından, tutuklamalar devam etti. Polis bu biraz zor, ABD'de kamu güvenliğine karşı Merkezleri ele, ama en kısa sürede yapılmalıdır.
Sorun ABD'nin merkezi hükümet olduğunu, çünkü yıkım ve terör dayanmaktadır. Bu toplu! Adam öldürdü, ve merkezi hükümet iktidara geldi, Amerika Birleşik Devletleri katıldı. Onların sürülerin Tahribat, Kızılderililer başladı.
Kötülük ve İngilizce, Fransızca ve Portekizce ve İspanyolca işgalciler, Hintliler onları gördüm yerine Yerli halklar teşekkür ve onları öldürmek! Yazarlar Birleşik Devletler halkı, kurşun vuruldu teşekkür ederim. Bunun yerine suçlular rahat bir hayat var Avrupa'da, kaçmasına izin edildi ve Kızılderili halklarının, onlara teşekkür, onları öldürdüler!
Bu nedenle Avustralya, Kanada ve İsrail, destek Hükümeti. Diğerleri alanda, işgal ve yerli halkların, kendi katliama çünkü. Şimdi daha Birleşmiş Milletler ve insan hakları gibi yıkım ve şiddet ve saldırganlığın iki yüz yıldan, boş ellerle insanlar ne yapabilirim, böyle bir rejim?
Ancak iki yüz yıl, ne olacak? Ne yapmalıyım? Amerikan halkı düşünmek için yeterli oldu. Ve biz zaman kaybetmeyin gerektiğini, ve ben ne yapmalıyım? Zaman kaybetmek. İran halkı öğretilir: ne! 1356 yılına kadar, İran halkının: Ona ne sormak gerekir? Şeriati ve diğer avcı eğitmen, bu onların kitaplarında yansıdı. Ama 1357 yılında, öğrendiklerini. Onlar hiçbir şey silahlı İmam Humeyni, düşmanla savaşmak için sol emretti.
Iken sokaklar sokaklarda çiçeklerle, tanklar ve silahlarla dolu! Silah ve tüpler Askerler, yerleştirilen çiçekler ve askerler de ne yapacağını biliyordu! Onlar kışlasına kaçtı, ve kışla birliklerinin boş. Asker olmayan Komutanlar, hala ne yapacağını bilmeden? Ama nihayet insanları teslim etmek, anlaşılır ve! Şubat 1357 kişinin hatıra fotoğrafları dolu orduya ve polis katılmak ve mermi yerine çiçek yüzük aldı!
Şimdi "büyük" Ne Amerikan halkının üzerinde bir gölge, ve onlar ABD hükümeti, ve bu nedenle artık polis ve ordu istihkakı ve ücret ödemek için hiçbir para olduğunu biliyoruz soru işareti, insanlar öldürmek veya tutuklama, o ya da insanlar katılmak?
نفت ایران با بیش از یکصد سال عمر، قدیمی ترین سازمان ها و شرکت های جهانی را دارد. اما به دلیل ملاحظاتی چند، همیشه برعلیه منافع داخلی کار می کرده است یکی از ملاحظات، پذیرش آقایی انگلیسی ها بود! یعنی در جنوب ایران، شهرک ها و یا شهر هایی درست شد که،بر در آن می نوشتند: ورود ایرانی و سگ ممنوع است! حالا اگر در آمریکا می نوشتند: ورود سگ و سیاهپوست ممنوع است، هموطنان خودشان بودند ، و یا لا اقل دست بالا را نسبت به سیاهپوستان داشتند. ولی وقاحت در این جا، به حدی بالا بود که از مرز نفهمی، و دریوزگی هم عبور می کرد.
یک طرف قضیه انگلیسی ها بودند که، شرکت داشتند و نفت را استخراج و می بردند. ولی طرف دیگر خود ایرانی ها بودند که، به آن ها پرو بال می دادند! و خدمت به آن ها را بهتر از : خدمت به ایرانی ها می دانستند. این خود باختگی، از زمان ناصرالدین شاه آغاز شد که: عاشق فرنگ بودند و، ایران و ایرانی را می فروختند تا: به سفر فرنگ بروند.
اعقاب این قجر ها، هنوز هم هستند و لازم نیست، زیاد به مغز خود فشار بیاوریم! همین سازمان مجاهدین خلق که، رهبر خود را مریم عضدانلوی قجر انتخاب کردند، با همین سنت تا کنون ادامه زندگی داده اند. فروش اطلاعات ایران، حداقل کاری است که انجام می دهند. اما دست آن ها برسد، تمام ایران را هم می فروشند.
دلیل دوم ضعف مطالعاتی یا: عقب نشینی حقوقی ایران بوده است. مثلا وقتی نفت را صد ساله، به ویلیام ناکس فروختند، بعدا می توانستند درخواست تعدیل یا: ادعای خسارت بکنند، ولی کسر شان خود دانستند که، به خاطر چند میلیارد دلار در آمد نفتی، اعتراضی به اهالی بریتانیای کبیر بکنند. برای دلیل دوم هم لازم نیست چراغ به دست بگیریم، و دنبال آن بگردیم! از قرارداد کرسنت بگیر و بیا .... عقلای قوم می گویند: ما که نفت زیاد داریم، چه عیبی دارد کمی هم، دیگران سود ببرند! البته این حاتم بخشی و گشاد بازی آنان، خوب است ولی حواسشان نیست که: از جیب بیت المال دارند می بخشند! نه از جیب خودشان. حتی وقتی به آن ها می گوییم که: همسایه ها از منابع نفتی و گازی مشترک، سو استفاده می کند می گویند: برو قوی شو اگر راحت جان طلبی!
یعنی اگر قطر، سکو زده و گاز ما را می برد، عیب ندارد ماهم سکو بزنیم و ببریم. از آن ها بیشتر هم ببریم! و تا موقعی که سکو نزده ایم، این حق آن ها است که: منابع ما را به تاراج ببرند! این را همان ساده اندیشی: ناصرالدین شاهی می گوییم! مگر قانون جنگل است؟ هرکس زور ش رسید، هرچه قدر خواست ببرد؟ و صاحب اصلی آن مانند کفتار، ته شکار را لیس بزند؟ ان هم کشور های کوچک مثل قطر و امارات و عربستان به ما زور بگویند؟
پس حقوق بین الملل و حق مالکیت، و احترام به اموال و داراییها، و امنیت سرمایه ها چه می شود؟ آیا امنیت سرمایه گذاری و: جلوگیری از دزدی، فقط برای خارجی ها است؟ اموال خودی را هرچه ببرند عیب ندارد؟ این است که می گوییم بجای اینکه، به فکر ایجاد پالایشگاه و رقابت با: فطر باشیم، بیاییم از راه قانونی، جلوی دزدی از منابع مشترک را بگیریم. یعنی در کنار جنگ سخت افزاری ، دفاع نرم افزاری از: حقوق نفتی را هم داشته باشیم
İran petrol hakları için mücadele Yazılım
Yüzden fazla eski yıllarda, ve dünyanın en eski şirketler tarafından İran petrol. Ancak, birkaç hususlar nedeniyle, her zaman ulusal çıkarlarına karşı çalışan hususlar biridir, kabul bir İngiliz adam oldu! Yani güney İran'da, gerçek olan kasaba veya şehirler, sonra İran ve köpeklerde yasak girişi yazdı! Şimdi, Amerika Birleşik Devletleri yazdı: ve siyah köpekler, kendi vatandaşlarının yasak, ya da en azından siyahlar üzerinde üstünlük vardı edilir. Ancak sınır da kapamak edildi ve ölçüde yer büyüklüğünü, bir dilenci geçti.
Katılan ve yağ ve madencilik aldı bir İngiliz taraf. Persler bu kanatları var uydurma olduğunu, diğer yandan vardı! Ve İranlılar biliyordu hizmet etmek, onlara daha iyi hizmet. Bu kayıp, Şah onlar Batı ve İran ile aşık idi, yurtdışına seyahat gitmek için dışarı sattı.
Bu nee torunları hala vardır ve sizin beyin üzerinde baskı çok gerek yok! MEK lideri Meryem Senin nee hayatlarını bu geleneği devam seçti. Bilgi satışları, en azından onlar ne olduğunu. Ama hepsini satacak.
Hukuk çalışma veya çekilmesi zayıflığı ikinci nedeni. Örneğin, William Knox satılan yağ yüz yıl, değişiklik ya da geç, iddia durumunu, çekiştirme talep, ancak Büyük Britanya halkının itirazlarına üzerinde petrol gelirlerinin birkaç milyar dolar sayesinde yapmak, biliyordum ne zaman. İkinci nedeni ışık gerekir ve bunun için görünmüyor! Hilal sözleşme kazanan .... bilge insanlar petrol çok şey var demek Gel, biraz zaman neyin yanlış olduğunu, diğerleri yarar! Tabii ki, onların cömertlik, ancak kamu fonlarının cepler vermek iyi görünümlü değil! Değil kendi ceplerinden. Onlar petrol ve gaz eklem sömürü komşular diyecekler söylemek bile: konforlu bir yaşam arayan eğer kadar yüksek gidin!
Çap, vurdu ve gaz platformu bizi alırsa Yani, biz platformu hata ve unutmak olmaz olduğunu. Onlar daha fazla zaman alır! Biz platformu değildir kadar Ve, onlar kaynaklarımızı talan olduğu doğru! Bu, aynı kretinler ise: Din Şah demek! Orman kanunu sürece? Eğer isteklerini almak gibi herkes gücü, ulaştı? Ve bunun sahibi onu alt yalama avcılık bir sırtlan, ister? Katar ve Birleşik Arap Emirlikleri ve Suudi Arabistan bizi zorlamak için böyle küçük bir ülke demek?
Fonların uluslararası hukuk ve mülkiyet hakları ve mülkiyet saygı ve güvenlik nedir? Sadece yabancılara yatırım güvenliği ve soygun engellenmesi, mu? Olursa olsun, kendi mülkiyet yok hatası? Bu, daha ziyade söylemek rafineri ve rekabet için fikir: UL, bizim ortak kaynakların hırsızlığı önlemek, hukuk geliyor. Bu donanım, yazılım yanı sıra, doğru yağ var demektir
غرب برای زنده ماندن، دیگر وقتی ندارد و باید، نفس های آخر را بکشد.
هرچه جمهوری اسلامی هشدار داد که: بیایند توافق کنند تا زنده بمانند، کسی گوشش بدهکار نبود. اکنون در این لحظات باقی مانده، باید گور خود را بکنند. زیرا چه توافق بکنند یا نکنند، دست خالی بر می گردند و: در مقابل ملت خود چیزی ندارند و: ناچار باید میدان را خالی کنند و، گور خود را گم کنند.
مصرف مواد مخدر، در افراد رده بالای آمریکا و اروپا، باعث شده که در همه زمینه ها دچار توهم شوند! و واقعیت ها را نبینند. ادعای آن ها این است چون: اصل جنس را مصرف می کنند، کسی نمی فهمد و: اثری بر مشاعر و حافظه آن ها هم نمی گذارد. در واقع مانند کبک سر خود را، زیر برف کرده اند و: فکر می کردند برف نمی آید.
به گزارش خبرنگار ماهین نیوز، از محل مذاکرات، این بار مصرف مشروبات الکلی ، مخصوصا در بین مذاکرکنندگان اخیر، بسیار بالا بود. زیرا آن ها می گفتند کار ما زیاد است! و باید مشروب بخوریم، تا بتوانیم سرپا بایستیم. البته برای تمسخر طرف ایرانی، و پایین آوردن روحیه آنان، بسیاری از مواد دیگر را هم مصرف می کردند. و هرغذایی که ایرانی ها نمی خوردند، آن ها همان را سفارش می دادند، ولی نمی دانستند که: دارند گور خود را می کنند!
دیوانگی و بد مستی آن ها، برایشان بسیار خوشحال کننده بود! و برای همین مذاکرات را طول می دهند. و هر روز یک بهانه درست می کنند. اما خودشان میدانند دیگر مهلتی ندارند. چون حتی مردم و هواداران: احزاب خودشان هم خسته شدند! لذا تمام راه ها بر روی آن ها بسته شد. و هیچ راهی جز فروپاشی برایشان باقی نماند. خبرنگار ما می گوید: خوشی بیش از حد آن ها هم برای همین است. زیرا میترسند دیگر فرصت خوشگذرانی، آن هم به هزینه ایرانی برایشان پیش نباشد.چون این اولین بار بود که : طرف ایرانی زیاد سختگیری نمی کرد.
از حاشیه های دیگر مراسم، تعطیلی همه کار های جاری کشورهای5+1
بود. چرا که آنان کار دیگری نداشتند، همگی فقط به سفر فکر می کردند، و به هتل و غذاهایی که می خورند. این کار به دو دلیل انجام می شد.
دلیل اول این بود: توافق با ایران برایشان بسیار مهم بود، باید از فرصت بیشتر ین استفاده را می بردند. استراتژی آنان، کمترین امتیاز دادن به ایران، و بیشترین قرارداد بستن بود! البته خواسته های چین و روسیه، تفاوت اصولی داشت، چین خواستار سرکوب مسلمانان داخلی خود بود، و ایران باید تعهد می داد که حرفی نزند. روسیه هم برای کاهش سهم ایران از دریای مازندران، و منابع گازی و نفتی تلاش می کرد.
اما غربی ها بیشتر درپی آن بودند که: ایران دارایی های بلوکه شده خود را فراموش کند، و بجای آن قراردادهای میلیاردی، با خودرو سازان و تولید کنندگان اورانیوم، و صنایع دیگر اروپایی و آمریکایی تعهد شود.
دلیل دوم تداوم جنگ سرد بود، لذاآن ها، خواسته هایی نیز برای گروه های ضد انقلاب ایرانی داشتند. تا هم مردم خود را فریب بدهند، و هم منابع اطلاعاتی شان حفظ شود، زیرا تنها راه نفوذ شان آن ها بودند، و باید برای آنان هم کاری می کردند. که بیشترین این خواسته ها، در اعلامیه های حقوق بشری، همزمان طرح می شد.
خوشبختانه هم سران غربی مذاکره کننده، و هم سران ضد انقلاب در: مصرف دارو با هم؛ هم سلیقه بودند. لذا صدور حکم های اسلامی در مورد قاچاقچیان، به ضرر هر دو بود و: می بایست جلوی این کار را می گرفتند. اما مقاومت مردم ایران، همه دست های آن ها را خالی گذاشت، و ترفند های آنان از بین رفت. و الان یک راه بیشتر ندارند : پیمودن آخرین گام تا فروپاشی