1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

1-جمهوری اسلامی یمن متحد

لازم ان الیمن فتح المکه المره اخری وجعله امنا للظهور قائم فی المکه

انقلابی بودن، و هم آتش به اختیار بودن، حکمش قبلا صادر شده است!

همایش های بی نتیجه.

جشن ها و همایش هایی که بانک ها برگزار می کنند، از تیررس هر منتقدی به دور است! زیرا همه خبرنگاران و اهل قلم دعوت نمی شوند، و تعداد معدودی هم که دعوت می شوند، یا سکه و اهدایی می گیرند! و یا شکمشان پر می شود از نان ربوی. اما اگر یک بررسی مختصری هم انجام بگیرد، خواهیم دید این همایش فقط برای: خود بانکها نتیجه دارد، چون می توانند هر روز نرخ بهره ها را بالا ببرند. و این همه ولخرجی ها برای آن است که: از اسلام پوششی برای عملیات بانک ربوی بسازند! و باخیال راحت به بهانه وام، فعالان اقتصادی را شناسایی و: بعدا به دلایل بهره ها و دیرکرد و جرائم، آنها را دستگیر و زندانی کنند. که این امر یعنی خودکشی و: حذف فیزیکی قدرت های فعال جامعه: در سطوح اقتصادی است. تا کنون از شورای فقهی بانکها، برای توجیه بهره های بالا استفاده می کردند! اخیرا که انتقاداتی به شورای فقهی شده، آنها در هیچ یک از مناظره ای حاضر نشدند. یکی از منتقدان گفته که« فقیه باید اول پول را بشناسد، تا بتواند راجع به آن نظر بدهد. نه اینکه از اقتصاد دان بپرسد» و براساس توجیهات او نظر اسلامی را بیان کند. زیرا اقتصاد دانان ایرانی، همگی گرین کارت دارند و دو تابعیته هستند. کسانی که دو تابعیته هستند، معلوم است که تابعیت دوم را خیلی دوست داشته اند که: حاضر شدند از ملیت آبا و اجدادی خود صرف نظر کنند. و این علاقه آنها به تابعیت دوم، که همان تابعیت آمریکایی است، اجازه نمی دهد اصلا به فکر اسلام باشند. از نظر آنها ایرانیان و مسلمانان، یک مشت تروریست هستند و: از اقتصاد و پول سر در نمی اورند! لذا هرچه به آنها گفته شود می پذیرند. فلسفه اسلامی پول مانند: تئوری های دست نخورده و اولیه اقتصادی، یک وسیله مبادلاتی است. اما اقتصاد پیشرفته یا افراد غیر مومن، از پول هدف ساخته اند! یعنی افزایش صفر های عدد موحودی آنها مهم است، نه اینکه آن را از کجا آورده اند. این به آن معنی است که ما به دزدان! احترام بگذاریم چون: اموال زیادی دارند ولی این اموال را، از راه دزدی و غارت و چپاول به دست آورده اند. ولی آنها این را قبول ندارند و میگویند: مسایل سیاسی یا مذهبی را، داخل اقتصاد نکنید! آنها معتقدند زمین مال قیصر است و: آسمان برای خدا! یعنی در زمین نباید از خدا صحبت کرد، و از حاکمیت خدا دفاع نمود. باید در آسمان ها باخدا صحبت کنید. هنوز هم در ته صحبت های این اقتصاد دانان، همین است که ما خدا را از زمین با زحمت دور کردیم! و به اسمان ها فرستادیم چرا شما، می خواهید دوباره او را به زمین برگردانید! الان شورای فقهی مثلا: حجت الاسلام حسن نظری، چه حرفی میتواند در مقابل دکتر نهاوندی، مشاور اقتصادی رئیس جمهور داشته باشد؟ یا سید عباس موسویان چه چیزی در مقابل: آقای نوبخت می تواند بگوید؟ همه تریبون ها در اختیار اقای نوبخت است، و او بالاتر از یک مجتهد رای صادر می کند که: عملیات بانک ها ربوی نیست! کدامیک از اعضای فقهی جرات می کنند: حرفی بزنند یا مصاحبه ای خلاف انجام دهند؟ زیرا  شرط وجودی آقایان در شورای فقهی! تایید عملکرد بانک ها است، زیرا همه آنها به حکم رئیس کل بانک مرکزی منصوب می شوند! و با یک دست خط هم میشود: آنها را برکنار کرد. لذا همه سازوکار ها دیده شده، یا خریداری شده! تا صدایی از جایی بلند نشود. اگر کسی هم حرفی زد، گوش شنوایی نباشد و بایکوت شوند. آنها را شوخی! تلقی کرده و اظهار نظر های شخصی و: بی اهمیت جلوه دهند. اما تا کی می خواهند به این کار ادامه بدهند؟ آیا نمی ترسند از روزی که مانند: اوایل انقلاب مردم بانکها را آتش بزنند؟ به نظر می رسد هم انقلابی بودن، و هم آتش به اختیار بودن، حکمش قبلا صادر شده است!

Consequent Conferences.

The celebrations and conferences held by the banks are out of control of any critic! Because not all journalists and writers are invited, and there are only a few who are invited, or coins and donations! Or their belly is filled with bread. But if a brief survey is done, we will see this conference only for the banks themselves, because they can raise interest rates on a daily basis. And all this exhausting is to: Build Islam from the cover of Operation Rebab Bank! And it's easy to identify economic activists on the pretext of a loan, and then arrest and imprison them for reasons of profits and delinquency and crimes. This means suicide and: the physical removal of the active powers of society: at the economic level. So far, the banks have been using the jurisprudence council to justify the high interest! Recently, with criticism of the Islamic Jurisprudence Council, they did not attend any of the debates. One critic has said that "the jurisprudent must first recognize the money, so that he can comment on it. Not to ask the economist "and, based on his justifications, expresses the Islamic point of view. Because Iranian economists are all green and have two nationalities. Those who are dual citizenship, it turns out, have liked the second nationality: they were willing to abandon their ancestral nationalities. And their interest in second citizenship, which is the same American citizenship, does not allow them to contemplate Islam at all. In their view, the Iranians and the Muslims are a handful of terrorists: they do not have the economy and money! So whatever they say, they will be accepted. Islamic philosophy of money, such as the intact and basic economic theories, is a means of exchange. But the advanced economy or non-believers have made the money! That is, increasing the number of their number is important, and not where it was brought from. This means that we are robbers! Respect because they have a lot of property, but they have gained these property through the theft and robbery and robbery. But they do not accept this and say: Do not invest in the political or religious issues! They believe the land is the property of Qaisar and: heaven for Allah! That is, in the land he should not speak of God, and he defended the sovereignty of God. You should talk to the sky in the heavens. It's still at the bottom of the talk of these economists that we have forsaken God from the earth effortlessly! We sent to the hills why do you want to bring him back to earth again! Now, the jurisprudential council, for example: Hojatoleslam Hasan Nazari, what can they say about Dr. Nahavandi, the president's economic advisor? Or Sayyid Abbas Mousavian What's in front of: Mr. Nobakht can say? All tribunes are in the hands of Nobakht, and he will issue a higher than a mujtahid vote: Operation of banks is not rampage! Which members of the jurisprudence are daring to say something or make an interview? Because the condition of the existential of the gentlemen in the council of jurisprudence! The confirmation of the performance of the banks is because they are all appointed by the order of the head of the central bank! And with a handwriting: they dismiss them. So all the mechanisms are seen or bought! Do not get upright. If someone spoke, do not listen and be boycotted. Make them joke! Consider personal comments and make them unimportant. But how long will they continue to do this? Do not be afraid of the day when, like the early days of the people's revolution, the banks burned the banks? It seems both revolutionary, and fire is arbitrary, its ruling has already been issued!

المؤتمرات اللاحقة.

الاحتفالات والمؤتمرات التی تعقدها البنوک هی خارجة عن سیطرة أی ناقد! لأن لیس کل الصحفیین والکتاب مدعوون، وهناک سوى عدد قلیل من المدعوین، أو النقود والتبرعات! أو بطنهم مملوء بالخبز. ولکن إذا تم إجراء مسح موجز، وسوف نرى هذا المؤتمر فقط للبنوک أنفسهم، لأنها یمکن أن ترفع أسعار الفائدة على أساس یومی. وکل هذا مرهق هو: بناء الإسلام من غلاف عملیة بنک ریباب! وقرض ذریعة مریحة وهمی ورجال الأعمال على تحدید وفی وقت لاحق لأسباب الفائدة والرسوم والغرامات المتأخرة، تعتقل وتسجن لهم. وهذا یعنی الانتحار و: الإزالة المادیة للسلطات النشطة للمجتمع: على المستوى الاقتصادی. وحتى الآن، کانت البنوک تستخدم مجلس الفقه لتبریر مصلحة عالیة! فی الآونة الأخیرة، مع انتقاد مجلس الفقه الإسلامی، لم یحضروا أی من المناقشات. وقال أحد الناقدین إن "الفقه یجب أن یعترف أولا بالمال، حتى یتمکن من التعلیق علیه. ألا یسأل الخبیر الاقتصادی "، ویعبر عن وجهة نظره الإسلامیة، استنادا إلى مبرراته. لأن الاقتصادیین الإیرانیین جمیعا خضراء ولها جنسیتان. وقد اتضح أن من یحملون الجنسیة المزدوجة قد أحبوا الجنسیة الثانیة: کانوا على استعداد للتخلی عن جنسیات أجدادهم. واهتمامهم بالمواطنة الثانیة، وهی نفس الجنسیة الأمریکیة، لا تسمح لهم بالتفکیر فی الإسلام على الإطلاق. فی رأیهم، الإیرانیین والمسلمین حفنة من الإرهابیین: لیس لدیهم الاقتصاد والمال! لذلک مهما قلت، أنها سوف تکون مقبولة. الفلسفة الإسلامیة للمال، مثل النظریات الاقتصادیة السلیمة والأساسیة، هی وسیلة للتبادل. ولکن الاقتصاد المتقدم أو غیر المؤمنین جعلوا المال! وهذا یعنی أن زیادة عددهم مهم، ولیس من حیث جلبت منه. وهذا یعنی أننا لصوص! الاحترام لأن لدیهم الکثیر من الممتلکات، لکنها اکتسبت هذه الممتلکات من خلال السرقة والسطو والسرقة. لکنهم لا یقبلون ذلک ویقولون: لا تستثمر فی القضایا السیاسیة أو الدینیة! وهم یعتقدون أن الأرض ملک لقصر و: السماء لله! أی فی الأرض لا ینبغی أن یتکلم عن الله، ودافع عن سیادة الله. یجب أن تتحدث إلى السماء فی السماء. لا یزال فی الجزء السفلی من الحدیث عن هؤلاء الاقتصادیین أننا قد تخلى الله عن الأرض دون عناء! أرسلنا إلى التلال لماذا ترید إحضاره مرة أخرى إلى الأرض مرة أخرى! الآن إن مجلس مجمع الفقه المثال: حجة الاسلام حسن نظری، ماذا یمکن أن یقول الدکتور نهاوندی ، المستشار الاقتصادی للرئیس أن یکون؟ أو سید عباس موسویان ماذا أمام السید نوبخت؟ فی وقت لاحق من القاضی یحکم جمیع المنصات للسیدالنوبخت ، وقالت إن العملیة لیست انتقد بنوک الربا! أی من أعضاء الفقه جریئة أن یقول شیئا أو إجراء مقابلة؟ لأن شرط الوجود من السادة فی مجلس الفقه! التأکید على أداء البنوک هو لأنها کلها تعین بأمر من رئیس البنک المرکزی! ومع الکتابة الیدویة: أنها رفض لهم. لذلک ینظر إلى جمیع الآلیات أو اشترى! لا تستقیم. إذا تحدث شخص ما، لا تستمع وتقطعه. جعلها نکتة! النظر فی التعلیقات الشخصیة وجعلها غیر مهمة. ولکن کم من الوقت سوف تستمر فی القیام بذلک؟ لا تخافوا من الیوم الذی أحرقت فیه البنوک، مثل الأیام الأولى لثورة الشعب؟ یبدو على حد سواء الثوریة، والنار تعسفی، وقد صدر حکمها بالفعل!

Sonrakı Konfranslar.

Banklar tərəfindən təşkil edilən qeyd etmələr və konfranslar tənqidçilərin nəzarəti altındadır! Çünki bütün jurnalistlər və yazıçılar dəvət olunmur, yalnız dəvət olunan bir neçə nəfər və ya pullar və bağışlar var! Yoxsa qarınları çörək ilə doldurulur. Ancaq qısa bir araşdırma edilərsə, biz bu konfransı yalnız bankların özləri üçün görəcəyik, çünki onlar gündəlik faiz dərəcələrini yüksəldə bilərlər. Bütün bunlar yorulmaqdadır: İslamı Əməliyyat Rebab Bankının örtüsündən qurun! İqtisadi aktivistləri kreditin bəhanəsi iləəyyənləşdirmək asan olur, sonra da mənfəət, cinayət və cinayətlər səbəbi ilə onları həbs və həbs edirlər. Bu, intihar deməkdir və: cəmiyyətin fəal səlahiyyətlərinin fiziki aradan qaldırılması: iqtisadi səviyyədə. Bu günə qədər banklar yüksək faizləri haqq qazandırmaq üçün hüquq mühafizə şurasından istifadə edirlər! Bu yaxınlarda İslam Hüquqşünaslıq Şurasını tənqid edərək, heç bir müzakirəyə qatılmadılar. Bir tənqidçi deyib ki, "fəqih ilk olaraq pulları tanıyacaq, ona görə bunu şərh edə bilər. İqtisadçıdan soruşmaq deyil "və onun əsasları əsasında İslam baxımından ifadə olunur. Çünki İran iqtisadiyyatı bütün yaşıl və iki millətə sahibdir. İki vətəndaşlıq olanlar, ikinci vətəndaşlığı xoşlayırlar: atalarının millətlərini tərk etməyə hazırdılar. Eyni Amerika vətəndaşı olan ikinci vətəndaşlığa olan maraq onların İslamı düşünməsinə imkan vermir. Onların fikrincə, İranlılar və Müsəlmanlar bir neçə terroristdir: iqtisadiyyatı və pulları yoxdur! Onların dedikləri hər şeyi qəbul edərlər. Müqayisəli və əsas iqtisadi nəzəriyyələr kimi İslam fəlsəfəsi, bir valyuta vasitədir. Ancaq inkişaf etmiş iqtisadiyyat və ya inanmayanlar pul qazandırdılar! Yəni onların sayının artırılması vacibdir və onun gətirdiyi yerdən deyil. Bu soyğunçu olduğumuz anlamına gəlir! Hörmət edin, çünki çoxlu mal var, amma oğurluq, quldurluq və quldurluq vasitəsilə bu əmlakı qazanmışlar. Ancaq bunları qəbul etmir və deyirlər: Siyasi və ya dini məsələlərə investisiya etməyin! Onlar torpaq Qaysarın əmlakıdır və Allah üçün cənnət olduğuna inanırlar! Yəni, torpaqda Allahdan danışmır və Allahın hökmranlığını qorudu. Göylərdə göylərlə danışmaq lazımdır. Hələ də bu iqtisadçıların söhbətinin altındakı yerdəyik ki, Allahı yerdən sarsıtdıq. Təpələrə göndərdik, niyə təkrar dünyaya gətirmək istəyirsən? İndi, fəqihlər şurası, məsələn: Hojatoleslam Hasan Nazari, prezidentin iqtisadi məsləhətçisi Dr. Nahavandi haqqında nə deyə bilər? Ya Sayyid Abbas Mousavian Önündəki şeylər: Cənab Nobak deyir? Bütün tribunalar Nobaktın əlindədir və o, bir mujtahid səsindən daha yüksək bir nəticə verəcəkdir: Bankların əməliyyatı kükrək deyil! Hüquqşünasın hansı üzvləri bir şey söyləmək və ya müsahibə etmək cəsarətlidir? Çünki məhkəmə şurasında cənabların mövcudluğunun vəziyyəti! Bankların fəaliyyətinin təsdiqi, onların mərkəzi bankın rəhbərinin əmri ilə təyin olunduğu üçündir! Əl yazısı ilə: onlar işdən çıxarırlar. Belə ki, bütün mexanizmlər görüləcək və ya alınır! Dik düzəlməyin. Kimsə danışsa, dinləməyin və boykot edilməyin. Onlara zarafat et! Şəxsi şərhləri nəzərdən keçirin və onları əhəmiyyətsiz hesab edin. Amma nə qədər davam edəcəklər? Xalqın inqilabının ilk günləri kimi, banklar bankları yandıran gündən qorxma? Hər ikisi inqilabi görünür və yanğın özbaşına, hakimiyyəti artıq verilmişdir!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.