سالها پیش شعار ما این بود که: زبان فارسی را پاس بداریم! ولی چون خود کسانی که این شعار را اختراع کردند، اعتقادی به آن نداشتند لذا بجای آن، الان شعار: زبان انگلیسی را پاس بداریم مطرح است. در ایران و افغانستان و تاجیکستان، که زبان فارسی در قانون اساسی آن آمده، کار مهمی برای زبان پارسی انجام نمی دهند! در تاجیکستان که زبان فارسی را، با خط الرسم روسی می نویسند! در افغانستان که پاشتو را اصلی دانسته، و فارسی را یک فحش می دانند! در ایران هم هر روز، دهها کلمه انگلیسی را وارد می کنند! در مجالس رسمی و غیر رسمی، اصلا فارسی صحبت نمی کنند! اینها می خواهند شاهد مرگ زبان فارسی باشند، اما زبان فارسی خدایی دارد! تا حالا که مانده، از این به بعد هم پابرجا خواهد ماند. چهارتا بچه سوسول که تازه: زبانشان به انگلیسی باز شده! یا نوکیسه و نو دولتی ها که: زبان انگلیسی برای انها نان و نام می آورد، اصلا به فکر نباشند، مهم نیست! حتی آنهایی که مسئول فرهنگستان: زبان و ادبیات فارسی هستند، ولی به ضرس قاطع می گویند: اصطلاحات انگلیسی معادلی در فارسی ندارند، بگذارید انقدر بگویند تا عرف شود! به آنها بگوییم مصطلح شده است. چه آنهایی که آنقدر خرج تبلیغات زبان انگلیسی می کنند: که اگر تا بحال این پولها را جمع کرده بودند، میتوانستند دنیا را بخرند! بگذار اینها هر بلایی می خواهند: بر زبان فارسی بیاورند، خداوند زبان فارسی را دوست دارد و: اگر عده ای آن را دوست نداشته باشند، افراد دیگری را مامور زبان فارسی میکند، تا از آن پاسداری کنند! همین امروز در نشست تخصصی: وزارت خارجه در مورد 120سال: روابط ایران و بلغارستان، دیدیم که مسئول نشست با اینکه ایرانی بود! و در کشور ایران بود، بیشتر مهمانان هم فارسی بلد بودند، انگلیسی صحبت می کرد تا: به نام و نانش لطمه نخورد! و اعتبارش زیر سوال نرود. اما خداوند، سفیر بلغارستان و نماینده وزیر خارجه آنها را، فرستاده بود تا هم پیام: وزیر خارجه بلغارستان را، به فارسی بگوید و هم، در مورد نمایشگاه تخصصی، به زبان فارسی شیرین توضیح دهد. ما با این معجزه الهی، سال ها است که آشنا هستیم! بهترین دستور زبان فارسی را، هندی ها می نویسند! و بهترین اشعار فارسی را، ترک ها و آذری ها می سرایند. شعر صائب تبریزی، نظامی گنجوی شمس تبریزی و: از همه بالاتر شعر استاد شهریار یه فارسی، قدرت ماندگاری جادویی: به زبان فارسی داده است. جالب است بدانیم: ایرانی ها در تمام کشورها، در اقلیت های کوچک وجود دارند و: در حفظ این زبان، از امکانات همان کشورها استفاده می کنند. مثلا در همین بلغارستان، مسلمانان مورد احترام هستند و: در بین مسلمانان شیعیان هم موقعیت های اجتماعی خوبی دارند. ولی گروهی هستند بنام قزلباش ها! که سال ها است زبان فارسی را، در بلغارستان حفظ کرده اند. براساس تحقیقات انجام شده، قزلباش ها باقیمانده گروهی از هزار نفر قزلباشی هستند که: مخفیانه همراه شاه عباس به انگلستان می روند! وقتی برادران شرلی به ایران آمدند، هدف بالاتری از نمایندگی داشتند، آنها شاه عباس را در لباس مبدل، با هزار نفر قزلباش عزب! با خواست ملکه به انگلیس دعوت کردند، تا از نسل ایرانی ها در انجا داشته باشند! لذا به هر هزار نفر قزلباش، دختران جوان هدیه دادند! که ماموریت داشتند از قزلباش ها باردار شوند، ولی کودک را برای خود نگهدارند. ملکه نیز شاه عباس را بخود دعوت کرد! مثل امروز که هرکس نمی تواند: در ایران فعالیت ازاد جنسی داشته باشد، به اروپا می رود و آنها هم، فرزندان ایرانی تبار را پس نمی دهند! این سنت از آن زمان باقی ماند، فرزندان بدنیا آمده در سراسر اروپا و جهان پراکنده اند.
Let's take English!
Many years ago our slogan was: Farsi! But since the ones who invented this slogan did not believe in it, so instead, we now have a slogan: English language support. In Iran, Afghanistan, and Tajikistan, whose Farsi language is in the constitution, they do not do much for the Persian language! In Tajikistan writing Persian language with Russian script! In Afghanistan, the main point is your father, and they consider Farsi to be a prostitute! In Iran, every day, dozens of English words are imported! In formal and informal meetings, they do not speak Persian at all! They want to see the death of the Persian language, but the Persian language has a god! So far, it will remain. Four new boys: their language is in English! Or new layman and new governments that: English does not have to think about them, it does not matter! Even those who are in charge of the academy are Persian language and literature, but they say to the dictator: There are no English equivalents in Persian, let them say so much to be customary! We tell them that they have been smelled. Who are they who spend so much on English language advertising: if they had collected the money so far, they could buy the world! Let these people want any blunder: to bring Persian language, God loves the Persian language and: If some do not like it, they will be the Farsi agent for protecting others! Today, at a specialty meeting: the State Department on 120 years: the relations between Iran and Bulgaria, we saw that the meeting was held despite being Iranian! And it was in Iran, most of the guests also knew Persian, English spoke until: it did not hurt its name and bread! And its credibility is not questioned. But God sent the Bulgarian ambassador and his foreign minister to send a message to the Foreign Minister of Bulgaria in Farsi, as well as to explain the Persian exhibition of Sweet in a specialized exhibition. We are familiar with this divine miracle for years! The best Persian grammar, Hindi! And the best Persian poetry, the Turks and the Azeri singing. Poetry of Saeb Tabrizi, Ganjavi Shams Tabrizi, and: Above all, the poetry of Master Shahriar Persian language, the magic of magical survival: in Farsi. Interestingly, there are Iranians in all countries, in small minorities, and in the preservation of this language, they use the facilities of the same countries. For example, in the same Bulgaria, Muslims are respected and: Among Shiite Muslims, they also have good social situations. But there are some people called Qizilbashes! For many years, they have kept Persian in Bulgaria. Based on the research carried out, the Qizilbakhs are the rest of a group of thousands of Tzelbashi who: secretly accompany Shah Abbas to England! When Shirley's brothers came to Iran, they had a higher goal of representing; they cast Shah Abbas into disguised hands, with a thousand Qizilbashes! They invited the Queen to England to have the Iranian people here! So, every thousand people donated young girls to Qizilbash! Who had the mission to get pregnant from Qizilbash, but keep the baby for themselves? The Queen also invited Shah Abbas! Like today, whoever cannot: In Iran, has a free sexual activity, goes to Europe, and they do not give up Iranian children! This tradition has remained since then, the descendants of children born throughout Europe and the world are scattered.
دعونا نأخذ اللغة الإنجلیزیة!
قبل سنوات عدیدة کان شعارنا: الفارسیة! ولکن بما أن أولئک الذین اخترعوا هذا الشعار لم یؤمنوا به، فبدلا من ذلک، أصبح لدینا الآن شعار: دعم اللغة الإنجلیزیة. فی إیران وأفغانستان وطاجیکستان، التی هی اللغة الفارسیة فی الدستور، فإنها لا تفعل الکثیر للغة الفارسیة! فی طاجیکستان کتابة اللغة الفارسیة مع النص الروسی! فی أفغانستان، النقطة الرئیسیة هی والدک، ویعتبرون الفارسیة أن تکون عاهرة! فی إیران، کل یوم، یتم استیراد العشرات من الکلمات الإنجلیزیة! فی الاجتماعات الرسمیة وغیر الرسمیة، أنهم لا یتکلمون الفارسیة على الإطلاق! انهم یریدون أن نرى وفاة اللغة الفارسیة، ولکن اللغة الفارسیة لدیها إله! وحتى الآن، سیبقى. أربعة فتیان جدد: لغتهم باللغة الإنجلیزیة! أو نوتشی والحکومات الجدیدة التی: الإنجلیزیة لا یجب أن نفکر فیها، لا یهم! حتى أولئک الذین هم المسؤولون عن الأکادیمیة هی اللغة الفارسیة والأدب، ولکنهم یقولون للدیکتاتور: لا یوجد معادل اللغة الإنجلیزیة فی الفارسیة، والسماح لهم یقولون الکثیر لیکون العرفی! نقول لهم أنهم قد رائحة. من هم الذین ینفقون الکثیر على الإعلان باللغة الإنجلیزیة: إذا کانوا قد جمعوا المال حتى الآن، یمکنهم شراء العالم! دعونا هؤلاء الناس یریدون أی خطأ: لجلب اللغة الفارسیة، الله یحب اللغة الفارسیة و: إذا کان البعض لا ترغب فی ذلک، فإنها ستکون الوکیل الفارسیة لحمایة الآخرین! الیوم، فی اجتماع متخصص: وزارة الخارجیة على مدى 120 عاما: العلاقة بین إیران وبلغاریا، رأینا أن الاجتماع عقد على الرغم من کونها الإیرانیة! وکان فی إیران، ومعظم الضیوف یعرفون أیضا الفارسیة، تحدث الإنجلیزیة حتى: أنها لم تؤذی اسمها والخبز! ولا شک فی مصداقیتها. ولکن الله أرسل السفیر البلغاری ووزیر خارجیته لارسال رسالة إلى وزیر خارجیة بلغاریا باللغة الفارسیة، فضلا عن شرح المعرض الفارسی للحلو فی معرض متخصص. نحن على درایة هذه المعجزة الإلهیة لسنوات! أفضل قواعد اللغة الفارسیة، الهندیة! وأفضل الشعر الفارسی، والأتراک والغناء الأذربیجانی. شعر صائب تبریزی، غانجافی شمس تبریزی، و: قبل کل شیء، شعر سید شهریار اللغة الفارسیة، سحر البقاء على قید الحیاة السحریة: باللغة الفارسیة. ومن المثیر للاهتمام، أن هناک الإیرانیین فی جمیع البلدان، فی الأقلیات الصغیرة، وفی الحفاظ على هذه اللغة، فإنها تستخدم مرافق من نفس البلدان. على سبیل المثال، فی بلغاریا نفسها، یحترم المسلمون و: من بین المسلمین الشیعة، لدیهم أیضا أوضاع اجتماعیة جیدة. ولکن هناک بعض الناس دعا کیزیلباشیس! لسنوات عدیدة، أنها أبقت الفارسی فی بلغاریا. استنادا إلى البحوث التی أجریت، و قیزیلباخس هی بقیة مجموعة من الآلاف من تزلباشی الذی: یرافق سرا عباس عباس لانجلترا! عندما جاء إخوان شیرلی إلى إیران، کان لدیهم هدف أعلى من التمثیل، وهم یلقیون شاه عباس فی تمویه، مع ألف شخص فی قیزلباش! دعوا الملکة إلى إنجلترا أن یکون الشعب الإیرانی هنا! لذلک، کل ألف شخص تبرع الفتیات الصغیرات إلى قیزیلباش! الذی کان لدیه مهمة للحصول على الحوامل من قیزیلباش، ولکن الحفاظ على الطفل لأنفسهم. دعت الملکة أیضا شاه عباس! مثل الیوم، من لا یستطیع: فی إیران، له نشاط جنسی حر، یذهب إلى أوروبا، ولا یتخلى عن الأطفال الإیرانیین! وقد ظل هذا التقلید قائما منذ ذلک الحین، متناثرة من نسل الأطفال المولودین فی جمیع أنحاء أوروبا والعالم.
İngilis dili alaq!
Bir çox illər əvvəl şüarımız oldu: Farsi! Amma bu şüarı icad edənlər ona inanmadılar, buna görə də indi şüarımız var: İngilis dili dəstək. Fars dilinin konstitusiyada olduğu İran, Əfqanıstan və Tacikistanda fars dilində çox şey yoxdur! Tacikistanda fars dilini rus yazı ilə yazır! Əfqanıstanda əsas məqam sizin atanızdır və Farsı fahişə olmağı düşünür! İranda hər gün, onlarla ingilis sözü idxal olunur! Rəsmi və qeyri-rəsmi görüşlərdə fars dilində danışmırlar! Fars dilinin ölümünü görmək istəyirlər, fars dilində isə bir tanrı var! İndiyə qədər qalacaq. Dörd yeni oğlan: onların dili ingilis dilindədir! Və ya nocci və yeni hökumətlər: İngilis onlara düşünmək lazım deyil, bu vacib deyil! Akademiyanı idarə edənlər hətta fars dili və ədəbiyyatıdırlar, amma diktatora deyirlər: Fars dilində ingilis dilinin bərabərliyi yoxdur, onlar adət etmək üçün çox şey söyləsinlər! Onlara dedilər ki, onlar iyləniblər. İngilis dili reklamlarında çox sərf edənlər kimlərdir: əgər onlar bu günə qədər pul toplayırlarsa, dünya ala bilərlər! Bu insanlar istənilən bir səhv istəsinlər: Fars dilini gətirsin, Allah fars dilini sevər və: Bəziləri xoşlamırsa, başqalarını qorumaq üçün Fars agenti olacaqlar! Bu gün xüsusi bir konfransda: 120 illik Dövlət Departamenti: İran ilə Bolqarıstan arasındakı əlaqələr, görüşmənin İran olmasına baxmayaraq gördüyünü gördük! İranda olduğu kimi, qonaqların əksəriyyəti də Fars bilirdi, İngilis danışdı: bu adını və çörəyini incitməyib! Və onun etibarlılığı sual altındadır. Amma Allah Bolqarıstan səfiri və xarici işlər nazirini Farsdakı Bolqarıstanın xarici işlər nazirinə bir mesaj göndərməsi və xüsusi bir sərgidə Şirin Fars sərgisini izah etmək üçün göndərdi. İllərdir bu ilahi möcüzəni tanıyırıq! Ən yaxşı farsca qrammatikası, Hindi! Və ən yaxşı fars şeirləri, türklər və azərbaycanlı oxuma. Saeb Təbrizinin şeirləri, Gəncəvi Şəmsi Təbrizi və: Hər şeydən əvvəl, Master Şəhriyar Fars dilinin şeirləri, sehirli sağolun sehrləri: Fars dilində. Maraqlıdır ki, bütün ölkələrdə kiçik azlıqlarda iranlılar var və bu dili qoruyarkən eyni ölkələrin imkanlarından istifadə edirlər. Məsələn, eyni Bolqarıstanda müsəlmanlar hörmət edir və şiə müsəlmanlar arasında yaxşı sosial vəziyyətə malikdirlər. Ancaq bəzi qızılbaşlar da var! Uzun illər ərzində onlar Bolqarıstanda fars dilində saxlamışlar. Yapılan araşdırmalara əsasən, Qızılbaxlar, Şeb-Abbası İngiltərəyə gizli yola saldıran minlərlə Tselbaşı qrupunun qalan hissəsidir! Şirinin qardaşları İrana gəldikdə, daha yüksək bir hədəf göstərdilər, Şah Abbası min qızılbaşlar ilə gizli əllərə atdılar! Onlar Kraliçanı İrandakı insanları buraya gətirmək üçün İngiltərəyə dəvət etdilər! Beləliklə, hər min nəfər Qızılbaşa gənc qızları bağışladı! Qızılbaşdan hamilə qalmağı tapşırdı, ancaq körpəni özləri üçün tutdu. Kraliça də Şah Abbası dəvət etdi! Bu günkü kimi, kim olursa olsun: İranda pulsuz seksual fəaliyyət var, Avropaya gedir və İranlı uşaqlarından imtina etmirlər! Bu ənənə o zamandan bəri qaldı, Avropada və dünyadakı doğulan uşaqların nəsli dağıldı.
دایره گچی قفقازی، نقش خالو قربان را در زندگی میرزا کوچک خان بازی می کند! خیانتی که خیلی ساده نادیده گرفته می شود. یکی از خیانت های این نمایشنامه ضد ایرانی بودن آن است: در جنگ فرضی بین ایران و پادشاه گرجستان، طرف پادشاه را می گیرد! و ایرانی ها را سفاک و خون ریز نشان می دهد که: به هیچ صغیر و کبیری رحم نمی کند. شخصیت اصلی داستان، در همان اوایل می گوید: من در جنگ با ایران! پای خود را از دست داده ام. که درواقع درجه جانبازی! او را به رخ می کشد و بعد هم، که داستان آواره شدن خانواده ها و: جدا شدن فرزندان از مادران به خاطر این جنگ است. در حالیکه اصلا با گرجستان جنگی در تاریخ ثبت نشده! و داستان کودک هم یکی از قضاوت های امیرالمومنین است. این روسها بودند که به گرجستان حمله کرده، و آن را از ایران جدا کردند. شاهزاده گرجستانی به دربار قاجار پناه آورد، و قشون برای کمک او همراه شدند. که این نمایشنامه آن را برعکس نشان داده. البته در زمان شاه عباس، فرماندار گرجستان ادعای خودمختاری کرد، و خواست از ایران جدا شود، که او را دستگیر کردند و: ربطی به جنگ مردمی نداشت. حالا چرا برعکس جلوه می دهند، شاید می خواهند بگویند: تئاتر نه تنها دوست و دشمن نمی شناسد، بلکه جای اینها را هم عوض می کند. آنوقت ما میرویم از هالیوود شکایت می کنیم: که چرا فیلم سیصد را ساخت! اگر واقعا تئاتر اینهمه احمق است، که مه تنها فرق بین خیانت و خدمت را نمی داند، بلکه مسائل بیگانگان را بناحق بر مسائل ملی ترجیح می دهد، باید گفت مرگ بر این تئاتر! اما عملکرد کلی تئاتر این را نمی گوید: تئاتر حتی انگیزه دفاع از وطن را تقویت می کند، فقط تعداد انگشت شماری هستند: به بهانه عدم دخالت سیاست در تئاتر! مزدور بی جیره و مواجب دشمن می شوند. بجای اینکه به غارتگری سپاه دشمن حمله کنند، آن غارتگری را به خودی نسبت می دهند. و این خط سیاست زدایی یا: ستون پنجم پروری، فقط در تئاتر نیست، در همه هنرها می تواند نفوذ کند. اگر سیاست گذاران فرهنگ و هنر، خواب باشند چیزی شبیه: اقلیم کردستان را شاهد خواهیم بود. زیرا اقلیم کردستان از ابتدای تشکیل دولت عراق، با همین هنر ها زمینه تجزیه عراق را فراهم کرد. هر نوع هنری که از دید: علمای نجف حرام و غیرقابل ارائه اعلام شده بود، در اقلیم کردستان دعوت و: به آنها میدان داده می شد. حادثه ای مانند کنسرت دادن در مشهد مقدس! شاید ماهیت کنسرت ضد ملی و خائنانه نباشد، و حتی مثلا سرود ملی هم باشد! ولی به دلیل تضعیف جایگاه مرجعیت، یک حرکت ضد ملی و: بازی در زمین دشمن است. در فتنه 88 هم شاهد: حضور هنر دگر اندیش و استعماری، در مقابل مرجعیت دینی بودیم. جالب است کسانی که در گروههای کر! هستند و مسلمان هم هستند، به هنگام اجرای همخوانی، ترجیح می دهند لباس مخصوص را بپوشند! و به زبان ارمنی یا مسیحی، همنوایی را بخوانند. ولی به ما که می رسد می گویند: چرا باید چادر سر کنیم و: حجاب داشته باشیم یا چرا: باید نماز را به عربی بخوانیم! واین نشان می دهد تنها راه جلوگیری از فروپاشی کشورها: از جمله عراق، تصفیه در گروه هنرمندان است: زیرا داعش فقط در نیروهای نظامی نیست، بلکه در فرهنگ و هنر هم حضور فعال دارد. دشمن نیروهای خود را در: دانسینگ ها و کنسرت ها سازماندهی می کند. زیرا می داند هرکس به آنجا می آید، حتما مرجعیت را زیر پا گذاشته است. ممکن است بگوییم موسیقی پاک! یا تئاتر پاک هم وجود دارد، ولی چاقوی پاک که گلوی انسان را ببرد، چه فایده ای دارد؟ بیایید هنرمندان داعشی را هم سرکوب نمایید! زیرا قبل از آمدن نظامیان داعشی، اینها بعنوان ستون پنجم زمینه را آماده می کنند: نارضایتی ها را افزایش داده، و مدعی آزادی های مدنی خود خوانده می شوند.
Cuckoo Gypsum Circle: Two Secrets of theft
The Caucasian Gypsum Circle plays the role of Khalv-Qarban in the life of Mirza Kuchak Khan! A betray that is very simply ignored. One of the betrayals of this play is anti-Iranianism: in the hypothetical war between Iran and the king of Georgia, he takes the king's side! And they show the Iranians a bloodthirsty and bloodthirsty thing: they do not have mercy on any small and large. The main character of the story, at the very beginning, says: "I am in war with Iran! I lost my foot. That's actually the degree of devastation! It is happening to him later, which is the story of displacing families and: the separation of children from mothers due to this war. While there is no war in Georgia at all! And the story of the child is one of the judgments of Amir al-Momenin. These were the Russians who invaded Georgia and separated it from Iran. The Georgian prince took refuge in the Qajar court, and their troops accompanied him. That the play is showing the opposite. Of course, during the reign of Shah Abbas, the governor of Georgia claimed self-determination, and wanted to separate Iran from Iran, arresting him and: he had nothing to do with a popular war. Now why do they seem the opposite, maybe they want to say: The theater not only does not know the friend and the enemy, but also replaces them. Then we're going to complain about Hollywood: why did you make the movie 300! If theater really is foolish, that May does not only differentiate between betrayal and service, but rather prefer foreign affairs to the national issues, it should be said death to this theater! But the general performance of the theater does not say: The theater even strengthens motivation to defend the homeland, only a handful: under the pretext of not interfering politics in the theater! Unarmed mercenaries become enemies. Instead of attacking the loot of the enemy's army, they attribute that plunder to themselves. And this policy of deregulation: The fifth column, not just in the theater, can penetrate all arts. If politicians of culture and art are dreaming, we will see something like: Kurdistan's climate. Because the Kurdish climate since the formation of the Iraqi government, with these same arts, provided a breakthrough for Iraq. Any kind of art that was seen from the point of view of the scholars of Najaf was forbidden and unprovoked, invited in the Kurdistan region: they were given to them. An incident like a concert in Holy Mashhad! Perhaps the nature of the concert is not anti-national and treacherous, and even a national anthem! But because of the weakening of the rank of authority, an anti-national movement is: playing on the enemy's ground. In Conflict 88, we also witnessed the presence of retrospective and colonial art against religious authority. It's interesting to those who are in the choir groups! And they are Muslims, they prefer to wear special clothes when they perform their matches! And read in Armenian or Christian. But they say to us: Why should we go to the tent: we have a veil or why: we should pray prayers in Arabic! This shows that the only way to prevent the collapse of countries: including Iraq, is to purge the group of artists: because ISIS is not only in military forces, it is also active in culture and art. The enemy organizes its forces in: Dancing and Concerts. Because he knows that everyone comes to him, he must have violated his authority. We can say clean music! Or there is a clean theater, but what's the benefit of a clean knife that takes a human's throat? Let's crack down on ISIL's artists! Because before the arrival of ISIL militants, these are preparing for the fifth pillar: raising dissatisfaction and claiming their civil liberties.
الوقواق الجبس دائرة: اثنین من أسرار السرقة
تلعب دائرة الجبس القوقازیة دور خلف-کربان فی حیاة میرزا کوشاک خان! خیانة یتجاهلها ببساطة. واحدة من خیانات هذه المسرحیة هی معاداة الإیرانیة: فی الحرب الافتراضیة بین إیران وملک جورجیا، وقال انه یأخذ الجانب الملک! ویظهرون الإیرانیین شیئا متعطش للدماء والدماء: وهم لا یرحمون على أی صغیرة وکبیرة. الشخصیة الرئیسیة للقصة، فی البدایة، تقول: "أنا فی حرب مع إیران! لقد فقدت قدمی. هذا هو فی الواقع درجة الدمار! وهو ما یحدث له لاحقا، وهی قصة تشرید الأسر و: فصل الأطفال عن الأمهات بسبب هذه الحرب. فی حین لا توجد حرب فی جورجیا على الإطلاق! وقصة الطفل هی واحدة من أحکام أمیر المؤمنین. وکان هؤلاء الروس الذین غزا جورجیا وفصلوها عن إیران. وقد لجأ الأمیر الجورجى إلى محکمة قاجار، ورافقته قواتهم. أن المسرحیة تظهر العکس. بطبیعة الحال، فی عهد الشاه عباس، ادعى حاکم جورجیا تقریر المصیر، وأراد فصل إیران عن إیران، التی اعتقلته: لیس لها علاقة بحرب شعبیة. الآن لماذا یبدو العکس، ربما یریدون أن یقولوا: المسرح لیس فقط لا یعرف الصدیق والعدو، ولکن أیضا یحل محلهم. ثم سنشکو من هولیوود: لماذا جعلت الفیلم 300! إذا کان المسرح حقا حمقى، أن مایو لا یفرق فقط بین الخیانة والخدمة، ولکن یفضل الشؤون الخارجیة إلى القضایا الوطنیة، ینبغی أن یقال الموت لهذا المسرح! ولکن الأداء العام للمسرح لا یقول: المسرح حتى یقوی الدافع للدفاع عن الوطن، سوى حفنة: بحجة عدم التدخل فی السیاسة فی المسرح! یصبح المرتزقة غیر المسلحین أعداء. بدلا من مهاجمة نهب جیش العدو، فإنها تنسب النهب لأنفسهم. وهذه السیاسة من إزالة القیود: العمود الخامس، ولیس فقط فی المسرح، یمکن أن تخترق جمیع الفنون. إذا کان سیاسیو الثقافة والفن یحلمون، سنرى شیئا مثل: مناخ کردستان. لأن المناخ الکردی منذ تشکیل الحکومة العراقیة، مع هذه الفنون نفسها، وفر انفراجا للعراق. وکان أی نوع من الفنون التی رأیت من وجهة نظر علماء النجف محظورة وغیر مستفززة، ودعت فی إقلیم کردستان: أعطیت لهم. حادث مثل حفلة موسیقیة فی مشهد المقدس! ربما طبیعة الحفل لیست مناهضة للوطنیة وغادرة، وحتى النشید الوطنی! ولکن بسبب ضعف رتبة السلطة، فإن الحرکة المناهضة للوطنیة هی: اللعب على أرض العدو. فی الصراع 88، شهدنا أیضا وجود الفن الاستعادیة والاستعماریة ضد السلطة الدینیة. انها مثیرة للاهتمام لأولئک الذین هم فی مجموعات جوقة! وهم مسلمون، یفضلون ارتداء ملابس خاصة عند أداء مباریاتهم! وقراءة باللغة الأرمینیة أو المسیحیة. لکنهم یقولون لنا: لماذا یجب أن نذهب إلى الخیمة: لدینا حجاب أو لماذا: یجب أن نصلی صلاة فی اللغة العربیة! وهذا یدل على أن السبیل الوحید لمنع انهیار الدول: بما فی ذلک العراق، هو تطهیر مجموعة الفنانین: لأن داعش لیس فقط فی القوات العسکریة، بل هو أیضا نشط فی الثقافة والفن. العدو ینظم قواته فی: الرقص والحفلات الموسیقیة. لأنه یعلم أن الجمیع یأتی إلیه، یجب أن یکون قد انتهک سلطته. یمکننا أن نقول الموسیقى النظیفة! أو هناک مسرح نظیف، ولکن ما فائدة سکین نظیفة تأخذ حلق الإنسان؟ دعونا القضاء على الفنانین داعش! لأنه قبل وصول مقاتلی داعش، هم یهیئون الأرض للدعامة الخامسة: وهم یثیرون عدم الرضا، ویطالبون بحریاتهم المدنیة.
Cuckoo Gips Circle: İki sirr oğurluğu
Qafqaz gips dairəsi Mirzə Kuçak xanın həyatında Xəlv-Qərbanın rolunu oynayır! Çox sadəcə görməmiş bir xəyanətdir. Bu oyunun xəyanətlərindən biri anti-iraqçilikdir: İran və Gürcüstan kralı arasındakı hipotetik müharibədə, o, kral tərəfini götürür! Onlar iranlılara qanlı və qaniçən bir şeyi göstərirlər: kiçik və böyük bir mərhəmət göstərmirlər. Hekayənin başlıca xarakteri, ən başında deyir: "İranla müharibə edirəm! Ayağımı itirdim. Bu əslində xarabalıq dərəcəsi! Daha sonra baş verən, ailələrin köçürülməsi və uşaqları bu müharibə üçün analarından ayırma hekayəsidir. Gürcüstanda heç bir döyüş olmasa da! Və uşağın hekayəsi Əmir əl-Momeninin hökmlərindən biridir. Bunlar Gürcüstanı işğal edən və İranı tərk edən ruslar idi. Gürcü şahzadə Qacar məhkəməsinə sığındı və qoşunları onu müşayiət etdi. Oyun tam əksini göstərir. Əlbəttə ki, Gürcüstanın qubernatoru Şah Abbasın hakimiyyəti dövründə öz müqəddəratını təyin etməli və İrandan İranı ayırmaq, onu həbs etmək istəyirdi və xalq müharibəsi ilə heç bir əlaqəsi olmadı. İndi niyə əksinə görünürlər, bəlkə də demək istəyirlər: Teatr yalnız dostu və düşmənini tanımır, həm də onları əvəz edir. Sonra biz Hollywooddan şikayətlənəcəyik: niyə 300 filmi etdiniz? Teatr həqiqətən ağılsızlıq olarsa, May yalnız xəyanət və xidmət arasında fərqlənmir, əksinə, xarici məsələləri milli məsələlərə üstünlük verir, bu teatrın ölümü deyilməlidir! Tiyatronun ümumi performansı isə deyilmir: Teatr, teatrda siyasətə müdaxilə etməmək bəhanəsiylə, vətəni müdafiə etmək üçün motivasiyanı hətta yalnız bir ovuc müdafiə etməyə möhkəmləndirir! Silahsız əsgərlər düşmən olurlar. Düşmən ordusunun qənimətinə hücum etmək əvəzinə onlar özlərinə talan edirlər. Və bu tənzimləmə siyasəti: Yalnız teatrda deyil, beşinci sütun bütün sənətlərə nüfuz edə bilər. Mədəniyyət və sənət siyasətçiləri xəyal edərsə, Kürdüstanın iqlimi kimi bir şey görəcəyik. Çünki İraq hökumətinin meydana gəlməsindən bəri bu eyni sənətlərlə Kürd iqlimi İraq üçün bir sıçrayış təmin etdi. Nəcəf alimləri baxımından görülən hər cür sənətin qadağan olunmuş və əsassız olduğunu, Kürdüstan bölgəsinə dəvət etdikləri: onlara verilmişdir. Müqəddəs Məşhadın konserti kimi bir hadisə! Bəlkə də konsertin təbiəti anti-milli və xain deyil, hətta milli himnidir! Ancaq hakimiyyət rütbəsinin zəifləməsi səbəbindən bir anti-milli hərəkətdir: düşmənin yerində oynayır. Münaqişə 88də də dini hakimiyyətə qarşı retrospektiv və müstəmləkə sənətinin mövcudluğuna şahid olduq. Kor qruplarında olanlar üçün maraqlıdır! Və onlar müsəlmanlar, öz oyunları keçirərkən xüsusi paltar geyinməyi üstün tuturlar! Və erməni və ya xristian oxumaq. Ancaq onlar bizə deyirlər: Niyə çadıra getməliyik? Bir örtük var və ya niyə: biz ərəb dilində namaz qılmalıyıq! Bu göstərir ki, ölkələrin dağılmasının qarşısını almaq üçün yeganə yol: İraq da daxil olmaqla, sənətçilər qrupunu təmizləməkdir: İSİS yalnız hərbi qüvvələrlə deyil, mədəniyyət və sənətdə də aktivdir. Düşmən öz güclərini təşkil edir: Dans və Konsertlər. Çünki hər kəsin özünə gəldiyini bilirsə, o, hakimiyyətini pozmuş olmalıdır. Biz təmiz musiqi deyə bilərik! Yoxsa təmiz bir teatr var, ancaq insan boğazını təmiz bıçaqdan faydası nədir? İŞİL sənətçilərinə çatdıraq! Çünki ISIL militantlarının gəlməsindən qabaq beşinci sütuna hazırlaşırlar: narazılıq artırmaq və vətəndaş azadlıqlarını tələb edir.
کاسبان تحریم و حصر چه کسانی هستند؟
چه کسانی از تحریم سود می برند؟ و کاسبان واقعی تحریم چه کسانی هستند. همانطور که میدانیم قبلا روش آمریکا این بود که: یک بار در سال 1358بخاطر مسئله گروگانگیری، تحریم کردند. امام خمینی ره در همان زمان فرمود ما آمریکا را می خواهیم چه کنیم، و تحریم را نعمت الهی میدانست: زیرا براثر تحریم، مردم مجبور می شدند: خودشان دست به کار تولید بشوند. همینطور هم شد نیروی هوایی ایران و: دیگر ارگان های نظامی با مساعدت های: مهندس اشتری ها و مهندس طهماسبی ها، همه چیز را از نو ساختند و: جلوتر از آمریکا هم افتادند. زیرا اغلب کارشناسان فعال در: صنایع نظامی آمریکا و ناسا، ایرانی بودند و ترجیح دادند: دانش خود را ابتدا در ایران به تولید برسانند. البته آمریکا با خیالپردازی، هر سال تحریم را تمدید می کرد. اما پس از برجام آنها به خیالپردازی بیشتری رسیدند! اکنون مدت 4سال است که آمریکا در دور جدیدی از: تحریم ها حرکت می کند: هر روز مصوبه ای را تهیه و اجرا می کند. حالا باید پرسید چه کسی آنها را، به این کار تشویق نمود؟ و یا چه کسانی از این تحریم ها سود می برند؟ آنهاییکه چراغ راهنمای چپ می زنند و: به راست می پیچند! باید جواب این سوال را بدهند. سال ها شعار دادند ما: تحریم های ظالمانه را قبول نداریم، و آن را از بین خواهیم برد! ولی حالا هر روز تحریم را می بینند، و حرفی نمی زنند، گویا منظورشان کم بودن تحریم ها بود! حالا که تحریم ها زیاد شده عیبی ندارد. مسئله مهم این است که وزیر نفت، کلمه کاسبان تحریم را اختراع کرد، بدون آنکه بداند خود او در ردیف اینها هست. چرا که یکی از مبلغان برجام بود، که بدون انصاف به مخالفان برجام می تاخت. منظور او هم در ظاهر دولت قبل بود، ولی به دولت فعلی هم برگشت می کند. زیرا الان که تحریم ها زیاد شده، دولت باز هم دست از تبلیغات بر نمی دارد! و این نشان می دهد: اگر دیگران از یک تحریم سود می بردند، بطور منطقی دولت فعلی از: تحریم های بسیار سود بیشتری خواهد برد. و کاسبی کردن با تحریم، فقط دست به دست شده. ممکن است الان چون دولت حاکم است، کسی جرات افشاگری نداشته باشد، ولی مطمئنا کارهایی که الان می شود، در آینده بسیار سخت تر زیر ذره بین خواهد رفت. علاوه بر اینکه اصلا تحریم را نباید بزرگ می کردند، و یا آن را مهم جلوه می دادند! زیرا این درست برخلاف: خط امام بود که ذکر شد. مهمترین جلوه تحریم آمریکایی در: مسئله بانکها بود که بانکها هم، به دلیل عملکرد ضد ملی خودشان، اگر آسیب هم می دیدند اشکالی نداشت. هرچند به نظر ما اصل تحریم هم، به وسیله همین بانکها پشتیبانی می شود، زیرا بانکهای جهانی، سود سپرده ندارند و اگر هم داشته باشند، بسیار کم است ولی، بانکهای ایرانی سود بالایی می دهند، لذا به نفع آنها بود که هیچ ارتباط بانکی وجود نداشته باشند، تا این بانکها جزیره ای عمل کرده و: هرطور دلشان خواست سود سپرده ها را بالاببرند، تا پول ها را از دست مردم خارج کنند. حتی در مورد تسهیلات وضع بدتر از این است. تسهیلات بانکهای خارجی اصلا بهره ندارد، برخی کشورها فقط کارمزد تا 4درصد گرفته می شود، طبیعی است اگر مردم ایران این مسئله را بدانند، اصلا از بانکهای ایرانی تسهیلات نمی گیرند. در حالیکه بانکها می خواهند با: قطع رابطه و سویفت، ایرانیان را در بی خبری نگهدارند، و این موضوعات را شایعه بدانند، تا بتوانند سود های کلان مانند: بهره تا 40درصد و جرایم و دیرکرد بگیرند! و دستمزدهای نجومی برای مدیران، و پاداش های کلان برای: کارکنان خود بگیرند. حتی اخیرا کار کرده اند که نماد: مساجد هم نماد بانکی و ربا خواری شود.
Who are the boycott and the condemnation?
Who benefits from sanctions? And who are the actual sanction boys. As we know, the American method used to be that: once in 1979, they were sanctioned by the hostage taking. Imam Khomeini, at the same time, said: "What do we want America to do, and considered sanctions a divine blessing: because of the boycott, people were forced to: produce themselves. Similarly, the Iranian Air Force and other military organs, with the help of: Ashtar Engineer and Tahmasebi engineer, rebuilt everything and went ahead of the United States. Because most of the active experts in the US and NASA military industries were Iranians, they preferred to produce their knowledge first in Iran. Of course, the United States, with fantasy, renewed the sanctions each year. But after that, they got more fantasy! It's been four years now that the United States is moving into a new round of sanctions: it draws up and enforces every day. Now, you have to ask who encouraged them? And who benefits from these sanctions? Those who turn the lights on the left and: turn to the right! Must answer this question. Many years ago we chanted: We do not accept the cruel sanctions, and we will eliminate it! But now they see the sanctions every day, and they do not say anything, as if they meant sanctions were not enough! Now that sanctions are rising, it's not a problem. The important thing is that the oil minister invented the word "cassabancer", without knowing that he is in the ranks. Because one of the propagators was accomplished, which ran to the opponents fairly. He also meant the appearance of the previous government, but he returned to the current government. Because the sanctions are rising now, the government does not stop advertising! And it shows: If others benefited from a boycott, then the current government would logically benefit from more sanctions. And handing over with sanctions, just hands. Now, as the government is ruling, nobody dares to disclose, but surely things that are now going to be much more difficult in the future. In addition, sanctions should not be magnified at all, or make it important! Because this is the opposite: Imam's line was mentioned. The most important effect of American sanctions on banks was that banks, because of their anti-national performance, would have no trouble if they were harmed. However, in our opinion, the principle of sanctions is also supported by the same banks, because global banks do not have a deposit, and if they have it, it is very small, but Iranian banks benefit greatly, so it was in their interest that there was no banking connection So that these banks operate on an island: they want to raise the profits of the deposits, so that money can be pulled out of the hands of the people. It is even worse off in terms of facilities. The facilities of foreign banks are not at all advantageous; some countries only charge a fee of up to 4%; it is natural for Iranian people to know this issue, they will not even benefit from the Iranian banks. While the banks want to keep Iranians out of the news, and keep those newsers rumored to cut off the relationship and Swift, they can get huge profits, such as: up to 40% off and downtime! And astronomical wages for managers, and huge rewards for: their employees. Even more recently, they have worked to symbolize: mosques are a symbol of bankruptcy and savagery.
من هم المقاطعة والإدانة؟
من یستفید من العقوبات؟ والذین هم العقوبة الفعلیة الفتیان. وکما نعلم، فإن الطریقة الأمریکیة کانت على النحو التالی: مرة واحدة فی عام 1979، کان یعاقب علیها أخذ الرهائن. قال الإمام الخمینی فی نفس الوقت: "ماذا نرید أمریکا أن تفعل، واعتبرت العقوبات نعمة إلهیة: بسبب المقاطعة، أجبر الناس على: إنتاج أنفسهم بأنفسهم. وبالمثل، قامت القوات الجویة الإیرانیة وغیرها من الأجهزة العسکریة، بمساعدة: المهندس أشتار وتاهماسبی مهندس، بإعادة بناء کل شیء وذهب إلى الأمام من الولایات المتحدة. لأن معظم الخبراء النشطین فی الولایات المتحدة ووکالة ناسا العسکریة کانوا الإیرانیین، فضلوا إنتاج معرفتهم أولا فی إیران. وبطبیعة الحال، فإن الولایات المتحدة، مع الخیال، جددت العقوبات کل عام. ولکن بعد ذلک، أنها حصلت على مزید من الخیال! لقد مرت أربع سنوات الآن على أن الولایات المتحدة تتحرک فی جولة جدیدة من العقوبات: فهی تصوغ وتنفذ کل یوم. الآن، علیک أن تسأل الذین شجعهم؟ ومن یستفید من هذه العقوبات؟ أولئک الذین یتحولون الأضواء على الیسار و: اتجه إلى الیمین! یجب الإجابة على هذا السؤال. قبل سنوات عدیدة هتفنا: نحن لا نقبل العقوبات القاسیة، ونحن سوف القضاء علیه! لکنهم یرون الآن العقوبات کل یوم، ولا یقولون شیئا، وکأنهم یعنیون أن العقوبات لم تکن کافیة! والآن، بعد أن تثار الجزاءات، لیست مشکلة. الشیء المهم هو أن وزیر النفط اخترع کلمة "کسابانسر"، دون أن یعرف أنه فی الرتب. لأن واحدة من بروباغاتورس تم إنجازه، والتی رکضت إلى المعارضین إلى حد ما. کما کان یعنی ظهور الحکومة السابقة، لکنه عاد إلى الحکومة الحالیة. لأن العقوبات آخذة فی الارتفاع الآن، فإن الحکومة لا تتوقف عن الإعلان! ویظهر ذلک: إذا استفاد آخرون من المقاطعة، فإن الحکومة الحالیة ستستفید منطقیا من المزید من العقوبات. وتسلیم عقوبات، فقط الیدین. الآن، والحکومة حاکمة، لا أحد یجرؤ على الکشف، ولکن بالتأکید الأشیاء التی ستکون الآن أکثر صعوبة فی المستقبل. وبالإضافة إلى ذلک، ینبغی ألا تضخم العقوبات على الإطلاق، أو تجعل من المهم! لأن هذا هو العکس: وقد ذکر خط الإمام. وکان أهم أثر للعقوبات الأمریکیة على المصارف هو أن البنوک، بسبب أدائها المناهض للوطن، لن تجد أی مشکلة إذا ما تعرضت للأذى. ومع ذلک، نرى أن مبدأ العقوبات مدعوم أیضا من نفس المصارف، لأن البنوک العالمیة لیس لدیها ودیعة، وإذا کانت لدیها، فهی صغیرة جدا، ولکن البنوک الإیرانیة تستفید کثیرا، لذلک کان من مصلحتهم أنه لم یکن هناک اتصال مصرفی حتى أن هذه البنوک تعمل على جزیرة: انهم یریدون رفع أرباح الودائع، بحیث یمکن سحب المال من أیدی الشعب. بل هو أسوأ حالا من حیث المرافق. إن تسهیلات المصارف الأجنبیة لیست مفیدة على الإطلاق، فبعض البلدان لا تفرض إلا رسوما تصل إلى 4٪، ومن الطبیعی أن یعرف الناس الإیرانیون هذه المسألة، وأنهم لن یستفیدوا حتى من المصارف الإیرانیة. فی حین أن البنوک ترید أن تبقی الإیرانیین من الأخبار، والحفاظ على تلک الأخبار ترددت لقطع العلاقة وسویفت، فإنها یمکن أن تحصل على أرباح ضخمة، مثل: ما یصل الى 40٪ قبالة والتوقف! والأجور الفلکیة للمدیرین، ومکافآت ضخمة ل: موظفیها. وحتى مؤخرا، عملوا على ترمیز المساجد کرمز للإفلاس والوحشیة.
Boykot və qınama kimlərdir?
Kim sanksiyalardan faydalanır? Əsl sanksiya oğlanları kimdir. Bildiyimiz kimi, Amerika metodu 1979-cu ildə bir dəfə girov götürülməsi ilə cəzalandırılmışdı. ABŞ-ın və NASA-nın hərbi sənayesindəki fəal mütəxəssislərin əksəriyyəti İranlı olduqları üçün, İranda ilk olaraq onların biliklərini hazırlamağı üstün tutdular. Əlbəttə ki, ABŞ, fantaziya ilə, hər il sanksiyalarını yeniləyir. Lakin bundan sonra onlar daha çox fantaziya qazanıblar! ABŞ dörd ildir ki, yeni sanksiyalar mərhələsində hərəkət edir: hər gün çəkir və həyata keçirir. İndi onları kimə təşviq etdiyini soruşmalısınız? Bu sanksiyalardan kim faydalanır? Solda işıqları döndərənlər və sağ tərəfə dönənlər! Bu suala cavab verməlidir. Uzun illərdir ki, onlar şiddətli sanksiyalar qəbul etmir və biz onu aradan qaldıracağıq! Ancaq indi hər sanksiyanı görürlər və heç bir şey söylemirlər, sanki sanksiyaların kifayət qədər olmadığını düşünürlər! İndi bu sanksiyalar qaldırılır, bu problem deyil. Əhəmiyyətli olan neft naziri, sıralarında olduğunu bilmədən, "kassabancer" sözünü icad etdiyidir. Çünki rəqiblərə ədalətli qaçan propagatorlardan biri həyata keçirildi. O, həmçinin əvvəlki hökumətin görünüşünü nəzərdə tuturdu, lakin o, mövcud hökumətə qayıdıb. İndi sanksiyalar artmaqda olduğundan, hökumət reklam dayandırmır! Və göstərir ki: Başqalar boykotdan faydalanırlarsa, onda mövcud hökumət daha çox sanksiyadan mənfəət əldə edəcək. Və sanksiya ilə verilməsi, yalnız əllər. Bundan əlavə, sanksiyalar heç bir şəkildə böyütülməməli və ya vacibdir! Çünki bunun əksinədir: İmamın xəttindən söz edildi. Amerika sanksiyalarının banklara qarşı ən mühüm təsiri banklar, onların anti-milli fəaliyyətlərindən ötəri zərər görsələr, heç bir problem olmayacaqdı. Lakin, biz qlobal bankların depozit faiz, əgər onlar kiçik, çünki sanksiyalar Bankın dəstəyi ilə, hesab edirəm ki, lakin İran bankları mənfəət yüksək, belə ki, onların maraq heç bir bank əlaqələr var Belə ki, bu banklar bir adada fəaliyyət göstərirlər: əmanətlərin mənfəətini artırmaq istəyirlər ki, pullar xalqın əlindən çıxarıla bilər. Obyektlər baxımından daha pisdir. Banklar, İranlıları xəbərlərdən kənar saxlamaq istəyirlər və bu jurnalistlərin əlaqəni və Swift'ı kəsmək məcburiyyətində saxladıqları kimi, çox böyük mənfəət əldə edə bilərlər: 40% -ə qədər endirim və qüsur! İdarəçilər üçün astronomik əmək haqqı və onların işçiləri üçün böyük mükafatlar. Daha yaxınlarda, onlar simvollaşdırmaq üçün çalışdılar: məscidlər iflas və vəhşiliyin simvolu.
احساس بدبختی از زیادی نعمت!
قبلا شنیده بودیم که مردم از: نداری و فقر گله کنند، و خود را بدبخت و فلک زده بدانند! ولی نمی دانستیم دارایی و: نعمت زیاد هم، بدبختی است. مخصوصا که یک خانم استاد! کار شناس محیط زیست، این را بگوید که: ملت ما چقدر بدبخت است که: همه چیز دارد! بنده هم مثل شما از این استاد، آنهم سرکلاس جشنواره سینمای سبز، تعجب کردم ولی ایشان بارها این را تکرار کرد! تا شکی باقی نگذارد. میگفت تمام دنیا بدنبال انرژی های نو هستند، با اینکه هیچی ندارند! ولی ما بدبختیم که همه چیز را، به بالاترین شاخص داریم! فقط میزان آفتابی که در شمال ایران می تابد، برابری می کند با کل آفتابی که: فرانسه یا انگلیس دارند. ایرانی ها معمولا از سایه می روند، ولی آلمان فرانسه از آفتاب! ایشان می گفت چون ما نفت داریم، لذا به انرژی های دیگر بی توجه هستیم، و همین مایه بدبختی ما است! و الا ترکیه بالاترین در آمد را، از انرژی خورشیدی دارد! حتی از باد زیاد هم ناراحت بود می گفت باد شهریار برای تهران! باد منجیل یا باد های سیستان و بلوچستان. از اینکه ایران چشمه های آب گرم فراوانی دارد، هم خشمگین بود! حتی می گفت: چرا هال و پذیرایی در خانه درست می کنید، و خرج زیادی می کنید برای: بزرگترین اتاق خود که فقط: نورز ها از ان استفاده می شود.
گویا این کفر گویی ها تمامی ندارد! عده ای مزدور یا جاهل، همه چیز ایران را به مسخره می گیرند: اگر از دنیا عقب باشیم بدبختیم، اگر از دنیا جلو هم باشیم بدبختیم! از نظر آنها چون صنعت بومی نداریم (خودرو های ما همه تقلیدی است) بدبختیم، و چون در انرژی هسته ای هم وارد شدیم، و جزو کشورهای رده اول هستیم، باز هم بدبختیم! چون مثلا تولید گیاه الوورا نداریم بدبختیم، چون چهار فصل را داریم و: همه میوه ها را داریم باز هم بدبختیم! چون نفت داریم بدبختیم! چون فیس بوک نداریم هم بدبختیم. آنها از یک طرف می گویند: ایران کشور کم ابی است، بعد هم می گویند مصرف سرانه ایران آب، در ایران ده برابر متوسط جهانی است! حداقل یکبار از خودشان نمی پرسند: اگر آب نیست، پس اینهمه مصرف از کجا می اید؟ آمار های بیکاری را، چنان بالا اعلام می کنند که: از کل جمعیت فعال هم بیشتر می شود، از انطرف هم می گویند: بجای هفتاد میلیون جمعیت، هشتاد میلیون دفترچه بیمه داریم! اگر مردم بیکارند، پس اینهمه بیمه شده یعنی چه؟ آمار بیماریها را چنان اعلام می کنند: بطوریکه 40درصد مردم دیابت، 50درصد نوعی پوکی استخوان، 30درصد بیماری خونی و: ده درصد ایدز و..دارند! از آنطرف هم می گویند: مصرف خوراکیها در ایران، سه برابر متوسط جهانی است! اگر مردم مریض هستند، چطور اینهمه غذا می خورند؟ حتی آمار مصرف دارو را هم، چند برابر اعلام می کنند. از خودشان سوال نمی کنند: مردم ایران با این مصرف بالای: غذا و دارو چرا نمی ترکند؟ از انطرف هم می گویند 50درصد مردم ایران، در فقر غذایی هستند! و پروتئین کافی دریافت نمی کنند. پس این غذاها چه می شود؟ حتی اگر 30درصد هم دور ریز داشته باشیم، سه برابر را جبران نمی کند. علاوه بر انکه ادعا می کنند: اغلب مردم از غذاهای دور ریخته شده استفاده می کنند! می گویند چرا برق صادر می کنید؟ برق کم است. از انسو هم می گویند: مصرف سرانه برق در ایران، چهار برابر میانگین جهانی است. واقعا چه خبر است؟ خودشان فراموشکار و احمق هستند، یا مردم را احمق می دانند؟ بنظر ما نه اینها احمق هستند نه مردم! بلکه عده ای مزدور: بی جیره مواجب بیگانگان، برای ضعیف نشان دادن: قدرت مدیریت اقتصادی در ایران، به اینگونه اظهار نظرها روی می آورند.
Feel the misery of a lot of blessings!
We had heard before that people do not want to be fattened, they are poor, and they feel miserable! But we did not know the asset, and the great blessing is misery. Especially as a master lady! An environmental expert says, "How unhappy is our nation: it has everything!" I was surprised by this master, like you, from the master of the Green Film Festival, but he repeated it repeatedly! To leave no doubt. They say the whole world is looking for new energies, although they have nothing! But we're sorry to have everything high! Only the sunshine that sits in northern Iran is equal to the total sunshine that is France or Britain. The Iranians usually go to the shadows, but Germany is from the sun! He would say that because we have oil, so we are ignorant of other energies, and that's a misfortune to us! And Ella Turkey has the highest income from solar energy! He was even saddened by the wind, saying, "Wind the Shahriar to Tehran!" Wind manjil or winds of Sistan and Baluchestan. It was angry that Iran had many hot springs. He even said, "Why do you make halal and home-made meals, and spend a lot for: your biggest room, which only: Nores are used.
It seems that these disbeliefs have nothing to do! Some mercenaries or ignorant people, all make a mockery of Iran: if we are lagging behind the world, we're lucky if we are ahead of the world! For them, we do not have the indigenous industry (our cars are all imitation), and since we were in nuclear power, and we are among the first-ranking countries, we're still miserable! Because, for example, we do not have the aloe Vera production, because we have four seasons and we have all the fruits, we're still lucky! We're lucky because we have oil! Because we do not have Facebook, we're miserable. On the one hand, they say: Iran is a low-water country, and then they say that Iran's per capita consumption of water in Iran is ten times the global average! At least once they do not ask themselves: If there is no water, then how much do you consume? The unemployment statistics are so high that they also increase the total number of active people, they also say: Instead of seventy million people, we have 80 million insurance directories! If people are unemployed, then what's so insured? State of the art is as follows: 40% of people have diabetes, 50% of osteoporosis, 30% of blood diseases and 10% of AIDS. On the other hand, food consumption in Iran is three times the global average! If people are sick, how do they eat all this? Even the drug usage figures are multiplying. They do not ask themselves: Iranian people with this high consumption: why do they not eat food and medicine? On the other hand, 50% of Iranians are in poverty. And do not get enough protein. So what about these foods? Even if we have 30% off, it does not compensate three times. In addition to claiming: Most people use discarded foods! They say why do you export electricity? Low electricity. They also say: Per capita consumption in Iran is four times the global average. What is really going on? Are they forgetful and foolish, do they think stupid people? We do not think these are stupid people! Rather, the mercenaries: the lack of rationale for aliens, to weakly show: the power of economic management in Iran, are making such comments.
یشعر بؤس الکثیر من النعم!
کنا قد سمعنا قبل أن الناس لا یریدون أن تسمن، هم فقراء، ویشعرون بائسة! لکننا لم نکن نعرف الأصول، والنعمة العظیمة هی البؤس. خصوصا سید سیدة! ویقول خبیر بیئی: "کیف تعیس أمتنا: کل شیء!" فوجئت من هذا سید، مثلک، من سید مهرجان الفیلم الأخضر، لکنه کرر ذلک مرارا وتکرارا! لترک أی شک. یقولون إن العالم کله یبحث عن طاقات جدیدة، على الرغم من أنها لا تملک شیئا! ولکن نحن آسفون أن یکون کل شیء عالیة! فقط الشمس المشرقة التی تقع فی شمال إیران تساوی أشعة الشمس الکلیة التی هی فرنسا أو بریطانیا. الإیرانیون عادة ما یذهبون إلى الظلال، ولکن ألمانیا هی من الشمس! وقال إنه لأن لدینا النفط، لذلک نحن جاهلون من الطاقات الأخرى، وهذا هو سوء حظ لنا! و إیلا ترکیا لدیها أعلى دخل من الطاقة الشمسیة! کان حزین حتى من الریاح، قائلا: "ریح شهریار لطهران!" ریح، مانجیل، أو، الریاح، بسبب، سیستان، أیضا، بالوشستان. کان غاضبا أن إیران لدیها العدید من الینابیع الساخنة. حتى أنه قال: "لماذا تقومون بتناول الوجبات الحلال والبیت المنزلی، وتنفق الکثیر من أجل: أکبر غرفة، والتی تستخدم فقط: نوریس.
ویبدو أن هذه الکفر لا علاقة لها! بعض المرتزقة أو الجهلة، کلها تسخر من إیران: إذا کنا متخلفین عن العالم، ونحن محظوظون إذا کنا قبل العالم! بالنسبة لهم، لیس لدینا صناعة السکان الأصلیین (سیاراتنا هی کل التقلید)، وبما أننا کنا فی الطاقة النوویة، ونحن من بین الدول الأولى فی الترتیب، ونحن لا تزال محظوظا! لأنه، على سبیل المثال، لیس لدینا إنتاج الألوة فیرا، لأن لدینا أربعة مواسم ولدینا کل الثمار، ونحن ما زلنا محظوظین! نحن محظوظون لأن لدینا النفط! لأننا لم یکن لدیک الفیسبوک، ونحن بائسة. من ناحیة، یقولون: إیران بلد منخفض المیاه، ثم یقولون إن نصیب الفرد من استهلاک إیران للمیاه فی إیران هو عشرة أضعاف المعدل العالمی! مرة واحدة على الأقل أنها لا تسأل أنفسهم: إذا لم یکن هناک ماء، ثم کم کنت تستهلک؟ إحصاءات البطالة مرتفعة جدا لأنها أیضا زیادة العدد الإجمالی للنشطین، کما یقولون: بدلا من سبعین ملیون شخص، لدینا 80 ملیون الدلائل التأمین! إذا کان الناس عاطلین عن العمل، فما هو المؤمن علیه؟ وفیما یلی أحدث ما یمیز: 40 فی المائة من المصابین بالسکری، و 50 فی المائة من هشاشة العظام، و 30 فی المائة من أمراض الدم، و 10 فی المائة من الإیدز. من ناحیة أخرى، فإن استهلاک الأغذیة فی إیران هو ثلاثة أضعاف المتوسط العالمی! إذا کان الناس مریضین، کیف یأکلون کل هذا؟ حتى الأرقام تعاطی المخدرات تتضاعف. هم لا یسألون أنفسهم: الشعب الإیرانی مع هذا الاستهلاک العالی: لماذا لا یأکلون الغذاء والدواء؟ من ناحیة أخرى، 50٪ من الإیرانیین فی حالة فقر. ولا تحصل على ما یکفی من البروتین. فماذا عن هذه الأطعمة؟ حتى إذا کان لدینا 30٪ قبالة، فإنه لا تعوض ثلاث مرات. بالإضافة إلى المطالبة: معظم الناس استخدام الأطعمة المهملة! یقولون لماذا تصدرون الکهرباء؟ انخفاض الکهرباء. ویقولون أیضا أن نصیب الفرد من الاستهلاک فی إیران هو أربعة أضعاف المتوسط العالمی. ما الذی یحدث؟ هل هم النسیان والحمق، هل یعتقدون الناس غبی؟ نحن لا أعتقد أن هؤلاء الناس غبی! بدلا من ذلک، المرتزقة: عدم وجود مبرر للأجانب، لإظهار ضعیفة: قوة الإدارة الاقتصادیة فی إیران، وجعل هذه التعلیقات.
Bir çox xeyirxahlıq hissini hiss edin!
Əvvəl eşitmişdik ki, insanlar bəslənməməyi istəmirlər, yoxsul olurlar və onlar əziyyət çəkirlər! Amma biz aktivi bilmirdik və böyük xeyirxahlıq sezildir. Xüsusilə usta xanım kimi! Ətraf mühit üzrə ekspert: "Nə bədbəxt millətimiz var, hər şey var!" Yaşıl Film Festivalı ustadından sənin kimi sənə bu master tərəfindən təəccübləndim, amma təkrarladı! Heç şübhə etmə. Onlar deyirlər ki, bütün dünya yeni enerjilər axtarır, baxmayaraq ki, heç bir şeyləri yoxdur! Amma hər şeyə görə üzr istəyirik! Yalnız İranın şimalında oturan günəş, Fransa və ya İngiltərənin ümumi günəşinə bərabərdir. İranlılar ümumiyyətlə kölgələrə gedirlər, amma Almaniya günəşdəndir! O deyir ki, bizdə neft olduğundan, digər enerjilərdən xəbərsizik və bu bizim üçün bir bədbəxtlikdir! Və Ella Türkiyənin günəş enerjisindən ən yüksək gəlirləri var! O, hətta küləyin kədərləndiyini dedi: "Şəhriyarı Tehranda küləyin!" Külək manjil və ya Sistan və Baluxistanda küləklər. İranın bir çox isti bulaqları olduğu qəzəbləndi. O, hətta belə dedi: "Niyə halal və evdə hazırlanan yeməklər edirsiniz və çox şeylər sərf edirsiniz: yalnız ən böyük otaq: Nores istifadə olunur.
Görünür, bu küfrlərin heç bir əlaqəsi yoxdur! Çünki, məsələn, aloe vera zavodumuz yoxdur, çünki dörd mövsüm var və bütün meyvələrimiz var, biz hələ şanslıyıq! Biz şanslıyıq, çünki bizdə neft var! Çünki bizdə Facebook yoxdur, biz əziyyət çəkirik. Ən azı bir dəfə özlərinə soruşmurlar: Əgər su yoxdursa, nə qədər istehlak edirsiniz? Insanlar işsiz olduqda, nə qədər sığorta edilir? Statistika təsdiq ki, onların narahatlıqları: diabet, əhalinin 40 faizi, bir osteoporoz yüzdə 50 ilə qan xəstələrin yüzdə 30: AIDS V..darnd on faizi! Digər tərəfdən, İranda ərzaq istehlakı üç dəfə qlobal səviyyədədir! Əgər insanlar xəstədirlərsə, bütün bunları necə yeyirlər? Hətta narkotik istifadə rəqəmləri çarpır. Özlərinə soruşurlar: bu yüksək istehlakı olan İran xalqı: niyə yemək və dərman yemirlər? Digər tərəfdən, İranlıların 50% -i yoxsulluqdadır. Və kifayət qədər zülal almayın. Yəni bu qidalar nədir? 30% endirim olsa belə, üç dəfə kompensasiya edilmir. Çağırışdan əlavə: Çox adam atılmış yeməklərdən istifadə edir! Niyə elektrik ixrac edirsiniz? Aşağı elektrik. Onlar həmçinin İranın adambaşına istehlakının dörd dəfə qlobal səviyyədə olduğunu söyləyirlər. Həqiqətən nədir? Onlar unutqan və ağılsız, ağılsız insanlar deyirlərmi? Biz bu axmaq insanlar olduğuna inanmırıq! Əksinə, muzdlular: əcnəbilər üçün mantığın olmaması, zəif göstərmək: İranın iqtisadi idarəetmə gücü belə şərhlər edir.
چرا نمی گذارند سینمای ملی ایران با ملت خود آشتی کند؟
مجری موقتی که مدتی بجای مجری اصلی خانه سینما، جشن را مدیریت می کرد می گفت: ای سیاستمداران دست از سر سینما بردارید! این آدم کم حافظه، یادش رفته که همین حرف او سیاسی است. یعنی او سینمایی می خواهد که: مخاطب آن افراد خاصی باشند، نه همه مردم. وقتی مردم 98درصد رای به جمهوری اسلامی می دهند، سینما چرا باید راه دیگری برود؟ وقتی همه مردم ایران سخن از: حججی و سردار سلیمانی می گویند، چرا سینما نباید از آن بگوید؟ آیا سینما باید اخته باشد؟ تا این اقا راضی شود؟ البته خوب شد که رفت، والا حرف های نامربوط یک عده ناسینماگر! را می خواست به نام سینماگران حقنه کند، و از آبروی سینمای ایران، برای نیت های ناپاک خود استفاده کند. البته خانم مریلا زارعی، مانند یک مرد! در مقابل این طنازی های بیگانه پسند ایستاد، و با صدای رسا از مردم مظلوم میانمار، بحرین و یمن دفاع کرد و: نگذاشت دامن سینمای ایران، به به سترون بودن آلوده شود. باید از این شیرزن، قدر دانی شایسته ای بشود. البته دگر اندیشی در برخی رگه های جشن خانه سینما، خودی نشان داد ولی بسیار هوشمندانه و: مدیرانه از بروز آن جلوگیری شد. متاسفانه باید گفت دست های زیادی در کار است تا: سینما و تئاتر را از ارزشهای جامعه دور نگهدارد. یکی از دلایل مهم آن خواستگاه هنرهای فوق است. آنها می گویند چون سینما و تئاتر، از غرب آمده باید همانطور غربزده بماند. حتی برخی ها سعی کردند: نمادها را هم تغییر دهند و با: سینمای صد در صد غربی هماهنگ کنند! شاید انتخاب هارون یشایایی، اشاره ای به این نماد باشد: چون اسکار و هالیوود، تحت سیطره صهیونیسم بین الملل هست، انتخاب یک یهودی بعنوان رئیس جشن بزرگ: سینمای ملی ایران شاید یک پالس بود! همانطور که جوایز را به سمتی بردند تا: کار دیگران دیده نشود، و فقط فیلمی معرفی شود که: در اسکار برنده شده بود. ما در صدد تجزیه و تحلیل شرایط اعطای جایزه: به فیلم فروشنده نیستیم، که همگان حداقل بر این امر توافق دارند: در آن شرایط این جایزه کاملا سیاسی بود. اما می دانیم که هارون یشایایی، خود چنین قصدی نداشته که: بازیگر سیاست های بین المللی صهیونیزم: در عرصه فرهنگ و سینمای ملی ایران باشد. زیرا ایشان با اینکه در یک: خانواده مذهبی یهودی بدنیا آمده، و لی هرگز راهی جدای از ملت ایران را انتخاب نکرده. ایشان حتی در دوران انقلاب با اینکه رئیس بیمارستان سپیر یهودیان بود، ولی با ایجاد جامعه روشنفکران یهود، راه همدلی را با انقلاب اسلامی ایران ادامه داد. لذا اگر کسانی می خواهند: به نام یهودیان، سینمای ملی ایران را مصادره نمایند، اشتباه می کنند. همانطور که مصادره برخی دیگر تحت: عنوان ارامنه اشتباه است. جهت دهی برخی از جوایز هم، شاید از آنجا ناشی می شد که: خانه سینما ملک خصوصی ساموئل خاچیکیان است، و از این راه خواسته اند بگویند: سینمای ملی ایران، سینمای ارامنه محور است. اینها هم اشتباه می کنند، زیرا همدلی مردم ایران همانطور که: بارها در تریبون جشن ملی خانه سینما هم اعلام شد، تمام این توطئه ها را خنثی می سازد. تئوری جدایی دینی، مذهبی و قومی وقبیله ای، در کل تاریخ ایران مردود بوده است. مردم ایران هزاران سال: همزیستی ادیان و مذاهب و اقوام را تجربه کرده اند. حتی برخی ها که می خواهند: سینمای ملی را به سنگر براندازی جمهوری اسلامی! تبدیل کنند هم اشتباه می کنند. درست است که شجریان صدا و آواز خوبی دارد، ولی دلیل ندارد که حمایت ایشان از: سران فتنه را فراموش کنیم. لااقل اگر ایشان اشتباه خود را می پذیرفت، راه دوری نمی رفت! ولی برخی تصور می کنند با آوردن: نام او رژیم جمهوری اسلامی متلاشی می شود.
Why not let Iran's national cinema reconcile with its people?
Moderator in Pitti! For a long time, instead of managing the festivities, he would say, "Stop politicians from the cinema!" This little memory person remembers that this is his political message. That is, he wants cinema: the audience is certain people, not all people. When people give 98 percent of the vote to the Islamic Republic, why should another go to the cinema? When all the Iranian people say: Hajj and Suleimani say, why does not the cinema say it? Does the cinema need to be castrated? To be satisfied with this? Of course, it went fine, it went awry, the unrelated words of a sage! He wanted to be honest in the name of cinematographers, and to respect the cinema of Iran, for his unclean intentions. Mrs. Maryla Zarei, like a man! Faced with these alien voices, he defended the oppressed people of Myanmar, Bahrain and Yemen in a loud voice: not letting the cinema of Iran become contaminated with sterility. It must be appreciated from this shirt. Of course, repression in some streaks of the home of the cinema house was insider, but it was very clever and: the manager was prevented from occurring. Unfortunately, it must be said that there are many hands on in order to keep cinema and theater away from the values of society. One of the main reasons for this is the art of the above. They say that since the cinema and theater come from the West, it must remain as an overwhelming one. Even some tried to change the symbols and coordinate with: 100% western cinema! Perhaps the choice of Aaron Yashayi is to refer to this symbol: since Oscar and Hollywood are under the control of international Zionism, the choice of a Jew as the head of a great celebration: Iran's national cinema was perhaps a pulse! As they took the prizes to: The work of others was not seen, and only a film was introduced: It won the Oscars. We are trying to analyze the award conditions: We are not the movie vendor, which everyone agrees at least: in that context, the award was completely political. But we know that Aaron Yashayi did not have such an intention: to be an actor of Zionist international politics: in the field of Iranian culture and cinema. Because he was born in one: a Jewish religious family, and Lee never chose a way apart from the Iranian nation. Even during the revolution, he was still the head of the Jewish Seperator Hospital, but with the establishment of a community of Jewish intellectuals, he continued to have sympathy with the Islamic Revolution of Iran. So if anyone wants to confiscate Iranian cinema as Jews, they make a mistake. As confiscated by others, the title of Armenians is wrong. The direction of some of the awards may also come from the fact that: The Cinema House is a private property of Samuel Khachikyan, and they have asked to say: Iranian cinema is based on Armenian cinema. They also make a mistake, because the sympathy of the Iranian people, as it has been repeatedly announced at the National Cinema House Celebration, will thwart all of these conspiracies. The theory of religious, religious, and ethnic separation has been rejected in the whole history of Iran. The Iranian people have experienced thousands of years: the coexistence of religions and religions. Even some who want to: nationalize the national cinema for the overthrow of the Islamic Republic! They make mistakes. It is true that Shajarian has a good voice and voice, but there is no reason to forget his support for the heads of intrigue. At least, if he accepted his mistake, the road would not go away! But some people think by bringing them: his name is split between the regimes of the Islamic Republic.
لماذا لا تسمح للسینما الوطنیة الإیرانیة بالتوفیق مع شعبها؟
مشرف فی بیتی! لفترة طویلة، بدلا من إدارة الاحتفالات، وقال انه یقول، "وقف السیاسیین من السینما!" هذا الشخص الذاکرة قلیلا یتذکر أن هذه هی رسالته السیاسیة. هذا هو، یرید السینما: الجمهور هو أشخاص معینین، ولیس کل الناس. عندما یعطی الناس 98 فی المئة من الأصوات للجمهوریة الإسلامیة، لماذا یجب أن یذهب آخر إلى السینما؟ عندما یقول کل الشعب الإیرانی: الحج والسلیمانی یقول، لماذا لا تقول السینما ذلک؟ هل تحتاج السینما إلى الإخصاء؟ أن تکون راضیا عن هذا؟ بطبیعة الحال، ذهبت على ما یرام، ذهبت أوری، کلمات لا علاقة لها من حکیم! أراد أن یکون صادقا باسم سینمائیین، واحترام سینما إیران، لنوایاه النجسة. السیدة ماریلا زاری، مثل رجل! فی مواجهة هذه الأصوات الغریبة، دافع عن الشعب المظلوم فی میانمار والبحرین والیمن بصوت عال: عدم السماح للسینما الإیرانیة تصبح ملوثة بالعقم. یجب أن یکون موضع تقدیر من هذا القمیص. بطبیعة الحال، کان القمع فی بعض الشرائط من منزل دار السینما من الداخل، لکنه کان ذکی جدا و: تم منع المدیر من الحدوث. ولسوء الحظ، لا بد من القول إن هناک الکثیر من الأیدی من أجل إبقاء السینما والمسرح بعیدا عن قیم المجتمع. وأحد الأسباب الرئیسیة لذلک هو فن ما سبق. یقولون أنه منذ السینما والمسرح یأتی من الغرب، یجب أن تبقى على أنها الساحقة. حتى حاول البعض تغییر الرموز والتنسیق مع: السینما الغربیة 100٪! کما أخذوا الجوائز إلى: عمل الآخرین لم ینظر، وقدم فقط فیلم: فاز حفل توزیع جوائز الأوسکار. سنقوم بتحلیل شروط الجائزة: نحن لسنا بائع الفیلم، الذی یوافق الجمیع على الأقل: فی هذا السیاق، کانت الجائزة سیاسیة تماما. لکننا نعلم أن هارون یاشای لم یکن لدیها مثل هذه النیة: أن تکون فاعلا فی السیاسة الدولیة الصهیونیة: فی مجال الثقافة والسینما الإیرانیة. لأنه ولد فی واحد: عائلة دینیة یهودیة، ولم یختار لی أبدا وسیلة بعیدا عن الأمة الإیرانیة. حتى خلال الثورة، کان لا یزال رئیس مستشفى سیبیراتور الیهودی، ولکن مع إنشاء مجتمع من المثقفین الیهود، واصل تعاطفه مع الثورة الإسلامیة فی إیران. إذا کان أی شخص یرید مصادرة السینما الإیرانیة کیهود، فإنهم یرتکبون خطأ. کما مصادرة من قبل الآخرین، عنوان الأرمن هو الخطأ. کما أنهم یرتکبون خطأ، لأن تعاطف الشعب الإیرانی، کما أعلن مرارا فی احتفال دار السینما الوطنیة، سیحبط کل هذه المؤامرات. وقد رفضت نظریة الفصل الدینی والدینی والعرقی فی تاریخ إیران کله. لقد عاش الشعب الإیرانی آلاف السنین: التعایش بین الأدیان والأدیان. حتى بعض الذین یریدون: تأمیم السینما الوطنیة للإطاحة الجمهوریة الإسلامیة! إنهم یخطئون. صحیح أن شجاریان له صوت جید وصوت جید، ولکن لیس هناک ما یدعو إلى نسیان دعمه لرؤساء الدسیسة. على الأقل، إذا قبل خطأه، فإن الطریق لن یذهب بعیدا! ولکن بعض الناس یفکرون فی جلبهم: اسمه مقسم بین نظام الجمهوریة الإسلامیة.
Nə üçün İranın milli kinosunun xalqı ilə barışmasına icazə verməyəsiniz?
Pitti Moderatoru! Uzun müddət şənliklərin idarə edilməsinin əvəzinə deyirdi: "Kino siyasətçilərini dayandırın!" Bu kiçik yaddaş insanı onun siyasi mesaj olduğunu xatırlayır. Yəni kino istəyir: tamaşaçılar hər kəs deyil, müəyyən insanlardır. İnsanlar İslam Respublikasına yüzdə 98 səs verdikdə, niyə başqa birinin kinoya getməsi lazımdır? Bütün İranlılar deyirlər: Həcc və Süleymani deyirlər ki, kino nə deyir? Kino kastedilmək lazımdırmı? Bununla razı olmaq mı? Əlbəttə ki, yaxşı çıxdı, bir adacının sözsüz sözləri qaçırdı! O, sinematoqrafçılar adına dürüst olmaq istəyirdi və İranın kinosuna hörmətsizlik etmək niyyətində idi. Qadın Maryla Zarei, bir insan kimi! Bu əcnəbi səslərlə üzləşən Myanma, Bəhreyn və Yəmənin məzlum xalqını yüksək səslə müdafiə etdi və İran kinosunun sterilliyə yoluxmasına imkan vermədi. Bu köynəkdən təqdir edilməlidir. Əlbəttə ki, kinoteatrın bəzi evlərindəki repressiyalar içəridə idi, amma çox ağıllıdı və menecerin qarşısı alındı. Təəssüf ki, kinoteatrı və teatrı cəmiyyətin dəyərlərindən uzaqlaşdırmaq üçün çox əllər var. Bunun əsas səbəblərindən biri yuxarıda göstərilən sənətdir. Onlar deyirlər ki, kinoteatr və teatr Qərbdən gəldikdən sonra, bu, çox ağır bir vəziyyətdə qalmalıdır. Bəziləri bəziləri simvolları dəyişməyə və 100% qərb kinosunu əlaqələndirməyə çalışdılar! Bəlkə də Aaron Yashayinin seçimi bu simvola müraciət etməkdir: Oskar və Hollivud beynəlxalq sionizmin nəzarəti altında olduğundan, bir yəhudi seçimi böyük bir bayramın rəhbəri olaraq seçilir: İranın milli kinosu bəlkə də bir nəbz idi! Onlar mükafatları aldılar: Başqalarının işləri görüldü və yalnız bir film təqdim edildi: Oscar qazandı. Biz mükafat şərtlərini təhlil etməyə çalışırıq: Biz hər kəs ən az razı olan film satıcısı deyilik: bu kontekstdə mükafat tamamilə siyasi idi. Amma bilirik ki, Aaron Yashayi belə bir niyyəti olmadığını bilmədi: Sionist beynəlxalq siyasət aktyoru olmaq: İran mədəniyyəti və kino sahəsində. Biri doğulduğu üçün: bir yəhudi dini ailəsi və Lee heç bir zaman İran xalqından başqa yol seçməmişdir. İnqilab dövründə hətta Yəhudi Seperator Xəstəxanasının rəhbəri idi, lakin yəhudi ziyalılarının bir cəmiyyətinin yaradılması ilə İran İslam İnqilabı ilə sədaqət göstərməyə davam etdi. Kimsə İran kinolarını yəhudilərə əl qoymaq istəyirsə, səhv edirlər. Başqalar tərəfindən əl qoyulduğu üçün ermənilərin adı yanlışdır. Bəzi mükafatların istiqamətlərini də göstərmək olar ki: Kino Evi Samuel Xaçikyanın şəxsi mülkiyyətidir və onlar İran kinounun erməni kinosuna əsaslanmasını istədi. Onlar da səhv edirlər, çünki İran xalqının xəyalları, Milli Kino Evində qeyd olunduğu kimi dəfələrlə elan edilmişdi, çünki bu komplonun bütünlüklə qarşısını alacaq. Dini, dini və etnik ayrılıq nəzəriyyəsi İranın bütün tarixində rədd edildi. İran xalqı minlərlə il yaşamışdır: dinlər və dinlərin birləşməsi. Hətta istəyənlər: İslam Respublikasının devrilməsi üçün milli kinonun milliləşdirilməsi! Səhv edirlər. Doğrudur ki, Shajarian yaxşı bir səs və səsi var, amma intriqanın başçılarına olan dəstəyini unutmaq üçün heç bir səbəb yoxdur. Ən azı, əgər səhvini qəbul etsəydi, yol gedərdi! Ancaq bəzi insanlar onları gətirməklə düşünürlər: adı İslam Respublikası rejimi arasında bölünür.