اشتعال زمینه می خواهد.
اگر شغلی مورد نیاز جامعه نباشد، ایجاد کردن آن دور ریختن منابع هست. برای اینکه بدانیم چه شغلی مورد نیاز است، باید به اسناد بالا دستی مراجعه کنیم، در اسناد بالا دستی تعیین شده که: چه پیشرفت هایی باید صورت گیرد و: نیاز این عملکرد به نیروی انسانی هم تعیین شده. باید آن را برآورد کرد و استخدام نمود. اما مشکل در تهیه اسناد بالا دستی است. در تهیه اسناد بالا دستی مانند: برنامه 25 ساله چشم انداز، یا سیاست های کلی نظام، 5ساله توسعه، یکساله بودجه، تقریبا سیاسی برخورد شده است: یعنی نیاز ها بخوبی دیده نشده، و فقط برای اینکه از دید رقیب! کاری شده باشد انجام شده است. خیلی از آنها واقعی نیست، و برخی نیز از واقعیت ها بالاتر هستند. مثلا ما در صنایع دفاعی، حرف اول را می زنیم، به همین دلیل تا کنون هیچ اتفاق ضد امنیتی: قابل ذکری روی نداده است. از زمان انقلاب اسلامی تا کنون، فقط یک جنگ تحمیلی بوده که آنهم، باعث انسجام بیشتر گشته است. زیرا در اثر انقلاب، نیروهای نظامی و انتظامی، بی طرف شده و از هم پاشیده شده بودند! و الا از هر نظر، ایران توان نظامی بالاتری داشت. به همین دلیل براثر نادانی صدام که: دو سه نقطه ایران را برای شروع جنگ، بمباران کرد بلافاصله 140فروند: جنگنده به پرواز در آمده و: نیروی دریایی و هوایی صدام را نابود کردند. تا کنون هم هیچ ارتشی، جرات زور آزمایی هم بخود نداده است. لذا ما قدرت بلامنازع دنیا هستیم. اما برنامه چشم انداز سعی دارد: در 25سال اینده، ایران را فقط در منطقه! قدرت بلامنازع نشان دهد. این مسئله در اشتغال هم موثر است، زیرا کل نیروهای فعال و نخبه جامعه را، بخود جذب می کند و: بیکاری باقی نمی گذارد. این امر به این معنی است که: ما خود را حقیر کردیم در حالیکه توانمند هستیم. در اشتغال هم مجبور می شویم: به امور نظامی اصلا نگاه نکنیم! یا آن را موقتی بدانیم. لذا آمار بیکاری بالا نشان داده می شود. بخش اعظم نیروی فعال جامعه، دوران سربازی را می گذرانند، و این از نظر وزیر کار، بیکاری و حتی بیگاری محسوب می شود! در حالیکه همه پروژه های نظامی، با دست توانای همین سربازان اجرا می شود. مرزبانی و حفاظت از کشور و پادگانها، از نظر اداره کار شغل محسوب نمی شود! در حالیکه بزرگترین مراکز اشتغال در آمریکا، گروهها و شرکت های حفاظتی هستند! در صنایع دیگر هم همینطور است. بالاترین تولید پوشاک و مواد غذایی، از طریق روستاها و شرکت های ثبت نشده! انجام می شود. در ژاپن و دیگر کشورها، زنان در خانه هایشان بیمه می شوند، ولی در ایران آن را غیر قانونی دانسته! و نام بیکاری پنهان را برآن می گذارند. بجای سازماندهی دست فروشان و: بیمه کردن آنها، به مبارزه با آن پرداخته و کسر شان می دانند. دستفروشان در واقع شاگردان یا: توزیع کنندگان خرد برای مغازه دارن هستند. با اجازه آنها در مقابل مغازه شان بساط می کنند. ولی وزارت کار می گوید: اینها کارتن خواب ها هستند، و باید جمع شوند! به همین دلیل آمار بیکاری گاهی، بالاتر از تعداد نیروهای فعال جامعه هم می شود! بنده از خود وزیر کار شنیدم که: می گفت فاجعه بیکاری از این هم بالاتر است. در کشورهای (پیشرفته به قول وزیر کار!) همه میدانند که: تحصیل یک نوع کار است، یعنی کسی که تحصیل می کند، اجازه کار دیگری ندارد، و جزو آمار بیکاران بحساب نمی آیند. لذا آمار بیکاری یک رقمی می شود. ولی در ایران بزرگ ترین فاجعه بیکاری را، همین دانشجویان میدانند! فرهنگ کار در ایران می گوید: هرکه دندان دهد نان دهد! اما آقایان این را افسانه میدانند، و فکر می کنند خودشان نان می دهند! برای همین می بینند کاری از دستشان بر نمی آید، تقصیر را به گردن دیگران می اندازند.
Flames want the field.
If the job is not needed by the community, creating it is a dispersal of resources. In order to know what kind of job is needed, we need to refer to the top-level documents, in the top-level documents, it is stated: what improvements should be made: and the need for this function is also determined by manpower. It must be estimated and hired. But the problem is in handing out the top documents. Providing high-level documents such as: A 25-year vision plan, or general system policy, five-year development, one-year budget, has been almost politically treated: it's not well seen, just for the sake of rivals! Has been done. Many of them are not real, and some are higher than realities. For example, in defense industries, we have the first word, so no security incident has ever been mentioned. Since the Islamic Revolution, so far, there has been only one imposed war, which has led to greater coherence. Because of the revolution, the military and police forces were neutral and disintegrated! And in any case, Iran had higher military capabilities. For this reason, due to Saddam's ignorance, which bombed two of Iran's two points to begin the war, immediately there were 140: the fighter fled and destroyed Saddam's navy and air. So far no army has dared to force it. So we have the undisputed power of the world. But the prospect program is trying: In the next 25 years, Iran will only be in the region! Power undeniably demonstrated. This is also an issue in employment, because it absorbs all the active and elite forces of society, and it does not leave unemployment. This means: We humble ourselves while we are capable. In employment we have to: do not look at military affairs at all! Or consider it temporary. So the unemployment rate is high. Most of the active labor force in the community is serving a soldier, and this, in the opinion of the Minister of Labor, is unemployment and even forced labor! While all military projects are carried out with the hands of these soldiers. Border guarding and protecting the country and garrisons are not considered to be occupations by the Office of Labor! While the largest employment centers in the United States are groups and security companies! It's the same in other industries. The highest production of garments and food, through unregistered villages and companies! Done. In Japan and other countries, women are insured in their homes, but in Iran it is considered illegal! And the name of the hidden unemployment. Instead of organizing handlers and insuring them, they struggle with it and consider their deduction. Displays are, in fact, students or retail distributors for the shop. They let them in front of their shop. But the Ministry of Labor says: These are cartons of dreams, and they have to be gathered! That's why the unemployment rate is sometimes higher than the number of active forces in the community! I heard from my minister of labor: I said that the catastrophe of unemployment is even higher. In countries (advanced in the words of the Minister of Labor!) Everyone knows that: Education is a kind of work, that is, one who studies, does not have permission to work, and is not considered an unemployed person. So the unemployment rate is a digit. But in Iran, the greatest unemployment catastrophe is the same students! The culture of work in Iran says: Whoever gives teeth to give bread! But gentlemen consider this a legend, and they think they are giving themselves bread! For this they see that they do not miss their hands; they blame the blame for others.
النیران ترید هذا المجال.
وإذا لم یکن المجتمع بحاجة إلى العمل، فإن خلقه هو تشتت للموارد. ومن أجل معرفة نوع العمل المطلوب، نحتاج إلى الرجوع إلى الوثائق ذات المستوى الأعلى، فی الوثائق العلیا، ما یلی: ما هی التحسینات التی ینبغی إدخالها: والحاجة إلى هذه الوظیفة تحددها القوى العاملة أیضا. ویجب تقدیرها واستئجارها. ولکن المشکلة هی فی تسلیم الوثائق العلیا. تقدیم وثائق رفیعة المستوى مثل: خطة رؤیة لمدة 25 عاما، أو سیاسة عامة للنظام، خمس سنوات التنمیة، میزانیة سنة واحدة، وقد تمت معالجتها سیاسیا تقریبا: انها لا ینظر بشکل جید، فقط من أجل منافسیه! وقد تم القیام به. وکثیر منها لیس حقیقیا، وبعضها أعلى من الواقع. على سبیل المثال، فی الصناعات الدفاعیة، لدینا الکلمة الأولى، لذلک لم یذکر أی حادث أمنی. منذ الثورة الإسلامیة، حتى الآن، لم یکن هناک سوى حرب واحدة فرضت، مما أدى إلى مزید من التماسک. بسبب الثورة، کانت قوات الجیش والشرطة محایدة وتفککت! وعلى أیة حال، فإن إیران لدیها قدرات عسکریة أعلى. لهذا السبب، بسبب جهل صدام الذی قصف نقطتین من إیران لبدء الحرب، کان هناک 140 على الفور: هرب المقاتل ودمر البحریة صدام وجو. وحتى الآن لم یجرؤ أی جیش على إجباره. لذلک لدینا قوة بلا منازع فی العالم. ولکن برنامج التوقعات یحاول: فی السنوات ال 25 المقبلة، فإن إیران لن تکون إلا فی المنطقة! السلطة لا یمکن إنکارها. وهذه أیضا مسألة فی العمل، لأنها تمتص جمیع القوى الفاعلة والنخبة فی المجتمع، ولا تترک البطالة. وهذا یعنی: نحن المتواضع أنفسنا بینما نحن قادرون. فی العمل علینا أن: لا ننظر إلى الشؤون العسکریة على الإطلاق! أو اعتبرها مؤقتة. وبالتالی فإن معدل البطالة مرتفع. معظم القوى العاملة النشطة فی المجتمع تخدم جندیا، وهذا، فی رأی وزیر العمل، هو البطالة وحتى العمل الجبری! وفی حین أن جمیع المشاریع العسکریة تنفذ بأیدی هؤلاء الجنود. ولا یعتبر مکتب العمل حراسة الحدود وحمایة البلد والحامیات. فی حین أن أکبر مراکز التوظیف فی الولایات المتحدة هی مجموعات وشرکات الأمن! انها نفسها فی الصناعات الأخرى. أعلى إنتاج الملابس والأغذیة، من خلال القرى والشرکات غیر المسجلة! القیام به. فی الیابان وبلدان أخرى، تؤمن النساء فی منازلهن، ولکن فی إیران یعتبر غیر قانونی! واسم البطالة الخفیة. بدلا من تنظیم المعالجات وتأمین لهم، فإنها تکافح معها والنظر فی خصمها. یعرض، فی الواقع، الطلاب أو موزعی التجزئة للمتجر. سمحوا لهم أمام متجرهم. ولکن وزارة العمل تقول: هذه هی رسوم أحلام، ویجب أن تجمع! هذا هو السبب فی أن معدل البطالة فی بعض الأحیان أعلى من عدد القوى العاملة فی المجتمع! سمعت من وزیر العمل: قلت إن کارثة البطالة أعلی من ذلک. فی البلدان (تقدمت فی کلمات وزیر العمل!) الجمیع یعرف أن: التعلیم هو نوع من العمل، أی الذی یدرس، ولیس لدیه إذن للعمل، ولا یعتبر شخصا عاطلا عن العمل. وبالتالی فإن معدل البطالة هو رقم. ولکن فی إیران، أکبر کارثة البطالة هی نفس الطلاب! ثقافة العمل فی إیران تقول: من الذی یعطی الأسنان لإعطاء الخبز! ولکن السادة تعتبر هذه أسطورة، ویعتقدون أنهم یعطیون أنفسهم الخبز! لهذا یرون أنهم لا یفوتون أیدیهم، ویلومون اللوم على الآخرین.
Flames want the field.
If the job is not needed by the community, creating it is a dispersal of resources. In order to know what kind of job is needed, we need to refer to the top-level documents, in the top-level documents, it is stated: what improvements should be made: and the need for this function is also determined by manpower. It must be estimated and hired. But the problem is in handing out the top documents. Providing high-level documents such as: A 25-year vision plan, or general system policy, five-year development, one-year budget, has been almost politically treated: it's not well seen, just for the sake of rivals! Has been done. Many of them are not real, and some are higher than realities. For example, in defense industries, we have the first word, so no security incident has ever been mentioned. Since the Islamic Revolution, so far, there has been only one imposed war, which has led to greater coherence. Because of the revolution, the military and police forces were neutral and disintegrated! And in any case, Iran had higher military capabilities. For this reason, due to Saddam's ignorance, which bombed two of Iran's two points to begin the war, immediately there were 140: the fighter fled and destroyed Saddam's navy and air. So far no army has dared to force it. So we have the undisputed power of the world. But the prospect program is trying: In the next 25 years, Iran will only be in the region! Power undeniably demonstrated. This is also an issue in employment, because it absorbs all the active and elite forces of society, and it does not leave unemployment. This means: We humble ourselves while we are capable. In employment we have to: do not look at military affairs at all! Or consider it temporary. So the unemployment rate is high. Most of the active labor force in the community is serving a soldier, and this, in the opinion of the Minister of Labor, is unemployment and even forced labor! While all military projects are carried out with the hands of these soldiers. Border guarding and protecting the country and garrisons are not considered to be occupations by the Office of Labor! While the largest employment centers in the United States are groups and security companies! It's the same in other industries. The highest production of garments and food, through unregistered villages and companies! Done. In Japan and other countries, women are insured in their homes, but in Iran it is considered illegal! And the name of the hidden unemployment. Instead of organizing handlers and insuring them, they struggle with it and consider their deduction. Displays are, in fact, students or retail distributors for the shop. They let them in front of their shop. But the Ministry of Labor says: These are cartons of dreams, and they have to be gathered! That's why the unemployment rate is sometimes higher than the number of active forces in the community! I heard from my minister of labor: I said that the catastrophe of unemployment is even higher. In countries (advanced in the words of the Minister of Labor!) Everyone knows that: Education is a kind of work, that is, one who studies, does not have permission to work, and is not considered an unemployed person. So the unemployment rate is a digit. But in Iran, the greatest unemployment catastrophe is the same students! The culture of work in Iran says: Whoever gives teeth to give bread! But gentlemen consider this a legend, and they think they are giving themselves bread! For this they see that they do not miss their hands; they blame the blame for others.
آی اس آی مرکز سرقت علمی!
ایرانیان ساده دل، بخیال اینکه همه جای دنیا مردم امین و راستگو هستند! دست آورد های علمی خود را، قبل از انتشار در ایران، در سیستم آی اس آی ثبت می کنند، تا خیالشان راحت باشد که: کسی از روی دست آنها کپی نمی کند و: اگر هم کپی کرد و یا آن را به مرحله: تولید و تجاری سازی رساند، با کمال احترام هر ماهه مبلغ: حق الزحمه ایشان را به دلار! به آدرس درب منزل برایشان بفرستد. غافل از آنکه آنجا گرگ هایی نشسته اند که: با فرمول ها پول در می آورند و: کسی هم نمیتواند پیگیر آنها شود. برای همین است در ایران، او را با بوروکراسی متوقف می کنند، تا رقیب چینی آن را کپی کرده، با ارزانترین قیمت در کنار: منزل ایشان به فروش برساند. این باند مخوف در ایران و چین و آمریکا، بیشترین عضو را دارد. از این جهت پیگیر شدید ثبت مقالات می باشند. هر مقاله قبل از چاپ باید توسط: اعضا این باند در حاشیه سمینارها مطالعه شود، موضوع آن تایید گردد! سپس با تبادل اطلاعات در آمریکا و چین، مشخص شود که طرح چه کمبود هایی دارد، آنگاه که طرح بصورت کامل توضیح داده شد، در آمریکا و چین همزمان به تولید آن اقدام می کنند. چون آمریکا در تحریم شریک است، لذا چین آن را وارد می کند و: با قیمت ارزان هم می فروشد، تا در ایران، دیگر کسی به دنبال تجاری سازی آن نباشد. برای تست این مرحله می توان به: دانشمندان توصیه کرد: قبل از اقدام به چاپ مقاله خود، یا طرح موضوع، شخصا آن را در کمال خفا به: تولید کارگاهی برسانند. خواهند دید که مشابه خارجی ندارد! چه رسد به اینکه مشابه خارجی، ارزان تر هم باشد. بطور مثال در انرژی هسته ای یا: صنایع موشک ما این تردستی ایرانیان را می بینیم، که به دلیل حمایت وزارت دفاع از این مقالات، و محرمانه اعلام کردن آن، تحت فشار بازدید ها هستند! آمریکا و یا آژانس که سعی دارند: از همه موضوعات سر در بیاورند، خودشان میدانند که سلاح کشتار جمعی بهانه است، همانطور که برای حمله به عراق، بهانه بود! بلکه هدف اصلی آنان کپی برداری و: یا خرید دانشمندان است. چنانچه دیدیم چند دانشمند هسته ای که: خود را نفروختند ترور شدند. تا درس عبرتی برای بقیه باشند. البته این موضوع فقط مربوط زمان ما نمی شود. در جنگ جهانی اول و دوم، دانشمندان اتمی آلمان نیز این سرنوشت را داشتند: یا باید به آمریکا می رفتند، و برای ارتش آمریکا کار می کردند، یا به طرز مرموزی کشته می شدند. بعد از حمله آمریکا به عراق هم، مشابه این بلا بر سر دانشمندان آنجا آمد. پاکستان نیز، که اخیرا نخواست با آمریکا و آل سعود، به یمن حمله کند، از این توطئه ها در امان نماند. اکنون داعش و طالبان از سراسر دنیا، به مرز شرقی آن فراخوان شده اند، تا بتوانند عملیات سرقت علمی! یا دزدی دانشمندان را ساماندهی کنند. با کشتار مردم میانمار، افراد داعش که بیشتر از چچن هستند، به آنجا گسیل شدند تا: به داخل پاکستان نفوذ کنند البته هدف آنها فقط پاکستان نیست، زیرا تنها مرزی که ایران در ان آسیب پذیر است، مرز با پاکستان است و لذا، نفوذ دادن نیروهای ضد دانشمندان: هسته ای ایران هم از انجا راحت تر است. بنابر این تا هنگامیکه دانشمندان ایرانی، محصولات خود را در آی اس آی، رایگان در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار بدهند، در امان هستند و گرنه، باید برای خود محافظ استخدام کنند. یا به استخدام نیروهای نظامی و امنیتی در آیند. استادان فرهیخته، خود این موضوع را می دانند، ولی آنهاییکه در دوران تحصیل، زیر نظر نظام آموزش آمریکایی بوده اند، ترجیح می دهند: طرح های آنها توسط آمریکا دزدیده شود! ولی به استخدام نیروهای مسلح ایران در نیایند.
ISI, the Scientific Stealing Center!
Simple Iranians, thank you for the fact that everyone in the world is honest and truthful! The scientific achievements are documented in the ISI system before they are published in Iran, so that it is easy for them to read: they do not copy from their hands: if copied or taken to stage: production And commercialization, with great respect every month Amount: their revenues in dollars! Send them to the door of the house. Unaware of the fact that there are wolves sitting in the form of money: and no one can follow them. Therefore, in Iran, he will stop him with the bureaucracy, so that the Chinese rival will copy it, selling it at his lowest price, along with his home. This ghastly band in Iran, China and the United States has the most members. This is the reason why the articles are constantly tracked. Each paper before printing must be read by: members of the band on the sidelines of the seminars, subject to confirmation! Then, by exchanging information in the United States and China, it is clear what deficiencies are in the design, when the plan is fully explained, they are simultaneously producing it in the United States and China. Because the United States is a partner in sanctions, it imports China and sells it at cheap prices, so that in Iran, nobody is looking to commercialize it. To test this step, you can: Scientists advise: Before you publish your article, or design the subject, personally steal it to perfection: to produce a workshop. They will see that they are not alike! Let alone being cheaper than foreign ones. For example, in nuclear power, or: our missile industry, we see this Iranianship, which, thanks to the Defense Department's support for these articles, and the secret to announcing it, are under pressure from the visitors! The United States or the Agency, which are trying to: deal with all the issues, themselves know that weapons of mass destruction are an excuse, as was the pretext for invading Iraq! But their main purpose is to copy and / or buy scientists. As we have seen, a number of nuclear scientists, who did not sell themselves, were assassinated. To be a lesson for the rest. Of course this is not just about our time. In World War I and II, German nuclear scientists also had this fate: either they had to go to America, work for the US military, or they would have been mysteriously killed. After the US invasion of Iraq, the same happened to scholars. Pakistan, which recently did not want to attack Yemen with the United States and Al Saud, did not escape the conspiracies. ISIL and the Taliban have been called to the eastern border from all over the world to carry out theft of science! Or stealing scientists. With the killing of the people of Myanmar, ISIS people, who are more than Chechen, were dispatched to: penetrate into Pakistan, but their goal is not only Pakistan, because only the border where Iran is vulnerable is bordered by Pakistan and, therefore, penetration Give anti-scientists forces: Iran's nuclear weapons are also easier. Therefore, as long as Iranian scientists are free of charge to the US and Israel for their products at the ISI, they should be hired to protect themselves. Or to hire troops and security forces. The educated professors themselves know this, but those who have been under the American education system during their studies prefer to: their plans are stolen by the United States! But do not hire Iranian armed forces.
إیسی، مرکز سرقة العلمی!
الإیرانیون البسیطون، شکرا لکم على حقیقة أن الجمیع فی العالم صادق وصادق! وقد تم توثیق الإنجازات العلمیة فی نظام إیسی قبل نشرها فی إیران، بحیث یکون من السهل تصور أن: لا أحد ینسخها من أیدیها، وإذا تم نسخها أو نقلها إلى مرحلة: الإنتاج والتسویق، مع الاحترام الکبیر کل شهر المبلغ: إیراداتها بالدولار! إرسالها إلى باب المنزل. لا یدرکون حقیقة أن هناک ذئاب یجلس فی شکل نقود: ولا أحد یستطیع متابعتها. ولذلک، فی إیران، سوف یمنعه مع البیروقراطیة، بحیث المنافس الصینی سوف نسخه، وبیعه فی أدنى سعر له، جنبا إلى جنب مع منزله. هذه الفرقة المروعة فی إیران والصین والولایات المتحدة لدیها أکبر عدد من الأعضاء. هذا هو السبب فی تتبع المواد باستمرار. یجب أن تقرأ کل ورقة قبل الطباعة من قبل: أعضاء الفرقة على هامش الحلقات الدراسیة، تخضع للتأکید! ومن ثم، یتبین من خلال تبادل المعلومات فی الولایات المتحدة والصین ما هی أوجه القصور فی التصمیم، وعندما یتم شرح الخطة بالکامل، فإنها تنتجها فی الوقت نفسه فی الولایات المتحدة والصین. ولأن الولایات المتحدة شریک فی العقوبات، فإنها تستورد الصین وتبیعها بأسعار رخیصة، حتى فی إیران، لا أحد یتطلع إلى تسویقه. لاختبار هذه الخطوة، یمکنک: نصح العلماء: شخصیا، وسرقة إلى ورشة العمل قبل نشر مقالتها، أو تصمیمه. وسوف نرى أنها لیست على حد سواء! ناهیک عن کونها أرخص من تلک الأجنبیة. على سبیل المثال، فی الطاقة النوویة، أو: صناعة الصواریخ لدینا، ونحن نرى هذه الإیرانیة، والتی بفضل دعم وزارة الدفاع لهذه المواد، وسر لإعلانه، تتعرض لضغوط من الزوار! إن الولایات المتحدة أو الوکالة التی تحاول: التعامل مع جمیع القضایا، هی نفسها تعرف أن أسلحة الدمار الشامل ذریعة، کما کانت ذریعة لغزو العراق! ولکن الغرض الرئیسی منها هو نسخ و / أو شراء العلماء. وکما رأینا، فقد اغتیل عدد من العلماء النوویین الذین لم یبیعوا أنفسهم. أن یکون درسا لبقیة. بالطبع هذا لیس فقط حول عصرنا. فی الحرب العالمیة الأولى والثانیة، کان العلماء النوویون الألمان أیضا هذا المصیر: إما أن یذهبوا إلى أمریکا، والعمل للجیش الأمریکی، أو کانوا قد قتلوا بشکل غامض. بعد الغزو الأمریکی للعراق، حدث الشیء نفسه للعلماء. وباکستان، التی لم ترغب فی مهاجمة الیمن مع الولایات المتحدة والسعود، لم تفلت من المؤامرات. داعش وطالبان تم استدعاؤهم إلى الحدود الشرقیة من جمیع أنحاء العالم لتنفیذ سرقة العلم! أو سرقة العلماء. وبقتل شعب میانمار، تم إیفاد شعب داعش، الذین هم أکثر من الشیشان، إلى: الدخول إلى باکستان، ولکن هدفهم لیس مجرد باکستان، لأن الحدود الوحیدة التی تکون إیران معرضة للخطر هی الحدود مع باکستان، وبالتالی فإن الاختراق إعطاء القوى المضادة للعلماء: الأسلحة النوویة الإیرانیة هی أیضا أسهل. لذلک، طالما علماء إیرانیون مجانا إلى الولایات المتحدة وإسرائیل لمنتجاتهم فی إیسی، ینبغی تعیینهم لحمایة أنفسهم. أو لتوظیف القوات وقوات الأمن. الأساتذة المتعلمین أنفسهم یعرفون ذلک، ولکن أولئک الذین کانوا تحت نظام التعلیم الأمریکی خلال دراستهم یفضلون: سرقت خططهم من قبل الولایات المتحدة! ولکن لا تستأجر القوات المسلحة الإیرانیة.
ISI, Elmi İstiqamət Mərkəzi!
Sadə İranlılar, dünyadakı hər kəsin dürüst və doğru olduğuna görə təşəkkür edirəm! ISI rekord İranda akademik, pre-azad, nailiyyətləri onların əlləri kimsə surəti və ya kopyalanamaz və ya istehsal qoymaq ki, azad Hər ay böyük hörmətlə ticarileşmə Məbləğ: onların gəlirləri dollarla! Onları evin qapısına göndərin. Pul şəklində oturan canavarların varlığından xəbərsizdir və heç kim onları izləyə bilməz. Buna görə də, İranda bürokratiya ilə onu dayandıracaq, belə ki, Çin rəqibi onu evinin yanında ən aşağı qiymətə satır. İran, Çin və ABŞ-dakı bu dəhşətli qrupun ən çox üzvləri var. Bu səbəbdən məqalələr daim izlənilir. Çapdan əvvəl hazırlanmış hər bir kağız təsdiq edilməlidir: seminarlar çərçivəsində qrup üzvləri tərəfindən oxunmalıdır! Birləşmiş Ştatların sanksiyalarda tərəfdaş olduğu üçün, Çin idxal edir və ucuz qiymətlərlə satır, buna görə İranda heç kim onu kommersiya məqsədilə axtarır. Bu addımı test etmək üçün aşağıdakıları edə bilərsiniz: Alimlər məsləhət vermişlər: şəxsən, məqaləsini dərc etmədən və ya onu tərtib etməzdən əvvəl onu işə salın. Onlar bir-birinə bənzəməyəcəklərini görəcəklər! Xaricilərdən daha ucuz olaq. Amma onların əsas məqsədi alimlərin surətini çıxarmaq və / və ya almaqdır. Gördüyümüz kimi, özlərini satmadığı bir sıra nüvə alimləri sui-qəsd edilib. Qalanlar üçün bir dərs olmaq. Əlbəttə ki, bu, yalnız bizim vaxtımız deyil. ABŞ-ın İraqın işğalından sonra alimlər də eyni idi. Yaxın vaxtlarda Yəmənə ABŞ və Al Südlə hücum etmək istəməyən Pakistan, komplonun qaçışından qaçmadı. İSİL və Taliban, dünyanın bütün yerlərindən şərq sərhədinə elm oğurluğunun həyata keçirilməsinə çağırılıb! Və ya alimləri oğurluq. Myanmar nəfər həlak, Çeçenistan daha çox İslam Dövləti, hədəf yalnız Pakistan yayılmaq üçün Pakistana göndərildi çünki İran, buna görə də təsiri həssasdır Pakistan sərhəd və yalnız sərhəd, Anti-alim qüvvələrini verin: İranın nüvə silahları da asanlaşır. Buna görə, İranlı alimlər ISI-da öz məhsulları üçün ABŞ və İsrailə pulsuz olduqda, özlərini qorumaq üçün işə götürülməlidirlər. Və ya əsgərləri və təhlükəsizlik güclərini işə götürmək. Təqaüdçü professorlar bunu bilirlər, amma Amerika təhsil sistemində tədqiqatlar əsnasında yaşayanlara üstünlük verirlər: onların planları ABŞ tərəfindən oğurlanıb! Lakin İran silahlı qüvvələrini işə götürməyin.
همانطور که میدانیم داروی هر دردی، کنار همان تعبیه شده است و: این اعتقاد ما ایرانی ها است، مثلا در کوههای سرد و برفی ایران، سه هزار چشمه آب گرم موجود است. و یا پیاز هر شهری، دارای تمام خصوصیات ضد بیماری، برای غریبه ها است، و امثال آن. البته چینی ها و شاید ادیان غیر الهی، معتقدند باید دارو ها را، از دور دست ها به دست آورد، و هرچه دورتر باشد موثر تر است. اگر براساس تئوری ایرانی عمل کنیم، داروی پیشرفت ایرانی ها در خود ایران است، و اگر هم می خواهیم دولت را کوچک سازی کنیم، باید از مدل های بومی استفاده کنیم، که مهمترین آن پرداخت یارانه ارزی و: پخش انفال بین جوانان درحال ازدواج است. مثلا در مورد داروها هم، اگر داروهای گیاهی خودمان را در نظر بگیریم، همه درد ها را درمان می کند! نه تنها دارو های گیاهی بلکه حتی: فلزات ایرانی هم شفابخش است: طلا، خوردنی ترین فلز است! آلومینیوم برای اسید معده مناسب است! آهن خونساز است و.. اما اگر الگوی چینی یا بودایی را قبول داشته باشیم، هرچه دورتر برویم به: راه حل های بهتری می رسیم! به همین دلیل برخی ها به بومی سازی معتقدند، و برخی ها بومی گریز! هردو نفس می کشند و: هیچ چیز هم تغییر نمی کند. همه دستور العمل ها از روی هم نوشته می شوند، همه مثل هم حرف می زنند، ولی جامعه کار خودش را می کند. گویا فلک با آنها سر لج بازی دارد: که شاعر خوب گفت: چه بد کرداری ای چرخ! چه کج رفتاری ای چرخ، سر کین داری ای چرخ. اما ناصر خسرو دهلوی، این را قبول ندارد و می گوید: نکوهش نکن چرخ نیلوفری را. بنا براین دنیا را هر طور که بخواهی، می بینی و تفسیر می کنی، پس بهتر است خوب ببینی و خوب تفسیر کنی! و خود را به زحمت نیاندازی. برای درک بهتر موضوع باید بدانیم که: همه ما در یک سیستم عضو هستیم و: آن سیستم یکپارچه مدیریت جهانی است: نیروی انسانی ما هشت میلیارد نفر، مواد اولیه همه معادن جهان، ابزارآلات و سرمایه ما انبوه دستاوردهای بشری در: گذشته و حال و آینده است. تصور سیستم دیگر فقط در: داخل این سیستم میسر است . همانطور که در فیزیک، ما نقطه ای مستقل نداریم، درسیستم مدیریت یکپارچه جهانی هم، هیچ سیستمی مستقل از آن نیست. وقتی این واقعیت را قبول نکنیم، هیچ کاری از دستمان بر نمی آید! زیرا خودمان را تافته جدا بافته می دانیم، که می خواهد همه چیز را تغییر بدهد، ولی می بیند حتی یک عادت: دیر از خواب بیدار شدن خود را هم، نمی تواند ترک کند! اما اگر این سیستم را قبول کردیم، با این سیستم تعامل سازنده می کنیم، دیگر به دنبال آن نیستسم که: صحبت از بخش خصوصی یا خصولتی، نیمه دولتی یا دولتی کنیم: زیرا همه اینها مراتب وجودی یک جامعه هستند، یعنی ما ایجاد نکردیم که بخواهیم تعییر بدهیم، بلکه از اول بوده و بعدا هم خواهد بود. مثل قیافه و قد و صدای خودمان! اگر دست خود ما بود بهترین و: زیباترین قیافه ها را درست می کردیم. گرچه نمیدانیم قد بلند خوب است یا قد کوتاه؟ اگر نامزد شما قد بلند باشد، شماهم در حسرت قد بلند خواهید بود، ولی اگر نامزد شما قد کوتاه باشد، دیگر این آرزو را نخواهید داشت. جهان هم با مدیریت های تفکیک شده، یا منطقه ای اداره نمی شود، بلکه همه ان زیر نظر: ولی عصر عج هست و: رشته امور را او به دست دارد، و همه در تحت مدیریت او هستند. و برای همین است که جهان باقی است! والا با یک حرکت افراد نادانی مثل ترامپ، دنیا بیش از یک روز دوام نمی اورد.
Minimize drug:
As we know, the drug of any pain is beside it: "It is our belief in Iranians, for example, in the cold and snowy mountains of Iran, there are three thousand springs of hot water." Or onion of any city, has all the anti-disease characteristics, for strangers, and the like. Of course, the Chinese, and perhaps non-divine religions, believe that they should get drugs from distant hands, and the more distant they are. If we act on the basis of Iranian theory, Iran's progress in Iran is in itself, and if we want to minimize the state, we must use indigenous models, most notably the payment of foreign exchange subsidies and: Anfal distribution between married youths. . For medications, for example, we treat all the pain if we consider our herbal remedies! Not only herbal medicines but also: Iranian metals are healing: gold is the most eaten metal! Aluminum is suitable for gastric acid! Iron is hematuronic and ... But if we accept the pattern of Chinese or Buddhist, the farther we go: we will get better solutions! That's why some believe in localization, and some are native to the escape! Both breathe and: nothing changes. All recipes are written together, everyone is talking the same way, but the community does its work. The raccoon has a head with them: the good poet said: "What a bad guy!" What is the behavior of the wheel, the head of the wheel? But Nasser Khosrow Dehlavi does not agree with this and says: "Do not hurt the Niloufari wheel." So, seeing and interpreting the world as you wish, then it's better to see good and interpret it well! And do not bother yourself. For a better understanding of the subject, we need to know that: We are all members in a system: it is an integrated system of global management: our human resources are eight billion people, the raw material of all mines in the world, our tools and capital, the mass of human achievements in: past and present, and Is coming. The system's other imagination is only possible: inside the system. As in physics, we do not have an independent point, in the integrated global management system, there is no system independent of it. When we do not accept this fact, nothing can be done! Because we consider ourselves as a woven plaster, who wants to change everything, but he sees even a habit: he cannot leave his awakening too late! But if we accept this system, we will interact with this system, we will no longer seek to: speak of a private or productive, semi-governmental or state sector: because all of this is the essence of a society, that is, we did not create We want to change, but from the beginning, and then it will be. Like the look and feel of ourselves! If our own hand was the best, we would make the most beautiful looks. Although we do not know whether the tall is good or short? If your candidate is tall, you will be tall, but if your candidate is short, you will no longer have this wish. The world is not governed by separate, regional or regional administrations, but it is all under the control of: but it is the age of the AJ: it has the field of affairs, and everyone is under his control. And that's why the world is left! Supreme, with the fate of ignorant people like Tramp, the world did not last for more than a day.
تقلیل المخدرات:
وکما نعلم، فإن المخدرات من أی ألم هی بجانبه: "إن إیماننا بالإیرانیین، على سبیل المثال، فی الجبال الباردة والثلجیة فی إیران، وهناک ثلاثة آلاف ینابیع من الماء الساخن". أو البصل من أی مدینة، لدیه کل الخصائص المضادة للمرض، للغرباء، وما شابه ذلک. وبطبیعة الحال، فإن الدیانات الصینیة، وربما غیر الإلهیة، تعتقد أنها یجب أن تحصل على المخدرات من أیدی بعیدة، والأبعد من ذلک. إذا تصرفنا على أساس النظریة الإیرانیة، فإن تقدم إیران فی إیران هو بحد ذاته، وإذا أردنا تقلیل الدولة، یجب علینا استخدام النماذج الأصلیة، وعلى الأخص دفع إعانات النقد الأجنبی و: توزیع الأنفال بین الشباب المتزوجین. . للأدویة، على سبیل المثال، ونحن علاج کل الألم إذا کنا نعتبر العلاجات العشبیة لدینا! لیس فقط الأدویة العشبیة ولکن أیضا: المعادن الإیرانیة هی الشفاء: الذهب هو المعدن الأکثر تؤکل! الألومنیوم هو مناسبة لحامض المعدة! الحدید هو هیماتورونیک و ... ولکن إذا نحن نقبل نمط الصینیة أو البوذیة، و أبعد نذهب: سنحصل أفضل الحلول! هذا هو السبب فی بعض یعتقدون فی توطین، وبعضهم الأصلی إلى الهروب! کل من التنفس و: لا شیء یتغیر. تتم کتابة جمیع وصفات معا، والجمیع یتحدث بنفس الطریقة، ولکن المجتمع یفعل عمله. الراکون له رأس معهم: قال الشاعر الجید: "ما رجل سیء!" ما هو سلوک العجلة، رأس العجلة. لکن ناصر خسرو دههلافی لا یوافق على ذلک ویقول: "لا تؤذی عجلة نیلوفاری". لذلک، رؤیة وتفسیر العالم کما یحلو لک، ثم فمن الأفضل أن نرى جیدة وتفسیر ذلک بشکل جید! ولا تزعج نفسک. ولتحقیق فهم أفضل للموضوع، نحتاج إلى معرفة ما یلی: "نحن جمیعا أعضاء فی نظام: فهو نظام متکامل للإدارة العالمیة: مواردنا البشریة ثمانیة ملیارات نسمة، والمواد الخام لجمیع الألغام فی العالم، وأدواتنا ورؤوس الأموال، وکتلة الإنجازات البشریة فی الماضی والحاضر، و قادم. وخیال النظام الآخر ممکن فقط: داخل النظام. کما هو الحال فی الفیزیاء، لیس لدینا نقطة مستقلة، فی نظام الإدارة العالمیة المتکاملة، لا یوجد نظام مستقل عن ذلک. عندما لا نقبل هذه الحقیقة، لا شیء یمکن القیام به! لأننا نعتبر أنفسنا کما الجص المنسوجة، الذی یرید تغییر کل شیء، لکنه یرى حتى هذه العادة: وقال انه لا یمکن ترک صحوة متأخرة جدا! ولکن إذا قبلنا هذا النظام، فإننا سوف نتفاعل مع هذا النظام، ونحن سوف لم تعد تسعى إلى: الکلام عن القطاع الخاص أو الإنتاج شبه الحکومی أو الدولة: لأن کل هذا هو جوهر المجتمع، وهذا هو، لم نخلق نرید تغییر، ولکن من البدایة، وبعد ذلک سیکون. مثل الشکل والمظهر من أنفسنا! إذا کان یدنا کان أفضل، ونحن سوف تجعل تبدو أجمل. على الرغم من أننا لا نعرف ما إذا کان طویل القامة هو جید أو قصیر؟ إذا کان المرشح الخاص بک طویل القامة، سوف تکون طویل القامة، ولکن إذا کان المرشح الخاص بک قصیرة، فلن یکون لدیک هذه الرغبة. إن العالم لا تحکمه إدارات منفصلة أو إقلیمیة أو إقلیمیة، ولکن کل ذلک تحت سیطرة: ولکن عصر عصر آج: له مجال الشؤون، وکل شخص تحت سیطرته. وهذا هو السبب فی ترک العالم! العلیا، مع مصیر الجهل الناس مثل الترامب، العالم لم یدوم لأکثر من یوم واحد.
Dərmanı minimuma endirmək:
Və ya hər hansı bir şəhərin soğanında bütün anti-xəstəlik xüsusiyyətləri, yabancılar və buna oxşardır. Persia aktı İranda inkişaf İranlılar, nəzəriyyəsi əsasında varsa və onlar kiçilmə hökumətin istəyirsinizsə, biz yerli istifadə model, xüsusən subsidiyalar və xarici valyuta: Broadcast Anfal gənclər evli . Dərman üçün, məsələn, dərman vasitələrimizi nəzərə alsaq, bütün ağrıları müalicə edirik! Yalnız bitki mənşəli dərmanlar deyil, həm də: İranlı metallar müalicə edir: qızıl ən çox yeyilən metaldır! Alüminium mədə turşusu üçün uygundur! Bəziləri lokalizasiyaya inanır və bəziləri qaçış üçün doğma! Həm nəfəs alır, həm də dəyişir. Bütün reseptlər birlikdə yazılır, hər kəs eyni şəkildə danışır, amma icma öz işini edir. Rokunun onlarla birlikdə başı var: yaxşı şair dedi: "Nə pis adam!" Təkərin başlığı, təkərin başı necədir. Amma Nasser Khosro Dehlavi, qəbul və lotus təkərlər günah yoxdur deyir deyil. Beləliklə, dünyanı istədiyiniz kimi görmək və təfsir etmək, onda yaxşı olduğunu görmək və yaxşı şərh etmək daha yaxşıdır! Özünüzü narahat etməyin. yaxşı mövzu bir orqan sistemi hamımız və bu inteqrasiya sistemlərinin idarə var ki, bilməlidir anlamaq üçün universal edir: insan resursları biz səkkiz milyard nəfər, xammal dünya kalıp bütün mina və keçmiş və indiki bizim kapital kütləvi insan nailiyyətləri var; Gəlir. Sistemin digər təsəvvürləri yalnız mümkündür: sistem içərisində. Fizikada olduğu kimi, inteqrasiya olunmuş qlobal idarəetmə sistemində müstəqil bir nöqtə yoxdur, ondan asılı olmayan bir sistem yoxdur. Bu həqiqəti qəbul etmədikdə, heç bir şey edilə bilməz! Bu sistem sistem konstruktiv qarşılıqlı razılıq əgər Lakin, biz artıq Nystsm özəl sektor və ya Khsvlty, yarı ictimai və ya dövlət müzakirəsi axtarır ki, biz etmədik yaratdığı cəmiyyətin bütün səviyyələrində üçün Biz dəyişdirmək istəyirik, amma başdan bəri, bundan sonra da olacaq. Özümüzün görünüşü və hissləri kimi! Öz əlimiz yaxşı olarsa, biz ən gözəl görünüşlər edəcəyik. Uzunluğun yaxşı və ya qısa olub olmadığını bilmirik. Sizin namizədiniz hündür olsaydı, uzun olacaqsınız, amma namizədiniz qısa olsa, onda bu arzunuz yoxdur. Buna görə də dünya qaldı! Ali, Tramp kimi cahil insanların taleyi ilə dünya bir gündən çox dayanmadı.
کوچک کردن دولت از پایین
برخی ها سرنا را از سر گشادش می زنند! مثلا برای کوچک کردن دولت از بالا شروع می کنند، در حالیکه باید از پایین شروع کرد. یعنی باید دید که مردم، به چه دلیلی به شغل دولتی روی می اورند، و در صف های کیلومتری استخدام می ایستند، و خسته هم نمی شوند! چرا شرکت ها و موسسات دوست دارند: به دولت وصل شوند ولو اینکه، خود را خصوصی بدانند. چرا مردم به موسسات دولتی بیشتر اعتماد می کنند؟ مثلا تا کنون هیچ بانک خصوصی، نتوانسته بپای بانک ملی ایران برسد؟ اگر این علت را پیدا کردیم، آن وقت با قطع این علت ها، مردم به سراغ زندگی خودشان می روند، و دست از سر دولت برمی دارند! ما همه میدانیم که حقوق کارمندان دولت، هرچه رسمی تر و باسابقه تر باشند! از حقوق همتای آنان در بخش خصوصی، خیلی کمتر است بطوریکه: معمولا حقوق کارمندی یا کارمند بودن، از مختصات طبقه ضعیف است. اما چرا دوست دارند با همین حقوق کم بسازند؟ و در استخدام دولت باشند و: چرا سراغ کار آفرینی نمی روند؟ یکی از دلایل اصلی آن ریسک کمتر بخش دولتی است، شعار دولتی دوستان این است : کم بخور همیشه بخور! یعنی اگر بخش خصوصی زیاد می خورد: اتفاقی است و دوام ندارد. به قول بازاری ها: بالا پایین زیاد دارد. دلیل دوم هویت بخشی دولتی است. یعنی خریدار یا کارمند بخش دولتی، میداند اگر ضرر کرد یا شکایتی داشت، معلوم و مشخص است که به سراغ چه کسی برود، ولی بخش خصوصی یک شبه غیب می شود! اما دلیل سوم یا مهمترین دلیل، امکانات فراوانی است که در اختیار دولت است. از اعتبار اجتماعی گرفته تا رانت های اقتصادی، هرکدام سرفصل جذابیت برای یزرگتر شدن دولت است. میتوان با انتقال این حذابیت ها به بخش خصوصی، آنها را هم توانمند کرد. مثلا یک کارمند یا شرکت دولتی، میداند چه خوب کار کند چه بد! فروش داشته باشد یانه، سر برج حقوق ماهیانه اش را دریافت می کند. مقایسه ای ساده بین روزنامه های دولتی و غیر دولتی، بسادگی این فرق را نشان می دهد. البته ممکن است روزنامه ای خود را بخش خصوصی بداند! ولی تمام توانمندیهای خود را از دولت یا: موسسات عمومی مانند شهرداری ها گرفته باشد. در این جا تفاوتی بین موسسات دولتی و وابسته به دولت، شبه دولتی و نظامی و حتی موسسات عمومی وجود ندارد. زیرا در دلایل سه گانه فوق با هم یکی هستند: یعنی ریسک پذیری کم، اعتبار بالا و امکانات (رانت های) موجود و: نداشتن دغدغه بازدهی. این فقط مختص ایران هم نیست، مثلا یک ارتش بالاترین بودجه ها را دارد و: کارمندان آن بالاترین حقوق ها را می گیرند، برای اینکه اگر جنگی شد از کشور دفاع کنند. و ممکن است اصلا جنگی اتفاق نبافتد. ولی با اینحال نیاز یک کشور است، به همین دلیل همیشه استخدام دارند و: کسری بودجه هم ندارند. این مثال چون روشن است، قابل فهم تر است و الا همه وزارتخانه ها و: موسسات دولتی همین طور هستند. مثلا وزارت کشاورزی موظف است: از تولیدات کشاورزی حمایت کند تا نیاز به واردات نباشد، ولی تحقق این امر یا عدم تحقق آن، در پرداخت حقوق پرسنل یا هزینه های: جاری تاثیری ندارد. لذا به منظور کوچک کردن دولت، باید رانت های اطلاعاتی و: پشتوانه های مالی و اقتصادی آن واگذار شود. این امر به معنی عدم تمرکز یا: مرکز گریزی است! که هم معنی خوب دارد و هم معنی بد. معمولا معنی بد آن بیشتر است، لذا دولتها از اینکه اختیارات و: اموال و امتیازات را واگذار کنند، هیچ سودی نمی برند و در واقع به: رقیب آینده خود نه تنها کمک نمی کنند، بلکه زیر پای او را بیشتر خالی می کنند! نمونه آن پرداخت یارانه نقدی است. که آشکارا خزانه دولت را، در جیب مردم می گذارد و لذا، تاکنون رقم آن افزایش پیدا نکرده است.
Shrink the government down
Some will screw Serena! For example, they begin to shrink the government from above, while they should start from the bottom. That is to say, people have to go to the government for some reason, they stand in the queues a kilometer, and they are not tired! Why do companies and institutions like to: connect with the government, even if they consider themselves private. Why do people trust government institutions more? For example, no private bank has ever been able to reach the National Bank of Iran? If we find this cause, then by cutting off these causes, people will go to their own lives, and leave the government! We all know that the salaries of state employees are more formal and up-to-date! Their private counterparts in the private sector are much less likely to be: usually the salary of a worker or an employee is of poor class coordinates. But why would they like to make the same low salaries? And to hire government: Why do not entrepreneurs do business? One of the main reasons is the lower risk of the public sector, the slogan "Friends of the state" is: eat low food always! That is, if the private sector eats a lot: it is coincidental and does not last. In the words of the market: high is low. The second reason is government identity. Ie the buyer or the public sector employee, knows if he has lost or had a complaint, it is clear who to whom he will go, but the private sector will be overnight! But the third or most important reason is the many possibilities that the government has. From social credentials to economic rents, each one is a charming topic for a larger government. You can also empower them by transferring them to the private sector. For example, an employee or government company knows what's going to work. What a bad thing! Youne, the head of the tower receives his monthly salary. A simple comparison between government and non-governmental newspapers simply shows this difference. Of course, your newspaper may be considered a private sector! But all its capabilities come from the government or public institutions such as municipalities. There is no difference between government agencies and government agencies, paramilitary and military, and even public institutions. Because of the three reasons mentioned above: low risk appetite, high credit, and facilities (rents) available and: lack of efficiency concerns. It is not just for Iran, for example, an army has the highest budgets, and its employees receive the highest salaries, in order to defend the country if it is a war. And there may not be a war at all. But nevertheless there is a need for a country, so they are always hired, and they do not have a budget deficit. This example is clear, more understandable, and all ministries and government agencies are the same. For example, the Ministry of Agriculture is required to: support agricultural production so that imports are not needed, but the realization or non-fulfillment of it does not affect the payment of personnel salaries or current costs. Therefore, in order to reduce the government, information rents and financial and economic backing must be given. This means decentralization or: the center of escape! That means both good and bad. Usually bad means are more, so governments do not benefit from the power and privilege of property and privileges, and in fact they will not only help their future rival, but will further empty it under her feet! An example is a cash subsidy. Which obviously puts the government's treasury in the pockets of the people, and so, so far, its figure has not risen.
تقلیص الحکومة
البعض سوف برغی سیرینا! على سبیل المثال، أنها تبدأ فی تقلیص الحکومة من فوق، فی حین ینبغی أن تبدأ من القاع. وهذا یعنی، الناس لدیهم للذهاب إلى الحکومة لسبب ما، فإنها تقف فی طوابیر کیلومتر واحد، وأنها لیست متعبة! لماذا الشرکات والمؤسسات ترغب فی: التواصل مع الحکومة، حتى لو کانوا یعتبرون أنفسهم خاصة. لماذا یثق الناس بالمؤسسات الحکومیة أکثر؟ على سبیل المثال، لم یتمکن أی مصرف خاص من الوصول إلى البنک الوطنی الإیرانی؟ إذا وجدنا هذا السبب، ثم عن طریق قطع هذه الأسباب، والناس سوف تذهب إلى حیاتهم الخاصة، وترک الحکومة! ونحن نعلم جمیعا أن رواتب موظفی الدولة هی أکثر رسمیة ومحدثة! ومن المرجح أن یکون نظرائهم من القطاع الخاص فی القطاع الخاص أقل احتمالا بکثیر: عادة ما یکون راتب العامل أو الموظف من إحداثیات الطبقة الفقیرة. ولکن لماذا یودون أن یدفعوا نفس المرتبات المنخفضة؟ وتوظیف الحکومة: لماذا لا أصحاب المشاریع القیام بأعمال تجاریة؟ أحد الأسباب الرئیسیة هو انخفاض مخاطر القطاع العام، شعار "أصدقاء الدولة" هو: أکل الطعام المنخفض دائما! وهذا هو، إذا کان القطاع الخاص یأکل کثیرا: فمن قبیل الصدفة ولا یدوم. فی کلمات السوق: عالیة منخفضة. والسبب الثانی هو الهویة الحکومیة. أی المشتری أو موظف القطاع العام، یعرف ما إذا کان قد فقد أو کان لدیه شکوى، فمن الواضح من لمن یذهب، ولکن القطاع الخاص سوف یکون بین عشیة وضحاها! ولکن السبب الثالث أو الأهم هو الإمکانیات العدیدة التی تملکها الحکومة. من المؤهلات الاجتماعیة إلى الإیجارات الاقتصادیة، کل واحد هو موضوع الساحرة للحکومة لتصبح أکبر. یمکنک أیضا تمکینهم عن طریق نقلهم إلى القطاع الخاص. على سبیل المثال، موظف أو شرکة حکومیة یعرف ما الذی سیعمل. یونغ، رئیس البرج یتلقى راتبه الشهری. وتبین المقارنة البسیطة بین الصحف الحکومیة وغیر الحکومیة ببساطة هذا الاختلاف. بالطبع، یمکن اعتبار صحیفتک قطاعا خاصا! ولکن جمیع قدراتها تأتی من الحکومة أو المؤسسات العامة مثل البلدیات. ولا یوجد فرق بین الوکالات الحکومیة والوکالات الحکومیة وشبه العسکریة والعسکریة، بل وحتى المؤسسات العامة. بسبب الأسباب الثلاثة المذکورة أعلاه: انخفاض الشهیة فی المخاطرة، وارتفاع الائتمان، والمرافق (الإیجارات) المتاحة و: عدم وجود مخاوف الکفاءة. لیس فقط بالنسبة لإیران، على سبیل المثال، جیش لدیه أعلى المیزانیات، وموظفیها یحصلون على أعلى المرتبات، من أجل الدفاع عن البلاد إذا کانت حربا. وقد لا تکون هناک حرب على الإطلاق. ومع ذلک، هناک حاجة إلى بلد ما، لذلک یتم تعیینهم دائما، ولیس لدیهم عجز فی المیزانیة. هذا المثال واضح، أکثر قابلیة للفهم، وجمیع الوزارات والهیئات الحکومیة هی نفسها. فعلى سبیل المثال، یتعین على وزارة الزراعة أن تقوم بما یلی: دعم الإنتاج الزراعی بحیث لا تکون هناک حاجة إلى واردات، ولکن تحقیقه أو عدم تنفیذه لا یؤثر على دفع مرتبات الموظفین أو التکالیف الجاریة. لذلک، من أجل الحد من الحکومة، یجب إعطاء إیجارات المعلومات والدعم المالی والاقتصادی. وهذا یعنی اللامرکزیة أو: مرکز الهروب! وهذا یعنی على حد سواء جیدة وسیئة. عادة ما تکون الوسائل السیئة أکثر، لذلک الحکومات لا تستفید من قوة وامتیاز الملکیة والامتیازات، وفی الواقع أنها لن تساعد فقط منافسه فی المستقبل، ولکن سوف تفریغها تحت قدمیها! ومن الأمثلة على ذلک الدعم النقدی. ومن الواضح أن ذلک یضع خزینة الحکومة فی جیوب الشعب، وهکذا، لم یرتفع رقمها حتى الآن.
Hökuməti aşağı salın
Bəziləri Serena'yı bağlayacaq! Məsələn, onlar yuxarıdan başlamaq lazımdır, onlar yuxarıdan hökuməti kiçiltmək başlayır. Yəni, insanlar heç bir səbəblə hökumətə getməlidirlər, bir kilometr aralıda dururlar və yorulmurlar! Şirkətlər və təşkilatlar nə üçün özlərini gizli hesab edirlərsə belə hökumətlə əlaqə qururlar. İnsanlar hökumət orqanlarına daha çox nəyə inanırlar? Məsələn, heç bir xüsusi bank İranın Milli Bankına heç bir zaman nail ola bilməyib? Bu səbəbi taparsaq, bu səbəbləri kəsərək, insanlar öz həyatlarına gedəcək və hökumətdən çıxacaq! Biz hamımız bilirik ki, dövlət işçilərinin maaşları daha formal və müasirdir! Özəl sektorda olan xüsusi tərəfdaşları çox az olma ehtimalıdır: adətən işçinin və ya işçinin maaşının yoxsul sinif koordinatlarıdır. Amma nə üçün onlar aşağı eyni əmək haqqı qazanmaq istəyirlər? Hökuməti işə götürmək üçün: Nə sahibkarlar iş görmürlər? Əsas səbəblərdən biri ictimai sektorun aşağı riskidir, "Dövlət Dostları" şüarı: həmişə aşağı yemək yeyin! Yəni, özəl sektor çox şey yeyirsə: bu təsadüf deyil və son deyildir. Bazarın sözlərinə görə: yüksəkdir. İkinci səbəb hökumət kimidir. Yəni, alıcı və ya dövlət sektoru işçisi itirmiş və ya şikayət vermiş olub olmadığını bilir, Kimin kimə gedəcəyini ancaq özəl sektor gecə olacaq! Lakin üçüncü və ya ən mühüm səbəb hökumət üçün mövcud olan resursların bolluğudur. Sosial etimaddan iqtisadiyyat icarəyə qədər, hər biri hökumət üçün daha böyük olmaq üçün cazibədar bir mövzu. Siz onları özəl sektora ötürməklə gücləndirə bilərsiniz. Məsələn, bir işçi və ya hökumət şirkəti nə işləyəcəyini bilir. Nə pis bir şey! Qüllə başı Youne aylıq maaş alır. Hökumət və qeyri-hökumət qəzetləri arasında sadə bir müqayisə sadəcə bu fərqi göstərir. Əlbəttə ki, qəzetiniz özəl sektor hesab edilə bilər! Lakin bütün imkanları hökumət və ya belediyeler kimi ictimai qurumlardan gəlir. Hökumət qurumları və dövlət qurumları, hərbi və hərbi birliklər, hətta ictimai qurumlar arasında heç bir fərq yoxdur. Yuxarıda göstərilən üç səbəbdən görə: aşağı risk iştahı, yüksək kredit və imkanları (icarə) və səmərəliliyi ilə bağlı narahatlıqlar. Yalnız İran üçün deyil, məsələn, bir ordunun ən yüksək büdcəsi var və onun işçiləri müharibə olsa, ölkəni müdafiə etmək üçün ən yüksək maaş alırlar. Və heç bir müharibə ola bilməz. Amma bir ölkəyə ehtiyac var, buna görə də həmişə işə götürülür və büdcə kəsiri yoxdur. Bu nümunə aydın, daha anlaşılır və bütün nazirliklər və dövlət qurumları eynidır. Məsələn, Kənd Təsərrüfatı Nazirliyi: kənd təsərrüfatı istehsalına dəstək vermək üçün idxalata ehtiyac yoxdur, ancaq bunun reallaşdırılması və ya yerinə yetirilməməsi işçilərin əmək haqqının ödənilməsinə və ya cari xərclərə təsir göstərmir. Buna görə hökuməti azaltmaq üçün məlumat kirayəsi və maliyyə və iqtisadi dəstək vermək lazımdır. Bu, mərkəzdən kənarlaşdırma və ya: qaçış mərkəzi deməkdir! Həm yaxşı, həm də pis deməkdir. Ümumiyyətlə pis vasitələri daha çoxdur, buna görə hökumətlər əmlak və güzəştlərin gücündən və imtiyazlarından yararlanmırlar və əslində gələcək rəqiblərinə kömək etmir, ancaq ayağının altında boşaltacaqlar! Məsələn pul köçürmələri. Hökumətin xəzinəsini xalqın cibində açıqca ortaya qoyur və buna görə indiyə qədər rəqəmlər yüksəldi.
دست خالی ما در دفاع از هویت خود.
طالبی کار گردان فیلم یتیم خانه ایران گفت : انگلیسیها کاری کردند که فوق لیسانس های تاریخ هم، نمی توانند حقیقت 14میلیون! قتل عام ایرانی را در دوران قحطی بفهمند. واقعا این نوع بی خبری چطور اتفاق افتاد؟ چرا مردم ایران هنوز از عمق: فاجعه استعمار انگلیس بی خبر هستند؟ چه کسی دست های ما را، برای دفاع از هویت خودمان خالی کرده است؟ به نظر ما بزرگترین دشمن مردم این مرز و بوم، کسانی هستند که خود را سخاوتمند میدانند! و همه هستی ما را به دشمن می بخشند، و به این سخاوت و بخشندگی! هم افتخار می کنند. گرچه استعمار انگلیس در ایران، از قرن 15شروع می شود، آنها سعی می کنند با ترویج خط لاتین و: کتب یونانی قدیمی ذهن دانشمندان ایرانی را منحرف کنند، و ثابت کنند که دانشمندان ایرانی اسلامی، اشتباه می کنند و حقیقت نزد یونانیان! و به عبارتی بهتر در نزد انگلیسی ها هست و بس! اما اول کسی که این موضوع را می قهمد، شیخ شهاب الدین سهروردی است. او با انتخاب کلمه اشراق از ریشه شرق سعی دارد: بفهماند که فلسفه و علم از شرق به غرب رقته است، زمانی که تمدن اسلامی در اوج بوده، مردم اروپا در قبیله هایی مانند وایکینگها، به دزدی دریایی مشغول بوده اند. هنوز هم دزدی دریایی! در هالیوود هم، جذاب ترین موضوعات و: گیشه پسند ترین فیلم هاست. اما شیخ با یک مشکل اساسی روبرو بوده: و آن سخاوتمندی برخی ها برای: نسبت دادن دستاوردهای تمدن ایران به غربی ها ست. حتی بدبینی او به ابوعلی سینا و: متکلمان و فلاسفه اسلامی هم میرسد که: برخی ها او را ضد فلسفه هم گفته اند، چون معتقد بود ابن سینا به نادرست و: سخاوتمندانه یافته های خود، از اسلام و قران را به یونان باستان نسبت می دهد. البته هجوم ناجوانمرئانه به شیخ اشراق باعث شد: تا مبارزه با غربزدگی تا مدتها مسکوت بماند. و لا اقل در زمینه علم و فلسفه، کسی مدعی هویت ایرانی نباشد. زیرا این بحث ها از زمان معاویه شروع می شود. وی با انتخاب شام بعنوان پایتخت خود، در واقع برای مبارزه با اسلام، غرب را انتخاب می کند. در زمان یزید هم گفته شده که: بهترین مشاوران او رومی بوده اند! و لذا مبارزه با غرب گرایی بسیار مشکل بوده. حتی در زمان ما بعد از مدتها، این جلال آل احمد بود که با نوشتن: کتاب غرب زدگی و: خدمت و خیانت روشنفکران، موضوع را دوباره مطرح می سازد. اما همچنان بحث در محاق بود، مثلا روحانی مبارزی چون ایت الله کاشانی، مورد هجوم بود یا برخی نویسندگان مانند: اسماعیل رائین سعی داشتند: پلوخوران سفارت انگلیس را افراد دیگری معرفی کنند. اشاره آقای طالبی کارگردان به همین موضوع است: یعنی وابستگان انگلیس، با بی طرف نشان دادن خود: افراد ملی و مذهبی را به مسلخ می بردند، تا مردم به انان بدبین شوند و: یه سخنان آنان توجه نکنند. مانند یهودیان، آنقدر اسرائیلیات می نوشتند و می گفتند، تا جای شهید و جلاد را عوض کنند! کاری که هنوز هم بنگاه سخن پراکنی بی بی سی انجام می دهد. با زرنگی خاصی: اولا بین مسئولین اختلاف ایجاد می کند، ثانیا مردم را نسبت به ابعاد مثبت روحانیت بد بین می کند. البته فقط این یک روش نیست، بلکه استعمار پیر و به تیع آن استعمار نو: صهیونیزم و ارتجاع عرب، ابتدا به حذف فیزیکی اقدام می کنند: چنانچه 14مییلیون ایرانی را کشتند، و کسی متوجه نشد! بعد اگر کسی هم متوجه شد، با روش افعال معکوس! همه را به گردن خود ایرانیان می اندازند: که مثلا نظافت را رعایت نمی کردند: حقوق شهروندی را نمی دانستند و:اصلا متمدن نبودند. در زمان ما هم می بینیم با اینکه: ایران تنها ابرقدرت جهان است، ولی آنها ابتدا آمریکا را ابرقدرت معرفی می کنند! بعد اگر نشد سراغ چین و روسیه می روند. حتی مالزی و کره را! ابر قدرت می دانند، ولی ایران را هرگز!
Our empty hand in defense of our identity.
Talebi, director of the Iranian orphanage, said: "The British have made the master's degree in history, can not get the truth of 14 million! Understand the Iranian massacre during the famine. How did this really happen? Why are Iranian people still out of the depths: the British colonial disaster is unaware? Who has left our hands to defend our identity? In our opinion, the greatest enemy of the people of this border is those who consider themselves generous! And all ours give us the enemy, and to this generosity! Both are proud. Although English colonization in Iran dates back to the 15th century, they try to distort the minds of Iranian scholars by promoting the Latin line and: the ancient Greek books, and proving that the Iranian Islamic scholars are wrong and the truth is with the Greeks! And in other words, it's better for the English! But the first one who is quoting this is Sheikh Shahabuddin Suhrawardi. By choosing the word "Ishraq" from the east, he tries to: find out that philosophy and science are from the east to the west, when Islamic civilization was at its peak, the people of Europe were engaged in piracy in tribes like the Vikings. Still piracy! In Hollywood, the most exciting topics are: The Box is the most enjoyable movie. But sheikh faced a major problem: and it's some kind of generosity to attribute the achievements of Iranian civilization to the West. Even his pessimism to Abu Ali Sina and the Islamic theologians and philosophers is that some of them have also told him anti-philosophy, because he believed that Ibn Sina was wrong and: generously, his findings brought Islam and the Quran to ancient Greece. To give Of course, the outrageous invasion of Sheikh Ishraq led to a long delay in the fight against westernization. And at least in the field of science and philosophy, nobody claims to be Iranian. Because these discussions start from the time of Mu'awiyah. By choosing his dinner as his capital, he chooses the West to fight Islam. At the time of Yazid, it was said that his best consultants were Roman! And so the struggle against Westernism was very difficult. Even in our time after a long time, this was the glory of Al-Ahmad, which, by writing: the book of Westernization and: the service and betrayal of intellectuals, reemerges the issue. But it was still controversial; for example, a cleric, such as Ayatollah Kashani, was attacked, or some writers such as: Ismail Raine tried to introduce the plakhokhun of the British embassy to other people. Mr. Talebi's pointing to the director is the same: that is, British affiliates, with their impartial representation, arrested the national and religious people, so that people would be skeptical of them: they do not pay attention to their words. Like the Jews, they wrote so much Israelis and they said, to change the place of the martyr and the hangman! What is still doing in the BBC Broadcasting Corporation. With a certain savvy: firstly, it creates a difference between the authorities, and secondly, the people will look at the positive aspects of the clergy. Of course, this is not just a method, but old colonialism, and in particular the new colonialism: Zionism and Arab reaction, initially act on physical removal: if they killed 14 milliards of Iranians, and nobody noticed! Then, if someone finds out, with the reverse verb method! They cast everyone into their own necks: they did not respect the cleaning up: they did not know the rights of citizens and: they were not civilized at all. At the same time, we see that Iran is the only superpower of the world, but they first introduce the United States as a superpower! If they do, they will go to China and Russia. Even Malaysia and Korea! They know the superpower, but never Iran!
لدینا ید فارغة فی الدفاع عن هویتنا.
وقال تالیبی، مدیر دار الأیتام الإیرانیة: "لقد جعل البریطانیون درجة الماجستیر فی التاریخ، لا یمکن الحصول على الحقیقة من 14 ملیون! فهم المجزرة الإیرانیة خلال المجاعة. کیف حدث هذا حقا؟ لماذا لا یزال الشعب الإیرانی خارج الأعماق: الکارثة الاستعماریة البریطانیة غیر مدرکة؟ من الذی ترک أیدینا للدفاع عن هویتنا؟ فی رأینا، أعظم عدو لشعب هذه الحدود هو أولئک الذین یعتبرون أنفسهم سخاء! وکل واحد منا یعطینا العدو، وهذا الکرم! کلاهما فخورون. على الرغم من أن الاستعمار الإنجلیزی فی إیران یعود إلى القرن الخامس عشر، فإنهم یحاولون تشویه عقول العلماء الإیرانیین من خلال تعزیز الخط اللاتینی و: الکتب الیونانیة القدیمة، وإثبات أن علماء الإسلام الإیرانیین مخطئون والحقیقة مع الیونانیین! وبعبارة أخرى، فمن الأفضل للغة الإنجلیزیة! ولکن أول من یقتبس هذا هو الشیخ شهاب الدین السحرودی. لا تزال القرصنة! فی هولیوود، والموضوعات الأکثر إثارة هی: المربع هو الفیلم الأکثر متعة. لکن الشیخ واجه مشکلة کبیرة: ومن نوع الکرم أن یعزو إنجازات الحضارة الإیرانیة إلى الغرب. حتى تشاؤمه لابن سینا و: اللاهوتیین والفلاسفة الإسلامیة یبدو أیضا أن بعض من موقفه المناهض للفلسفة وقال، لأنه یعتقد ابن سینا کاذبة: سخی النتائج التی توصلوا إلیها، والإسلام والقرآن فی الیونان القدیمة وعزا لإعطاء وبطبیعة الحال، أدى الغزو الفاحش للشیخ إشراق إلى تأخر طویل فی مکافحة الغرب. وعلى الأقل فی مجال العلم والفلسفة، لا أحد یدعی أنه الإیرانی. لأن هذه المناقشات تبدأ من وقت معاویة. باختیار عشاء عاصمته، یختار الغرب لمحاربة الإسلام. فی وقت یزید، کان یقال أن أفضل الاستشاریین له کانوا الرومانیة! وهکذا کان النضال ضد الغربیین صعبا جدا. حتى فی عصرنا بعد وقت طویل، کان هذا مجد الأحمد، الذی، من خلال الکتابة: کتاب التغریب و: خدمة وخیانة المثقفین، یعید القضیة. ویشیر السید طلیبی إلى أن المخرج هو نفسه: أی أن الشرکات التابعة البریطانیة، بتمثیلها المحاید، اعتقلت الشعبین الوطنی والدینی، حتى یکون الناس متشککین إزاءهم: فهم لا یهتمون بکلماتهم. مثل الیهود، کتبوا الکثیر من الإسرائیلیین وقالوا، لتغییر مکان الشهید و الجلاد! ما یزال لا یزال فی هیئة الإذاعة البریطانیة. مع الدهاء معین: أولا، فإنه یخلق فرقا بین السلطات، وثانیا، والناس سوف ننظر فی الجوانب الإیجابیة للکلیروس. وبطبیعة الحال، هذه لیست مجرد طریقة، ولکن الاستعمار القدیم، ولا سیما الاستعمار الجدید: الصهیونیة ورد الفعل العربی، تعمل فی البدایة على الإزالة الجسدیة: إذا قتلوا 14 بلیاردو من الإیرانیین، ولم یلاحظ أحد! ثم، إذا وجد شخص ما، مع طریقة الفعل العکسی! یلقیون الجمیع فی رقابهم: لم یلاحظوا، على سبیل المثال، الاستمالة: أنهم لا یعرفون حقوق المواطنة: لم تکن متحضرة على الإطلاق. وفی الوقت نفسه، نرى أن إیران هی القوة العظمى الوحیدة فی العالم، ولکنها أولا إدخال الولایات المتحدة کقوة عظمى! إذا فعلوا ذلک، سوف یذهبون إلى الصین وروسیا. حتى مالیزیا وکوریا! انهم یعرفون القوة العظمى، ولکن إیران أبدا!
Bizim şəxsiyyətimizi müdafiə etmək üçün əlimiz boş.
İranlı yetimhanenin müdiri Talebi, bunları qeyd etdi: "İngilislər tarix boyu magistr dərəcəsini etdi, 14 milyon həqiqəti ala bilmədi! Aclıq zamanı İran qırğını anlayın. Bu həqiqətən necə oldu? Nə üçün İran xalqı hələ də dərinliyindən çıxır? İngilis müstəmləkə fəlakəti xəbərsizdir? Kimliyimizi müdafiə etmək üçün əlimizi tərk edən kimdir? Bizim fikrimizcə, bu sərhəd xalqının ən böyük düşmənləri özlərini səxavətli hesab edənlərdir! Və hamımız bizə düşmən və bu cömertlik vermək! Hər ikisi də qürur duyur. Başqa sözlə, ingilis dilində daha yaxşıdır! Ancaq bunları söyləyən ilk şeyx Şahabuddin Suhrawardi. Şərqdən olan "İshraq" sözünü seçərək o, fəlsəfə və elmin şərqdən qərbə, İslam mədəniyyəti zirvəsinə çatdıqda, Avropalılar Vikinqlər kimi tayfalarla məşğul olduqlarını öyrənir. Hələ pirat! Hollywoodda ən maraqlı mövzular: The Box ən xoşbəxt filmdir. Şeyx isə böyük bir problemlə üzləşdi: İran sivilizasiyasının nailiyyətlərini Qərbə göstərmək üçün bir növ cömertlik var. İbn Sina Hətta onun pessimizm və də o İbn Sina saxta iman çünki onun anti-fəlsəfə bəzi edib ki, görünür ilahiyyatçılar və İslam filosofları: Comərd onların nəticələri, İslamın və qədim Yunanıstanda Quran aid Vermək Əlbəttə ki, Şeyx İshraqın qəzəbli işğalı qərbə qarşı mübarizədə uzun bir gecikməyə gətirib çıxardı. Ən azından elm və fəlsəfə sahəsində heç kim İranlı deyil. Çünki bu müzakirələr Muaviya dövründən başlayır. Onun paytaxtı kimi yeməyini seçərək, İslamı mübarizəyə qərb seçir. Yazid dövründə, onun ən yaxşı məsləhətçiləri Roma olduğunu söylədi! Batıcılığa qarşı mübarizə çox çətin idi. Yəhudilər kimi çox İsraillilər yazdılar və şəhid və cəllad yerini dəyişdirmək üçün dedilər! Hal-hazırda BBC Broadcasting Corporation-da nə edir. Müəyyən bir fərziyyə ilə: birincisi, bu orqanlar arasında fərq yaradır və ikincisi, insanlar ruhanilərin müsbət cəhətlərinə baxacaqlar. Sonra, kimsə tərs verb metodu ilə tapdıqda! Hər kəs öz boyunlarına atdılar: məsələn, qulluq etmədi: vətəndaşlıq hüquqlarını bilmirdilər: onlar tamamilə mədəni deyildi. Eyni zamanda biz İranın dünyanın yeganə güclü qüvvəsi olduğunu görürük, amma ilk olaraq ABŞ-ı super güc kimi təqdim edirlər! Əgər onlar bunu etsələr, Çin və Rusiyaya gedəcəklər. Malayziya və Koreya belə! Onlar super gücünü bilir, amma heç vaxt İran!