Sons brasileiros, esse tempo deve ser ouvido

صدای برزیلی ها، این بار باید شنیده شود.

مردم برزیل، سال هاست که زیر چکمه های بلند نظامیان، جان شان به لب رسیده. تاکنون به احترام فوتبال، چیزی نگفته اند. ولی این بار، با صدای پای فوتبالیست های ایرانی، جرات پیدا کردند تا :اعتراض نمایند. امید آن ها این است که: این بار صدایشان شنیده شود. مباد که ایران، برای بازی بی سروصدا ،این خواست آنان را نادیده بگیرد. زیرا که انقلاب، فقط مخصوص یک سرزمین، یا یک ملت نیست. همه ملت های تحت ستم، باید بپا خیزند،اکنون که بپا خواسته اند، نباید بنشینند. باید که تا حصول پیروزی نهایی، ادامه دهند. اینهمه سال برای فوتبال، همه چیز خود را قربانی کردند، از ظلم و ستم چیزی نگفتند، ولی به کجا رسیدند؟ هر روز سایه فوتبال بر سر آنان، سنگین تر ، وضع زندگی آنان، بدتر شد. فساد و تبعیض ،هر روز بیشتر شد. فاسدان از علاقه مردم به فوتبال، سوء استفاده کردند. حتی قهرمانان فوتبال برزیل هم، این را میدانند،و فهمیدند تا بحال، در خواب خرگوشی بوده اند. و باید که یک روز، بیدار شوند. حقایق را ببینند. و به مردم خود حق بدهند.

Brazilian sounds, this time should be heard.

The people of Brazil for many years under military boots up, their lives have to face. So far as regards football, have not. But this time, the Iranian footballer's footsteps, they dare: to protest. It is hoped that this time their voices heard. The origins of Iran, to play quietly ignore their demands. Since the Revolution, only a country, not a nation. All oppressed people should rise up, now have risen, not sit. To achieve the final victory of must-carry. For many years, football was everything to victims of oppression say something, but where are they? Every day shadows over their football, heavier, their living situation, worse. Corruption and discrimination every day more. Corrupt people are interested in football, they abuse. Even Brazilian football champions, know it, and understood so far, have been in asleep. And should one day be awakened. See the facts. And the right of people to self.

الأصوات البرازیلی، یجب أن یسمع هذا الوقت.

شعب البرازیل لسنوات عدیدة تحت الأحذیة العسکریة حتى، حیاتهم لوجه. حتى الآن فیما یتعلق کرة القدم، لم تفعل ذلک. ولکن هذه المرة، خطى لاعب کرة القدم الإیرانیة، فإنها یجرؤ: للاحتجاج. ومن المؤمل أن هذه المرة سمعت أصواتهم. أصول إیران، للعب بهدوء تجاهل مطالبهم. منذ الثورة، فقط بلد، ولیس أمة. کل الشعوب المضطهدة ینبغی أن ترتفع، والآن قد ارتفعت، ولیس الجلوس. لتحقیق النصر النهائی لا بد من حملها. لسنوات عدیدة، کانت کرة القدم کل شیء لضحایا القمع أقول شیئا، ولکن أین هم؟ کل یوم الظلال أکثر من کرة القدم، وأثقل، والحالة المعیشیة، وأسوأ. الفساد والتمییز کل یوم أکثر. الناس مهتمون الفاسدة فی کرة القدم، ما اساءوا. حتى بطل کرة القدم البرازیلی، یعرفون ذلک، ویفهم حتى الآن، وقد تم فی النوم. وینبغی أن استیقظ یوما واحدا. رؤیة الحقائق. وحق الناس فی تقریر المصیر.

Sons brasileiros, esse tempo deve ser ouvido.

O povo do Brasil por muitos anos sob as botas militares para cima, suas vidas têm de enfrentar. Até agora, no que se refere futebol, não tem. Mas desta vez, os passos do jogador de futebol iraniano, se atrevem: para protestar. Espera-se que desta vez as suas vozes sejam ouvidas. As origens do Irã, para jogar tranquilamente ignorar suas demandas. Desde a Revolução, apenas um país, não uma nação. Todos os povos oprimidos devem subir, agora subiram, não sentado. Para alcançar a vitória final do must carry. Por muitos anos, o futebol era tudo para vítimas da opressão dizer algo, mas onde estão eles? Todos os dias sombras sobre o seu futebol, mais pesado, a sua situação de vida, pior. A corrupção ea discriminação cada dia mais. Pessoas corruptas estão interessados ​​em futebol, eles abusam. Mesmo campeões do futebol brasileiro, sabe disso, e entendido até agora, têm sido dormindo. E se um dia ser despertado. Veja os fatos. E o direito dos povos à auto.

مردم ،انتظار اقتصادی، از دولت دکتر حسن روحانی، نخواهند داشت.دغدغه آن ها، فرهنگی خواهد بود.

مردم ،انتظار اقتصادی، از دولت دکتر حسن روحانی، نخواهند داشت.دغدغه آن ها، فرهنگی خواهد بود.

تحلیل جامعه شناختی، از مردم ایران نشان میدهد که: رفتار آنان با حاکمان، رفتار ثابتی نیست. یعنی خواسته ای که: از دولت سازندگی، داشته اند با خواسته از: دولت اصلاحات، فرق داشت. و همینطور: در دولت های دیگر، لذا تصور اینکه ،مردم برای اشتغال یا، مبارزه با تورم، فشار بر دولت جدید بیاورند، یک تصور اشتباه است. در سبب شناسی این رفتار، باید گفت: خواسته اصلی را، خود مسئولین، در دهان مردم می گذارند! وقتی دکتر احمدی نژاد، ولع خاصی، به دریافت نامه، نشان می دهد. مردم هم او را، نامه باران می کنند. ولی وقتی دکتر روحانی، نامه از کسی نمی گیرد، مردم هم نامه نمی نویسند. به همین سبک، می توان گفت: استراتژی رفتار شناسی، یک رابطه: عمل و عکس العمل است. که در گفتار مولانا، ندا دادن در کوه است! ودر آیات قرانی: عملکرد حضرت یعقوب ع ، وقتی که نمی گذارد : یوسف را ببرند،  می فرماید: می ترسم اورا گرگ بخورد! و فرزندان، از همین قول او، استفاده می کنند. ضرب المثل فارسی هم، همین را می گوید : مار، از پونه ،بد ش می آید، جلو خانه اش سبزمی شود! و ما به عنوان: خارج از گود، می دیدیم که: دکتر احمدی نژاد، با بیش فعالی ، چگونه شبانه روز ندارد، همیشه در حال دویدن بود. ولی آخر سر، باز هم انتقاد از همین جنس بود: که او کاری نکرده است. بنابر این همانطور که ،دکتر روحانی حساب شده عمل کرده ،و قول ها و فعل هایش را، از مسیر دیگری، شروع نموده. لذا مردم دیگر، انتظار اقتصادی از ایشان ندارند. چون سیستم را محکم نگرفته که: به دریای پراگماتیسم، یا عملگرایی بیافتد. اما ممکن است، این تساهل از جایی دیگر، سرباز کند. زیرا در مقابل هر اشتباه آلفا، یک اشتباه بتا،و درست درمقابل آن ،وجود دارد.  مثلا معلمی که سختگیر است، باعث می شود: دانش آموزانی که: بعضا استحقاق ترفیع دارند، در همان کلاس باقی بمانند. و برعکس وقتی ساده بگیرد، کسانی ترفیع می گیرند که: باید درهمان سال، باقی می ماندند.  این اشتباه را ما حدث می زنیم. ولی هفت سال زمان لازم دارد که: عامه فهم شود .

People, economy, government, Dr Rohani will. Concerned, it will be cultural.

Sociological analysis of the Iranian people shows that the rulers of their behavior, the behavior is not consistent. The claim that the construction of government has the demands of the reform was different. As well as in other states, so imagine that, people working or fighting inflation pressure on the new government to take a wrong impression. The cause of this behavior, you said the main demands of its authorities, at the mouth of the pass! When the Dr  Ahmadinejad, a craving to get a show. The people in her letter to rain. But when the doctor cleric, a person shall not, people do not write letters. In the same vein, it can be said that the behavior strategies of a relationship: it is action and reaction. In Molana speech, calling to the mountains! Verses in the Qur'an: His performance as Jacob, when he does: He will win, says scared him eat the wolf! And children, the same words he uses. Persian proverb also says the same thing: the snake, the oregano, S is bad, green is in front of his house! And we as excluded, we saw that Ahmadinejad doctor with ADHD, how does a day, was always on the run. But in the end, it's still the same criticism was made that he has done. So the doctor, spiritual, deliberate acts and his words and actions, the other way, began. So people do not expect them economically. Is not that such a system: the sea of pragmatism or pragmatic fails. But, this tolerant than elsewhere, he refused. Because every wrong alpha, beta, a mistake, and just in front of it there. For example, a teacher who is strict, it is the students who deserve some are promoted, remain in the same class. And contrary to the plain, those who are promoted: the same year, remain. We're suggesting this wrong. But seven years is necessary that the public will understand.

الناس، والاقتصاد، والحکومة، الدکتور روحانی. المعنیة، سیکون الثقافیة.

التحلیل السوسیولوجی للشعب الإیرانی یدل على أن الحکام من سلوکهم، والسلوک غیر متناسقة. وکان الادعاء بأن بناء الحکومة، لدیها مطالب الإصلاح المختلفة. وکذلک فی الدول الأخرى، لذلک تخیل أن الناس الذین یعملون أو القتال ضغط التضخم على الحکومة الجدیدة أن تأخذ انطباعا خاطئا. سبب هذا السلوک، قال لک المطالب الرئیسیة لسلطات أی منها، عند مصب تمریر! عند الدکتور أحمدی نجاد، شغف للحصول على العرض. الناس فی رسالتها إلى المطر. ولکن عندما رجل الدین الطبیب، وهو شخص لا یجوز، والناس لا کتابة الرسائل. وعلى نفس المنوال، یمکن القول أن استراتیجیات السلوک لعلاقة: هو الفعل ورد الفعل. فی خطاب مولانا، داعیا إلى الجبال! الآیات فی القرآن: أداؤه یعقوب، عندما یفعل: انه سیفوز، یقول یخیفه یأکله الذئب! والأطفال، ونفس الکلمات التی یستخدمها. المثل الفارسی أیضا یقول نفس الشیء: ثعبان، وتوابل، S هو سیء، والأخضر هو أمام منزله! ونحن کما استبعدت، رأینا أن الدکتور أحمدی نجاد مع ، کیف فی الیوم، وکان دائما فی حالة فرار. ولکن فی النهایة، انها لا تزال تم اتخاذ نفس الانتقاد الذی قام به. وبالتالی فإن الطبیب والروحیة والأفعال المتعمدة وکلماته وتصرفاته، وسیلة أخرى، بدأت. من الناس، لا نتوقع منهم اقتصادیا. لیس أن مثل هذا النظام: فشل بحر من البراغماتیة، أو واقعیة. ولکن، هذا تسامحا من أی مکان آخر، وقال انه رفض. لأن کل ألفا خاطئ، بیتا، خطأ، وعادل امام من هناک. على سبیل المثال، المعلم الذی هو صارم، فمن الطلاب الذین یستحقون یتم الترویج بعض، تظل فی نفس الفئة. وخلافا للعادی، وأولئک الذین یتم الترویج: العام نفسه، لا تزال قائمة. نحن نحدث على خطأ. لکن سبع سنوات من الضروری أن الجمهور سوف تفهم.

İnsanlar, ekonomi, hükümet doktor Hasan Rohani, olmaz. İlgili, kültürel olacak.

İran halkının sosyolojik analiz davranışlarını yöneticileri, davranış tutarlı olmadığını göstermektedir. Hükümetin inşaat, reform talepleri var iddiası farklıydı. Yanı sıra diğer eyaletlerde, bu nedenle yeni hükümetin enflasyon çalışma basıncı ya da savaşan insanlar yanlış bir izlenim almak, hayal. Bu davranışının nedenini, size geçiş ağzında, onun yetkililerin temel talepleri dedi! Doktor Ahmedinejad, bir özlem bir gösteri almak için zaman. Her harfi insanlar yağmur. Ama ne zaman doktor din adamı, bir kişi, insanlar mektup yazmayın değildir. Bu eylem ve tepki: Aynı şekilde, bir ilişkinin davranış stratejileri söylenebilir. Mevlana konuşmada, dağlara çağrı! Kuran'da Ayetler: O kazanacak, onu kurt yemek korkuyor diyor: Jacob, yaptığı zaman rolündeki performansı Ve çocuk, o kullandığı aynı kelimeleri. İran atasözü de aynı şeyi söylüyor: yılan, kekik, S kötü, yeşil evinin önünde! Ve biz hariç, biz DEHB olan Ahmedinejad doktor, bir gün, kaçak her zaman nasıl geçti olmadığını gördüm. Ama sonunda, hala aynı eleştiri onun yaptığını yapıldı bu. Doktor, manevi, kasıtları ve onun sözleri ve eylemleri Yani, başka bir yol, başladı. Insanlar çok, onları ekonomik olarak beklemeyin. Böyle bir sistem değildir: pragmatizm deniz veya pragmatik başarısız olur. Ancak, başka bir yerde daha bu hoşgörülü, o reddetti. Çünkü her yanlış alfa, beta, bir hata, ve sadece orada önünde. Örneğin, sıkı bir öğretmen, bazı terfi hak öğrencidir, aynı sınıfta kalır. Ve düz, terfi olanlar aykırı: Aynı yıl, kalır. Yanlış konum hds. Ama yedi yıl kamu anlayacaksınız gereklidir.